کاندیداتوری شهردار تهران چقدر جدی است؟
محمدباقر قالیباف درحالی در آخرین دقایق مهلت ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به ستاد انتخابات رفت و نام خود را بهعنوان یکی از ۱۶۳۶ نامزد این انتخابات به ثبت رساند که برخی معتقدند او قرار نیست این بار مانند دو دوره قبل کاندیداتوریاش تا پایان در عرصه انتخابات حضور داشته باشد.
خبرآنلاین: محمدباقر قالیباف درحالی در آخرین دقایق مهلت ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به ستاد انتخابات رفت و نام خود را بهعنوان یکی از ۱۶۳۶ نامزد این انتخابات به ثبت رساند که برخی معتقدند او قرار نیست این بار مانند دو دوره قبل کاندیداتوریاش تا پایان در عرصه انتخابات حضور داشته باشد.
از آنجا که سازوکار جبهه مردمی نیروهای انقلاب ایجاب میکند که در نهایت تنها یکی از کاندیداهای این جبهه روز رایگیری در عرصه حضور داشته باشد، از هم اکنون رقابتی آشکار میان سید ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف که هر دو مدعی محبوبیت بیشتر هستند بالا گرفته و در عمل شاهد شکلگیری یک دوقطبی میان این دو در جبهه اصولگرایی هستیم.
پیشینه رقابتهای درون جناحی با قالیباف
البته محمدباقر قالیباف برای اولین بار نیست که وارد رقابتهای درونگروهی با اصولگرایان میشود. شاید همین نکته که او خود را اصولگرایی اصلاحطلب میداند، باعث شده به تمامی در زمین اصولگرایان بازی نکرده و برخی مواقع به رقابت با نامزدهای اصلی این جناح بپردازد؛ نمونهاش سال ۱۳۸۴ که قالیباف درست مانند محمود احمدینژاد، به رقابت با نامزد اصلی اصولگرایان که در آن سال کسی جز علی لاریجانی نبود، ادامه داد. او در نهایت تنها با کسب ۱۶ درصد آرا در دوره اول، جایگاهی بهتر از چهارمی در جدول انتخابات پیدا نکرد! او در آن انتخابات ۷۰۰هزار رای کمتر از کاندیدای پیروز داشت.
محمدباقر قالیباف پس از پیروزی نهایی محمود احمدینژاد در آن سال، همچنان رقابت با او را ادامه داد و تمایل خود برای کاندیداتوری در سال ۱۳۸۸ را نیز پنهان نکرد. هرچند سرانجام در آن سال با ایجاد دوقطبی میان میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد، خود را از گردونه انتخابات کنار کشید و منتظر ماند تا در سال ۱۳۹۲ و در نبود رئیسجمهور مستقر، شانس خود را دوباره برای ریاستجمهوری بیازماید.
قالیباف اما در سال ۹۲ فقط کمی کمتر از دو میلیون نفر به تعداد آرایش نسبت به سال ۸۴ افزود. این درحالی بود که مجموعا در سال ۹۲ هفت میلیون رای بیشتر نسبت به سال ۸۴ در سبد رای انتخابات ریخته شده بود. این درست است که قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ۱۶ درصد آرا را به دست آورده و نامزد محبوب در بین نامزدهای اصولگرای حاضر در عرصه انتخابات بود اما اختلافش با نامزد پیروز، ۱۲ میلیون رای بود.
قالیباف در سال ۹۲ هم مانند سال ۸۴ به رقابت درون جناحی با دیگر نامزدهای اصولگرا پرداخت. اگر رقبای او در سال ۸۴ چهرههایی مانند علی لاریجانی، محمود احمدینژاد و البته محسن رضایی بودند -که يک شب مانده به انتخابات انصراف داد- اما در سال ۹۲ او با سعید جلیلی، محسن رضایی، علی اکبر ولایتی و غلامعلی حدادعادل به رقابت میپرداخت. (البته حدادعادل هم پیش از برگزاری انتخابات از دایره رقابت خارج شد.)
دوقطبی قالیباف-رئیسی در اردوگاه اصولگرایان
حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم محمدباقر قالیباف درحالی برای سومین بار نامزد اصولگرایان شده که این بار هم میخواهد با چهرههای مختلفی از کمپین اصولگرایان به رقابت بپردازد.
او یک بار در رقابت درون گروهی در مجمع عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب، شانس خود را برای رقابت آزموده بود. اما به جایگاهی بهتر از دومی دست نیافت. با این وجود رقابت او با نامزد اول جمنا یعنی سید ابراهیم رئیسی همچنان ادامه دارد و هواداران هر دو نامزد میکوشند تا کاندیدای خود را محبوبترین نامزد اين جبهه مردمی بخوانند.
روشن نبودن مکانیزم تعیین نامزد محبوبتر در جمنا، درست مانند سال ۸۴ یا ۹۲ که باعث فروپاشیده شدن ائتلافهای چندگانه اصولگرایان شد، این بار هم باعث میشود تا دستکم رئیسی و قالیباف هر دو تا روز رایگیری در عرصه حضور داشته باشند. به ویژه به این خاطر که سید ابراهیم رئیسی در بیانیه اعلام حضور، خود را در جایگاهی بالاتر از جمنا نشانده و قالیباف اما برخلاف او تاکید کرده که قصد شخصی برای کاندیداتوری نداشته اما جبهه مردمی نام او را در بین نامزدها آورده است.
شاید برای همین است که هواداران دو طرف، فعلا مشغول رقابتی تلویحی با یکدیگر هستند و جنگ قدرت میان صدرنشینان جمنا کم کم شکل علنیتری به خود میگیرد. این رقابت در آشکار و نهان حتی احتمال فروپاشیدن کمپین واحد جمنا را بیشتر هم کرده است.
تندترین موضع را در این رابطه رضا شیران نماینده مشهد در مجلس و از چهرههای نزدیک به محمدباقر قالیباف گرفت. او تلویحا تاکید کرد که قالیباف پایبند به سازوکار جمنا برای کنارهگیری از فرآیند انتخابات نیست. شیران در گفتگویی با خانه ملت، جمنا را به قبیلهگرایی متهم کرده و گفته «قالیباف درخواستی برای حضور در جمنا نداشت و بدون درخواست وی اقدام به رأیگیری شد که نتیجه نیز با واقعیت همخوانی ندارد... بعد از انتشار نتیجه نهایی رأیگیری جمنا مشخص شد این جمعیت نمیتواند نماینده همه مردم در حوزه انتخابات ریاستجمهوری باشد؛ چرا که نتیجه اقدامات این جبهه با چیزی که در نظرسنجیهای معتبر آمده، متفاوت است».
وی به دخالتهای جبهه پایداری در فرآیند تصمیمگیری جمنا اشاره کرد و با بیان اینکه قالیباف در نظرسنجیهای متقن در رده دوم و بعد از روحانی قرار دارد، افزوده است: برخی از کاندیداهایی که در این رأیگیری انتخاب شدند، در نظرسنجیهای معتبر حتی ۲درصد هم دارای اقبال نیستند. اما افرادی که اقبال بیشتری دارند در ردیفهای پایینتر قرار دارند که با واقعیت هماهنگ نیست. در انتخابات جمنا کسی که بالای ۲۴ درصد آرا را دارد به رتبه چهارم رسیده است که این نشان از قبیله گرایی در این جبهه دارد.
او در این مصاحبه پیش بینی جالبی کرد که البته با فضای کلی امروز رقابتهای انتخاباتی چندان دور از ذهن نیست. او پیش از فرآیند ثبت نام از نامزدهای انتخابات، تصریح کرد: «پیش بینی من این است اگر فرد مورد نظر جبهه پایداری در جمنا رأی بیارود، آقای جلیلی دیگر وارد صحنه نمیشود و این یک تاکتیک حزبی است که از طرفی جمنا را قبول ندارند اما از طرف دیگر، افراد شاخص جمنا قرابت فکری و عملی با پایداریها دارند.»
