آنچه در فضاي انتخابات اخير رياستجمهوري مشاهده کرديم، ديناميسمي بود که در نبودش، دورههاي نهم و دهم، جامعه را به انفعال سياسي کشانده بود.
زیبا جلالی نائینی در شرق نوشت: آنچه در فضاي انتخابات اخير رياستجمهوري مشاهده کرديم، ديناميسمي بود که در نبودش، دورههاي نهم و دهم، جامعه را به انفعال سياسي کشانده بود. پيش از انتخابات معمولا دو ذهنيت متضاد بر سر جامعه به پرواز درميآيد: يکي اين باور است که حضور يا عدم حضور «ما مردم» تأثيري در مناسبات سياسي نخواهد داشت و دوم اينکه اگر دوباره نظارهگر باشيم و ميدان را رها کنيم، چه سناريويي در انتظارمان خواهد بود؟ آيا اوضاع از اين هم بدتر نخواهد شد؟
بار انتخاب در اين پارادوکس مدام بر دوش ما ايرانيها سنگيني ميکند؛ و آنچه از دور، به عنوان يک رفتار سياسي از سوي تحليلگران ايراني و غيرايراني تلقي ميشود، نوکِ کوهي از استدلالهاي نهفته در درياها ترديد است. تغيير ديدگاهي که در نتيجه تجربه يک دهه فروپاشي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي کشور به دست آمد، جامعه را براي جبران عدم حضور و بياعتنايي دوره پيشين، باز هم به مشارکت سوق داد. بخش عمدهاي از اين حرکت را زنانمان که تمامقد با بحرانهاي متعدد اقتصادي و اجتماعي روبهرو هستند و مسئوليتي که چه در خانواده و چه در موقعيتهاي ديگر جامعه بر عهده دارند، تقبل کردند. رشد و درک سياسي حاصل از کنش اجتماعي در لايههاي جامعه که زنان سهم زيادي از آن را داشتند به خرد جمعياي منجر شد و نهيبي را در وجدان شهروندي مردم انداخت که در واپسين ساعات براي انداختن رأي خود در صندوق در صفهاي طويل ماندند و رأي تغيير دادند. روند اين حرکت با تلاش بيسابقه زناني که به مرحلهاي از بينش سياسي و حس مسئوليت شهروندي رسيده بودند و خواستند دايره آشنايان را از بدبيني و بياعتمادي بيرون بياورند، شور ديگري پيدا کرد. بهاينترتيب ٧٢ درصد واجد شرايط
برخاستند و صداي خود را در يک عزم مشترک و در يک اسم خلاصه کردند و اين شد که «حماسه»اي آفريدند.
حال فرداي آن حماسه است و زمان پاسخي درخور به همراهي آفرينندگان حماسه و پاسخ به مطالبات آنان، در سطحي همتراز با مشارکتِ سازندگان حماسه در تغيير جهتِ انتخاباتي و پاسخ به پرسشي که چه عواملي آزاد شده بود که کنش جامعه را به رهيافتي سازنده مبدل کرد؟ اميد به آيندهاي بهتر و تدبير رسيدن به شرايط برابري، واژههاي پرمعنا و برخاسته از نيازهاي واقعي زنان اين مرزوبوم است. از مسير کوشندگيهاي پراميد و تدبير است که زناني همچون مريم ميرزاخاني، دانشمند هميشه جاويد تاريخ زنان ايراني به چنين مراتبي ميرسد. پروفسور فريناز کوشانفر مهندس برق با اختراع نوعي تراشه از ٣٥ مخترع برتر در قرن بيستويکم به شمار ميآيد. دکتر سارا زاهدي رياضيدان ايراني و دارنده جايزه رياضيات اروپا EMS در سال ٢٠١٦ است. پروفسور آزاده تبازاده دارنده دکتراي شيمي از دانشگاه استنفورد يکي از ١٠ دانشمند برتر ناسا شناخته شده و دکتر پرديس ثابتي، استاد برتر پزشکي فلوريدا، اين زنان، نمونههاي ديگري از شايستگي بالا و موفقيت زنان ايرانياند که توانستهاند پيشفرضهاي ذاتگرايانه را درهم بشکنند. با اين نمونهها و نمونههاي بيشمار در داخل کشور، ديگر پيششرط
شايستهسالاري و به عبارت دقيقتر، مورد ترديد قراردادن شايستگي زنان براي مسندهاي قدرت و تصميمگيري منتفي است. مردان، هميشه تاريخ، فرصت اشتباه داشتهاند و هنوز نيز در سراسر جهان، فجايع زيادي به واسطه عدم شايستگيشان رخ ميدهد و انسانهاي بيشماري قرباني اين عدم کفايتشان ميشوند. جوامع بشري به آسيبهاي زيادي بر اثر تصميمات نابخردانه برخي از آنان دچار ميشود، ولي اغلب بدون آنکه مورد قضاوت و محاکمه قرار گيرند، آزمون و خطاهاي جبرانناپذير در پازلهاي تاريخي به جاي ميگذارند.
