خنده بلند ایران
اگر روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ایرانیان و بخصوص پایتخت نشینان با حضور مثال زدنی خود در پای صندوق های رای، تحسین رسانه های خارجی را با تیترهای آنچنانی از این مشق دموکراسی برانگیختند، باز هم ایرانی ها بودند که عصر روز شنبه تا نیمه های شب را به تمرین با هم خندیدن و شاد بودن مشغول و جشن را برگزار کردند.
همیشه همین بوده، امید و تدبیر و عقلانیت گره چهره ها و سگرمه های در هم رفته را می گشاید و لب ها را خندان و سیمای آدمی را بشاش می کند؛ درست مانند جوانی که دچار بیماری سختی می شود و زیر تیغ جراحان می رود، در میان نگرانی خانواده به یکباره پزشک از اتاق عمل بیرون می آید و با جمله «خوشبختانه خطر رفع شد» از اشک گونه ها و بغض صداها موجی از شادی و سرور می سازد.
کشتی ایرانی ها در گذر دهه های اخیر بارها از آماج متلاطم عبور کرده و همواره احساسات دوگانه ای چون غم و شادی و خنده و گریه به سرنشینانش تزریق کرده ولی در نهایت با ناخدایی ملت بوده که به سواحل امن و آرام رسیده بخصوص که این کشتی در 12 سال اخیر معابر خطرناکی چون تحریم، تهدید، تورم، بیکاری و فقر را تجربه کرد اما سرنشینان صبورش همواره به امید ناخدایی مجرب و مدبر که امید و شور را به زندگی شان باز گرداند، صبوری کردند و همه مصائب کاغذپاره ها، سرشاخ شدن ها با دنیا، «ب.ز» ها، خالی شدن سفره ها و... را به جان خریدند تا در سال 92 این کشتی را از کانال مطمئن اراده خود از دریای مواج آن روزها عبور دهند و به ایران چهره ای رحمانی و وجهه ای روحانی بخشند.
با پایان یک دوره آواربرداری چهارساله، باز هم نوبت به کنکور سخت ایرانیان رسید و از آنجا که در ۲۹ اردیبهشت امسال باز هم صدای پای روزگار گذشته و بوی یارانه و وعده های سراب گونه می رسید، خطر باز هم کشور و جامعه را تهدید می کرد و در یک عزم ملی و مردمسالارانه دنده عقب و ترمز کشتی تدبیرشان را از کار انداختند و فقط حرکت به جلو برایشان معنادار بود و چنین شد که باز هم به فضای روحانی کشور 'آری' گفتند و به سینه دیگران هم دست رد!
ساعت 14 روز شنبه 30 اردیبهشت 96 خورشیدی، عبدالرضا رحمانی فضلی مقابل دوربین های تلویزیونی و خبرگزاری ها حاضر شد و خبر قطعی پیروزی دکتر حسن روحانی با کسب 57 درصد از آرای ماخوذه را اعلام کرد، خبری کوتاه از فتحی بزرگ!
پس ازاعلام این خبر و پیام تبریک رهبر معظم انقلاب و نامزدهای رقیب، بازار تبریک گفتن ها از سوی شخصیت های ملی و روسای دولت های خارجی هم گرم شد و همچنان ادامه دارد اما کیست که نداند این پیروزی بزرگ از آن ملت ایران حتی آنانی که رای شان روحانی نبود، است و به همین خاطر از عصر امروز (شنبه) در حرکت هایی خودجوش، شهرهای ایران از کوچک و بزرگ و حتی روستاها صحنه جشن و شادی ملی شد و تا هنگام تنظیم این گزارش نیز هنوز ادامه دارد.
پخش شیرینی در سطح خیابان ها و محله ها و قربانی کردن ها و ادای نذر، امروز در جای جای کشور جریان داشت.
در پایتخت هم تقریبا جریان برگزاری خودجوش جشن پیروزی ملی در انتحابات در همه میادین و خیابان های اصلی برگزار شد این در حالیست که ستاد انتخاباتی رئیس جمهوری منتخب اعلام کرده که به زودی مراسم جشنی با اخذ مجوز از مراجع ذیربط و در محیطی محصور برگزار می کند.
خبرنگار ایرنا گشتی در خیابان های پایتخت زد و با جشن تهرانی ها بمناسبت پیروزی اراده مردم همراه شد.
در خیابان ولیعصر (عج) از مجاور پارک ساعی تا میدان ونک، مردم سوار بر خودروهای آراسته شده به تصاویر رئیس جمهوری منتخب و روبان های بنفش با بوق زدن های مکرر به ابراز شادمانی پرداختند و با انگشتان دست خود نیز علامت V نشان می دادند.
در مسیر ویژه اتوبوس های بی.آر.تی نیز پسران جوان با پیراهن های بنفش بر تن و بادکنک هایی به همین رنگ سوار بر موتورسیکلت جیغ و هوراکنان منظره ای جالب درست کرده بودند.
میدان ونک جای سوزن انداختن نداشت، درست مانند میادینی چون هفت حوض، ولیعصر، هفتم تیر، قیطریه، پاسداران و بسیاری از خیابانها و میادین دیگر تهران که در شبکه های اجتماعی تصاویر مردم بنفش پوش و خندان منتشر می شد.
صدای آوازهای استاد شجریان و آهنگ دوباره ایران و نوای سالار عقیلی هم از بلندگوی خودروها در ترافیک خیابان های تهران موج می زد، اصلا ترافیک عصر و شب شنبه هیچ کسی را خسته نکرد مگر سالی چندبار می شود از این شادی ها داشت؟
عابران دختر و پسر با تصاویر دکتر روحانی و مچ بندهای بنفش هم در لابه لای ترافیک قدم زنان به سواره ها شادباش می گفتند.
در سه راه ضرابخانه مردی میانسال جعبه ای شیرینی در میان جمعیت توزیع می کرد و کمی پایین تر در ضلع شرقی پارک شریعتی همان کورش سابق، چندین جوان با لباس کردی و پخش یکی از آهنگ های ذاتا شاد کردستانی ها نمایش چشم نوازی از رقص کردی اجرا کردند که همهمه ای میان جمعیت ایجاد کرد، چوپی یا همان پارچه مخصوصی که در دست نفر اول این گروه است هم به رنگ بنفش بود.
شور و هیجان در همه جای تهران موج می زد، در خیابان پاسداران برای لحظاتی یاد مسابقات یورو ۲۰۱۶ فرانسه و تشویق ایسلندی ها افتادم؛ شاید هم مسابقات داخلی استقلال و پرسپولیس خودمان، جمعیت شاد با ریتمی جالب و دستانی کشیده به شیوه هواداران تیم ملی ایسلند هم خودشان و هم رئیس جمهوری منتخب را تشویق می کردند، خدایی حق داشتتند پیروزی جمعه ایرانیان در آزمون سخت انتخابات اهمیتی به مراتب بیشتر از فتح چندین باره ژول ریمه ها، اسکودتوها و یوروها داشت.
شاید چند ساعت یک عصر و سرشب روز شنبه 30 اردیبهشت را بتوان نقطه عطفی در تاریخ ایران دانست چون هم اتحاد آفرین بود، هم نشاط بخش، هم رنگ پیروزی ملی و به تعبیر امروزی ها رو کم کنی یاوه گویان خارجی و نیز پیام آورصلح دوستی و مدنیت جامعه ایرانی بود.
امروز درست همان زمان گمشده ایرانی ها بود تا یک دل سیر قهقهه سر دهند و خنده ای از عمق دل داشته باشند، امروز 'تهران و ایران خندیدند'.
ارسال نظر