نامه یک تهیه کننده تلویزیون به فرزاد جمشیدی
در پی خداحافظی فرزاد جمشیدی از اجرای برنامههای تلویزیونی، حامد جوادزاده از تهیهکنندگان تلویزیون که مسؤولیت ساخت برنامه سحر شبکه دو در ماه رمضان امسال را عهدهدار است، نامهای به جمشیدی نوشت و خواستار بازگشت او به رسانه شد.
در ابتدای این نامه که نسخهای از آن به سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا ارسال شده، آمده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
به جای مقدمه:
تازه رفته بودم کلاس اول دبیرستان و خیلی دلم میخواست به همه و خودم ثابت کنم بزرگ شدم. با اینکه کیفام جا داشت، ولی کتابای فیزیک و ریاضی سال اول دبیرستان رو به هر بهانه ای که شده دستم میگرفتم، اونم یه طوری که همه ببینن من چه مباحث ثقیل و سنگینی رو دارم میخونم. تو همین حال و هوا بودم که معلم معارف اومد سر کلاس و در حالیکه برگههای کپی گرفته شدهی دستش و بین بچهها تقسیم میکرد، گفت: «این وصیتنامه حضرت علی علیه السلام به امام حسن علیه السلامه. هر کی حفظش کنه بهش جایزه میدم».
بعد در پاسخ به کنجکاوی بچهها که میخواستن بدونن جایزهاش چیه، گفت: «امام علی علیه السلام برای من و آقای مدیر انقدر ارزشمند هست که براش یه جایزهی خوب بدیم». راستش من به طمع جایزه تنها کسی بودم که این وصیتنامه رو حفظ کردم. هر چند در نهایت یه کتاب، اونم از کتابخونهی آقا معلم به عنوان جایزه دریافت کردم؛ اما طی این حدود بیست سال، جوایز زیادی از این وصیتنامه گرفتم که یکی از این جوایز انگیزه نوشتن این نامه شد. پس دوباره آغاز میکنم.»
حامد جوادزاده در نامهاش نوشته است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
برادر هنرمندم، جناب فرزاد جمشیدی، پس از سلام و ادای احترام، معروض میدارم که نامهی پر از درد شما را خواندم و برخود وظیفه دانستم که در قبال این همه نامردمی دمی برآورم. هرچند بسیار منتظر ماندم تا دیگر بزرگان، پرچم آزادگی را برافرازند و من در زیر بیرق آنان، سیاهی لشکر انصاف شوم، اما هرچه نشستم، کسی برنخاست و این مهم بر من تکلیف شد.
برادر پیشکسوتم، جناب جمشیدی، من شما را نه از نزدیک ملاقات کردهام، نه حتی گفتوگویی با شما داشتهام. آنچه از شما دیدهام، در قاب سیمای ملی بوده است و آنچه از شما شنیدهام، در کلام دوستان مشترک و در باب حرفه و پیشهی رسانهایمان. واضح است که شناختِ از پشت شیشه، شناختی ابتر است و اصالت چندانی ندارد اما رعایت انصاف و اخلاق، نیازی به شناخت و درک آن به آن ندارد. اگر کسی رشحهای از نور نام حضرت امیر، بر گوشهای از مرام زندگانیاش گسترده باشد، چارهای جز رعایت انصاف نخواهد داشت.
گنجینهای که از دوران تحصیل، همراه و مونسم بوده، کلام حضرت امیر است که: «اللّه اللّه فی القرآن، لایسبقکم بالعمل به غیرکم». شاید بتوان درک کرد عمق سوز جگر حضرت را وقتی قسم جلاله میخوردند که: «شما را به خدا قسم، دلتان به قرآن گرم باشد. مباد کسی در عمل به آن از شما سبقت گیرد». و مگر می شود ثقلین «رسول مهربانی» را به یادگار داشت و این چنین بی تفاوت بود؟
من شما را ندیدهام، ولی به خاطر دارمتان. از آن روزان و شبان دو دههی قبل، که شما بر کندهی مقطوع درختی مینشستید و برایمان از حضرت سیدالشهدا مرثیه میخواندید، به خاطر دارمتان که «تامهر» را اجرا میکردید و من و همه، مبهوت سجع کلامتان میشدیم و از بداهه سراییتان به وجد میآمدیم. و به خاطر دارمتان این سالهای آخرین، که لحظات نورانی سحر را با کلام نافذتان پر از شور میساختید و کسی نبود که شما را در قاب سیما ببیند و بشنود و تحسین نکند. چه آنان که شیفتهی شخصیتتان بودند، چه آنان که منتقد شیوهیتان. له و علیه، بیان قلندروار شما را تحسین میکردند و غبطه میخوردند.
