اگر بیشتر از سخن گفتن می خوانیم و بیشتر از خواندن می اندیشیم آن وقت می توانیم خود را اهل بینش و فهم و اندیشه به شمار آوریم. اما اگر بیش از تفکر کردن مطالعه می کنیم و بیش تر از مطالعه سخن می گوییم یا می نویسیم آن وقت باید نگران خودمان و آینده فکری مان باشیم!
محمد زائری در خراسان نوشت: اگر بیشتر از سخن گفتن می خوانیم و بیشتر از خواندن می اندیشیم آن وقت می توانیم خود را اهل بینش و فهم و اندیشه به شمار آوریم. اما اگر بیش از تفکر کردن مطالعه می کنیم و بیش تر از مطالعه سخن می گوییم یا می نویسیم آن وقت باید نگران خودمان و آینده فکری مان باشیم!
یکی از برجسته ترین ویژگی های فردی انسان ها در مسیر رشد و تعالی، اندیشیدن و تفکر و فهم و حکمت است. انسان ها می توانند فارغ از مواضع اعتقادی و رویکردهای دینی و مذهبی اهل دانش و اندیشه باشند و پنجره هایی به کشف رازهای هستی و درک اسرار انسان بگشایند و می توانند در تاریکی زیست مادی خویش فرو روند و از نور دانش و بینش بی بهره بمانند.
بزرگترین بهره انسان از سفره زندگی میوه های رنگارنگ و شیرین دانش و بینش است که تنها اشخاص متفکرو اندیشمند از این رزق معنوی بهره مند می شوند.اندیشمند و متفکر البته کسی نیست که چهار اصطلاح قلمبه و سلمبه فلسفی حفظ کرده باشد یا اسم چند تا جامعه شناس غربی را پشت سر هم ردیف کند و از نظریاتشان بگوید!
اندیشمند کسی است که هدف از حیات انسان را بشناسد و سرنوشت و سرانجام خویش را درک کند. اندیشمند کسی است که برای سوالات عینی و مشکلات محسوس جامعه و انسان راه حل های واقعی و عملی ارائه کند.
انسان متفکر و اهل بینش کسی است که شبانه روز مغزش مشغول باشد و در هر چیزی معمایی ببیند و از هر حرکتی رازی کشف کند.کسی که وقتی به دریا و صحرا و کوه و در و دشت بنگرد در همه اینها چیزهایی ببیند که دیگران به چشم عادی نمی بینند و زمانی که دیگران از گذشته ها داستان می گویند او بتواند از آینده خبر بگوید و هشدار دهد.
چنین کسی حتی مانند شهید محمدباقر صدر حتی در خواب هم مطالعه می کند و در هنگام تفریح و استراحت نیز برای پرسش های ذهنی و فکری خود پاسخ می یابد. به طور طبیعی چنین کسی اهل مطالعه و کتاب است اما بیش از نشانه های ظاهری چنین افرادی یک خصوصیت مشترک دارند و آن تفکر بیش از مطالعه و مطالعه بیش از گفتار و نوشتار است.
هر یک از ما اگر بخواهیم بدانیم چه اندازه اهل بینش و اندیشه هستیم می توانیم با این معیار و ضابطه خود را ارزیابی کنیم. اگر یک ساعت حرف می زنیم باید دو ساعت بخوانیم ، اگر یک صفحه می نویسیم باید دو صفحه مطالعه کنیم! و از این مهم تر، اگر دو ساعت می خوانیم باید چهار ساعت فکر کنیم و بیندیشیم.
اگر بیشتر از سخن گفتن می خوانیم و بیشتر از خواندن می اندیشیم آن وقت می توانیم خود را اهل بینش و فهم و اندیشه به شمار آوریم. اما اگر بیش از تفکر کردن مطالعه می کنیم و بیش تر از مطالعه سخن می گوییم یا می نویسیم آن وقت باید نگران خودمان و آینده فکری مان باشیم!
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
من اینطوری ام.مدام ذهنم مشغوله و دارم مسایل مختلف رو تجزیه و تحلیل می کنم! از چیزهای ساده تا مسائل بزرگ! ولی خیلی هم خوب نیست و زندگی برای آدم سخت میشه چون از دور و بری هاش بیشتر می فهمه ...
نظر کاربران
من اینطوری ام.مدام ذهنم مشغوله و دارم مسایل مختلف رو تجزیه و تحلیل می کنم! از چیزهای ساده تا مسائل بزرگ! ولی خیلی هم خوب نیست و زندگی برای آدم سخت میشه چون از دور و بری هاش بیشتر می فهمه ...