سعدالله زارعی در روزنامه کیهان نوشت: دیدار روز دوشنبه چند تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رئیسجمهور در کانون توجه خارجی و داخلی قرار گرفت.
سعدالله زارعی در روزنامه کیهان نوشت: دیدار روز دوشنبه چند تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رئیسجمهور در کانون توجه خارجی و داخلی قرار گرفت اما از آنجا که سپاهپاسداران درخصوص مباحث جلسه بیانیهای صادر نکرد، بعضی از جریانات مجال پیدا کردند تا با تحلیل و تفسیر انحرافی مباحث و موضوعات مطرح شده را به حاشیه رانده و به مسایلی بپردازند که اساسا در این دیدار نسبتا طولانی مطرح نشده بود.
جلسه روز دوشنبه به درخواست فرماندهان ارشد سپاه برگزار شده و محور اصلی بحث نقد عملکرد و مواضع دولت در حوزه امنیت نظام و ارزشهای بنیادی انقلاب بوده است. در این میان سپاه برای اثبات حسنظن خود به رئیسجمهور و دولت درصدد برآمد دغدغهها و نگرانیهایی که از ناحیه ادبیات و رویکردهای تبلیغی دولت پدیده آمده است را بدون واسطه و صریح با رئیسجمهور درمیان بگذارد.
واقعیت این است که از اواخر دولت یازدهم و به خصوص در ایام فعالیتهای انتخاباتی و نیز پساز انتخابات، مباحثی که از سوی رئیسجمهور محترم و بعضی از اطرافیان ایشان در مسایل انقلابی، ارزشی و امنیتی مطرح شد، نگرانیهای زیادی را پدید آورد. سخنانی که ایشان درباره روند قضایی کشور در ۳۸ سال گذشته در حوزه جرائم امنیتی مطرح کرد و پس از آن مباحثی که درخصوص اقتدار سپاه در حوزههایی که یا کاملا منطبق با قانون اساسی و یا با درخواست و اصرار قبلی دولت صورت گرفته است توسط رئیسجمهور مطرح شد تا آنچه درخصوص سند FATF دنبال شد و در صورت اجرایی شدن دست و پای کشور را در مسایل مرتبط با نظام و انقلاب به خصوص در حوزه خارجی میبندد تا ادبیاتی که از آن نوعی انفعال در مقابل غرب استشمام میشود و تا آنچه دولت در حوزه مسایل حساس مرتبط با فرهنگ و معنویت دنبال میکند.
فهرستی از موضوعاتی است که سپاه را به عنوان دژ دفاعی ارزشهای بنیادی نظام و مردم نگران میکند. ورود رئیسجمهور به حوزههایی از این دست ضمن آنکه نوعا فراتر از اختیارات رئیسجمهور میباشد، مشکلات عمدهای نیز برای کشور پدید میآورد. یکی از این موارد سند ۲۰۳۰ بود که اگرچه به طور رسمی لغو شده و کانلمیکن گردید اما پیش از آن و علیرغم مشخص بودن مواضع بخشهای حساس نظام، رئیسجمهور با صراحت از التزام دولت به اجرای آن خبر میداد و با صراحت گفته بود « من از هر چه بگذرم از دروغها درباره ۲۰۳۰ نمیگذرم و در دولت دوازدهم تا آخر پای اجرای آن میایستم». طبعا چنین رویکرد و ادبیاتی بیش از هر نقطه دیگر در نظام، دولت را تضعیف میکند چرا که اگر اسناد این چنینی عملی شوند به تحمیل انواعی از محدودیتهای بینالمللی علیه دولت منجر میشود و اگر این چنین اسنادی علیرغم اصرار دولت کنار گذاشته شوند، به موقعیت رئیسجمهور آسیب وارد میشود.
براساس آنچه شنیده شده است سپاه در این دیدار به طور خیلی مشفقانه و مستدل آسیبهای جدی ادبیات دولت به نظام، مردم و خود دولت را تشریح کرده و از رئیسجمهور محترم خواسته است مانع شکلگیری ادبیاتی مغایر با ادبیات انقلاب اسلامی و مغایر با منافع ملی در دولت شود.
