قالیباف از جنس لاریجانی و باهنر نیست
معمولا در کشور ما دولت مستقر تکرار میشود و سوابق هم همین را نشان داده است. آقای دکتر روحانی هم به عنوان رئیسجمهور مستقر این چرخه را تکرار کردند و با وجود آن چیزی که در نظرسنجیهای حدود ماههای بهمن و اسفند ارائه شد، موفق شدند.
گزیده این گفتوگو را با هم میخوانیم:
- معمولا در کشور ما دولت مستقر تکرار میشود و سوابق هم همین را نشان داده است. آقای دکتر روحانی هم به عنوان رئیسجمهور مستقر این چرخه را تکرار کردند و با وجود آن چیزی که در نظرسنجیهای حدود ماههای بهمن و اسفند ارائه شد، موفق شدند.
- رقابت سنگینی که در هفتههای آخر و به ویژه هفته آخر اتفاق افتاد این نتیجه را (در انتخابات ریاستجمهوری) رقم زد.
- جامعه ما دو ویژگی هیجانی بودن و تا حدی ناراضی بودن را داراست و این موضوع را اساتید جامعهشناسی هم مطرح میکنند. بنابراین هر چقدر این فضای دوقطبی و این فضای چالشی بین رقبا بیشتر شود، طبیعتا نتیجه بلافصل آن، حضور بیشتر مردم و مشارکت آنهاست.
- وقتی به دو هفته پایانی انتخابات و به ویژه هفته آخر نگاه میکنیم و سخنرانی آقایان روحانی و رئیسی را در شهرهای مختلف تجزیه و تحلیل میکنیم؛ به ویژه سخنان جناب آقای دکتر روحانی در مشهد و ارومیه و... را، لزوما مرتبط با مطالبه اصلی مردم نیست.
- فصل مشترک همه نظرسنجیهایی که ایرنا، ایسپا، دانشگاه تهران، بسیج، وزارت، سپاه و هر جای دیگری که شما ببینید، انجام دادهاند در طول سال گذشته این بوده که مطالبه اول مردم ایجاد شغل و دغدغه بیکاری است.
- معتقدم مهمترین شاخصههایی که باید در این انتخابات میآمد و تأثیرگذار بود و صحنه را عوض میکرد، دغدغههای اصلی اقتصادی بود. البته آزادی هم دغدغه مردم و همان جوان هست؛ آزادی مدنی، آزادی اجتماعی و... ولی اگر با همان جوان الان صحبت کنی، حتما مهمترین مطالباتش شغل، مسکن و ازدواج خواهد بود.
- آقای احمدینژاد کشور را با ٥٠٦ هزار میلیارد تومان تحویل آقای روحانی داد و حالا یک تریلیون و ٣٠٠ هزار میلیارد تومان میزان نقدینگی است یعنی از سال ١٣٩٢ تا ١٣٩٦ ٨٠٠ هزار میلیارد تومان نقدینگی اضافه شده است. این ٨٠٠ هزار میلیارد تومان کجا رفته است؟ این همان مدل مدیریتی است که ما به آن نقد داریم.
- اگر دولت فقط پایش را از روی گلوی شغل بردارد، میشود چند میلیون شغل.
- بخشی از برداشتی که از این سه مناظره هست، به آن چیزی که بازنمایی مناظرات است، برمیگردد چون بازنمایی مناظره از خود مناظره مهمتر است. در بازنمایی مناظره تیم تبلیغاتی و عملیات روانی آقای روحانی به کمک لشکر فضای مجازی در داخل و خارج خیلی خوب عمل کردند.
- چرا فکر میکنید (قالیباف) آن کسی نبود که مطرح میکرد؟ ... آقای قالیباف واقعا همان بود اما من به شما حق میدهم که بعد از گذشت ٣٨ سال از انقلاب به دلیل این که بسیاری از مسئولان حد و حدود را نگه نداشتند و مردم را بدبین کردند، شما هم بدبین باشید اما درباره آقای قالیباف واقعیت همین است. ایشان هیچ فعالیت اقتصادی حتی مباح نداشته و زندگی معمولیاي دارند.