جناب آقای جمشیدی، مگر میشود فراموش کرد سیل ارادت و تمنای مردم را برای گفتن یک «التماس دعا»؟ خاطرتان هست چگونه برآشفتید که شما را متهم ساختند به «امامزاده سیما»؟ خاطرتان هست چطور نگران نیت صادقانهی مخاطبی شدید که به شما رو کرده بود؟ چه بخواهید و چه نخواهید، نام و سبک و شیوهی شما بر تارک این رسانه ثبت و ضبط شده است. چه این همه، برآمده از زلال باطنتان بوده باشد، چه حتی برآمده از بستر ریا. شما و نام و روشتان، جزئی از تاریخ دوستداشتنی این پیشهی پر زرق و برقاید.
اکنون سوال من این است که من و همه، چرا باید چون شمایی را دیگر نبینیم؟ چرا دیگر نباید منتظر شعور شاعرانهی کلام سحرتان باشیم؟ «بِاَیِّ ذَنبٍ» برای من است و امثال من. ما چه کردیم که محروممان میکنید؟
ماجرای شما نه برایم جذبهای داشت که پیگیر باشم، نه باورپذیر بود و نه اجازهای برای کندوکاو داشتم. اگر هر چه بوده، برای شخص شما بوده و آنچه مربوط به شماست. اگر گنهکارید، که در پیشگاه حضرت معبود، شما پاسخ میدهید و اگر نیستید، در محضر یزدان، شما گردن فرازید. من و ما را چه به کار خدایی؟ چه به قضاوت؟ مگر نه اینکه قتال، قتال است... فاعلِ یکی قاتلِ مستوجب قصاص و فاعلِ یکی جهادگر مستحق پاداش؟! و مگر نه اینکه ما در محضر خداییم؟!»
در ادامه این مطلب آمده است:
«اسفناک است که رسانه و مخاطبش چون شمایی را نداشته باشد به حکم اینکه معدودِ پرصدایی، پوستین دین را وارونه بر تن کردهاند. میتازند و مینوازند و دلخوشاند از آنچه میکنند. متر و معیار این اندک، برای اندازهگیری قوارهی گناه و ثواب چیست؟ کدامینشان رخصت ربوبی دارند که حق را صادر کنند و ما به پیروی از ایشان فریاد «وا اسلاما» سردهیم؟
جناب آقای جمشیدی، اگر چون منی چنین میکردم که شما کردهاید، این توقع بود که دیگران مرا صاحب اندک حقی بدانند، چرا که در این عرصه قامتی نورسته دارم و نحیف. اما از چون شمایی چنین توقعی نیست. جسارت بنده را عفو کنید، ولی از شما که نگاره و نقش این پیشه را بالغ بر دودهه، بر زندگیتان منقوش دارید، چنین توقع نمیرود. من و امثال من، هنوز از کاشتههای چون شمایانی درو میکنیم و سر بر سایهی آستان تجربهی چون شمایانی میساییم. بد و کج راه را چون شمایانی بر ما هموار کردهاید و بذر شکوفایی اکنون رسانه، به دست چون شمایانی آبیاری شده. میدانم که میدانید که چنین ترک میدان، هم مدعیان را جسورتر و بیحیاتر میکند و حق به جانب، هم قامت لطیف رسانه و اعوانش را در معرض آسیبهایی از این بیشتر قرار میدهد که بزرگمان را از میدان به در کردند، تا چه بر ما رود ...
جناب جمشیدی، نکند که این دریغی که شما بر ما روا داشتهاید، پایهگذار سنتی ناثواب شود. سنتی که بر پایه آن، باج خواهیهای مجازی، از دنیای حقیقی رواج یابد و مدعیان بر این باطل استوار شوند که: «پس اینگونه میشود مهرههای ارزشمند را یک به یک سوزاند». نکند این دریغ، پایهگذار سنتی شود که در آن سرمایههای رسانه، به راحتی هزینه ی مصلحت شوند و قربانی شقاوت.