برخلاف آنچه بعضی از رسانههای خاص مطرح کردهاند دو بحث در این دیدار از سوی فرماندهان سپاه مطرح نشده است یکی بحثهای مرتبط با پروژههای اقتصادی و دیگری بحثهای مرتبط با شکلگیری کابینه جدید. سپاه پاسداران ورود در این دو حوزه را مسئولیت خویش نمیداند و آن را بخشی از حوزه صلاحیتها و اختیارات رئیسجمهور میداند و به آن نمیاندیشد تا در این حوزهها پیشنهادی ارائه کند. فعالیت سپاه در حوزه اقتصادی که از اواسط دوره اول ریاستجمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی شروع شد، هیچگاه داوطلبانه نبوده و همواره و از جمله در دولت دکتر روحانی با اصرار دولت صورت گرفته است.
همین بحث اخیر که سخنگوی دولت به طور رسمی علیرغم ادعاهای قبلی آقای رئیسجمهور مبنی بر اینکه گویا سپاه دولتی برای خود دارد اعلام کرد، سپاه متولی اجرای قراردادهای بزرگ خواهد بود و فقط در پروژههای کوچک ورود نخواهد کرد! دکتر نوبخت در هفته پیش با صراحت اعتراف کرد که سپاه در آن دسته از پروژههایی فعالیت خواهد کرد که بخش خصوصی ایران انگیزه یا توان انجام آنها را ندارند.
بنابراین، پس بعد از سخنان رئیسجمهور مبنی بر اینکه سپاه در مسایل اقتصادی دخالت میکند بار دیگر درخواست رسمی دولت برای ورود سپاه به پروژههای کلان اقتصادی مطرح گردید و این در حالی است که فرمانده قرارگاه سازندگی سپاه درخوزستان با صراحت گفت داوطلب اجرای هیچ پروژه اقتصادی نیستیم. اما بعضی از رسانهها وانمود کردند که بخش عمده وقت جلسه به توافق بین دولت و سپاه در زمینه فعالیت اقتصادی گذشته است.
پارهای از ورودهای دولت به طور مستقیم یا غیرمستقیم جنبه امنیتی داشته و کشور را در شرایط خاص قرار میدهد از این رو در ماههای گذشته رهبرمعظم انقلاب طی چند نوبت، تضعیف نیروهای مسلح و به طور خاص نیروهای مومنی که از سوی نظام سلطه تحت اتهام و فشار قرار دارند را اقدامی خطرناک دانسته و از آن پرهیز دارند.
سپاه پاسداران در حوزه امنیتی به درستی مقابله با تهدیدات امنیتی پیش از آنکه در درون مرزهای جغرافیایی ایران به منصه ظهور برسند را یک ضرورت به حساب میآورند و تجربه هم نشان داد که این استراتژی کاملا درست و منطقی است و البته هزینههایی هم به طور طبیعی دارد که حتما تنها عشری از هزینههای سنگین و بعضا تمام نشدنی تهدیداتی است که به داخل سرزمین کشیده شدهاند. خب در اینجا دولت در حالی که از برکات چنین امنیتی بهرهمند است و اگر نبود، دولت قادر به هیچکاری در حوزه اقتصاد، فرهنگ، امنیت داخلی و... نبود، از موضع مدعی وارد میشود و میگوید تلاش برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای شدنی نیست و اگر هم بشود هزینههای سنگینی دارد که در توان ایران نیست.
در این میان دولت باید طرح قابل قبولی که لازمه و نتیجه آن هزینههای تبدیل شدن کشور به قدرت منطقهای نباشد، ارائه نماید اما متأسفانه آنچه از لابلای حرفهای رئیسجمهور و تیم او شنیده میشود حل و فصل مسایل منطقهای با کشورهایی نظیر عربستان، ترکیه و آمریکاست و این در حالی است که از یک سو گرایش به توافق سیاسی- امنیتی با ایران و جبهه مقاومت در این کشورها وجود ندارد و نشانه آن هم این است که آنها حتی از مشارکت ایران در طرحهایی که دولتهای غربی یا عربی مدیریت میکنند، اجتناب مینمایند تا جایی که یک کشوری مثل عربستان که در مقایسه با ایران قدرتی بهحساب نمیآید با ایران قطع رابطه کرده و مهمترین عنصر تصمیمگیرش- محمد بن سلمان- با وقاحت میگوید: چطور به توافق با کشوری بیندیشم که اعتقاد دارد روزی مهدی میآید و اداره امور جهان را به دست میگیرد.