این پیشبینی شیران فعلا درست از آب درآمده است. سید ابراهیم رئیسی که گفته میشود آیتالله مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری از او حمایت میکند، به عنوان نامزد شاخص جمنا به میدان آمده و سعید جلیلی از کاندیداتوری انصراف داده است. حتی مهرداد بذرپاش هم که نزدیک به این جبهه بود از کاندیداتوری انصراف داده و به این ترتیب مي توان رئیسی را نه نامزد جمنا که کاندیدای جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ قلمداد کرد. بنابراین قالیباف حق دارد که در چنین وضعیتی خود را نامزد اصلی اصولگرایان دانسته و به رقابت با رئیسی به عنوان کاندیداي جریانی که چندان محبوبیتی میان اصولگرایان ندارد، بپردازد.
با این حال برخی هواداران رئیسی سعی میکنند با مطرح کردن نام قالیباف به عنوان معاون اول دولت رئیسی، به نوعی به او امتیاز داده و ترغیبش کنند که به نفع تولیت آستان قدس رضوی کنارهگیری کند. این درحالی است که ناظران سیاسی چنین احتمالی را ضعیف میدانند. مثلا ناصر ایمانی فعال اصولگرا به خبرآنلاین میگوید: «هم آقای رئیسی و هم آقای قالیباف براساس نظر جمنا و تعهدی که به آن مجموعه داده بودند امکان دارد به نفع دیگری کنار بکشند. ضمن آنکه خودشان میدانند هر کدام به این تعهد عمل نکنند اصلا سابقه خوبی در جامعه اصولگرا برای آنها باقی نمی ماند... اگر آقای رئیسی ببیند که آقای قالیباف امکان پیروزی بیشتری در انتخابات دارد چون از ابتدا خیلی انگیزهای برای نامزدی در انتخابات نداشت خیلی سادهتر میشود کنار بکشد بنابراین احتمال عقلاییاش وجود دارد...».
برخی دیگر از تحلیلگران شانس اینکه قالیباف و رئیسی هر یک به نفع دیگری از گردونه انتخابات خارج شوند را بعید میدانند. نمونهاش عباس عبدی است که در گفت و گو با انتخاب گفته است: «قالیباف و رئیسی که بدون حرفشنوی از جمنا مستقل به انتخابات ورود کردهاند به نفع هم کنار نمیروند.» او هرچند تاکید کرده که روحانی شانس اول پیروزی در انتخابات است، اما این را هم اضافه کرده که بعد از روحانی، بیشترین شانس را بین اصولگرایان، محمدباقر قالیباف خواهد داشت.
کار سخت قالیباف برای رای آوری
رئیسی و قالیباف هر دو برای جلب آرای عمومی با چالشهای بسیاری روبرو هستند. از یکسو رئیسی تاکنون اقبال عمومی به خود را محک نزده و تصویری از آرایش آرا ندارد و از سوی دیگر پیشینه قالیباف در دو انتخابات گذشته نشان میدهد که سقف آرایش بیش از شش میلیون رای نیست. سقفی که بسیار کوتاهتر از آن است که بخواهد نامزدی را به کرسی ریاستجمهوری بنشاند.
قالیباف حتی اگر آرای سال ۹۲ را ملاک قرار داده و بتواند امیدوار باشد با انتخاب به عنوان نامزد واحد اصولگرایان رای دیگر اصولگرایان را نیز به سبد خود بریزد، مطمئن است که سهم زیادی از چهار میلیون رای سعید جلیلی در سال ۹۲ نداشته و حتی به طور کامل، سه میلیون رای محسن رضایی و دو میلیون رای ولایتی را هم جلب نخواهد کرد. چرا که بخش مهمی از آرای ولایتی به سبد روحانی ریخته شده و رایهای محسن رضایی و جلیلی هم با فرض باقی ماندن رئیسی در صحنه، احتمالا به او تعلق خواهد گرفت.