با اینکه موضعی به غایت شفاف در خصوص شما و اطرافتان دارم که سرافراز این ورطه شمایید و روسیاهش مدعیان پرصدا و کم مایه، اما اعتراف میکنم که بیم این را هم ندارم که تصورکنید این نامه را از سر خودخواهی و قشری نگری نگاشتهام تا خودم و دیگران این حوزه را در سایهی امن شما قرار دهم. که اگر چنین هم باشد، باز صاحب سایه قدرت و مکنت شمایید.
جناب آقای جمشیدی، تا آنجا که من مطلعام، مدیران ارشد رسانه، که اکنون میتوانم بر روشنای ضمیرشان، گواهی دهم نیز برای حضور دوبارهی شما، آغوشی باز دارند و این عدم حضور، تنها و تنها تصمیم شخص شریفتان است و آنطور که خودتان نگاشته بودید، دلتان چرکینِ معدودی است که مجازاً، برای چند حضور بیشتر و برای چند صباح جلوت خائنانه، هیزم آتششان را انباشتند و فضای تنفس را برای شما غبارآلود کردند. عرض بنده این است که اگر همهی آنچه شما را گداخته، معطوف به فضای مجاز است، پس شما قربانی قربانگاه ظالمانهای شدهاید. از اینرو شخصاً حاضرم گروه و جمعیتی برای حمایت از انصاف و نه صرفاً شخص شما، سامان دهم و از مومنانِ بر آزادهگی دعوت کنم تا لشکر حقیقت را در همان محیط مجازی پرتعداد کنند و موجبات غلبهی دوبارهی حق بر باطل شوند. باشد که بنیان این بدعتِ ناثوابِ «به باطل تکیه بر مسند حق زدن» از غیرت آنان برخود بلرزد تا دیگر دود شقاوت به چشم صداقت نرود و اشکبارش نگرداند که دیگر بعید میدانم شانهای تحمل هماوردی در چنین عرصه امتحانی سهمگین را داشته باشد.
جناب آقای جمشیدی، شک ندارم که با من همنظرید که آنچه که در فضای مجازی آمد و رفت میکند، در همانجا هم قابلیت پاسخ دارد و اصلاً بر فرض که بیپاسخ بماند؛ مگر لشکر مجازی ملت ما چقدر سیاه است؟ نکند شما با عدم حضورتان بسیار از مردمی را که روحشان هم از آنچه بر شما رفته بیخبر است، وادار به علتیابی کنید و ناخودآگاه خوراک گناه بیش از پیش مدعیان را فراهم آورید؟!
آقای جمشیدی، آموزهی پرمغز دوران دبیرستانم، اکنون زبانم را استوار میکند، چرا که کلامی از حضرت امیر را دوباره بر این سطور جاری میسازد و اعتبارم میدهد که: «اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی اللَّه و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم». آنچه که لحظات واپسین حضرت مولاست، «توصیه به شنوندگان آن لحظات و تمام فرزندان و خاندان حضرت و البته کسانی است که این مکتوبه به آنها خواهد رسید که تقوای الهی داشته باشند، در کارهایشان نظم برقرار کنند و اصلاح ذات البین نمایند» و برای تفسیر این آخری، به بیان «رهبر دانای راز» رجوع میکنم که به سخن پیغمبر اکرم استشهاد میکنند: «فانّی سمعت جدّکما صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم یقول صلاح ذات البین افضل من عامّة الصّلاة و الصّیام»؛ «یعنی فضیلت اصلاح ذات البین مردم - دلها را به هم نزدیک کردن و ذهنها را نسبت به هم خوشبین نمودن - از هر نماز و روزهای بیشتر است. اگر کسی نماز مستحبّی بخواند یا روزهی مستحبّی بگیرد، یا برود برای اصلاح ذات البین تلاش کند؛ دومی افضل است. این هم از چیزهایی است که ما امروز به آن خیلی احتیاج داریم».
جناب آقای فرزاد جمشیدی، امسال بر من تکلیف شده است تا برای شبکه دو، برنامهای برای سحرگاه ماه مبارک رمضان تدارک ببینم. و چه بار اندوهی دارد وقتی از زبان هر که این خبر به او میرسد، میشنوم که «امسال فرزاد جمشیدی نیست و تو بیرقیب یا کمرقیب، جولان میدهی». و چقدر باید ضعیف و ذلیل و پست باشم و بیمعرفت، که بنای پیروزیام را بر نیستی رقیبِ رفیق پیریزی کنم. این هم دلیلی است دیگر که باز مشفقانه بخواهم که نروید و بمانید و استوار باشید و بنوشانید.»
