اتفاقی که روز تشییع جنازه مرحوم آقای هاشمی افتاد نمونهای از بلوغ سیاسی یا رشد عقلانیت در جامعه بود. یک عده این طرفی، یک عده آن طرفی، در کف خیابان، روبهروی هم ایستادند، شعار دادند، از مواضع خود دفاع کردند، اما نه همدیگر را کتک زدند و نه به هم فحش دادند.
سید علی میر فتاح در اعتماد نوشت: اتفاقی که روز تشییع جنازه مرحوم آقای هاشمی افتاد نمونهای از بلوغ سیاسی یا رشد عقلانیت در جامعه بود. یک عده این طرفی، یک عده آن طرفی، در کف خیابان، روبهروی هم ایستادند، شعار دادند، از مواضع خود دفاع کردند، اما نه همدیگر را کتک زدند و نه به هم فحش دادند.
به نظر میرسید هر دو گروه از «هشتاد و هشت» درس گرفتهاند و هزینه رقابت سیاسی را پایین آوردهاند. شما ممکن نبود چنین صحنهای را سی سال پیش بتوانید ببینید. زمان بنیصدر، همین که یک، به دو میرسید، چماقها درمیآمد و توی سر طرف مقابل کوبیده میشد. چنان آستانه تحمل مردم پایین بود که حتی در مهمانیها کار به قهر و زد و خورد میکشید... اما خدا را شکر ما تغییر کردهایم و آستانه تحملمان را بالا بردهایم... امروز حتی رقبای دکتر روحانی هم دم از حقوق شهروندی میزنند و از مردمسالاری دفاع میکنند. عوامل زیادی دست به دست هم دادهاند تا «ما» رشد کنیم و عاقلانهتر رفتار کنیم. حقیقتا آدم باید خیلی چشم بسته باشد که فکر کند ما فرقی نکردهایم. اگر غیرمغرضانه و واقعبینانه در دولت و ملت نگاه کنیم چیزهایی میبینیم که نظیرش را قبلا نمیدیدیم. شما اگر همین تاریخ سی، چهل سال قبل را مرور کنید، به ندرت نمونههایی میبینید که دولتمردان خود را نقد کرده باشند یا مردم در فعل و قول خود تجدیدنظر کرده باشند ما امروز روادارتریم و نسبت به خود وقوف بیشتری داریم شبکههای مجازی گاهی رفتارها و اعتقاداتی را بروز میدهد که حیرتآورند.
اگر ١٠ سال پیش یک کاندیدایی مدعی میشد که پنج میلیون شغل ایجاد میکند یا پول نقد بین فقرا تقسیم میکند، حتما مورد استقبال قرار میگرفت و تحسین میشد و رای میلیونی میآورد اما امروز چنان سطح آگاهی عمومی بالا رفته و چنان مواجهه نقادانه با ارباب قدرت امری متداول و فراگیر شده که همه به جای تحسین به آن میخندند و به جای رای میلیونی به دیده تحقیر و استهزا به آن نگاه میکنند. حتی روحیه پاسخگویی که به هیچ عنوان قبلا نبود، امروز به عنوان یک امر ضروری مورد توجه همه ردههای مسوولیتی قرار گرفته. امروز اگر مدیری، مسوولی، مقامی، رییسی، خطیبی به عمد یا به سهو حرف نامربوط بزند، بلافاصله درصدد اصلاحش برمیآید و هر طوری که لازم است سعی میکند از خودش رفع اتهام کند، اما سابق بر این هرچه میخواستند - بلکه هرچه به زبانشان میرسید - میگفتندو آب هم از آب تکان نمیخورد.
ما هنوز خیلی کار داریم و برای خوب شدن راه سختی را باید بپیماییم اما نمیتوان منکر این حقیقت شد که نسبت به قبل بهتر شدهایم. این بهتر شدن را میشود در شبکههای اجتماعی، در رفتارهای شهروندی، در سلایق سیاسی، در ابراز عقیده، در تحمل مخالف، در تلورانسهای ذهنی و حتی در تمناها و آرزوها و خواستهای شخصی و عمومی مشاهده کرد. میدانید منشا اصلی همه این تحولات مثبت چیست؟
«انتخابات». همین که سالی یک انتخابات برگزار میشود، معنیاش این است که سالی یک قدم به دموکراسی نزدیکتر شدهایم. نهایت بیانصافی و کجسلیقگی و غرض و بدبینی است اگر بگویند رای دادنها هیچ فایده نداشته و تماما فرمالیته بودهاند شما همین یک قلم تایید صلاحیت در شوراهای شهر و روستا را ببینید. رای که در هفتم اسفند دادیم، باعث شد تا سلایق مختلف امکان ظهور و بروز سیاسی - اجتماعی یابند. این دستاورد بزرگ را دستکم نگیرید.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر