اجرای دوباره «درمیان بارها» و «شنیدن»
امیرضا کوهستانی (نویسنده و کارگردان) با اشاره به اجرای نمایش «در میان ابرها» و «شنیدن» از دوم خرداد در تئاتر مستقل تهران گفت: همیشه نسبت به اجرای مجدد نمایشها مقاومت میکردم اما از زمان اجرای دوباره نمایش «ایوانف» این انگیزه شخصی برایم به وجود آمد که در اجرای مجدد چه اتفاقی رخ میدهد.
نشست خبری دو نمایش «در میان ابرها» و «شنیدن» با حضور امیررضا کوهستانی (کارگردان) و الهام کردا، مهین صدری، مونا احمدی، آیناز آذرهوش (بازیگران نمایش شنیدن) و شیوا فلاحی (بازیگر نمایش درمیان ابرها) ظهر امروز (۲۷ اردیبهشت ماه) در تئاتر مستقل تهران برگزار شد.
امیررضا کوهستانی اظهار داشت: با اجرای دوباره با اثری مواجه شدم که در گذشته خلق شده بود و گویی با خودم روبرو شدم. تجربه نشان میدهد که تماشاچی نسلی عوض کرده است و در میان گذاشتن نمایشهایی که قبلا اجرا شده میتواند تجربه جدیدی باشد. بین دو نمایشی که قرار است اجرا کنیم یعنی «در میان ابرها» و «شنیدن» ۱۰ سال فاصله زمانی وجود داشت و اکنون تماشاگر میتواند به فاصله ۴۵ دقیقه هر دو را ببیند.
کوهستانی با بیان اینکه شرایط کار من به واسطه قراردادهایم به نحوی است که نمیتوانم نمایش جدیدی در ایران تولید کنم، گفت: برای اجرای مجدد نمایشهایی که در دسترس داشتم مشخص بودند نمایشهایی که بازیگر مشخص نداشته باشد و بشود کنار هم اجرا شود. بعد از این دو اجرا سعی خواهم کرد هر سال یک یا دو نمایش را در ایران اجرا کنم.
این نمایشنامهنویس و کارگردان با بیان اینکه ایده نمایشی جدیدی برایش وجود دارد، گفت: هیچ گاه نمایشنامه کاملی ندارم و نمایشها در سر صحنه تمرین شکل میگیرند و در هنگام شروع اغلب در حد ایده هستند. برای مثال اجرای نمایش دیوار چهارم برای ما تنها حکم یک ساختمان را داشت نمایشی که برایش هیچ حمایت دولتی دریافت نکردیم.
کوهستانی جذابترین بخش اجرای مجدد یک نمایش را این دانست که با بخشی از خودش روبرو میشود که در گذشته در شکلی نمایشی ثبت شده است و اکنون فرصت دارد که خود را در شکل اثر هنری ثبت کند.
او ادامه داد: هنرمند درونیات، ذهنیات و نگاه سیاسی - اجتماعی خود را در ظرفی میریزد که به شکل یک نمایش اجرا میشود و پس از سالها با اجرای دوباره آن میتوانند با این بخش از خودش روبرو شود که سالها پیش ثبت کرده و خود را میشناسد این موضوع برای من بسیار جذاب بود و فکر میکنم این اتفاق برای بازیگران تئاتر در شکلی سختتر هم اتفاق افتاد و این تجربه برای ما بسیار قابل توجه است.
کارگردان نمایش ایوانف خاطرنشان کرد: هیچ یک از این دو نمایش را در طول این ۱۲ سال رها نکردیم. در میان ابرها تا همین دو سال پیش در کشورهای مختلف اجرا داشت و اجرای نمایش شنیدن هم تا دو هفته پیش ادامه داشت پس میتوانم بگویم اینها نمایشهایی در حال و زنده هستند هرچند در هر اجرا چیزی در آنها تغییر میکند و تماشاگر با کار متفاوتی روبرو میشود.