نظر کاربران
خوبه والا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اوه اوه براش نامه ی فدایت شوم هم می فرستن.
اونم لابد یه کم ناز می کنه بعدش دوباره برمی گرده سر پستش.
انگار نه انگار اتفاقی افتاده.
می گم چطوره همه مون براش نامه بنویسیم؟ اصلا ما ازش معذرت بخوایم؟هان؟چطوره؟
اين بخش از نامه ايشون همونيه كه ما بايد ياد بگيريم و افسوس ...
(( ماجرای شما نه برایم جذبهای داشت که پیگیر باشم، نه باورپذیر بود و نه اجازهای برای کندوکاو داشتم. اگر هر چه بوده، برای شخص شما بوده و آنچه مربوط به شماست. اگر گنهکارید، که در پیشگاه حضرت معبود، شما پاسخ میدهید و اگر نیستید، در محضر یزدان، شما گردن فرازید. من و ما را چه به کار خدایی؟ چه به قضاوت؟ مگر نه اینکه قتال، قتال است... فاعلِ یکی قاتلِ مستوجب قصاص و فاعلِ یکی جهادگر مستحق پاداش؟! و مگر نه اینکه ما در محضر خداییم؟!»
پاسخ ها
بخدا دارید سخت میگیرید هر ادمی ممکنه اشتباه کنه
فیونا خانم اگه این بلایی که یه سر اون دختر ه و دخترای دیگه اومده سر خودت و خانواده ات می آوردن باز هم می گفتی سخت گیریه؟
پس تكليف آبروي ريخته دختر مردم چي ميشه ؟!
اتفاقاً بايد مي شد تا اين قشر از خودراضي يكم خودشونو جم كنن و بفهن كه هميشه نميشه خوش شانس بود !!!!!
پاسخ ها
این موضوع اثبات شده نیست لطف کنید یک طرفه به قاضی نرید.به والله برای همه این تهمتا و غیبتامون باید جواب پس بدیم.
به شما چه ربطی داره ؟؟؟/ دختر مردم آبروی این آدمو برده به اندازه کافی ........ من که تا چیزی رو نبینم باور نمی کنم
انشااله سری بعد شما رو هم میبرن سر صحنه (به کاربر دوم)
برترین ها امروز راضیم ازت نظراتو زود منتشر می کنی
مرسی
پس تکلیف اعتماد ما به این انسان چه میشود؟؟؟در نامه خداحافظیش حتی یک حلالیت ساده هم نخواست؟؟؟یعنی تو فقط ازاده هستی بچه جان؟؟؟دستگاه قضایی کشور جمهوری اسلامی هیچی؟؟؟فقط تو آزاده هستی؟؟؟اگر حرفهای آن دختر درست باشد که با توجه به حکم دادگاه کشور اسلامی گویا درست است ایا آزادگی در دفاع از حق آن دختر نیست جناب آزاده!!! هر کاری کردی خودت میدونی و خدا!!!!!!!!!!!به ما چه تو چکار کردی؟!؟!؟!؟!؟! یعنی گرفتن حق آن دختر و دفاع از صداقت آزادگی نیست !!!یعنی اگر آن دختر حقش پایمال شود و این آقای فرزاد جمشیدی هر جور خواست با کلمات بازی کند و امثال تو نامه فدایت شوند بنویسند مصداق آزادگی است...یک لحظه به پدر آن دختر هم فکر کردی مظهر آزادگی!!!
پاسخ ها
چرا ما به پدر ان دختر فکر کنیم ان دختر چرا در تمام مدت رابطه اش یک لحظه به پدرش فکر نکرده . درست فکر کن !!!!!!!!!!
احسنت . خدا یارت کاربر.
منم موافقم.چرا دخالت و سرکش کشیدن؟منتظریم آقای جمشیدی
پاسخ ها
اه اه میخوام نیاد صد سال سیاه من که از اول ازش بدم میومد
خدا نکند دیگر اثری از او باشد.
واقعا که!!
خجالت آوره بازم ازش دعوت می کنن!! حضرات نون به هم قرض میدن!!
