به فرودگاه ها و دفاتر شرکت های هواپیمایی آمریکایی و اروپایی حمله کنید
پیشنهاد کیهان برای مقابله با تحریم بنزین
تحريم تحويل سوخت به هواپيماهاي ايران تنها به خاطر مقابله ايران اسلامي با آمريكا و اسرائيل صورت گرفته و لذا حمله به دفاتر شركت هاي هواپيمايي آمريكا و اروپا درسي فراموش نشدني براي قدرت هاي استكباري خواهد بود.
حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان درآخرین مطلب خود با اشاره به خاطره یکی از دوستانش که از فرانکفورت عازم تهران بوده و به دلیل تحریم بنزین ، هواپیمایشان ناگزیر در اوکراین برای سوختگیری توقف کرده بود، خواستار حمله به دفاتر شرکت های هواپیمایی غربی و حضور مردمب در فرودگاه هاي كشورهاي عربي و ممانعت از سوختگيري هواپيماهاي اروپايي و آمريكايي شد.
متن کامل نوشته شریعتمداری در پی می آید:
۱- «به عنوان يك مسلمان مصري از خودم خجالت كشيدم، كاش در اين احساس غرور لذت بخش با شما شريك بودم. ترديدي ندارم كه ملت مسلمان و انقلابي مصر به من اين اجازه را مي دهند كه از قول آنها بگويم در اين ماجرا كنار ملت بزرگ ايران خواهيم بود. به زودي مي بينيد كه درس پشيمان كننده اي به آمريكا و اروپا مي دهيم».
مطلب فوق، بخشي از گفت وگوي يك مسافر مصري عازم ايران است كه دو هفته قبل با يكي از دوستان نگارنده در فرودگاه فرانكفورت آلمان در ميان گذاشته بود. دوست نگارنده نيز كه در پايان «فرصت مطالعاتي» خود با اين مسافر مصري همسفر بود، مي گفت (نقل به مضمون):
«وقتي مسافران پرواز هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران در صندلي هاي خود جاي گرفتند، خلبان اعلام كرد كه به علت تحريم آمريكا، شركت هاي نفتي طرف قرارداد فرودگاههاي اروپايي از تحويل سوخت به «ايران اير» خودداري مي كنند و توضيح داد كه براي سوختگيري بايد به فرودگاه «كيف» در اوكراين پرواز كرده و پس از تحويل سوخت، به تهران پرواز كنيم. در اين هنگام يك مرد جوان مصري، حدود ۳۵ ساله، كه در صندلي پشت سر من نشسته بود از مسافر كناري خود پرسيد كه آيا انگليسي مي داند؟ و پس از آن كه جواب منفي شنيد، با او سر صحبت را باز كردم.
جاي خود را با همسفر كناري من عوض كرد و بي مقدمه گفت؛ از اين كه آمريكا و اروپا دشمنان سرسخت شما هستند چه احساسي داريد؟ در پاسخ گفتم؛ شما آمريكا و اروپا را چگونه مي بينيد؟ گفت؛ منفورترين حكومت هاي روي زمين. قاتل مردم فلسطين، غارتگر ثروت و ذخاير ملت هاي مسلمان، برده دار، كثيف، خونخوار و مجموعه اي از همه زشتي ها و بدي ها كه تاكنون شناخته ام. و اگر چنين نبود و دهها سال در مصر و ساير كشورهاي اسلامي، طعم تلخ ظلم و ستم آنها را نچشيده بوديم كه امروزه يكپارچه عليه ديكتاتورهاي دست نشانده آنها قيام نمي كرديم»
پرسيدم؛ امام خميني (ره) را مي شناسي؟ گفت؛ چه كسي است كه او را نشناسد؟
گفتم؛ ايشان مي فرمودند، اگر آمريكا و اسرائيل از شما راضي باشند بايد در هويت خود ترديد كنيد.
گفت؛ اين سخن امام را شنيده ام.
گفتم؛ بنابراين، پاسخ سوال خود را مي دانيد. مسلمان مصري گفت؛ دشمني آمريكا و اروپا با ايران، براي مردم ايران افتخار آميز است. ايران حق بزرگي بر گردن ما دارد. اگر ايستادگي و مقاومت ايران نبود، امروز از حماس و حزب الله خبري نبود و انقلاب هاي اسلامي و مردمي در مصر و تونس و ليبي و يمن پديد نمي آمد.
مدت زيادي با هم گفت وگو داشتيم. مي گفت؛ آن روز جمعه كه آيت الله خامنه اي در نمازجمعه تهران خطاب به مردم مصر خطبه خواند من در قاهره بودم.
بعدازظهر همان روز بخش هايي از پيام ايشان را روي تلفن همراه خود ديدم و اين پيام با سرعتي حيرت انگيز در تمامي سطح قاهره منتشر شد.
