رونق اقتصاد آمریکا با مکیدن سرمایه عربستان
قاسم محبعلی مدیرکل غرب آسیای وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات طی یادداشتی در روزنامه شرق به بررسی سفر اخیر ترامپ به عربستان سعودی می پردازد.
خبرآنلاین: قاسم محبعلی مدیرکل غرب آسیای وزارت امور خارجه در دولت اصلاحات طی یادداشتی در روزنامه شرق به بررسی سفر اخیر ترامپ به عربستان سعودی می پردازد.
همه تلاش عربستان سعودی برای آن است که بتواند از این طریق برای خود امنیت بخرد. در واقع برای عربستان جنبه اقتصادی این ماجرا، چندان اهمیتی ندارد و جنبه اقتصادی این قراردادها بیشتر معطوف به آمریکاست. دولت ترامپ به دنبال آن است که به قولهای انتخاباتی خود عمل کند و سه کمپانی حامی خود در انتخابات آمریکا را راضی کند. صنایع نظامی، کمپانیهای نفتی و کمپانیهای ساختمانی و عمرانی مدافعان اصلی ترامپ در انتخابات آمریکا بودند. طبیعی است هدف دولت ترامپ، تزریق سرمایه خارجی یا نگهداری از سپردههای عربستان در آمریکاست تا به این طریق، بر شعار انتخاباتی خود درباره ایجاد اشتغال، افزایش رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی و شعار معروف «آمریکای اول» مهر تأیید بزند.
چنین اقدامی به طور غیرمستقیم روی سرمایهگذاری خارجی در ایران از چند جنبه، تأثیرگذار خواهد بود. نخست، وقتی قرار است صد میلیارد دلار هزینه نظامی در عربستان از سوی آمریکا انجام گیرد و عربستان هم سالی ٨٠ میلیارد دلار هزینه نظامی برای کشور خود در نظر بگیرد، مسابقه تسلیحاتی بزرگی در خاورمیانه ایجاد خواهد شد. این مسابقه تسلیحاتی، بیش از آنکه طرف اصلیاش ایران باشد، هزینههای ملی و اداری ایران را افزایش میدهد. بهاینترتیب ایران برای اینکه از این مسابقه عقب نماند و بتواند توان دفاعی خود را تقویت کند و بازدارندگی دفاعی و امنیتی خود را افزایش دهد، باید سرمایهگذاری بیشتری روی این بخش داشته باشد.
با توجه به اینکه درآمدهای کشور، درآمدهای مشخصی است، طبیعتا روی توسعه اقتصادی ایران و وعدههای رئیسجمهوری برای بهبود وضعیت معیشت و افزایش اشتغال و پیشبرد فعالیتهای عمرانی تأثیر مستقیم میگذارد؛ زیرا هزینههای نظامی بازگشت ندارد و صرفا جنبه هزینهای دارد. از طرفی با توجه به محدودیتهایی که در سرمایهگذاری در جهان وجود دارد، سرمایهگذاریهای متقابلی که چه در عربستان سعودی چه در آمریکا چه در خلیج فارس صورت بگیرد، هزینه جذب سرمایهگذاری خارجی در ایران را افزایش میدهد. این مسئله، هدف دوم عربستان و آمریکا در منطقه است. هدف سوم، درباره صنعت نفت خواهد بود. اگر تولید نفت در آمریکا که بخشی از سرمایهگذاریها میتواند به آن سمت میل کند؛ چون کمپانیهای نفتی متحد دولت ترامپ هستند، طبیعتا به بازار نفت فشار وارد میکند و با توجه به مضایقی که در بازار نفت وجود دارد و خریداران کمتری در جهان وجود دارند، افزایش تولید به تولیدکنندگان فشار میآورد و یکی از این تولیدکنندهها میتواند ایران باشد؛
اما این مسئله شاید برای عربستان که وارد بازار داخلی در صنایع پاییندستی نفتی آمریکا میشود، چندان مهم نباشد. عربستان قصد دارد با افزایش وزنی اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود و تلاش برای جذب متحد یا مؤتلف در جهان اسلام و منطقه، بتواند امنیت خود را در این پوشش حفظ کند و در کنار آن جاهطلبیهای خود در زمینه رهبری جهان عرب و جهان اسلام را تحقق ببخشد. البته باید در نظر داشت که آمریکا از ضعفهای کنونی عربستان در منطقه به نفع خود بهره میبرد و با مکیدن سرمایههای عربستان ممکن است این کشور را در آینده با بحرانهای بیشتری در زمینههای اجتماعی و سیاسی مواجه کند.
اگر به بودجه آمریکا توجه کنید، بودجه دفاعی آمریکا حدود ٦٠٠ میلیارد دلار در سال است. این نشان میدهد بخش بزرگی از اقتصاد آمریکا وابسته به صنایع نظامی و دفاعی است. طبیعتا تزریق سرمایه یا ایجاد بازار برای صنایع نظامی، سبب شود بخشهایی که پس از جهانیشدن و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، با بحران روبهرو شد و توجیه مشخصی برای گسترش آن وجود نداشت، به این طریق حفظ شود و کمپانیهای زیرمجموعه نیروهای نظامی را حفظ کنند.
این امر هم ایجاد اشتغال برای آمریکا خواهد داشت و هم نیروهای نظامی در این کشور را راضی نگه خواهد داشت. از سویی علاقه ترامپ و خانوادهاش و کمپانیهای نزدیک به او، به صنعت ساختمان و بخش عمرانی است. آمریکا از این جنبه در دو دهه اخیر خیلی گسترش نیافته است؛ بنابراین ایجاد اشتغال در این بخش هم دور از انتظار نیست؛ بنابراین این امر به طبقه متوسط سفیدپوست در آمریکا هم بسیار کمک خواهد کرد.
ارسال نظر