پس از انتخابات ریاستجمهوری یا نخستوزیری در کشورهای دیگر، رسم است که جناح رقیب، حداقل در ظاهر هم که شده پیروزی رقیب را تبریک میگوید و آمادگی خود برای همکاری در اداره دولت را اعلام میکند. این موضوع در ایران هم مرسوم بود و معمولا، افرادی که «رأی» نیاورده بودند به شخص پیروز تبریک میگفتند.
روزنامه آرمان- حمید نظری: پس از انتخابات ریاستجمهوری یا نخستوزیری در کشورهای دیگر، رسم است که جناح رقیب، حداقل در ظاهر هم که شده پیروزی رقیب را تبریک میگوید و آمادگی خود برای همکاری در اداره دولت را اعلام میکند. این موضوع در ایران هم مرسوم بود و معمولا، افرادی که «رأی» نیاورده بودند به شخص پیروز تبریک میگفتند.
اما انتخابات سال ۹۶ که از همه نظر با انتخاباتهای گذشته تفاوت داشت، در این مورد هم خرق عادت کرد. حسن روحانی که از آغاز ریاستجمهوری خود در سال ۹۲ تا کنون مورد حمله و بداخلاقی مخالفان و رقبا بود، در ایام انتخابات نیز، سیبل حملات آنها قرار گرفت. او به رغم همه هجمهها موفق شد رأی بیش از ۲۳میلیون نفر از مردم را کسب کند تا با رشد ۴ میلیونی در آرا پیروزی مقتدرانهای را به دست آورده باشد. پس از اعلام نتایج، انتظار میرفت که گروه مقابل، پیام مردم را شنیده و از مانعافکنی، تخریب و اتهام به منتخبان مردم و مسیر دولت آنها دست بکشند اما دیدیم که این پیام به خوبی درک نشد.
رقبای روحانی و حامیان آنها پس از انتخابات نه تنها به او تبریکی نگفتند بلکه او را تلویحا تهدیداتی هم کردند که پیروزی او مخدوش است و از این به بعد با قوای بیشتری سعی در تخریب دولت او خواهند داشت. تاکید آنها بر رأی ۱۶ میلیونی رئیسی و تلاش برای مقتدرانه خواندن شکست او در انتخابات، پایهریزی طرح جدیدی علیه دولت است. این گروه قصد دارد تا با اتکا به رأی ۱۶ میلیونی خود، بهطور علنیتری برای ناکام ماندن دولت در اجرای برنامههایش تلاش کنند. اما این در حالی است که رأی ۱۶ میلیونی رئیسی، کاسته شدن پایگاه اجتماعی اصولگرایان را نشان میدهد. آمارها و ارقامی که از انتخابات اخیر، وجود دارد، نشاندهنده ریزش شدید رأی اصولگرایان و رشد شایان توجه رأی حسن روحانی است.
وضعیت آرای اصولگرایان
نتایج تفصیلی آرای انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری در سراسر کشور که به تفکیک ۳۱ استان و تمامی شهرستانها اعلام شد، نتایج جالب توجهی را نشان میدهد. بررسی و مقایسه این آمار با انتخابات سال ۹۲ به ریزش رأی اصولگرایان اشاره دارد. اگر نتایج انتخابات را ورق بزنیم، گویای این موضوع است که اصولگرایان نیاز مبرم به بازنگری در روشهای خود دارند. بررسی و مقایسه آماری انتخابات استان تهران، گواهی بر این مدعاست. اصولگرایان در روزهای پایانی و منتهی به انتخابات، پیروزی قاطعانه خود در این استان را تخمین میزدند. پس از میتینگ انتخاباتی رئیسی در مصلای تهران، اصولگرایان در خیال شکست روحانی در استان تهران بودند و توان بالایی را برای کسب رأی به ویژه در حومه تهران انجام دادند. نمودارها به ما نشان میدهد که در مجموع کل استان از میان ۶,۰۷۶,۲۳۲ رأی صحیح تعداد ۴,۰۴۵,۳۵۷ نفر به حسن روحانی و تعداد ۱,۹۱۸,۳۹۰ نفر به ابراهیم رئیسی رأی دادهاند.
