دومین رمان شگفت انگیز نویسنده مطرح هندی
دومین رمان «آرونداتی روی» نویسندهای که سال ۱۹۹۷ با «خدای چیزهای کوچک» همه را شگفتزده کرد و جایزه «من بوکر» را به دست آورد، از دو روز پیش راهی کتابفروشیها شده و همه میخواهند بدانند او بعد از ۲۰ سال سکوت، چه تحفهای به خوانندگانش عرضه کرده است.
«آرونداتی روی» نویسنده مطرح هندی که در سال ۱۹۹۷ جایزه «من بوکر» را با نخستین رمان خود ـ «خدای چیزهایش کوچک» ـ به خانه برد، پس از ۲۰ سال با رمانی جدید با عنوان «وزارت منتهای خوشبختی» به عرصه ادبیات جهان بازگشته است. او طی این سالها فیلمنامهها و کتابهای غیرداستانی بسیاری درباره موضوعاتی چون حملات آمریکا به عراق و افغانستان و محکومیت آزمایشهای هستهای هند به نگارش درآورده و سخت درگیر امور سیاسی بوده است.
«نیویورک تایمز» به مناسبت انتشار دومین رمان این نویسنده، نوشت: «آرونداتی روی» نویسنده هندیتبار برنده «من بوکر»، ۲۰ سال پیش در اولین رمانش از بربریت در تاریخ، سیاستهای خونین نظام استعماری، نزاعهای شوکهکننده مذهبی، تعصبهای طبقاتی و فقر فلجکننده در هند و رویدادهای تلخی که در جریان بودند و هستند، نوشت. او در آن رمان روی کمبودهای شخصی و خصوصی تمرکز داشت و همزمان با خلق پرتره فاکنری از خانواده، که لاجرم بودن یک تراژدی کلاسیک را به همراه داشت، با به کارگیری چشم جادوییاش برای دیدن جزییات احساسی و نثر جیوهایاش، خواننده را در ریتم روزانه زندگی در روستای کرالا غرق میکند.
او که حالا ۵۵ سال دارد، بعد از ۲۰ سال دومین رمانش را روانه بازار کرده و دوباره تیتر روزنامهها و نشریات ادبی را از آن خود کرده است. رمان «وزارت منتهای خوشبختی» نیز همان احساسات شدید را دربردارد، اما کمتر روی وجه شخصی تمرکز دارد و بیشتر به پریشانیهای وسیع، خشونتبار، تمسخرآمیز، دیوانهوار، غیرممکن و عمومی یک ملت پرداخته است.
این رمان بلندپروازانه بسیار سرگردان که در نهایت تکاندهنده به پایان میرسد، در میانه راه کمی تنزل میکند. گاهی فقدان نیروی مرکزی، اثر را به پارهپاره شدن تهدید میکند.
«روی» که بیشتر دو دهه گذشته خود را در سیاست غرق کرده (او جزو حامیان جنبش جداییطلبانه کشمیریها و منتقد ملیگرایی هندوهاست)، با تکهپارهها و انحرافهای متعدد داستانش را که موزاییکی از هند مدرن است، شروع میکند و مسائل بیشمار اجتماعی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی را درست زیر سطح زندگی روزمره بیان میکند. او در این کتاب اشارههایی به حوادث تلخ ملی همچون فاجعه نشت گاز سمی در سال ۱۹۸۴، کشتار سال ۲۰۰۲ گجرات و چندین حکایت هشداردهنده درباره قتل، تجاوز، شکنجه، قطع عضو و داستانکهایی حول محور از دست دادن و غم را عرضه کرده است.
استعداد «روی» نه در خلق اثر حماسی بلکه در جزییات شخصی است. این مسأله به خوبی در «خدای چیزهای کوچک» به نمایش درآمده است. به وضوح میتوان دید که فاصله چندساله بین این دو رمان، به استعداد او در توصیفهای شاعرانه یا توانمندیاش در نمایش عشق و دلدادگیهای حسابگرانه و پیچیده آسیب نرسانده است.
دو قهرمان زن در این رمان هستند که باقی ماجراها انحرافهایی از این داستان اصلی محسوب میشوند؛ «انجم» (با نام شناسنامهای «آفتاب») زنی است تَراجنسی که به اجبار در قبرستانی در دهلی زندگی میکند و «تیلو» دانشجوی سابق معماری که برای دیدن دوست سابق خود «موسی» راهی کشمیر میشود. «موسی» حالا یک مبارز آزادیخواه است و تحت تعقیب جدی قرار دارد.
زمانی که «روی» از جزئیات زندگی شخصیتهایش روبرمیگرداند و سعی میکند طاعون هند را عمومی جلوه دهد، قلمش سنگین و بیثمر میشود. اما خوشبختانه به نفع خوانندهها، «روی» داستان دو شخصیت اصلی رمانش را به شکلی زیبا در پایانبندی ارکسترال اثر در هم میآمیزد. در انتها، این دو شخصیت پس از مشاهده تلخیهای متعدد میتوانند نور امید را ببینند و در حالی که بار گذشته را بر دوش میکشند، تصویری از آینده را پی چشم خود متصور شوند.
«سایمون پراسر» مدیر انتشارات «همیش همیلتون» انگلیس و ناشر «وزارت منتهای خوشبختی» این اثر را «یکی از بهترین کتابهایی که در سالهای اخیر خوانده» و «کتابی باورنکردنی با لایههای متعدد» توصیف کرده است. او همچنین گفته است: «سبک نوشتار او خارقالعاده است، شخصیتها هم همینطور. آنها با چنان احساس همدردی و بخشندگی و تازگی زبان، جان گرفتهاند که به ما یادآوری میکنند کلمات هنوز زندهاند، آنها میتوانند ما را بیدار کنند و راههای جدید دیدن، شنیدن، احساس کردن و درگیرشدن را به ما نشان دهند. اینها این رمان را به یک کار جدید و اوریجینال تبدیل میکند.»
«کریس وایت» که در بخش ادبیات داستانی انتشارات «واترسونز» فعالیت میکند، نیز پیشتر درباره این اثر گفته است: «خدای چیزهای کوچک» یک کتاب سازنده برای من بود. تازگیِ نوشتار «روی» و قدرت داستان، بلافاصله او را به عنوان یک استعداد درخشان در رماننویسی شناساند و همیشه جای تأسف بود که او تصمیم گرفته بود از دنیای ادبیات داستانی دور شود. در نتیجه من خیلی خوشحالم که دو دهه پس از اولین کتاب این نویسنده، رمان جدیدی از او به بازار میآید. برای خواندن این کتاب بیصبرانه منتظرم.»
«خدای چیزهای کوچک» در سال ۱۹۹۷ به چاپ رسید. این کتاب شبهزندگینامهای، «آرونداتی روی» را به جایزه «بوکر» رساند و در فهرست پنج اثر برتر ادبیات داستانی سال ۱۹۹۷ از سوی مجله «تایم» قرار گرفت. «خدای چیزهای کوچک» همچنین از رمانهای تحسینشده «نیویورک تایمز» بوده است.
ارسال نظر