همکاری با رژیمهایی که نه تنها با بنیانهای شکل دهنده به نظام اسلامی مخالفند بلکه اساساً با قدرتی که در مدار قدرتهای شناخته شده نباشد، بطور جدی مخالفند، چطور امکانپذیر است. در درون دولت یک جریان بسیار مؤثر سیاسی اگرچه اخیراً اعتراف میکند که مشکلات آمریکا با ایران خیلی بیش از آن است که چند برجام هم بتواند از شدت آن بکاهد اما در عین حال کماکان راهحل مشکلات را در همطراز شدن با دولتهای دیگر عنوان میکند. به عبارت دیگر اینها بدون آنکه طرحی ارائه کنند میگویند باید عادیسازی کنیم و هرچه که لازمه آن است بپذیریم. اساساً فلسفه پذیرش برجام و امضای FATF و سند 2030 جز این نبود و این در حالی است که هر کشوری به میزانی که ضعیف میشود به همان میزان باید تحمیلات بیشتری را بپذیرد.
در واقع فرماندهان ارشد سپاه در دیدار روز دوشنبه خود فهرستی از دغدغههای مهمی که در حوزه انقلاب، ارزشهای نظام و مردم دارند را مطرح کرده و پیامدهای برخی مواضع را بطور شفاف برای شخص رئیسجمهور محترم تشریح کردند. موضع رئیسجمهور در این دیدار ابراز قدردانی از مطالب بوده و این از توئیت آقای حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیسجمهور فهمیده میشود آنجا که او با اشاره به جلسه فرمانده سپاه با رئیسجمهور نوشت این یک مسیر است. سپاه طبعاً در رابطه با وظایفی که براساس قانون اساسی برعهده دارد به غیر از به صدا درآوردن زنگها، اقدامات اساسی را برای رفع دغدغهها دنبال میکند و این همان چیزی است که از سپاه یک موجود ویژه ساخته است موجودی که وقتی با لبه امنیتی وارد ماجرا میشود پیچیدهترین توطئههای امنیتی- آنگونه که در سالهای 59 و 60 وجود داشت- را خنثی میکند و زمانی که با شرایط بسیار پیچیده امنیتی منطقهای مواجه میگردد، آنگونه که در 7 سال اخیر مواجه شد، با موفقیت بیرون میآید بهگونهای که امروز در جایجای منطقه، واژه امنیت با نامهای سپاه و سردار سلیمانی شناخته میشود و این حکایت سپاه در هر صحنهای است که ورود میکند و از
این رو هر دولت در منطقه خود را نیازمند موجودی مثل یا شبیه سپاه پاسداران میداند.
عمل به توصیهها و دغدغههای فرماندهان ارشد سپاه که در جلسه دوشنبه بیان شده است، دولت را تقویت میکند و به آن اعتبار تازهای میدهد از این رو با توجه به شناخت عمیق و دیرپای آقای روحانی نسبت به سپاه انتظار میرود تحولی در همه آنچه طی یکی- دو سال اخیر در ادبیات و بعضاً رفتار دولت شاهد بودهایم پدید آید.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
سلام
اآقای همیشه بدبین جناب شریعتنداری
بس است آقا
یه مقدار همدلی برای پیشرفت جامعه
بد بین نیست تیز بین است.کاش بقیه هم تیز بین و با غیرت بودن.
کیهان و شریعتمداری وکسانیکه دراین روزنامه قلم مبزنند همه چیز را مطابق میل وسلیفه خودشان تفسبر میکنند.
خدا عاقبت آنها را ختم بخیرکند انشالله.