رضا نصری- كارشناس حقوق بينالملل در روزنامه شرق نوشت: محمدجواد ظریف چهار ویژگی دارد که برای حفظ منافع ملی ایران در عصر کنونی ضروری است: اول اینکه دکتر ظریف یک شخصیت محبوب و معتبر در سطح بینالمللی است.
رضا نصری- كارشناس حقوق بينالملل در روزنامه شرق نوشت: محمدجواد ظریف چهار ویژگی دارد که برای حفظ منافع ملی ایران در عصر کنونی ضروری است: اول اینکه دکتر ظریف یک شخصیت محبوب و معتبر در سطح بینالمللی است.
این ویژگی او از این جهت اهمیت دارد که محبوبیت و اعتبار او باعث میشود جریانهای ضدایرانی نتوانند بهراحتی فضا را برای برخوردهای قهریه با ایران آماده کنند. در واقع، در دنیای امروز مبادرت به برخوردهای قهریه (مانند جنگ و تحریم) برای هیچ کشوری - از جمله ایالات متحده، رژیم اسرائیل یا رژیم سعودی - یک تصمیم آنی و تکعاملی نیست. در فضای بینالمللی کنونی، رسیدن به مرحله برخورد با یک کشور مستلزم طیکردن یک روند (یا یک مسیر) است که در آن فضاسازی «سیاسی» و جلب افکار عمومی بسیار مهم شده است؛ ضمن اینکه جلب موافقتِ احزاب و جریانهای داخلی نیز لازم است تا مجوزهای حقوقی و روالهای قانونی در پارلمان و کنگره طی شود. طبیعتا، در چنین فضایی داشتن وزیر امور خارجهای که از نظر شخصیتی، علمی و اعتباری جایگاه بلندی دارد و حتی نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شده است، امتیاز بسیار ارزشمندی است.
علاوه بر این ظریف به خوبی میداند چگونه با افکار عمومی ارتباط برقرار کند. او این استعداد و دانش را دارد که چگونه با یک مقاله در نیویورکتایمز، یک مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی بینالمللی یا حتی یک تويیت به مؤثرترین شکل افکار عمومی را به موضع ایران جلب کند و اجازه ندهد این فضا به صورت یکطرفه در انحصار جریانهای مخالف یا آقای عادلالجبیر درآید!
دوم اینکه دکتر ظریف یک دیپلمات و مذاکرهکننده حرفهای است و در رشته خود یک آکادمیسین معتبر و یک متخصص تمامعیار محسوب میشود.
به عبارت دیگر، او یکی از معدود وزرای امور خارجه است که در حوزه کاری خود صاحبنظر و «نظریهپرداز» است و درک درست و دقیقی از نظام بینالملل دارد. این ویژگی در عصر کنونی بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه امروزه حوزه سیاست خارجه به یک حوزه حساس و دقیق تبدیل شده که در آن حتی واژهها میتوانند تأثیر ماندگاری در روابط بین کشورها بگذارند. بهعنوان مثال، امروز شاهدیم که چگونه آقایان ظریف و تیم او با اصرار بر تغییر تنها یک واژه در قطعنامه شورای امنیت و با درج یک قید در یک جمله آن، عملا برنامه موشکی ایران را از زیر ضرب این نهاد امنیتی بینالمللی خارج میکنند و از این طریق اهرمهای مهم فشار و فرصتهای آسیبرسانی متعاقب را از دست کشورهای رقیب خارج میکنند.
این پدیده - یعنی تغییر معادلات و توازن قدرت یا خلع سلاح یک کشور از طریق تغییر تنها یک واژه در متن معاهده - در اعصار گذشته حتی متصور هم نبود. امروز کسی که میخواهد سکان دستگاه دیپلماسی کشور را در دست بگیرد، باید به این ظرافتها مسلط باشد.
سوم اینکه ظریف ایالات متحده آمریکا را بهخوبی میشناسد و قادر است در مناسبات سیاست داخلی این کشور با ظرافت تمام دخل و تصرف کند. به عبارت دیگر، دکتر ظریف «جریانشناسی» میداند و برخلاف بسیاری از سیاستمداران ایران ميتواند از رویکردهای کلینگر، تکبُعدی، شعاری و غیراصولی که کاربرد چندانی در سطح کلان ندارند - حتی اگر به بهای هزینههای شخصی در داخل کشور - فاصله بگیرد. او سازوکارها و حتی قوانین داخلی آمریکا را میشناسد، ارتباط ارگانیک میان نظام داخلی آنها و نظام بینالمللی را درک میکند، اختیارات نهادهای داخلی آنها را میداند و بهخوبی با کارکرد و عملکرد بازیگران اطراف (مانند لابیها و رسانهها) آشناست.
این ویژگی باعث میشود که او بتواند - بهعنوان مثال - با درج یک مقاله در یک روزنامه آمریکایی، با استدلالهای حقوقی و زبان حقوق داخلی آمریکا (و نه با زبان شعار)، پاسخ سناتورها و سیاستمداران آنها را بدهد؛ بهنحویکه از شتاب آنها در اجرای طرحهای جدید علیه ایران به شدت بکاهد. چهارم اینکه دکتر ظریف در چهار سال اخیر در فضای دیپلماسی بینالمللی ریشه دوانده و - به اصطلاح عامیانهتر - «جا افتاده» است. به بیان دیگر، او به ارتباطات شخصیاش با رهبران جهان شکل داده است، با شبکههای مختلف (اعم از دانشگاهی، رسانهای و...) ارتباط برقرار کرده است، در میان افکار عمومی کشورهای غربی و سیاستمداران آنها یارگیری و «جذب مخاطب» کرده است و بر سازوکارها و مناسبات سازمانها و نهادها مسلط شده است.
ضمن اینکه در این چهار سال به نسبت یاد گرفته است که چگونه در برابر حملات و هجمههای سیستماتیک جریانهای متخاصم نوعی مصونیت پیدا کند. در نتیجه، ظریف از هرکسی که بخواهد احیانا جانشین او بشود، دستکم چند سال جلوتر است و این امر در شرایط حساس و بحرانی کنونی در منطقه - که دیگر ایران مجال فرصتسوزی و سعی و خطا ندارد - امتیاز بسیار برجستهای است.
نظر کاربران
درود برآقای نصری که چه زیباوکارشناسانه بزرگترین مرد دیپلماسی ایران را به مامعرفی کردند .
حفظ منافع ملی از نظر ظریف بتن ریختن درراکتور هسته ای یعنی ذلت یعنی سازش با امریکا یعنی پایمال کردن خون دانشمندان هسته ای
شما فقط بتن
رو ببین....دوست عزیز
شما مگه از ظریف غیر از بتن چیز دیگه ای هم دیدی دوست گرامی؟