پرسيد به نظر شما براي مقابله با اين اقدام ضدانساني آمريكا و اروپا چه كاري از ما ساخته است؟
گفتم؛ چه مي دانم؟ گفت؛ به دفاتر شركت هاي هواپيمايي آمريكايي و اروپايي حمله ور مي شويم و عرصه را بر اين شركت ها تنگ مي كنيم.
بعد لبخندي زد و پرسيد؛ موافقي؟ پاسخ دادم؛ چرا نه؟!
۲- يك ماه بعد از صدور قطعنامه ۱۹۲۹ شوراي امنيت سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي ايران- خردادماه ۱۳۸۹/ژوئن۲۰۱۰- دولت آمريكا، لايحه اي با عنوان «قانون جامع تحريم ايران» را به كنگره برد و در ۹ ژوئيه ۲۰۱۰ از تصويب گذراند.
براساس اين مصوبه، شركت هاي آمريكايي از صدور فرآورده هاي نفتي پالايش شده- از جمله بنزين- به جمهوري اسلامي ايران منع شده بودند و در بخش ديگري از همان قانون، تأكيد شده بود كه شركت هاي غيرآمريكايي نيز در صورت صدور بنزين به ايران با تحريم تجاري آمريكا روبرو خواهند شد.
رسانه هاي غربي از تحريم بنزين با عنوان «گلوله نقره اي» ياد مي كردند و اميدوار بودند اين گلوله نقره اي كه نام ديگر تحريم است بتواند جاي خالي «گلوله طلايي» را كه ترجمان حمله نظامي است، پركند و ايران اسلامي را به زانو درآورد.
ايران با كمك متخصصان برجسته خود براي خنثي كردن اثر اين تحريم دست به كار شد و در اقدامي حماسي كه براي غربي ها نيز غير منتظره و حيرت آور بود به افزايش توليد بنزين روي آورد تا آنجا كه امروزه علاوه بر تأمين نياز داخلي به فاز صدور بنزين هم دست يافته و «گلوله نقره اي» آمريكا و متحدانش را به «گلوله جيوه اي» كه، اگرچه در خانواده فلزات جاي دارد ولي فلزي وارفته است تبديل كرده است!
۳- قطعنامه ۱۹۲۹ شوراي امنيت سازمان ملل ظاهراً و در عنوان رسمي! عليه برنامه هسته اي جمهوري اسلامي ايران صادر شده بود ولي فقط چند روز بعد از صدور اين قطعنامه، مقامات آمريكايي و اروپايي اعتراف كردند كه قطعنامه ۱۹۲۹ را براي حمايت از فتنه گران داخلي ايران صادر كرده اند و هدف اصلي از صدور آن، اعلام حمايت آمريكا و اروپا از فتنه گراني بوده است كه علي رغم تلاش همه جانبه غرب، در پيشبرد اهداف خود شكست خورده و از صحنه بيرون رانده شده اند.
روزنامه آمريكايي واشنگتن پست در شماره ۱۴ ژوئن ۲۰۱۰ - ۲۴ خرداد ۱۳۸۹- خود نوشت؛ قطعنامه ۱۹۲۹ شوراي امنيت سازمان ملل نيز نتوانست جنبش سبز ايران- بخوانيد فتنه آمريكايي اسرائيلي ۸۸- را از بن بست خارج كند و تايمز لندن بر ضرورت «بايگاني قطعنامه ۱۹۲۹ در كنار قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت سازمان ملل» تأكيد ورزيد. «جو بايدن» سناتور آمريكايي حامي فتنه نيز، تاب مستوري نياورد و در مصاحبه با روزنامه آمريكايي «يو.اس.اي.تودي» از اين كه «جنبش سبز»!
در بهره گيري از اين قطعنامه موفق نبوده است ابراز تاسف كرد و با تلويحي نزديك به تصريح، اپوزيسيون را «بي عرضه» و «ناكارآمد» توصيف كرد و سرانجام دولت آمريكا در واكنش به ناكارآمدي قطعنامه ۱۹۲۹ «قانون جامع تحريم ايران» را به تصويب رساند و «رابرت گيتس» در پاسخ به اين سؤال كه قانون ياد شده، به جاي دولت ايران، مردم ايران را نشانه رفته است - هفته نامه نيويوركر- گفت؛ «ترجيح مي دهم به اين پرسش در وقت ديگري پاسخ بدهم»!
تمامي اين شواهد كه فقط اندكي از بسيارهاست كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه قطعنامه ۱۹۲۹ و در پي آن «قانون جامع تحريم ايران» فقط به فقط با اهداف اعلام شده حمايت از فتنه آمريكايي- اسرائيلي ۸۸ صادر شده است و خودداري شركت هاي آمريكايي و اروپايي از تحويل سوخت به هواپيماهاي ايراني، بخشي از كينه توزي آمريكا و متحدانش عليه مردم ايران است.
پيش از اين نيز «واين برگر» وزير دفاع وقت آمريكا با صراحت اعلام كرده بود «از نظر ما دشمن اصلي آمريكا، ملت ايران است كه بايد از بين برود»!!
۴- كنوانسيون بين المللي ۱۹۴۴ شيكاگو كه جمهوري اسلامي ايران نيز به آن پيوسته است، هرگونه تحريم خدمات مورد نياز شركت هاي هواپيمايي كشورهاي عضو- اعم از دولتي يا خصوصي- را غيرمجاز دانسته و اين شركت هاي مسافربري را از تحريم ها مستثني كرده است.
در بخشي از كنوانسيون ۱۹۴۴ شيكاگو كه سازمان بين المللي «ايكائو» براساس آن شكل گرفته و تاسيس شده آمده است؛ «فرود هواپيماهاي مسافربري در هريك از كشورهاي عضو به منظوري غير از بهره برداري مسافر يا بار، نظير فرود براي سوختگيري و يا دلايل فني، آزاد است و هيچيك از كشورهاي عضو نمي توانند مانع فرود هواپيماهاي مسافربري براي رفع نقص فني و يا سوختگيري شوند».
گفتني است طي چند ماه گذشته و مخصوصا چند هفته اخير بسياري از مسافران ايراني شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران كه از شهرهاي اروپايي عازم تهران بوده اند در تماس با كيهان از اقدام غيرانساني كشورهاي اروپايي در تحويل سوخت به هواپيماهاي ايراني شكايت كرده و خواستار برخورد قاطع جمهوري اسلامي ايران با اين شركت ها و كشورهاي اروپايي شده اند كه بايد گفت؛ جمهوري اسلامي ايران از يكسو دست به مقابله به مثل زده و از سوي ديگر رئيس سازمان هواپيمايي كشوري با ارسال نامه اي به مسئول شوراي بين المللي ايكائو، مغايرت اين اقدام كشورهاي اروپايي با كنوانسيون شيكاگو را گوشزد كرده و ايكائو نيز در پاسخ خود اعلام كرده است كه غيرقانوني بودن اين اقدام را به شركت هاي اروپايي ابلاغ كرده است!
۵- اكنون بايد به گفت وگوي آن برادر مصري كه در صدر اين نوشته آمده است بازگرديم و اين توضيح را هم بر آن بيفزائيم كه طي چند ماه اخير، تقريبا تمامي هيئت هاي رسانه اي، دانشگاهي و دانشجويي و يا مردمي كه از كشورهاي اسلامي در حال انقلاب به ايران سفر كرده و به كيهان آمده اند، مبارزه همه جانبه با آمريكا و متحدانش را وظيفه و رسالت اصلي خود دانسته اند، تا آنجا كه يكي از اتباع يمن با حرارت مي گفت؛ «كاش از يمن هم لوله گازي به اسرائيل كشيده شده بود تا مانند برادران مصري آن را منفجر كنيم»! و...
و اما، اگرچه خط اصلي مبارزه مسلمانان انقلابي در خيزش هاي اخير، سرنگوني ديكتاتورهاي دست نشانده و محو سلطه آمريكا، اسرائيل و متحدان اروپايي آنهاست ولي در اين ميان، هجوم مردمي به دفاتر شركت هاي هواپيمايي آمريكا و كشورهاي اروپايي و يا به گفته آن برادر مصري، حضور در فرودگاه هاي كشورهاي عربي و ممانعت از سوختگيري هواپيماهاي اروپايي و آمريكايي مي تواند بخشي از اين مبارزات تلقي شود.
چرا كه تحريم تحويل سوخت به هواپيماهاي جمهوري اسلامي ايران تنها به خاطر مقابله ايران اسلامي با آمريكا و اسرائيل صورت گرفته و مي گيرد، بنابراين حمله به دفاتر شركت هاي هواپيمايي آمريكا و اروپا به يقين درسي فراموش نشدني براي قدرت هاي استكباري خواهد بود.
مخصوصا آنكه جمهوري اسلامي ايران در اقدامي از نوع مقابله به مثل از تحويل سوخت به هواپيماهاي اروپايي خودداري مي كند ولي برخي از كشورهاي عربي با تحويل سوخت عملا در خدمت آمريكا و اسرائيل قرار گرفته و آشكارا به ملت هاي مسلمان خيانت مي كنند. آيا اين خيانت نبايد با پاسخي پشيمان كننده از سوي ملت هاي مسلمان روبرو شود؟!
منبع: عصرایران
ارسال نظر