زيباكلام: قهر با روحاني بي فايده است
صادق زيباكلام، استاد دانشگاه و تحليلگري است كه گاه با نقدهايش به ساختارهاي حاكميتي و گاه با انتقاد تند و تيز در جبهه اصلاحات شناخته ميشود. شايد نقطه عطف مورد توجه قرار گرفتن صحبتهاي او نيز همين خصيصه باشد كه صريح و صادقانه نظراتش را بيان ميكند.
جريان اصلاحات بهعنوان جريان حامي دولت مرز بين نقد و حمايت از دولت را چطور بايد تعيين كند؟
آيا نقد اصلاحطلبان بايد در رسانهها و با صداي بلند طرح شود يا بايد از طريق كانالهاي ارتباطي كه در اين سالها به وجود آمده با رييسجمهور در ميان گذاشته شود؟
ما نميتوانيم هميشه روي اعتماد عمومي حساب كنيم. بنابراين نميتوان از مردم خواست به آقاي روحاني راي دهند و وقتي كه عملكردي مخالف خواست مردم ديديم، آن را در نقدهاي پشت پرده مطرح كنيم. در واقع نبايد از مسووليت شانه خالي كرد. من با تمام وجود بايد بگويم كه اين كابينه حداقل انتظاراتم را نيز برآورده نكرده است. وقتي به اين نتيجه ميرسم بايد اين را با صداي بلند بگويم براي اينكه صادق بودن با ٢٤ ميليون بدنه راي آقاي روحاني نخستين و مهمترين كاري است كه بايد با آن ٢٤ ميليون نفر انجام داد. لااقل بنده نه نقشي در انتخاب كابينه داشتم و نه موافقتي با آن داشتم. حد توسعه سياسي و دموكراسي در جامعه ايران اين مقدار است و بايد آن را پذيرفت. اگر ما با مردم صادق باشيم و با صداي بلند بگوييم كه بخشي از اين كابينه مورد تاييدمان نيستند و سعي نكنيم بر عملكردها سرپوش بگذاريم، اين كار باعث ميشود از دست رفتن اعتماد مردم رخ ندهد و خسارات ناشي از آن كاهش پيدا كند. اگر محض خوشايند دولت سعي كنيم خطاهاي عملكردي را لاپوشاني كنيم، آن زمان است كه ممكن است اعتماد مردم را از دست بدهيم.
عقبه اجتماعياي كه سال ٩٦ پاي صندوق راي آمد و به آقاي روحاني راي داد، با روي كار آمدن رييسجمهور متولد نشد بلكه پيش از آن نيز حيات داشت، مطالباتي مطرح ميكرد و فراز و فرودهايي در ساحت سياسي كشور را تجربه كرده بود. اين مساله چه وظايف و مسووليتهايي را براي آقاي روحاني ايجاب ميكند؟
من فكر ميكنم آقاي روحاني آنطور كه بايد و شايد به مطالبات عقبه اجتماعي خود و رايدهندگان به خود توجه كافي نداشته است. اگر آقاي روحاني بر حسب شرايط چاره ديگري نداشت و تحت فشار كابينه را به اين شكل چيده باشد، بايد اين موضوع را با مردم در ميان بگذارد. اينكه فكر كنيم مردم نميفهمند و بخواهيم خودمان همه مسائل را پيش ببريم، به ما ضرر ميرساند. اگر آقاي روحاني در اين گزينش مجبور بوده است و تحت فشار بوده كه نتوانسته يك زن را وارد كابينه كند، بايد اين مساله را به مردم بگويد. در اين صورت است كه ميتواند عقبه اجتماعي را همچنان پشت سر خود نگه دارد.
پيشنهاد شما به جريان اصلاحات چيست؟ به هر حال جبهه اصلاحات حامي روحاني است و بر اين حمايت نيز به دلايل منطقي و عقلي اصرار دارد. مردم نيز نشان دادهاند اين گفتمان را براي اداره كشور انتخاب ميكنند.
من فكر ميكنم ما همچنان بايد از دولت آقاي روحاني حمايت كنيم. حتي دولتي كه حداقل مطالبات ما را نمايندگي ميكند، بايد مورد حمايتمان باشد اما در عين حال انتقادات جدي و اصوليمان را خيلي صريح و علني نسبت به آن مطرح كنيم.
در چهار سال آينده به نظر شما چه تعاملي بايد بين اصلاحطلبان و دولت به وجود بيايد تا در مقاطع بعدي نگوييم كف مطالبات ما رعايت نشده است؟
بهترين شيوه تعامل اين است كه جاهايي كه ميبينيم كابينه به صورت اصولي و با عملكرد مثبت پيش ميرود، دفاع كنيم. جاهايي كه كابينه حداقل انتظارات را هم برآورده نميكند يا وزرا آنطور كه بايد و شايد عمل نميكنند، بايد زودتر از همه خودمان انتقاد كنيم.
چقدر لازم است كه گفتوگوي مستقيم بين دولت و اصلاحطلبان در طول ٤ سال دولت دوازدهم شكل بگيرد؟
بايد بهطور منظم چنين گفتوگويي وجود داشته باشد. تحت هيچ شرايطي اصلاحطلبان نبايد با آقاي روحاني قهر كنند. نميتوانيم آقاي روحاني را رها كنيم و بگوييم كه تا اينجا مسووليت داشتيم و از اينجا به بعد ماموريتمان تمام شده است. ما از ابتدا از آقاي روحاني دفاع كرديم و بايد مسووليت اين حمايت را نيز به عهده بگيريم. ما همچنان بايد به گفتوگو و ايجاد ديالوگ با دولت ادامه دهيم. بايد پشت كردنهاي آقاي روحاني را تحمل كنيم و در عين حال از مواضع مستقل خود دفاع كرده و اگر نقدي داريم آن را بازگو كنيم.
نظر کاربران
احسنت
امثال همین اقا بودن که نذاشتن عارف کاندید بشه کاش به اقای رئیسی رای میدادیم تا اینطور اتیش نمیگرفتیم مطمئن باشه این اقا و شورای اصلاح طلب ها و اعتدالیون که بد جور از چشم ما افتادید و ۱۴۰۰ به هر کسی رای میدیم جز این گفتمان که کارش رنگ کردن مردمه