بحران آب راه حل دارد؟
پویا ناظران در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: در نبردهای قدیم با شمشیر و نیزه میجنگیدند و در نبردهای قرون اخیر با توپ و باروت. سرنوشت جنگ جهانی دوم را بمب اتم رقم زد و در جنگهای اخیر پهپادها و روباتها نقش بیشتری ایفا کردهاند.
این نهاد چندی پیش گزارشی منتشر کرد که به وضعیت آب در سال ۲۰۲۵ اختصاص داشت. این گزارش حاوی نقشهای از جهان است که پیام گزارش را بهخوبی جمعبندی میکند. در این نقشه مناطقی که تا هفت، هشت سال دیگر دچار بحران خواهند شد با رنگ قرمز مشخص شدهاند اما مناطقی که دچار بحران حاد خواهند شد به رنگ زرشکی نشان داده شدهاند. آن رنگ زرشکی از شمال هند شروع شده، پاکستان، افغانستان و ایران را دربر میگیرد. در گسترش به سمت غرب، این رنگ زرشکی تا مصر امتداد مییابد. تا هفت، هشت سال آینده بحران حاد آب گریبانگیر خاورمیانه خواهد شد و ایران درست در مرکز بحران قرار دارد.
در این سالهای اخیر هم خاورمیانه درگیر بحران جنگ، تروریسم و سلفیگری بوده، درحالیکه ایران هم در مرکز آن قرار داشته، اما به لطف فعالیتهای امنیتی و اطلاعاتی، ایران جزیرهای امن در وسط خاورمیانه بوده است. اما مشکلات آب ایران هم در وجه مصرف نمود دارد و هم در وجه تولید. در وجه مصرف، از آبیاری غیربهینه کشاورزی و مکانیابی غلط صنایع آببر، تا اتلاف براثر نشت لولههای شهری مشکل داریم. در وجه تولید نیز از باروری ابر و تصفیه آب دریا، تا بازیافت فاضلاب نیازمند برنامهریزی هستیم. بالطبع بحران آب با راهبردهای امنیتی و اطلاعاتی حل نمیشود. نحوه دفاع و مقابله در این جنگ متفاوت خواهد بود.
در کشاورزی، آبیاری غرقابی بیشترین اتلاف آب را دارد، هم از نظر تبخیر سطحی، هم از جهت جذب در زمین. علاوهبر آن، این روش آبیاری با شستن کود و سموم دفع آفات نباتی، منابع زیرزمینی آب را آلوده میکند. نیتروژن موجود در کود رشد جلبک در دریاچهها را افزایش میدهد که موجب کاهش اکسیژن آب و مرگ ماهیها میشود. آبیاری بارانی نیز اتلاف زیادی دارد. بهینهترین آبیاری، آبیاری قطرهای با شلنگهای روی زمین است، اما مرسومترین آبیاری در کشاورزی ایران غرقابی است. به همین دلیل هم درحالیکه در جهان میانگین مصرف آب ازسوی بخش کشاورزی ۸۰ درصد است، در ایران بخش کشاورزی قریب به ۹۵ درصد کل آب کشور را مصرف میکند.
صنایع آببری چون فولاد باید در نقاط پرآبی چون کنار دریا احداث شوند. شاید اگر فولاد مبارکه جای دیگری بود، زایندهرود امروز خشک نمیبود. مرکز فلات ایران آنقدر خشک است که ارزش اقتصادی آب مصرف شده توسط برخی صنایع در این منطقه از ارزش افزوده آن صنایع بیشتر است. یعنی اگر قیمت آب حقیقی بود، این صنایع زیانده میشدند. امروزه فقط به مدد یارانهای که بر آب پرداخت میشود، یک سود دفتری گزارش میکنند. بهعبارت دیگر، آب آنقدر با ارزش است که خاموش کردن این صنایع صرفه اقتصادی دارد.
در اروپا، قریب به یک سوم آب شهری از محل نشت لولهها اتلاف میشود. با نصب سنسور در لولهها و استفاده از روباتهای لولهنورد نشتیاب، اتلاف آب دربیتالمقدس ۱۱ درصد است که کمترین در دنیا بهحساب میآید. اتلاف آب در تهران بین ۶۵ تا ۷۵ درصد تخمین زده میشود.