- بزرگترین افتخار شهرداری در حوزه رسیدگی به تسهیلات رفاهی کارکنان یعنی کمک قانونی به تعاونیهای مسکن که بیش از ٢٧ هزار نفر از پرسنل را شامل میشد، با توسل به یک نامه مغشوش سازمان بازرسی که خود رئیس سازمان بازرسی و دادستان کل کشور و دادستان تهران آن را رد کردند، به یک سوژه منفی علیه قالیباف تبدیل کردند و بعدها سرنخ این سوژهسازی هم کشف شد. هیچ اقدام غیر قانونی و جرمی در این زمینه ارتکاب نیافته و ارائه تسهیلات منطبق بر قوانین مصوب مجلس و شورای شهر به همه کارکنان بوده است.
- دروغ را آن قدر بزرگ گفتند تا همه باور کنند. هنوز بعد از گذشت حدود ١٠ ماه یک مورد هم (درباره املاک نجومی) اثبات نشده است در حالی که موارد حقوق نجومی ثابت شده بود و افراد اذعان کردند که این حقوق ماهانه را گرفتهاند.
- اگر گفتیم آقای روحانی در شهرک غرب متری سه هزار تومان در این سال زمین گرفته این هم سندش، مستند حرف زدهایم. اگر گفتیم آقای جهانگیری ١٤٥ هزار تومان در میدان ونک گرفته سندش را هم نشان میدهیم و این چیزی نیست که ما بگوییم تهمتی زدهایم. حرف ما این است که اعلام این جرم هم نیست، بلکه این چیزی است که وجود داشته و قراردادش هم موجود است.
- اصلا بخششی در کار نیست... هر کسی که کارمند دولت است یا کارمند شهرداری یا نهاد عمومی غیر دولتی تا آخر عمر میتواند از یک بن مسکن استفاده کند، یعنی یا عضو تعاونیها شود یا به شکلی که بگوید من این بن مسکن را خریدهام. یعنی به او یک حق مسکنی اعطا شود. کارمند دولت این طور است. نهادهایی مثل نهادهای نظامی خانههای سازمانی دارند که بعد واگذار میشود. وزارتخانهها هم این بن مسکن را دارند و تعاونی. تعاونی را هم افراد ایجاد میکنند و میروند تسهیلات میگیرند. این تعاونیها از یک مراجعی مثل شهرداری و... تسهیلات میگیرند. این تسهیلات را چه کسی مشخص میکند؟ شورای شهر و مجلس بر اساس قوانینی که وجود دارد در این موضوع از کارگر پسماند کهریزک تا آن رفتگری که آقای قالیباف گفت تا حملونقل موتوری از این بن مسکن استفاده کردهاند. تقاطع حکیم - بلوار تعاون دو هزار و ٥٠٠ واحد هست که هر کسی که آنجاست حدود ٩٠ میلیون تومان در طول دو سال پرداخت کرده است اقساط پنج میلیونی و ١٠ میلیونی پرداخت کرده تا نهایتا ٩٠ میلیون تومان شده. زمانی که کلید واحد را به او دادهاند همان زمان میتوانسته آن را متری چهار میلیون تومان بفروشد. اگر صد متر بوده یعنی ٤٠٠ میلیون تومان، یعنی حدود ٣٠٠ میلیون تومان سود کرده است؛ چه کارمند پسماند کهریزک، چه کارمند شهرداری چه کسی دیگر. ولی اینها تعاونیهایی هستند که همه جا وجود دارند. میروند پنج میلیون یا ١٠ میلیون میسازند و بعد تحویل میدهند و بعد آن فرد یا در آن خانه مینشیند یا میفروشد.
- این دو هزار و ٥٠٠ میلیون تومانی که آقای جهانگیری گفت هم دادستان و هم سازمان بازرسی تأیید کردند که اینها همان ٢٧ هزارنفری هستند که تعاونیهای آنها یکمیلیون و صدهزار متر مربع تسهیلات گرفتهاند. این را بیبیسی اولین بار تیتر زد؛ همان شب اولی که در سایت معمارینیوز اعلام شد، فردایش بیبیسی تیتر زد که دو هزار و ٥٠٠ میلیون تومان هبه به مدیران شهری. در حالی که کذب محض بود. ٢٧ هزارنفری که بهرهمند بودند را تبدیل کردند به ١٥٠ نفر. ١٥٠ نفر هم در قالب همین تعاونیها به این شکل به آنها تخفیف داده شده به همان میزان. هیچکدام اینها جرم و عمل غیر قانونی نبود.
- اساسا کسی که همیشه اپوزیسیون حاکمیت است، در فضای مجازی و در اقبال عمومی همیشه یک گام جلوتر است.