به عنوان یه بیننده میگم هیچوقت از هیچکدوم برنامه های این آقا لذت نبردم..... زیبا حرف میزد اما پر از تصنع و ریا بود.... کمی از خدا بترسید با آخرت مردم بازی نکنید! با این کار گناه کردن رو عادی می کنید!
کاملا می شه دروغ و مظلوم نمایی کذب رو از نامه آقای فرزاد جمشیدی حس کرد . اگه بیگناه بود همچین نامه مسخره ای رو نمی نوشت و بی اعتنا به شایعات سر کارش می موند . تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها !
پاسخ ها
افرین موافقممممم
آقایون وخانومای محترم از این بدترش تو مملکت اتفاق افتاده .همه ما سرکاریم بابا
مجله جان با این نامه کار فرزاد جمشیدی رو تایید میکنی... کار بسیار زشتی که نه تنها آبروی یه خانوم رو برده بلکه ادعا کرده که اون خانوم از عدم سلامت جسم و روان برخوردار بوده... قباحت داره به خدا...
قضیه چی بوده؟یکی توضیح بده لطفا...
مگه چکار کرده بود خبر ندارم
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد---بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
به گمانم عنقریب جناب آقای ف-ج با صد هزار جلوه و ناز به خانه خود(صدا و سیما)بازگشته و نقش امامزاده سیما و مرغ سحر(دو لقب خود ساخته)را بازی کرده و خلایق نیز مجبورند نقش «جیگر»را بازی کنند چون صدا و سیما «رسانه میلی»است و نه «رسانه ملی».
تهیه کننده محترم گویاخبر دار نیستید که قضات به عتوان تشدید مجازات
این
اقای مثلا محترم رو از حضور در رسانه محروم کردن و خداحافظی از رسانه هم دروغی بیش نیست
حضرت پیامبرمیفرماینداگربه چشم خوددیدی کسی گناهی مرتکب شده فردااورابه چشم یک گنهکارنبین چه بسازمانی که شمادرخواب بودیداون طلب بخشش میکرده است.
واقعامگه دیدن وایمانمون چقدره که برای موضوعی که حتی خودمون به چشم ندیدیم وکاملاازواقعیت ماجراخبرنداریم اظهارنظرمیکنیم وخیلی راحت دنیاوآخرتمونومیفروشیم.نکنیدبخداهمه بایدجواب پس بدیم دست وردارین ازین حرفابیاین یه زره منصف باشیم قضیه روازجنبه های دیگه اش نگاه کنیم
پاسخ ها
کاملا باهات موافقم . این قدر زود قضاوت نکنیم
از کدوم جنبه ش؟سو استفاده از عنوان و موقعیت یا سو استفاده از سادگی و زودباوری اون خانم یا این مسئله که اون خانم قید آبروشو زد و رفت دنبال حقش که دیگه کسی گول ایشونو نخوره؟کدومش؟
آفرین سایه آفرین
اون راهب مسیحی هم مستجاب الدعوه بود ولی آخر عمری جهنمی شد!این آقا حرمت ادمای خوب رو هم شکست .من که دیگه ظاهر هیچ کس رو که ادعای مسلمانی میکنه باور نمی کنم.خدا از سر تقصیرش نگذره!!!!!!!
دختر مردم به چه اجازه ایی به خودش اجازه داده که یک رابطه مخفی داشته باشه ؟
پاسخ ها
کاملا موافقم این اقا بد ولی چرا ان دختر این همه مدت سکوت کرد چون با طرف خوش بود انموقع چرا به فکر ابروی خانواده اش نبود البته این اقا هم مقصر است که چرا با دیگران بازی کرده . هر دو طرف مقصر هستن البته اگر واقعیت داشته باشد. تازه این موضوع برای یک دختر بدتر است تا برای یک مرد
صدای ربنا ی شجریان که نمیشنویم مهم نیسسسسسسسسسسسسسسست؟!!