بحران آب اما فقط با دقت در مصرف حل نمیشود. عرضه آب را نیز باید افزایش داد. یک راه افزایش عرضه آب، افزایش بارش است. درختها، بهواسطه رطوبتی که ایجاد میکنند، بارورکننده طبیعی ابر هستند. به همین دلیل مناطق جنگلی چون آمازون بارندگی بیشتری نیز دارند. آب باران بارورکننده جنگل است و جنگل بارورکننده ابر. در فلات ایران اما شاهد جنگلزدایی و پیشرفت کویر هستیم که خود موجب کاهش بارندگی و جنگلزدایی بیشتر میشود. در اینجاست که باید افزایش عرضه آب را مهندسی کرد. تصفیه آب شور با روشهای اسمز معکوس، یا تقطیر با انرژی خورشیدی، از روشهای مرسوم هستند. راه دیگر افزایش عرضه آب، بازیافت آب فاضلاب شهری و آب باران جاری در خیابانها برای مصارف مختلف است. یک استفاده آب بازیافتی، آبیاری کشاورزی است. از مصارف دیگر آن مبارزه با آتشسوزی جنگلهاست. مورد مصرف دیگر افزایش جریان رودخانهها به منظور اجتناب از ورود آب شور دریا به جلگه رودخانه است. یکی از کشورهای موفق در بازیافت آب اسپانیاست که یک چهارم کل آب فاضلاب و باران شهری را بازیافت میکند. اما در خاورمیانه هم تجربهای وجود دارد. در سرزمینهای اشغالی ۸۵ درصد فاضلاب پس از
بازیافت به مصرف کشاورزی میرسد و ۱۰ درصد آن برای اطفای حریق و حفظ سلامت رودخانهها استفاده میشود. بهعبارت دیگر فقط ۵ درصد فاضلاب بدون استفاده به دریا میریزد.
راهاندازی صنایع تصفیه آب یا بازیافت آب، با دستور و ابلاغ و برنامه پنجساله محقق نمیشود. برای افزایش بازده آب، انگیزه اقتصادی لازم است. انگیزه اقتصادی را بازار آزاد ایجاد میکند. بهجای کارگروه و آییننامه، به یک بازار آب و حقوق تعریف شده مالکیت آب نیازمندیم.
در طول هشتسال دفاع مقدس که عراق به پشتیبانی دنیا رو درروی ما قرار گرفت، با موشک و تانک و هواپیماهای جنگنده مورد هدف قرار میگرفتیم. در جنگ بعدی اما، سلاح مرگبار آب خواهد بود. به جای بمب، ما را با تشنگی هدف خواهند گرفت. ابزار دفاعی این جنگ تولید وافر آب از منابع متنوع و مصرف بهینه است، اما افزایش عرضه آب و بهینه شدن مصرف آن تنها با واقعی شدن قیمت مقدور است. شکل گرفتن بازار آب موجب کشف قیمت حقیقی آب میشود. وقتی قیمت حقیقی آب کشف شد، در مکانیابی صنایع بیشتر دقت خواهد شد تا آب باارزش تلف نشود. وقتی قیمت حقیقی آب کشف شد، نسبت به نشت لولهها حساستر خواهیم بود. اما از اینها مهمتر، وقتی قیمت حقیقی آب کشف شد، مهندسان خلاق بخشی از منابع بخش خصوصی را در مسیر تولید بهینه آب از دریا و رساندن آن به محل مصرف بهکار خواهند گرفت. در تجهیز برای جنگ آب، درنگ جایز نیست.
نظر کاربران
بازهم خوبه که میگید 95درصد مربوط به بخش کشاورزیه اون وقت برای پنج درصد خانگی قیمت تعیین میکنید
چرا دولت در بخش مصرف آب کشاورزی هیچ اقدامی نمیکنه.با توجه به مصرف ۸۵ درصدی در بخش کشاورزی و صنعت بایستی ضربالاجلی در این مورد تعیین و اقدام عملی انجام شود.