کوهستانی با اشاره به ایده نمایش شنیدن که یکی از انگیزههای اصلی او در تکرار این نمایش است، گفت: زمانی که ما تصور قانونی مسالهای را دیدیم یا شاهدش بودیم ذهن ما برای آن قصهای میسازد و براساس آن قصه قضاوت میکند و در ادامه مجازاتی تعیین میکنیم و براساس این مجازات یک زندگی را تغییر میدهیم در واقع یک گلوله برفی است که تبدیل به بهمن میشود.
او ادامه داد: نکتهای که در اجرای نمایش شنیدن برای تماشاگر به خصوص در مواجهه با کاراکتر نمایشی مهین صدری اتفاق میافتد این است که این کاراکتر از تماشاچی دریغ میشود و چون در میان تماشاگران بازی میکند تماشاچی در یک جهان برخی قرار میگیرد که میدانند اتفاقی وجود دارد اما آن را نمیبیند و دست کم با تاخیر میبیند. اتفاقی که در اجرای این نمایش در خارج از کشور رخ داد این بود که تماشاگر خارجی از روی لحن دیالوگ گفتن بازیگر ریتم برای خود میساخت و براساس آن واکنشش تغییر میکرد. در واقع به دلیل اینکه برای تماشاگر غیرایرانی زبان نمایش را متوجه نمیشود واسطهای وجود دارد و بنابراین تجربه اجرای این نمایش در ایران با کشورهای دیگر برای ما بسیار متفاوت بود.
کوهستانی در پاسخ به سوالی که آیا قصد دارد نمایش «رقص روی دیوارها» را دوباره اجرا کند یا نه؟ گفت: نمایش «سالگشتگی» را اجرا کردم تا دوباره رقص روی لیوانها را اجرا نکنم. سالگشتگی پاسخ شخصیام به میلی بود که نسبت به اجرای رقص روی لیوانها داشتم چون تمایلی به اجرای دوباره این نمایش نداشتم و نتیجه سالگشتگی شد اگر فرصت شود دوباره سالگشتگی را اجرا میکنم.
کارگردان نمایش رقص روی لیوانها این اثر را دارای اهمیت زیادی در شکلگیری مسیر هنری خود خواند و گفت: گاهی اوقات یک زیباییشناسی را تجربه میکنیم و بعدها فکر میکنیم از آن عبور کردهایم و دیگر نمیخواهید آن را اجرا کنید. رقص روی لیوانها از نظر زیباییشناسی نمایشی نیست که بتوانیم دوباره آن را اجرا کنیم.
کوهستانی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به مسائلی مانند حضور ستارهها و ذائقه تماشاگران تئاتر گفت: ترجیح میدهم وقتی استثناهای زیادی وجود دارد درباره مسالهای کلی حرف نزنم چون هر استثنایی میتواند قضاوت کلی را زیر سوال ببرد. مثلا در مورد استفاده از بازیگران چهره باید بگویم برای من تنها معیار توانا و متعهد بودن بازیگر است و در انتخاب او معروف بودن یا نبودن را در نظر نمیگیرم.
وی با بیان اینکه حجم تماشاگران تئاتر بسیار زیاد شده است، گفت: این تعداد افزایش یافته تماشاچیهای تازهوارد تئاتر هستند که کمتر تئاتر دیده بودند و نوع سلیقهشان با روند تماشای تئاتر شکل نگرفته است. یا مثلا نسل جدیدی آمده که کارهای قبلی من را ندیده است پس خیلی نمیتوان در این مورد جمعبندی کرد اما میتوان گفت: کمیت بالای اجراهای تئاتر در شهری مثل تهران باعث شده که گونههای مختلفی از تئاتر همزمان اجرا شود و به نظر من هنوز اینها نتوانستهاند تماشاچیهای خود را طبقهبندی کنند.
کارگردان نمایش «شنیدن» با بیان اینکه تماشاچیها و سالنها نتوانستهاند هویتسازی کنند، گفت: امروز میبینیم که چند نمایش با اینکه در یک دسته قرار میگیرند اما هر کدام در جایی اجرا میشود و اتفاقی که میافتد این است که تماشاچی سر در گم میشود که کدام نمایش را ببیند در حالی که در بسیاری از کشورهای دیگر این هویت سازی برای سالنها اتفاق افتاده و مسیر تماشاچی متفاوت است به طور مثال سالنی که قرار است نمایش آلترناتیو ارائه کند باید توسط دولت حمایت شود. خانه تئاتر ما باید از تئاتر خصوصی حمایت کند اما امروز تنها تبدیل شده به محلی برای گرفتن قطعه هنرمندان در بهشت زهرا اما اگر بتوانند نهادی مانند خانه تئاتر برای سالنها هویتسازی کنند فکر میکنم بتوانیم تماشاگر را از این سردرگمی خارج کنیم.
الهام کردا بازیگر نمایش شنیدن در این نشست خبری با اشاره به تفاوتی که بین اجرای این نمایش در ایران و خارج از کشور وجود داشت این تفاوت را در هیجان واسترس بازیگران دانست و گفت: در ایران هنگام اجرای نمایش باید مراقب هر لحظه و کوچکترین حرکاتم روی صحنه باشم شایدچون منتقدان در اینجا با خارج از کشور فرق دارد. در کشورهای دیگر وقتی اجرا میکنیم منتقد کل اثر را می بیند و در ایران تو بازیگر را به صورت مجزا میبیند و میبیند.
کردا ادامه داد: معتقدم اجرای نمایش شنیدن در ایران بسیار مهم است چون تماشاگر ما را خیلی راحتتر میفهمد اما در کشورهای دیگر ما مشکل زیرنویس داریم.
او در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به حمایت از گروههای تئاتری و مساله سالنهای خصوصی گفت: با اتفاق افزایش سالنهای خصوصی موافقم چراکه اگر این سالنها نبود معلوم نبود که چه اتفاقی برای گروهها میافتد اما در عین حال معتقدم این سالنها قوی شده و برنامهریزی داشته باشد و سالنها بتوانند برای خودشان سایتی برای فروش بلیت راهاندازی کنند.
مهین صدری دیگر بازیگر نمایش شنیدن با اشاره به تفاوت اجرای این نمایش در ایران و کشورهای دیگر گفت: در کشورهای دیگر به دلیل وجود زیرنویس مجبور بودیم سکوتها و فاصلهگذاریها را در اجرا بیشتر یا حتی نوع لباس پوشیدن ما درک تماشاگر را از نمایش متفاوت میکرد در ایران با این پوشش و هیبت بین تماشاگران مینشینم آنها چندان متوجه حضور من نمیشوند اما در کشورهای دیگر من بسیار با تماشاگر متفاوت بودم.
صدری ادامه داد: در ایران تماشاگر عاشق ارتباط برقرار کردن با بازیگر است پس فشار هنگام اجرا روی بازیگر بیشتر است اما در کشورهای طوری با ما رفتار میکردند که انگار از کشورهای دیگر آمدهاند و فاصله را با ما حفظ میکردند.
صدری موضوع نمایش را همین مساله شنیدن یا نشنیدن و درست شنیدن دانست و گفت: حتی برگشتن و نگاه کردن به کسی که پشت سر ما قرار دارد و حرفی میزند روی درک ما از آن موضوع تاثیر میگذارد وقتی حرفهایی را کامل نمیشنویم روی قضاوتتان تاثیر میگذارد و نمایش هم به همین میپردازد.
این بازیگر نیز با اشاره به مسائلی که گروههای تئاتری و سالنهای خصوصی با آن مواجهند، گفت: جذب تماشاگر وظیفه گروه اجرایی نیست بلکه سالن خصوصی باید با برنامهریزیهایی مانند پیش فروش بلیت یا ارائه برنامه سالانه بتوانند تماشاگر برای نمایشهای سالن بیاورد. معتقدم جای مطالعات تئاتر بسیار خالی است و سالنهای خصوصی باید گروههای مطالعاتی برای بررسی مسائلشان شکل دهد.
ارسال نظر