البته قالیباف نیمنگاهی هم به ریزش آرای حسن روحانی دارد، اما خود او نیز با آرای منفی بسیاری روبهروست. در حدفاصل دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ اتفاقاتی رخ داده که برای قالیباف نتایج مثبتی به همراه نداشته است. افشای پرونده املاک نجومی از یکسو و حاشیههای فروریختن ساختمان پلاسکو و ناکارآمدی مدیریت شهری تهران در مهار این بحران از سوی دیگر، حکایت از آن دارد که قالیباف با انتقادات جدی روبهروست. همین امر باعث میشود که کار قالیباف درست مانند رئیسی، مشکل شود. آسیبپذیری این دو در برابر موج انتقادات شاید حتی اصولگرایان را با گزینه سومی به جز انصراف هر یک از نامزدهای اصلی - رئیسی و قالیباف - به نفع یکدیگر مواجه کند: انصراف هر دو به نفع نامزد سوم و کمتر شناختهشدهای مانند حاجی بابایی؛ البته اگر او بتواند از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت شود.
هرچه هست، این روزها دو کمپین محمدباقر قالیباف و سید ابراهیم رئیسی رو در روی هم قرار گرفتهاند و باید منتظر باشیم تا ببینیم کدامیک نامزد اصلی و دیگری نامزد پوششی اصولگرایان است. برنده این رقابت درون جناحی هر که باشد، حسن روحانی کار سختی برای رقابت با او پیشرو نخواهد داشت.محمدباقر قالیباف درحالی در آخرین دقایق مهلت ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به ستاد انتخابات رفت و نام خود را بهعنوان یکی از ۱۶۳۶ نامزد این انتخابات به ثبت رساند که برخی معتقدند او قرار نیست این بار مانند دو دوره قبل کاندیداتوریاش تا پایان در عرصه انتخابات حضور داشته باشد.
مریم محمدپور: از آنجا که سازوکار جبهه مردمی نیروهای انقلاب ایجاب میکند که در نهایت تنها یکی از کاندیداهای این جبهه روز رایگیری در عرصه حضور داشته باشد، از هم اکنون رقابتی آشکار میان سید ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف که هر دو مدعی محبوبیت بیشتر هستند بالا گرفته و در عمل شاهد شکلگیری یک دوقطبی میان این دو در جبهه اصولگرایی هستیم.
پیشینه رقابتهای درون جناحی با قالیباف
البته محمدباقر قالیباف برای اولین بار نیست که وارد رقابتهای درونگروهی با اصولگرایان میشود. شاید همین نکته که او خود را اصولگرایی اصلاحطلب میداند، باعث شده به تمامی در زمین اصولگرایان بازی نکرده و برخی مواقع به رقابت با نامزدهای اصلی این جناح بپردازد؛ نمونهاش سال ۱۳۸۴ که قالیباف درست مانند محمود احمدینژاد، به رقابت با نامزد اصلی اصولگرایان که در آن سال کسی جز علی لاریجانی نبود، ادامه داد. او در نهایت تنها با کسب ۱۶ درصد آرا در دوره اول، جایگاهی بهتر از چهارمی در جدول انتخابات پیدا نکرد! او در آن انتخابات ۷۰۰هزار رای کمتر از کاندیدای پیروز داشت.
محمدباقر قالیباف پس از پیروزی نهایی محمود احمدینژاد در آن سال، همچنان رقابت با او را ادامه داد و تمایل خود برای کاندیداتوری در سال ۱۳۸۸ را نیز پنهان نکرد. هرچند سرانجام در آن سال با ایجاد دوقطبی میان میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد، خود را از گردونه انتخابات کنار کشید و منتظر ماند تا در سال ۱۳۹۲ و در نبود رئیسجمهور مستقر، شانس خود را دوباره برای ریاستجمهوری بیازماید.
قالیباف اما در سال ۹۲ فقط کمی کمتر از دو میلیون نفر به تعداد آرایش نسبت به سال ۸۴ افزود. این درحالی بود که مجموعا در سال ۹۲ هفت میلیون رای بیشتر نسبت به سال ۸۴ در سبد رای انتخابات ریخته شده بود. این درست است که قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ۱۶ درصد آرا را به دست آورده و نامزد محبوب در بین نامزدهای اصولگرای حاضر در عرصه انتخابات بود اما اختلافش با نامزد پیروز، ۱۲ میلیون رای بود.
قالیباف در سال ۹۲ هم مانند سال ۸۴ به رقابت درون جناحی با دیگر نامزدهای اصولگرا پرداخت. اگر رقبای او در سال ۸۴ چهرههایی مانند علی لاریجانی، محمود احمدینژاد و البته محسن رضایی بودند -که يک شب مانده به انتخابات انصراف داد- اما در سال ۹۲ او با سعید جلیلی، محسن رضایی، علی اکبر ولایتی و غلامعلی حدادعادل به رقابت میپرداخت. (البته حدادعادل هم پیش از برگزاری انتخابات از دایره رقابت خارج شد.)
دوقطبی قالیباف-رئیسی در اردوگاه اصولگرایان
حالا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم محمدباقر قالیباف درحالی برای سومین بار نامزد اصولگرایان شده که این بار هم میخواهد با چهرههای مختلفی از کمپین اصولگرایان به رقابت بپردازد.
او یک بار در رقابت درون گروهی در مجمع عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب، شانس خود را برای رقابت آزموده بود. اما به جایگاهی بهتر از دومی دست نیافت. با این وجود رقابت او با نامزد اول جمنا یعنی سید ابراهیم رئیسی همچنان ادامه دارد و هواداران هر دو نامزد میکوشند تا کاندیدای خود را محبوبترین نامزد اين جبهه مردمی بخوانند.
روشن نبودن مکانیزم تعیین نامزد محبوبتر در جمنا، درست مانند سال ۸۴ یا ۹۲ که باعث فروپاشیده شدن ائتلافهای چندگانه اصولگرایان شد، این بار هم باعث میشود تا دستکم رئیسی و قالیباف هر دو تا روز رایگیری در عرصه حضور داشته باشند. به ویژه به این خاطر که سید ابراهیم رئیسی در بیانیه اعلام حضور، خود را در جایگاهی بالاتر از جمنا نشانده و قالیباف اما برخلاف او تاکید کرده که قصد شخصی برای کاندیداتوری نداشته اما جبهه مردمی نام او را در بین نامزدها آورده است.
شاید برای همین است که هواداران دو طرف، فعلا مشغول رقابتی تلویحی با یکدیگر هستند و جنگ قدرت میان صدرنشینان جمنا کم کم شکل علنیتری به خود میگیرد. این رقابت در آشکار و نهان حتی احتمال فروپاشیدن کمپین واحد جمنا را بیشتر هم کرده است.
تندترین موضع را در این رابطه رضا شیران نماینده مشهد در مجلس و از چهرههای نزدیک به محمدباقر قالیباف گرفت. او تلویحا تاکید کرد که قالیباف پایبند به سازوکار جمنا برای کنارهگیری از فرآیند انتخابات نیست. شیران در گفتگویی با خانه ملت، جمنا را به قبیلهگرایی متهم کرده و گفته «قالیباف درخواستی برای حضور در جمنا نداشت و بدون درخواست وی اقدام به رأیگیری شد که نتیجه نیز با واقعیت همخوانی ندارد... بعد از انتشار نتیجه نهایی رأیگیری جمنا مشخص شد این جمعیت نمیتواند نماینده همه مردم در حوزه انتخابات ریاستجمهوری باشد؛ چرا که نتیجه اقدامات این جبهه با چیزی که در نظرسنجیهای معتبر آمده، متفاوت است».