یک نگاه مقایسهای میان انتخابات اخیر و سال ۹۲ نشان میدهد که روند تغییرات آرای این استان به کدام سمتوسو بوده است. حسن روحانی با ۲میلیون و ۳۸۵هزار و ۸۹۰ رأی، محمدباقر قالیباف یکمیلیون و ۲۶۶هزار و ۵۶۸ رأی، سعید جلیلی ۵۵۰هزار و ۳۸۴ رأی، محسن رضایی ۳۳۶هزار و ۵۵۷ رأی، علی اکبر ولایتی ۳۱۶هزار و ۵۹۲ رأی و سید محمد غرضی: ۶۱هزار و ۸۹۳ رأی کسب کردند مجموع رأی نامزدهای اصولگرا در آن انتخابات در پایتخت ۲۴۷۰۰۶۵ رأی بوده است. در انتخابات امسال اما ابراهیم رئیسی را میتوان تنها نامزد اصولگرایان نامید که بر این اساس در تهران ۱,۹۱۸,۳۹۰ رأی داشتهاند؛ یعنی حتی افزایش میزان مشارکت در تهران نه تنها موجب نشده که رأی آنها نسبت به دوره گذشته افزایش پیدا نکند بلکه این مساله به صورت چشمگیری به رأی حسن روحانی افزوده است. میزان آرای در استان تهران در انتخابات قبل ۴۹۱۷۸۴۸ نفر بوده است که در انتخابات امسال به ۶,۰۷۶,۲۳۲ نفر رسیده است.
این افزایش تقریبا یکمیلیون نفری، حتی از سبد رأی اصولگرایان کاسته و در مقابل، رأی حسن روحانی تغییرات محسوس و جالبی پیدا کرده است، چنانکه میزان آرای او از ۲۳۸۵۸۹۰ در سال ۹۲ به ۴,۰۴۵,۳۵۷ نفر در انتخابات امسال رسیده است؛ یعنی سرمایه اجتماعی او در پایتخت تقریبا دو برابر شده است. جزئیات آرا نشان میدهد که اصولگرایان فقط در پاکدشت و ورامین، آن هم با فاصلهای اندکی موفق به پیروزی شدهاند.
لزوم تغییر
این نتایج نشان میدهد به رغم همه اظهارات و اقدامات نمایشی اصولگرایان پس از انتخابات، آنها در واقع در حال از دست دادن اعتماد عمومی در سطح کشور هستند و این رأی ۱۶میلیون به هیچوجه گواهی بر اقتدار آنها نیست. اصولگرایان در این روزها خود را نماینده ۱۶میلیون نفر نشان دهند، در حالی که طبق قانون، رئیسجمهور، نماینده همه مردم است، حتی آنهایی که به او رأی ندادهاند. به نظر میرسد که اصولگرایان در این روزها نیاز به یک سونامی عظیم در «جریان» خود دارند.
تغییر چهرههای بانفوذ و ایدئولوگهای آنها در سالهای اخیر، تنها شکست و افول را برای آنها به همراه داشته است و نتیجه انتخاباتهای سال ۹۲، ۹۴ و دو انتخابات در سال ۹۶ نیز این موضوع را اثبات میکند. تنها تاکتیک آنها در این سالها، تخریب و اتهام به رقیب و وعدهو وعیدهای غیر کارشناسی به مردم بوده است که این دو تاکتیک، با شکست مواجه شده است. اگر این جناح، توجه خود را به ترمیم و تغییر تاکتیکها و حتی گفتمان خود سوق ندهد، به نظر میرسد که با همین روند در سالهای آتی، جایی در مناسبات دموکراتیک نخواهند داشت.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر