«فهیمه رحیمی» درگذشت
فهیمه رحیمی نویسنده معروف ایرانی و صاحب سبک در خلق داستانهای عامه پسند در اثر بیماری سرطان درگذشت.
بابک شیرازی پسر مرحوم فهیمه رحیمی با اعلام این خبر اظهار داشت: مرحوم مادرم از سه سال قبل دچار بیماری سرطان معده شده بود و با وجود درمانهایی که صورت گرفت و بهبودی نسبی که حاصل شد، از ۹ ماه قبل دوباره بیماریاش عود کرد.
وی افزود: بیماری مادرم از بیست روز پیش عود کرد و منجر شد که وی را در بیمارستان مهر تهران بستری کنیم و در نهایت ساعت ۵ صبح امروز در سن ۶۱ سالگی در بخش مراقبتهای ویژه این بیمارستان فوت کرد.
به گفته شیرازی زمان دقیق مراسم تشییع این نویسنده فقید کشور هنوز مشخص نیست و خانواده وی در حال تلاش برای خاکسپاری او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) هستند.
فهیمه رحیمی نویسنده صاحب سبک در خلق داستانهای عامه پسند در سالهای دهه شصت و هفتاد ایران بود که با انتشار رمان «بازگشت به خوشبختى» در سال ۱۳۶۸ به شهرت رسید.
رحيمى را مىتوان به جرات صاحب سبك دانست چرا كه اقبال بسيارى از رمانهايش، ديگران را واداشت از آثار او دنبالهروى كنند. اتوبوس، عشق و خرافات، كوچه باغ يادها، برجى در مه، خلوت شبهاى تنهايى، روزهاى سرد برفى، خيال تو، عاليه، رز كبود، شيدايى، بانوى جنگل، حرم دل، آريانا، پنجره، بازگشت به خوشبختى، تاوان عشق، پاييز را فراموش كن، ماندانا، زخمخوردگان تقدير، هنگامه، ابليس كوچك، اشك ستاره و... از جمله آثار فهيمه رحيمى هستند.
بسیاری از منتقدان ایرانی نوشتههاى فهيمه رحيمى را با آثار «دانيل استيل» برابر مىدانند اما او دوست داشت خودش باشد و برابری با دیگران را هيچگاه مایه افتخار خود نمیدانست.
وی در یکی از آخرین گفتگوهای مطبوعاتی خود اظهار داشته بود عاشق نوشتن است و افزوده بود: «هر وقت پرنده كلمه دور سرم پرواز كند، مىدانم بايد دست به قلم بنشينم و وارد دنياى تازهاى شوم.»
نظر کاربران
آخی ، خدا بیامرزدش ، خیلی از کتاباشو تو دوران نوجوانیم خوندم ، یادش به خیر .....
چه شب هایی که تا صبح بیدار می موندمو یک کتاب رو تموم می کردم،با خط خط رمان هاتون زندگی کردم انگار خودم آدم اون رمان بودم چقدر گریه کردم با کوچه باغ یادها..............
روحش شاد
روحش شاد.
ما چون دو دریچه رو به روی هم
آگاه ز هر بگو مگوی هم
هر روز سلام و پرسش و خنده
هر روز..........روز آینده
اکنون دل من شکسته و خستس
زیرا یکی از دریچه ها بستس ...
بقیه شعررو کسانیکه کتابهای خانم رحیمی رو خوندن بنویسن.
روحش شاد خدا رحمتش کنه
خدایش بیامرزد.
در دروران راهنمایی با روماناش چه عشقی میکردم اون زمان مثل الان اینترنت نبود و رمان سرگرمی بزرگی بود روحت شاد
من خيلي اهل كتاب خوندن نيستم ولي اسم فهيمه رحيمي و داستاناش نوستالژي منه كه هيچوقت يادم نميره..... روحش شاد.
خدا رحمتشون كنه.ايشالا در بهشت براي فرشتگان داستان بگويد.از داستان راستان بدبختي هاي ما در ايران بگويد. شعر شد
خدا بیامرزدش تو دوران جوونی چند تا از کتاباشو خوندم نویسنده خوبی بود خیلی ناراحت شدم از این خبر
امیدورام خداوند روحشون رو قرین رحمت الهی قرار بده !
حيف و صد حيف
یاد اون روزها بخیر که تو دبیرستان رمان پنجره و اتوبوس و یواشکی و دور از دید ناظم م مدیر دست بدست می کردیم تا ببینیم آقای قدسی کی بود و سرنوشت مینو به کجا کشیده شد.
چه روزایی بود.
روحت شاد
امیدورام خداوند روحشون رو قرین رحمت الهی قرار بده من تمامي كتابهاي آن مرحوم را خواندم ازجمله پنجره و تاوان عشق ، درضمن او واقعا رمان نويس خوبي بود