بهتر نیست برای هم دعا کنیم، مگر ما پاکان روزگاریم که زبان نقد باز می کنیم
من حقیقت این موضوع را نمیدانم و نمی خواهم که بدانم و تجسس در این باره هم گناه است. فقط اول برای خودم و بعد برای ایشان و همه مومنان دعا می کنم "همه ما مورد رحمت خداوند قراگیریم"
ين مجري فقط ميتونست برنامه مذهبى اجرا كنه وبا توجه به محكوميت ايشون ديگه وجهه مناسب را ندارد وبهتر است تهيه كنندههاى ظعيف دنبال مجرى خوشنام باشند تا در انجا دنبال منافعشون باشند
پاسخ ها
ضعیف عزیزم نه ظعیف
خوب آقای جمشیدی از خودشون دفاع کنن. یعنی ماهها دادرسی و قاضی و حکم و.... یعنی کشک . نمی شه که . آقای کارگردان محترم هم باید حواسشون باشه . این بازی با کلمات و انشاهای قشنگ و خاطرات بچگی که جای حقیقت رو نمی گیره . توضیح بدین و بی گناهی ایشون رو ثابت کنین .
چرا همه یک طرفه به قاضی میرن,درست یا غلطشو خدا میدونه.نه اینکه همه پاک پاکیم !!!!!!!!!ما هم منتظریم تاtvاعلام کنه جمشیدی باز هست.
این طور که معلومه دادگاه اسلامی که قراره همه به عنوان دادگاه عادل قبولش داشته باشیم حکم به مجرم بودن ایشون داده و حرفهای این دختر روتایید کرده.آقای جواد زاده هم باید بدونن این جرم یک مساله ی شخصی نیستکه مردم اینقدر راحت ازش بگذرن.این کار تو جامعه ی ما اونقدر قبیح هست که مردم دیگه دوست ندارن دعای سحر ماه رمضونشونو از زبون این آدم بشنون.
حالا شما هر چقدر که می خوای برای ایشون نامه ی فدایت شوم بنویس.هر چند که مطمئنیم ایشون بعد یه مدت که سر وصداها خوابید خودشون بنا به درخواستهای مردم!!! برمیگردن
پاسخ ها
واقعاااااااااااااااااااااااااا
از بس در مورد مجری های bbc حاشیه گذاشتن و گفتن
با یه مجری خوب ببین چه کار کردن
.
اگه کاری کرده کهباید مجازات شه اگه نکرده که نباید خجالت بکشه قبل از اینکه شما بگید خودش آسه آسه میاد شما نمی خواد دست به پشتش بکشید اون خودش از کار خودش خجالت میکشه پررویی شمارو نمی تونم تحمل کنم که چرا انقد بدید یام که دست نشونده ی همون روباه پیرید که به اسم اسلام اومده مردومو بدبخت و بیچاره کرده بی برکتی اورده ماهواره اورده دینو برده واییییییییی برما در روز سخت و سترگ قیامت
انقدم نمی خواد لفظ قلم حرف بزنید همه بلدن سجع پردازی کنن اگرم بلد نباشن یاد میگیرن مهم عمله خدا یا دل خون امام زمان و اه بیت و پیغمبرم و امام راحل و شهدا رو از این گزندهای روح خراش حفظ کن دلشون خونه باز خنده دارترش اینه که ما هی میگیم اقا بیا اقا بیااگه کاری نکرده مرد و مردونه بیاد سینه سپر کنه بذارید تا پاک کنه خودشو دست به پشتش نکشید اون الان از خودش بیزاره
همه شما که دارید درموردش حرف می زنید شریک جرمید.چه بسا گناه شما 60 برایر از گناه آقای جمشیدی بیشتره،شما دارید غیبت می کنید.انسان هایی که دم از خدا می زنید!دم از دین می زنید!حق الناسه!
بابا حکم دادگاه بهش اجازه حضور تو صدا سیما و نمیده به درخواست اقای تهیه کننده نیست که:))))))))))))
اگر فردی معمولی بود می شد سخت نگرفت
اما افرادمشهور که باتکیه به اعتقادات مردم به نام ونوایی رسیده اند وافرادصاحب قدرت همواره باید زیر ذره بین باشند زیرا این ها ابزارهای سوئ استفاده رادراختیاردارند.
فقط برای من یک سوال بی جواب مونده اگه کسی جز گوینده بخش مذهبی کسی دیگه ای تو صدا سیما این کارو میکرد بازهم نامه فداشم مینوشتن براش یا اینا خونشون پررنگ تر از بقیه هست
تازه فهمیدیم چرا التماس دعایمان له جای نرسید
اين آقايانی که طرفداری می کنند حتما يک جورايي بله ............ وگرنه چه کسی می تواند نسبت به اين مسئله بی تفاوت باشد عزيزم.