- (آقای روحانی) در جایگاه اپوزیسیون مینشینند. یعنی نقد حاکمیت از سوی یک شخصیت سیاسی طرفدار آقای روحانی تا یک شخصیت سیاسی طرفدار آقای قالیباف که بیشتر نقد دولت فعلی را میخواهد، مطرح کند متفاوت است و تا بخواهد نقدش را مطرح کند بلافاصله آن دکمه قرمز سقف حاکمیت را میزند چون مردم هم همه اینها را با هم در یک فضای یککاسهای میبینند.
- من به راحتی میتوانم بگویم بخشهایی از صحبتهای آقای روحانی و آقای جهانگیری کذب محض بود و همهجوره هم وقتی شما ببینید، تأیید میکنید. در کنار آن بحثهایی که آقای قالیباف مطرح کرده، کدامش کذب و دروغ است، شما میگویید استراتژیاش احمدینژادی است و قالبش عوض شده و یک قالیباف دیگر است. من میگویم بالاخره قبل از این که آدم استراتژی را بخواهد قضاوت کند که یک رویکرد تبلیغاتی است در مورد صحت و سقم حرف افراد قضاوت میکند؛ ١) که آن فرد کی دروغ گفت، کی راست گفت و ٢) کی در واکنش گفت، کی به عنوان کنش مطرح کرد.
- استراتژی تبلیغاتی ما کاملا از افکارسنجی به دست آمده بود. یعنی در جزئیترین موضوعاتی که ما موضعگیری میکردیم یا مدل رفتار تبلیغاتی را بروز میدادیم حتما قبلش افکار عمومی را سنجش میکردیم که چنین مطالبه و دغدغهای دارند و بین این دو تا موضوع کدام را میپسندند. تا ما این نظرسنجی را انجام نمیدادیم این رفتار تبلیغاتی را انتخاب نمیکردیم.
- ما در بحثها و مشورتهایی که داشتیم معتقد بودیم که آقای رئیسی کنار بروند بهتر است مخصوصا که اگر آن شوک هم بیاید حتما تأثیر بهتری دارد اما به هر دلیلی آقای رئیسی تصمیم گرفت، کنار نرود. خب طبیعتا یک بخش اقبالی بود که ایشان میدید، در استانها اقبال ایشان خیلی بیشتر از آقای قالیباف بود. در جمعهایی که میآمدند طبیعتا آنها جمعهایی هستند که نمیشود با آنها قضاوت آرا داشت. چون ١٠ برابر آنها در خانه نشستهاند و نظر و تصمیم دارند و غیر از آن هم بالاخره اتفاقی که افتاد این بود که بالاخره حتما مشورتهایی هم داشتهاند. با یک افرادی مشورت کردهاند و نظر داشتهاند و احساس کردهاند که نه نباید کنار بروند و این کنار نرفتن آنها باعث شد آقای قالیباف تصمیم بگیرد که بماند دو نفری رقابت کنند یا برود و آن شوک را ایجاد کند.
- آقای رئیسی کنار نرفتند. حالا این که گفتند یا چطوری گفتند، اینها ملاحظات داخلی هستند که من خیلی نمیتوانم در موردش اطلاع دقیق بدهم. ولی نکته این است آن چیزی که من و شما دیدیم این بود که آقای رئیسی کنار نرفتند. آقای قالیباف باید تصمیم میگرفت که بماند دو نفری یا برود و طبیعتا این کنار رفتن ایشان این شوک را ایجاد میکرد. ما امیدوار بودیم حداقل با این شوک بخشی از این انرژی به وجود بیاید که تا یک حدی هم این انرژی ایجاد شد ولی نتوانست این انرژی در حدی رأی آقای روحانی را بریزد که به دور دوم کشیده شود یا اتفاق دیگري بیفتد.
- آقای قالیباف با مصلی رفتن و اعلام حمایت از آقای رئیسی عملا تمام توانش را گذاشت که بتواند همه اعتبار و اقبال عمومیای که دارد به سمت آقای رئیسی سوق بدهد. ولی بالاخره همان پیشبینیهایی که در نظرسنجیها بود درست درآمد و بخش عمدهای از آرای آقای قالیباف با وجود بیانیه و اعلامی که ایشان داشتند به سبد آقای روحانی رفت. به نظر من روزی که آقای قالیباف انصراف داد آقای روحانی خوشحالترین فرد بود که میدید با این اوضاع زمینه بازی وجود دارد که میتواند راحتتر در فضای سیاسی صحبت شود.