آقاي روحاني و ديگر تصميمگيران و مشاورانش کاملا آگاهاند و ميبينند زناني را که در همين جامعه مردسالار، به چه ميزان از خود شايستگي نشان دادهاند. دولتمردان که در اين جامعه زندگي ميکنند، بهخوبي ميدانند که پيشداوريها نسبت به عدم توانمندي و نداشتن تجربه کافي زنان، نشان از يک مانع فرهنگي دارد که رخنه در ذهنيت سياستمردان کرده و همانا ديواري است که من به آن عنوان «ديوار زنهراسي» ميدهم. هيچ فردي در موضع قدرت، حاضر نيست خواهان تغييري باشد که موقعيتش مورد تزلزل قرارگيرد. از اينان نميتوان انتظار سدشکني داشت. آقاي روحاني اگر بتواند ابتدا اين ديوار زنهراسي را در ميان مشاورينش شناسايي کند و سپس شکافي در ديوار زنهراسي ايجاد کند، قدم بزرگي را در تاريخ فرهنگ مملکت برداشته است.
پاسخ رئيس دولت به رأيدهندگان زن خود، در اين مقطع، قدمي است تاريخساز. در دولت جديد که در قرن بيستويکم تشکيل ميشود و با نگاهي بر ساختار دولتهاي کشورهاي همسايه، زنان ما ميبايست ديوار شيشهاي کابينه را درنوردند و اين تنها با «تدبيري» است که رئيسجمهوري از آن ياد ميکند و با «اميد» به همراهي دولتي است که در مناظرات انتخاباتي، زمينه ارتقاي سطح را مهيا کرد. زنان رأيدهنده مطالبهگر هستند و فرصتي برابر را براي حضور زنان در سمت وزارت در دولت منتخب خود طلب ميکنند؛ چراکه بر اين باورند که حضور زنان در ساختار قدرت، تعادلي را در تعيين سياستهاي کلان ايجاد خواهد کرد که به کاهش تبعيض و جامعهاي برابر خواهد انجاميد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
گیریم هم چهارتا زن فرستادن تو مجلس چه فرقی به حال بقیه زنان جامعه میکنه؟؟ تا وقتی قانونگذاری تو دست مردهاست و عملا زنها رو برا دکور میخوان که بگن ما هم وزیر زن داریم .....
محسن
بنازم هرچی زنه که از مردای امروز صداقت و مردانگیشون بیشتره یکیش خانم الماسی از استان بوشهر
نظر کاربران
گیریم هم چهارتا زن فرستادن تو مجلس چه فرقی به حال بقیه زنان جامعه میکنه؟؟ تا وقتی قانونگذاری تو دست مردهاست و عملا زنها رو برا دکور میخوان که بگن ما هم وزیر زن داریم .....
بنازم هرچی زنه که از مردای امروز صداقت و مردانگیشون بیشتره یکیش خانم الماسی از استان بوشهر