آیین و مراسم تحلیف و همچنین مهلت مقرر در آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی برای رئیس جمهور منتخب درباره پیشنهاد وزرا جهت بررسی برنامه ها و صلاحیت آنان در میدان سیاست عملی ،بستری را جهت نگاه مجدد به فلسفه سیاسی دولت در ایران فراهم نموده است تا در حین این گفتار صورت بندی نهایی آن را مطالبه نماییم.
روزنامه ابتکار نوشت: آیین و مراسم تحلیف و همچنین مهلت مقرر در آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی برای رئیس جمهور منتخب درباره پیشنهاد وزرا جهت بررسی برنامه ها و صلاحیت آنان در میدان سیاست عملی ،بستری را جهت نگاه مجدد بهفلسفه سیاسی دولت در ایران فراهم نموده است تا در حین این گفتار صورت بندی نهایی آن را مطالبه نماییم.
سابقه برخورداری جامعه ایران از دولت ،زیاد کم نیست. شاید تولد دوران صفوی و یکی از خدمات برجسته آنان در جوانی سلسله، تشکیل دولت مقتدر ، ایدئولوژیک و مذهبی در ایران بود که به تبع آن جزایر پراکنده اعمال قدرت تضعیف گشت تا مقدمه ای بر جمع آوری بساط ملوک الطوایفی در پهنه سرزمین بزرگ ایران باشد،مرحله ای که در اروپا تحولات طبیعی جامعه آن را به تدریج و در قالب دوره های تاریخی انجام می داد .
همزمان با اروپا و چه بسا در طول زمان بندی تاریخی که با شکل دهی به میوه تحولات تحت عنوان دولت استعمارگر، مطلقه ، مدرن و ملی برای بقاء دست و پا میزد ،جامعه ایران هم تلاشهای مضاعف،سنگین وپرهزینه ای را انجام داد.
اما حاصل کار توقف در ایستگاهی بود که پیوند ملت و دولت محقق نشد ، دولت هایی با ماهیت و جنس قبیله ای ،منطقه ای ،وابسته و پیرو بیگانگان و گرفتار دربار و باندهای فساد و مافیا که از نقطه نظر مفهومی نه تنها فلسفه وجودی دولت را زمینه سازی نمی کردبلکه از سازه های فکری ایران باستان ، یونان قدیم و حتی نگاه فقهی و دینی فرسنگها فاصله می یافت و رضایت رفاه و توان مالی را بر باد می داد.
دولت های غارتگری که به علت دوری از انجام وظیفه، راه را بر بیگانگان جهت تجاوز ، اشغال و چپاول هموار می کرد و در داخل جامعه هم به جای هماهنگی ، هماوآیی و همسویی فضا را برای خنثی سازی ظرفیت ها ، دعوا ودرگیری مساعد می کرد.
بدون شک یکی از علل عقب ماندگی جامعه عدم اتحاد دولت و ملت در پروسه زمانی بود که باروری حاصل کار آید. بعد از انقلاب اسلامی هم دولت هایی سر کار آمده اند اما دولت ها در مقطعی گرفتار جنگ تحمیلی بوده اند و در مقطعی بالاجبار و یا از سر اضطرار در کام نگاه های طبقاتی فرو رفته اند و در دوره هایی هم به صورت بندی نهائی رسیده اند تا اشتهای سیری ناپذیری ارباب جناح ها را فراهم نمایند و یا اینکه فرقه ای را به مستی رسانند تا عقل و اندیشه از ملک بستانند.
نگاه تاریخی و کنونی در قالب متدها و مدل ها به ما القاء می کند دولت ها همانطور که برای وابستگی و سر سپردگی خلق نشده اند ، برای ایجاد درگیری ،نزاع و بی نظمی هم نباید سرو سامان داده شوند.
آیین تحلیف که گاهی از حدود و ثغور قانون اساسی و آیین نامه داخلی خارج می شود، احیاء عهدی است که رئیس جمهور قدرتی را که از مردم گرفته است در مسیر خواسته های ملت به کار گیرد و هیچ طبقه ، جناح و فرد از مردم به مردم نزدیک تر منظور نشود و به همین خاطر است این مراوده و مبادله لباس تحلیف می پوشد تا در حضور باریتعالی در قالب دین در آید و دولت مدیون ملت باقی بماند .
بیان تئوریک و مبانی ذهنی رئیس جمهور که در تنفیذ ، مبتنی بر رفع مشکلات و موانع اقتصادی و در تحلیف ، مرتبط با تامین مطالبات مردم بود ، امیدوارم منشور دولت دوازدهم را تشکیل دهد .
هم اینک کشورهای پیشرفته با سرعت به سوی دولت با ماهیت تامین اجتماعی پیش می روند فلذا دولت روحانی مسئولیتی بس سنگین تر فرارویش خودنمایی می کند و آن گذر از موانع تاریخی و صاف کردن مسیرونجات دولت ازجنگ ، قبایل ،گرو هها ، جناح ها در رسیدن به دولتی است که از تامین نیازهای نوین جامعه ،ملت و مردم در قامت سیاست ،اقتصاد ،تجارت،صنعت و تکنولوژی اطلاعات جا نماند و در رقابت با دولت های پیش رو حداقل در بعضی از زمینه ها پیشران داشته باشد .
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر