تقسیمبندی جامعه به ۴ و ۹۶ درصد خطرناک است
سیدحمید حسینی در خبرآنلاین نوشت: اینکه شعارهای اقتصادی که در این ایام داده میشود امکان پذیر است یا خیر، یک بحث است و اینکه چقدر این شعارها میتواند کاربرد داشته باشد، بحثی دیگر.
سیدحمید حسینی در خبرآنلاین نوشت: اینکه شعارهای اقتصادی که در این ایام داده میشود امکان پذیر است یا خیر، یک بحث است و اینکه چقدر این شعارها میتواند کاربرد داشته باشد، بحثی دیگر.
مطمئنا اقتصاد برای مردم بسیار حائز اهمیت است و به نظرات اقتصادی کاندیداها توجه میکنند اما در نهایت آنچه اهمیت دارد این است که مردم برای رای دادن صرفا به مسائل و شعارهای اقتصادی کاندیداها توجه نمیکنند.
سوابق انتخابات در کشور ما نشان میدهد که موارد دیگری به غیر از اقتصاد است که در رای دادن مردم تاثیرگذار است و میتواند ایجاد موج کند. اگر بنا به شعارهای اقتصادی بود، در سال ۱۳۷۶ مردم باید به آقای ناطق نوری به دلیل اینکه رئیس مجلس بودند و برنامه اقتصادی مشخصی داشتند رای میدادند، اما دیدیم که به خاطر شعارهایی مثل آزادی مدنی، مردم به آقای خاتمی رای دادند و برنامه و طرحهای اقتصادی خیلی در انتخابات کاربردی نداشت.
همچنین در سال ۱۳۸۴ اگر بنا به انتخاب مردم بر اساس شعارهای اقتصادی بود و اگر مردم قصد داشتند اقتصادشان را سر و سامان دهند کسی بهتر از آقای هاشمی رفسجانی نبود، چون کارنامه اقتصادی ایشان هم مشخص بود. آقای هاشمی تمام تمرکز خود را بر بحثهای اقتصادی گذاشت و همه طرحها و ایدههایش با محوریت اقتصاد بود. اینکه چگونه خصوصی سازی کنیم، چگونه به مردم سهام بدهیم. اما دیدیم شخص دیگری با شعارهایی مثل مبارزه علیه تبعیض و فساد بدون هیچ طرح اقتصادی و با عنوان کردن یکسری ایدهالها و حرفهای کلی، توانست آراء را بدست آورد.
در سال ۱۳۹۲ هم آقای روحانی خیلی به عنوان چهره اقتصادی شناخته نمیشد و شخصیتی بود که بیشتر با کارهای سیاسی و امنیتی شناخته میشد و نمیتوان گفت مردم به دلیل شعارهای اقتصادی به او رای دادند. در سال ۱۳۹۲ به دلیل مسائل بین المللی و سوابق آقای روحانی در توافق با سه کشور اروپایی مردم در نهایت به این جمع بندی رسیدند که موضوعات بین المللی برایشان اهمیت بیشتری دارد و به آقای روحانی رای دادند.
اکنون در این انتخابات هم مسئله سر برجام است. همه کاندیداهای مخالف برجام یک طرف ایستادهاند و میخواهند بگویند که برجام هیچ تاثیری نداشته است. اینکه بگویند رشد اقتصادی چون ناشی از نفت بوده بی فایده بوده است یا اینکه بیکاری بالاست و پایین آوردن تورم چون رکود ایجاد کرده فایدهای نداشته است و حاضر نیستند که هیچ کدام از دستاوردهای دولت روحانی را که عمدتا ناشی از برجام است، بپذیرند.
تقسیم بندی جامعه به چهار و ۹۶ درصد بسیار اتفاق خطرناکی است. اینکه گفته شود تمام قشر اقتصادی اعم از افراد صاحب سرمایه، اندیشه و کارت بازرگانی و ... چهار درصد هستند، اصلا درست نیست و مبنای درستی ندارد. این افراد کار آفرین هستند، شغل و تحرک اقتصادی ایجاد میکنند و به اقتصاد نشاط میدهند نباید آنها را مقابل قشر کارمند و کارگر قرار دهیم.
قطعا چنین ایدههایی با مبانی اسلامی ما سازگار نیست و از طرفی در قانون هم پذیرفته نیست که یک نفر جامعه را چنین دو قطبی تقسیم کند. کشور باید به کمک همه و با حضور همه اقشار ساخته شود و آن کسانی که در آمد بیشتر دارند طبیعتا باید به طور شفاف مالیات بیشتری بدهد و با ساز و کارهایی اجازه داده نشود که شکاف طبقاتی بیشتر شود ولی با مطرح کردن چنین شعارهایی مثل چهار و ۹۶ درصد هیچ زمان چیزی عاید ملت نشده است.
به نظر نمیرسد مردم به این شعارها توجهی کنند. گسترش آموزش عالی باعث شده که همه خانوادهها حداقل یک دانشجو داشته باشند، اینکه برخی فکر کنند جامعه ما بی سواد است و مسائل را درک نمیکند اشتباه است. دوستان شرایط فعلی جامعه را درک نمیکنند و فکر میکنند اگر یک شعاری روزی به خاطر برخی مسائل دیگر جواب داده است، حتما امروز هم جواب میدهد.
نظر کاربران
خیلی وقته این تقسیم انجام شده. وگرنه این حال و روز مردم نبود.
بله چون تا جاه داشته همون ۴ درصدی ها مملکتو غارت کردن و اموال تصاحب کردن یا اختلاس