در ماهِ اخیر نگاه رسانهها به کابینه متمرکز شده است. تحلیلها در مورد چینش کابینه در صدر اخبار است. ناگفته نماند که این فضای ایجاد شده در جامعه نشانه حرکت بر ریل درست است. در دولتین ماجراجوی نهم و دهم، صدر اخبار مختص شیرینکاری و دستهگلهای تیم مدیران دولت وقت بود.
روزنامه ابتکار: در ماهِ اخیر نگاه رسانهها به کابینه متمرکز شده است. تحلیلها در مورد چینش کابینه در صدر اخبار است. ناگفته نماند که این فضای ایجاد شده در جامعه نشانه حرکت بر ریل درست است. در دولتین ماجراجوی نهم و دهم، صدر اخبار مختص شیرینکاری و دستهگلهای تیم مدیران دولت وقت بود.
نشانه بازگشت به ریل قاعدهمندی همین است که پس از به ثمر رسیدن رایگیری از مردم، طرح مطالبات آنها از جریان پیروز مهمترین مساله ملی شود. دیدگاههای مختلف در چند و چون تشکیل کابینه مخابره میشود بلکه فشار مدنی از پایین و طرح مطالبات از قِبَل رسانهها کارگر افتد.
در همین راستا هر جنبه تشکیل کابینه وارسی شد الی حضور زنان؛ آنچنان که بایسته است. چرا رسانهها، فعالان مدنی و روشنفکری به اندازهای که شایسته است حضور زنان در کابینه را تیترِ نگاهشان نمیکنند. از هر دری سخن میرود اما سخن از حضور زنان در کابینه اندک است.
تحلیل اینکه چرا جایگاه اجتماعی و حقوقی زنان در جامعه اینچنین کمرنگ و بیرونق است نوشتهای دیگر میطلبد. این پرسش نیازمندِ نگرش در آموزههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از یک سو و حکومتداریِ حاکمان از سوی دیگر است. اما چه باید کرد؟.
زنان در آخرین سرشماری رسمی سال اخیر نیمی از جمعیت ایران را شکل دادهاند. در سطوحِ عالی تحصیلات دانشگاهی و مقطع دکترای تخصصی، تعددِ هم- سطح یا بیشتری نسبت به مردان دارند. سالهاست ورودی دانشگاهها از قلعهی کنکور با تعداد بیشتر زنان فتح شده است. در همهی همایشها و گردهماییهای انتخاباتیِ غیرفرمایشی به علمِ شهود، حضورِ زنان همپای مردان است.
زنان در مشاغل اداری، بازاری و حتی یَدی پایاپای مردان، چرخ مملکت را میچرخانند. کافی است یک روزِ کاری در ادارات و بازار ایران حاضر شویم. در تجمعات اعتراضی صنفی و سیاسی در سالهای اخیر، زنان و مردان به نسبتی تقریباً برابر، کنشِ مستحکمی در برابر تصمیمات نادرست مسئولین از خود بروز دادهاند؛ گواهِ این مُدِعا تماشای فیلم اعتراضات صنفی و سیاسی سالهای اخیر است.
از آن جمله، تجمع اعتراضی اخیر به مشکلات پیش- آمده در نظام بانکی کشور است. بروز ناهنجاری در جامعه در زمینههای مختلف از جمله اعتیاد، خشونت، زورگیری، سرقت،افسردگی و...از طرف مردان بسیار بیشتر از زنان مشاهده شده است. روایت کنشگری زنان در جامعهی امروزی ایران- همسطح مردان، بیش از این نیازمند شاهد و گواه نیست.
کیفیت کنشگری زنان نیز پیشترها اثبات شده است. ریاضیدان برتر، منجم برتر، کارگردان برتر، بازیگر برتر و...ترینهایی هستند که جای ذکرشان در این نوشته نمیگنجد. در خود کابینه به عنوان عرصهی حضور بالادستی و فرماندهی، زنان در حوزههای میراث فرهنگی و محیطِ زیست به گواه شاخصها دستِ بالا را نسبت به سکانداران پیشینِ مرد داشتهاند.
شواهد ذکرشده مبنای رویکردی است که در این نوشته قصد پردازش آن را داشتهام. اگر در ایران امروز به زورِ زمانه، حقِ بالقوهی برخورداری از فرصتها را برای زنان مسلم برشماریم، از آنجا که در گوشهی ذهن، حدی از ترحم به زنان همیشه با ماست، به همان حد از غنایم این آب و خا به ایشان دادهایم.
اما حالا آن حقِ بالقوه را خود زنان بدون هیچ تحفهای از طرف مردان، بالفعل ساختهاند و در جدالی نابرابر در همهی ساحتهای حاکم بر جامعه، حضوری فعال و پرقدرت دارند. برخورداری از حقِ تصمیمگیریِ کلان و زمامداری امور بالادستی در دولت، نه تنها حق زنان که از برساختههای آنان است و خود در شکل دادن به این نظم مستقر دست برابر داشتهاند.
هرگونه دستدرازی به این حق همانا، پایمال کردن حقوق زنان است و بیش از این نباید این قشر بزرگ جامعه را دلسرد ساخت. امید است به جای لطف به زنان و ترحم نسبت به ایشان لااقل به حقوق خود- دست یافتهشان دستدرازی نکنیم و افسارِ بخشی از زمامداری امور را به ایشان بسپاریم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر