روزنامه آرمان- حمید نظری: یکی از انتخاباتهایی که معمولا در گذشته از اهمیت بالایی در جامعه برخوردار نبوده، انتخابات شورای شهر است که میزان مشارکت مردم در آنها گویای این واقعیت است. اما در انتخابات سال ۹۶ شرایط با گذشته تفاوت داشت.
مردم تهران پای صندوقهای رای یاد ساختمان پلاسکو بودند که در تهران فروریخت و جان و مال همشهریان را از بین برد و کسی پاسخگو نبود، آلودگی هوا که تنفس را برای فرزندان پایتخت سخت کرده و ازدحام و ترافیک که مشکلات روحی روانی فراوانی را برای تهرانیها به دنبال داشته است و... ، این مسائل باعث شد که تهرانیها به سادگی از کنار صندوقهای رای شورای شهر عبور نکنند و شورای شهر پنجم را طور دیگری رقم بزنند. امروز شورای شهر پنجم انتخاب شده و اعضای لیست امید به دلیل اقبال و آرای چشمگیر مردم، مسئولیت سنگینی را بر عهده دارند. برای بررسی این موضوع با محمد توسلی، نخستین شهردار تهران پس از انقلاب، گفتوگو کردیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
شورای شهر پنجم انتخاب شده و به نظر میرسد که تا کمتر از دو ماه آینده به صورت رسمی کار خود را آغاز خواهد کرد. به عنوان مقدمه توضیح دهید که شوراهای شهر به ویژه شورای پایتخت چه نقشی را برعهده دارد؟
اولین موضوعی که باید به آن اشاره کرد پیروزی قاطعانه لیست امید در انتخابات شوراهاست که مردم در بسیاری از کلانشهرها به ویژه در کلانشهر تهران، با آگاهی و هوشمندی، به فهرست کامل رای دادند. فهرست موسوم به «لیست امید» موفق شد به رغم نقدهای جدی که به فرایند نهایی شدن آن وارد بود، با تفاوت قابل ملاحظهای نسبت به رقبای خود، پیروز انتخابات نام بگیرد. باید به مردم تبریک گفت که رشد و بلوغ خود را نشان دادند. این پیروزی، پیامی را به دنبال داشت که باید به آن توجه کرد. مردم از عملکرد مدیریت شهر تهران، شورای شهر و از ساختار فعلی مدیریت شهری راضی نیستند و به دنبال تحول هستند. بنابراین افرادی که به انتخاب مردم رسیدهاند، مسئولیت بسیار سنگینی را بردوش دارند.
شورای شهر پنجم تهران از برخی جهات، ویژگیهای خاصی دارد که آن را از دیگر شوراهای قبلی متمایز میکند. پس از نخستین دوره شورای شهر، این نهاد به محافظهکاران رسید و شورای دوم تا چهارم در اختیار آنها بود. اگرچه در شورای چهارم اصلاحطلبان کوشیدند که اکثریت را به دست بیاورند اما عملا در اقلیت بودند و نتوانستند نقش مهمی را ایفا کنند. بنابراین، شورای پنجم با جریان اصلاحات درآمیخته و همه مردم نیز انتظار دارند که این شورا برنامههای اصلاحطلبانه خود را در ایجاد تحول و تغییر ساختارهای مدیریت شهری ایفا کند.
به نظر شما مشکلات و چالشهای پیش روی شورای شهر پنجم چیست و این شورا چگونه باید درصدد حل این مسائل برآید؟
در این دوازده سال اخیر و میتوان گفت حتی بیش از دوازده سال، مدیریت شهر تهران، قدرتمدار بوده است. به این معنا که شهرداری و شورای شهر تهران بیشتر به منزله سکوی پرش برای تصدی مناصب بالاتر تلقی شده است. این موضوع در دوره دوازده ساله آقای محمدباقر قالیباف کاملا مشخص است. من قصد سیاهنمایی ندارم، قطعا در طول این ۱۲ سال، برخی اقدامات مفیدی نیز صورت گرفته اما کارنامه دوران شهرداری آقای قالیباف در نظر مردم مثبت نبوده و مردم در این انتخابات، به مدیریت او و همکارانش رای منفی دادند. دلیل این موضوع آن است که آقای قالیباف و لایهای از محافظهکاران که مؤید حضور او در شهرداری بودند، به دنبال قدرت بودند. شورای پنجم و مدیریت منتخب آنان شایسته است هماهنگ با گفتمان اصلاحات، نگاه شهروندمدار را سرلوحه بینش و برنامههای خود قرار دهد و بررسی کنند که شهروندان چه نیازهایی دارند و همه برنامههای خود را در راستای تامین نیازها و مطالبات مردم به کار گیرند.
اگر چه برخی اعضای شورای شهر، نمایندگان احزاب سیاسی هستند، اما فضای مدیریت جدید شهر تهران بایستی به سمت «شهروندمداری» متحول شود. سابقه سیاسی این افراد و پایبندی آنان به کارجمعی بسیار مفید است، زیرا این تجربیات میتواند از بروز مشکلاتی که در شورای اول رخ داد، جلوگیری کند؛ اما این سابقه سیاسی و وابستگیهای حزبی نباید باعث شود که شورای شهر، بار دیگر سمتوسوی حزب گرایی و قدرتمداری به خود بگیرد. خوشبختانه مردم تهران هم توجه دارند که رأی دادن و انتخاب نمایندگان، پایان کار نیست.
جامعه باید در جایگاه «دیدبان» همچنان پیگیر اقدامات شوراها باشد. همچنین نهادهای مدنی، احزاب و گروههای سیاسی، نیز باید به عنوان «دیدبان» فعالیتهای شورای شهر را زیر نظر داشته باشند. در این میان، رسانهها نیز نقش مهمی دارند. رسانهها به عنوان دیدبان باید به عملکرد شوراها و شهرداریها نظارت کنند، نظرات مردم را منعکس کنند و همواره چنین تعاملی را میان آحاد جامعه و مدیریت شهری شکل دهند.
یکی از بحثهایی که همواره مورد نیاز مدیران شهری است بحث مشورتگیری از نهادهای کارشناسی است. برخی این انتقاد را به شورا و شهردار پیشین داشتند که از کارشناسان و نهادهای کارشناسی مشورت نگرفتهاند و همین موضوع باعث تصمیمات و اجرای پروژههایی شده است که آسیبهای فراوانی را درپی داشته است. شورای شهر پنجم چگونه میتواند این مشکل را مرتفع سازد؟
اکنون ۲۱ نفر طبق قانون به عنوان اعضای شورای شهر انتخاب شدهاند، اما باید عنایت داشت که مسائل و مشکلات شهر تهران خارج از توان ۲۱ نفر است. بنابراین این نمایندگان باید از همه ظرفیتها و نهادهای کارشناسی مانند جامعه مهندسان مشاور ایران و از برخی اعضای سابق شورای شهر که تجربیات انباشتهای دارند استفاده و کوشش کنند که سازوکاری تعیین کنند تا این افراد و نهادها به صورت منظم به شورای شهر پیوند بخورند و شورا بتواند از ظرفیت همه مشورتهای کارشناسی برای تصمیم گیری خود بهره بگیرد. شورای شهر بایستی نگاه جدیدی به شهروندان داشته باشد. در کشورهای پیشرفته نه تنها شوراها مستقیما به عنوان نمایندگان مردم به عملکرد مدیریت اجرایی شهر نظارت میکنند، بلکه خود شهروندان نیز در مقاطع مختلف به طور مستقیم نظر خود را به مدیریت شهری میدهند. به این معنا که در پروژهها و تصمیمهای کلیدی، مدیریت شهریاز مردم دعوت بهعمل میآورد که در «سیتیهال» یا همان سالن شهر، حضور پیدا کنند و نظر خود را به صورت مستقیم اعلام کنند.
در واقع یک چنین فرایندی میتواند به تدریج شکل بگیرد که نه تنها کارشناسان و گروههای مرتبط شوراها بلکه در فضای عمومی هم مردم بتوانند درباره پروژههای کلیدی شهری و ایدههای جدید مدیریت شهری نظر بدهند. این تعامل با شهروندان میتواند جایگاه شهروندمداری شوراها و مدیریت شهری را تقویت کند. البته رسانهها در این فرایند همواره میتوانند نقش موثری داشته باشند.
شهر تهران با مشکلات فراوانی مانند اختلاف طبقاتی، ترافیک، ازدحام جمعیت، آلودگی هوا و... مواجه است. مدیران شهر تهران با چه برنامهای میتوانند مشکلات و مسائل شهر تهران را حلوفصل کنند؟
نخستین اقدامی که شورای شهر در دستور کار خود دارد انتخاب شهرداری است که بتواند مجری سیاستها و برنامههای شورا باشد. این شخص علاوه بر خصوصیاتی مانند پاکدستی، شهروندمداری و توان مدیریت بالا و برخورداری از روحیه کار جمعی، باید بتواند از پس مسائل پیچیده شهر تهران بر بیاید. هر کسی نمیتواند چنین مسئولیتی را به عهده بگیرد. این شخص باید مشکلات شهر را بداند و سابقه اجرایی و مدیریتی بالایی داشته باشد. این نکته بسیار مهمی است که شهردار قادر باشد با شورا و دستگاههای اجرایی کشور تعامل سازندهای داشته باشد. به نظر بنده فقط شخص شهردار مهم نیست. سوابق و توانایی جمع همکاران او نیز بسیار اهمیت دارد؛ اینکه شهردار قصد دارد با چه افرادی در شهرداری حضور پیدا کرده و مشکلات شهر را حلوفصل کند.
در زمینه برنامهها نیز شورای شهر باید دو نگاه کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشد. در بخشی که مربوط به برنامههای کوتاه مدت است، شورا میتواند در چارچوب قانون فعلی، تلاش کند که وضع موجود را ساماندهی کند. پس از انتخاب شهردار، سنگینترین وظیفه شورای شهر همین ساماندهی وضع موجود است. چرا که در همه کلانشهرها به ویژه در تهران، وضعیت موجود با سطح انتظارمردم فاصله زیادی دارد و شورای شهر میتواند در چارچوب قانون، وضعیت موجود را سامان ببخشد. باتوجه به مشکلاتی مانند بدهیهای سنگین، پرسنل انبوه، فقدان منابع سالم درآمدی و... که در شهرداری تهران مشاهده میکنیم، یک شبه نمیتوان انتظار داشت همه مشکلات تهران حل شود. این نیاز به برنامهریزی جهت ساماندهی وضعیت موجود دارد که در چارچوب اختیارات، امکانات و قانون موجود در کوتاه مدت میتواند صورت گیرد.
پس از انتخاب لیست امید، بسیاری این انتظار را دارند که آنها بتوانند با رویکرد اصلاحطلبانه خود تمامی مشکلات مردم را به زودی حل کنند و تغییرات گستردهای را در تهران پدید بیاورند. ارزیابی شما از شورای شهر پنجم چیست؟
بنده حدود ۵۰ سال تجربه در مدیریت شهری، در «دو طرف میز»، را در کارنامه خود دارم. تجربه نشان میدهد که مسائل شهر تهران بسیار پیچیده است. این ۲۱ نفر اگر افراد ایدهآل هم باشند بازهم انتظار بیجایی است که بخواهیم همه مطالبات شهروندان را محقق کنند. به این دلیل که شورای شهر، به لحاظ قانونی اختیارات لازم را نداشته و در جایگاه طبیعی خود نیست و بهعلاوه مدیریت شهری دارای یک ساختار اقتدارگراست. به دلیل همین ساختار، امروز این خطر وجود دارد که اگر شورا و شهردار منتخب، مراقب نباشند ممکن است سرنوشت آنان به تقابل با یکدیگر بینجامد. بنابراین یک تحول ساختاری در مدیریت شهری نیاز هست تا شورای شهر و مدیریت شهری در جایگاه طبیعی خود قرار گیرند.
شما معتقدید که مدیران شهری امروز لازم است برنامه کوتاه مدت و برنامه بلند مدتی را در دستور کار داشته باشند. برنامه بلندمدتی که شورای پنجم باید در دستور کار داشته باشد و آن را دنبال کند چیست؟
شورای شهر باید بهطور طبیعی ریشه در مردم و شهروندان داشته باشد و از مردم محلات شهر نشأت گرفته باشد. برای این منظور شورا باید با پیگیری لایحه مدیریت شهری زمینه اصلاحاتی را در مدیریت شهری فراهم سازد تا در انتخابات بعدی مردم در محلههای خود، نمایندگان محلات را انتخاب کنند، از درون نمایندگان محلات، شورای مناطق را تشکیل دهند و در نهایت، شورای کل شهر انتخاب شود. این فرایند طبیعی است که در شهرهای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دنیا اجرا میشود. در چنین شرایطی است که نمایندگان شورای شهر به عنوان نمایندگان واقعی مردم شهر هستند و پارلمان شهری را شکل میدهند. مردم در پارلمان شهری نه تنها خدمات شهرداری بلکه همه خدماتی را که نیاز دارند مانند آب، برق، حمل و نقل و... پیگیری میکنند البته جز مسائل امنیتی و نظامی که در اختیار دولت مرکزی است، مابقی امور در اختیار مردم قرار میگیرد که به «دولت محلی» معروف است. این ساختار جدیدی است که شورای شهر پنجم باید به دنبال آن باشد و پایهریزیهای اولیه آن را پیگیری کند.
خوشبختانه در دولت یازدهم نیز گامهای نخستین چنین تحولی برداشته شده است. در سال ۱۳۹۳ در وزارت کشور لایحه «مدیریت واحد شهری» تهیه شده، کارشناسیهای لازم انجام شده و دو هماندیشی صورت گرفته است، نواقصی دارد که باید برطرف شده و پیگیری شود تا زمینه برای تحول ساختاری در مدیریت شهری فراهم شود. در چنین جایگاهی، شورای شهر، سازمان و نهادهای زیر مجموعه خود را خواهد داشت تا بتواند سیاستگذاری و برنامهریزی لازم را انجام دهد و برنامههای مصوب را برای اجرا در اختیار مدیریت اجرایی شهر قرار دهد. در شرایط کنونی که چنین امکانات کارشناسیای وجود ندارد، شورای شهر عملا نقش ماشین امضا جهت تایید برنامههای شهرداری را خواهد داشت.
انتظار است که شورای شهر پنجم پیگیری این تحول ساختاری را در دستور کار خود قرار دهد تا شورای شهر و شهرداری در جایگاه طبیعی خود قرار گیرند و همانطور که اشاره شد مدیریت واحد شهری و پارلمان شهری شکل بگیرد. این چشماندازهاست که وظایف شورای شهر را سنگین میکند که علاوه بر برنامههای کوتاه مدت خود، نقش کلیدی را در واگذاری واقعی حق تصمیم گیری به مردم و در ایفا کردن نقش اصلاحطلبانه خود داشته باشد. این موضوع ممکن است در یک دوره شورا عملی نشود و زمانبر باشد، اما این شورا میتواند هموار کننده این راه باشد و گامهای موثری را در این خصوص بردارد.
پیش از انتخابات، حاشیههایی در مورد لیست امید بهوجود آمد و برخی معتقد بودند که لیست امید با این رویه رای نخواهد آورد، اما دیدیم که تمامی افراد این فهرست موفق به پیروزی شدند. این انتقادات تاچه حد به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان وارد بود؟
بله، نکتهای که باید به آن اشاره شود، انتقاداتی است که به فهرست امید وارد بود. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان میتوانستند در فرایند انتخاب فهرست امید، با استفاده از افراد با سابقه در مدیریت شهری عملکرد بهتری داشته باشند. این موضوع در فرصت مناسب بایستی مورد نقد قرار گیرد. به نظر بنده نکتهای که در نهایی کردن لیست مورد توجه قرار نگرفته این واقعیت است که شورای شهر در این مرحله حساس بیش از شاخصهای توان تخصصی، سهمیه بندی جنسیتی و سنی نیاز به مدیران قوی برای مدیریت ساماندهی وضعیت موجود وپیگیری تحول ساختاری در مدیریت شهری دارد.
زیرا نمایندگان شورای شهر همواره میتوانند بر حسب ضرورت از کارشناسان مورد نیاز کمک بگیرند. اگر طرح مدیریت واحد و یکپارچه شهری و پارلمان شهری به درستی پیاده شود خودبهخود زنان و جوانان متخصص از طریق شورای محلات در پارلمان شهری حضور خواهند داشت. اما به هرحال مردم با واقعبینی به فهرست امید رای دادند و این انتظار را دارند که ساختار شورای عالی سیاستگذاری مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد تا در مراحل بعد مردم با اعتماد بیشتری به تصمیمات و فهرست آنها رای بدهند.
یکی از موضوعاتی که امروز گریبانگیر شهرداری تهران است، مدیران و کارمندان بازمانده از دوران قالیباف و احمدینژاد، در بدنه شهرداری است. این بدنه شهرداری که حالت حزبی به خود گرفته است چه چالشهایی را پیشروی مدیران شهری قرار میدهد و چگونه قابل حل است؟
این موضوع، چالشهای متعددی را برای مدیریت شهری پدید خواهد آورد؛ اما مدیریت شهری در برنامه کوتاهمدت خود، لازم است ریشههای این مشکلات را بررسی کرده و به جمعبندی دقیقی برسد تا بتواند این مشکلات را به درستی برطرف کند. هرکدام از این چالشها موضوع بحث مفصلی است که از حد این گفتوگو خارج است. اما بهطور خلاصه، همکاران شهردار جدید، نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند که سازمانهای موجود در شهرداری را بازنگری کرده و نیروهای شاغل در آن را ارزیابی کیفی کنند تا نیروهای سلامت و کارآمد در جایگاه مورد نیاز سازمانی جدید قرار گیرند و در خصوص افراد فاقد کارکرد مثبت، تصمیم مقتضی اتخاذ نمایند.
ارسال نظر