این نامه سفسطه انگیز و هزاران نامه دیگر نباید
و نمیتواند گناه آدم فریبکاری را که با اعتقادات مردم بازی کرده است و در کمال آلودگی در مکان
انسانهای موئمن و مخلص نشسته است را پاک
کند .
واقعا جاي تاسف دارد آقاي تهيه كننده پياده شويد با هم برويم معاذالله
من نميدونم چرا ما آدما گاهي اينقدر بي انصاف ميشيم مرد يا زن باشيم فرقي نميکنه. اينکه خودمونو در جايگاه آقا فرزاد بزاريم يا اون خانومي که ادعا کرده.مهم اينه که اگه ميخايم نظر بديم به پشت سرمون هم يه نگاهي بکنيم شايد اونقدر پاک نباشيم و آرومند در پيشگاه خدا و شايد چوب حراج زدن به آبروي ديگران فقط بخاطر اينکه از بار گناهان خودمون کم کنيم و اين اصلا انصاف نيست. فرضا يه کسي يه جايي در خفا کاري کرده،شاکي داشته يا نداشته تا اثبات نشه نبايد اينجوري با آبروي اون و خانوادش بازي کرد ...انسان باشيم شايد براي ما هم اتفاق بيفته اگر چه يه ملت ما رو نمي شناسن ولي بعد از اين حرفا حد اقلش اينه که تو شهرتون انگشت نماييد .استغفر الله از خدا که بالا تر نيستيد که ستار العيوب هست. و گرنه ميدوني تا حالا چند بار رسفا شده بودي اگه خدا مي خواست؟
پاسخ ها
خدا خواست که مدتی پنهان ماند ولی همون خدا هم اگر کارت را تکرار کنی آبرويت را می برد.
خانم یا اقای مسلمون
بحث غیبت نیست
ما داریم جلوی فسادو میگیریم
خوبه هرکی هرکار کرد دیگه حرف نزنیم بگیم غیبته
قضیه فرق می کنه
تسامح اینجا عین حماقته
ونیت صداو سیما و ورئیسانش رو می رسونه
ولی خدا میبخشتش
من نگفتم که ایشون بده یا بدتره
باید اعمالش درست بشه
مخصوصا وقتی داره تو تی وی کار میکنه درس اخلاقم میده
خدا به دادش برسه ابروش جلو کلی ادم رفته
ولی من هنوزم امیدوارم دروغ باشه
اقا خانم خواهر برادر پدر مادر بی خیال این حرفها ریتم و بگیر
تو ماه اسمونی تو شب تارم..هیهاها
وقتی که شب سیاه من تو رو دارم..هیهیها
تو تک ستارم...یوهیها
ما دقیق نمیدونیم چه اتفاقی افتاده پس بهتره در مورد کار آقای جمشیدی حرف نزنیم ولی از حامد جوادزاده واقعا بعید بود همچین نامه ای بنویسه
واقعا بايد به حال صدا و سيما و مديرانش تاسف خورد كه اين چنين مجري محبوب و با سوادي رو به همين راحتي ميسوزونه.
فرض محال كه آقاي جمشيدي يه خطايي هم كرده باشه.اين راهشه؟ حذف؟ بردن آبروش؟
پيامبر گرامي اسلام ميفرمايد اگر شب هنگام شخصي را در انجام گناه ديدي صبح او را مواخذه نكن شايد نيمه شب توبه كرده و مورد عفو خداي متعال قرار گرفته باشد.
پس كو تأسي از اون بزرگوار؟
آقاي ضرغامي واقعا براي شما و مديران و همكارانتون متاسفم كه انقدر راحت به جاي كلمه حفظ از كلمه حذف استفاده كرديد.
در حاليكه خودون رو نزديك به رهبر انقلاب ميدونيد اما عملتون با عمل آقا همخواني نداشت.
پاسخ ها
اتفاقا"من می خواهم از جناب آقای ضرغامی تشکر کنم که دل ما رو بیشتر از این خون نکرد.
خوشا به حال کسي که پرداختن به عيوبش، او را از پرداختن به عيوب ديگران بازدارد.
حضرت علي (ع)
پاسخ ها
مغلطه ممنوع! اینجا بحث سر عیوب شخصی نیست بحث سر لطمه ایه که به ناموس مخاطبین رسانه ملی توسط مجری مذهبی وارد شده و باید روشنگری بشه و متجاوز مجازات بشه. الهی آمین.