- جامعه روحانیت در هر انتخابات یک روحانی را ترجیح داده و نسبت به آن اقبال داشته است.
- اجباری به آقای قالیباف نشده که حتما کنار برود. اتفاقی که افتاد این بود که آقای قالیباف دو نفر ماندن را هم شکست میدانست ولی امیدوار بود با کنارهگیری خودش این شوک بتواند تأثیرگذار باشد که عرض کردم یک بخشی تأثیر داشت چون بالاخره همانطور که برای آقای روحانی در هفته آخر یک موج ایجاد شده بود، آقای رئیسی هم موج داشت.
- ما بعد از رشت باید دوشنبه میرفتیم اردبیل بعدش هم تبریز. چون این اطلاعرسانی دیر صورت گرفت. اگر خاطرتان باشد ظهر بیانیه درآمد از اردبیل و شهرستانهای اطراف آمده بودند و خیلی به آنها برخورده بود که این جلسات تشکیل شده و خبر انصراف آقای قالیباف آمد. چون رشت را با هم بودیم و باید میرفتیم اردبیل و پروازمان برگشت و آمدیم تهران در این اتفاق ولی کنسل شد و ما از آقای رئیسی اعلام حمایت کردیم. برای همین آقای قالیباف برای این که جبران کند این موضوع را روز رأیگیری رفت اردبیل که هم دلجویی کند و هم آنجا حضور داشته باشد. برای این است و ربطی به ناراحتی ندارد. چون طرفداران آقای قالیباف در اردبیل جمع شده بودند و ایشان نرفته بود برای همین روز جمعه در اردبیل رأی دادند و در نماز جمعه پیش از خطبهها صحبت کردند.
- من پیشنهادم ماندن آقای قالیباف بود ولی وقتی که آقای رئیسی کنار نمیرود و این وضعیت هست حتما کنار رفتن مفید بود. یعنی روز یکشنبه و نهایتا دوشنبه که این تصمیم گرفته شد.
- معمولا برداشتی که از آقای قالیباف میشود این است که ایشان خیلی به دنبال ریاستجمهوری است و عطشی دارد اما این را کسی که با آقای قالیباف باشد میداند که چقدر مضحک است. ایشان تا لحظه آخر اجتناب داشت که ثبتنام کند و با فشاری که هوادار و غیر هوادار و در فضاهای اینچنینی ایجاد شده بود، ثبتنام کرد و همه اینها فضایی را ایجاد کرد که آقای قالیباف به لحاظ شخصی راحتیاش در این بود که اصلا بگذارد کنار چون هم به لحاظ کافی برای خودش در فضای بیرونی کار دارد آن هم در حوزه خدمت به مردم و فضای رسیدگی به محرومان و قرارگاه جهادی و موضوعات سلامت و... غیر از کارهای شغلی و شخصی خودش که ایشان هم خلبان است هم استاد دانشگاه. پس به اندازه کافی ایشان در فضای شخصی مشغله دارند و در همان فضا هم ایشان لذت میبرد. مدل آقای قالیباف مدلی است که از اذان صبح میآید بیرون تا پایان شب و لذتش همین است که این مترو به ثمر برسد این تونل به ثمر برسد و مدلش این کار است. خیلی جنس آقای قالیباف جنس آقای لاریجانی و باهنر و... نیست، جنس کسانی که فضای سیاسی بیشتری دارند و ممکن است علاقهشان جلسات سیاسی باشد؛ نیست. جنسش علاقه به فضاهای کاری است که آن حوزه را هم بیشتر ترجیح میدهد. این خیلی از این جهت برای شخص خودش بد نشده که ایشان از این فضا آمده بیرون چون ایشان هر جا که باشد آنجا را متحول میکند و فرقی نمیکند که کجا باشد.
- اگر قالیباف تا لحظه آخر میماند چه اتفاقی میافتاد؟ پیشبینیها میگفت که آن دو نفری رفتن عملا به همان نتیجه ختم میشود. البته بعضیها معتقدند که نه بالاخره رأی آقای قالیباف حفظ میشد و میتوانست به دور دوم برود. این یک اختلاف نظر است.
نظر کاربران
من طرف دار روحانی نبودم ولی حزب اصولگرا طوری برخورد کردی دیگر هیچ موقع رای نمی آوری اگر روحانی میگفت فقط می خواهم رییس جمهور شوم وبرای شما هیچ کاری نمی کنم مردم هم به او رای می دادن .
تو هم از جنس قالیبافی که داری کارهاش رو توجیه میکنی