وی به دخالتهای جبهه پایداری در فرآیند تصمیمگیری جمنا اشاره کرد و با بیان اینکه قالیباف در نظرسنجیهای متقن در رده دوم و بعد از روحانی قرار دارد، افزوده است: برخی از کاندیداهایی که در این رأیگیری انتخاب شدند، در نظرسنجیهای معتبر حتی ۲درصد هم دارای اقبال نیستند. اما افرادی که اقبال بیشتری دارند در ردیفهای پایینتر قرار دارند که با واقعیت هماهنگ نیست. در انتخابات جمنا کسی که بالای ۲۴ درصد آرا را دارد به رتبه چهارم رسیده است که این نشان از قبیله گرایی در این جبهه دارد.
او در این مصاحبه پیش بینی جالبی کرد که البته با فضای کلی امروز رقابتهای انتخاباتی چندان دور از ذهن نیست. او پیش از فرآیند ثبت نام از نامزدهای انتخابات، تصریح کرد: «پیش بینی من این است اگر فرد مورد نظر جبهه پایداری در جمنا رأی بیارود، آقای جلیلی دیگر وارد صحنه نمیشود و این یک تاکتیک حزبی است که از طرفی جمنا را قبول ندارند اما از طرف دیگر، افراد شاخص جمنا قرابت فکری و عملی با پایداریها دارند.»
این پیشبینی شیران فعلا درست از آب درآمده است. سید ابراهیم رئیسی که گفته میشود آیتالله مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری از او حمایت میکند، به عنوان نامزد شاخص جمنا به میدان آمده و سعید جلیلی از کاندیداتوری انصراف داده است. حتی مهرداد بذرپاش هم که نزدیک به این جبهه بود از کاندیداتوری انصراف داده و به این ترتیب مي توان رئیسی را نه نامزد جمنا که کاندیدای جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ قلمداد کرد. بنابراین قالیباف حق دارد که در چنین وضعیتی خود را نامزد اصلی اصولگرایان دانسته و به رقابت با رئیسی به عنوان کاندیداي جریانی که چندان محبوبیتی میان اصولگرایان ندارد، بپردازد.
با این حال برخی هواداران رئیسی سعی میکنند با مطرح کردن نام قالیباف به عنوان معاون اول دولت رئیسی، به نوعی به او امتیاز داده و ترغیبش کنند که به نفع تولیت آستان قدس رضوی کنارهگیری کند. این درحالی است که ناظران سیاسی چنین احتمالی را ضعیف میدانند. مثلا ناصر ایمانی فعال اصولگرا به خبرآنلاین میگوید: «هم آقای رئیسی و هم آقای قالیباف براساس نظر جمنا و تعهدی که به آن مجموعه داده بودند امکان دارد به نفع دیگری کنار بکشند. ضمن آنکه خودشان میدانند هر کدام به این تعهد عمل نکنند اصلا سابقه خوبی در جامعه اصولگرا برای آنها باقی نمی ماند... اگر آقای رئیسی ببیند که آقای قالیباف امکان پیروزی بیشتری در انتخابات دارد چون از ابتدا خیلی انگیزهای برای نامزدی در انتخابات نداشت خیلی سادهتر میشود کنار بکشد بنابراین احتمال عقلاییاش وجود دارد...».
برخی دیگر از تحلیلگران شانس اینکه قالیباف و رئیسی هر یک به نفع دیگری از گردونه انتخابات خارج شوند را بعید میدانند. نمونهاش عباس عبدی است که در گفت و گو با انتخاب گفته است: «قالیباف و رئیسی که بدون حرفشنوی از جمنا مستقل به انتخابات ورود کردهاند به نفع هم کنار نمیروند.» او هرچند تاکید کرده که روحانی شانس اول پیروزی در انتخابات است، اما این را هم اضافه کرده که بعد از روحانی، بیشترین شانس را بین اصولگرایان، محمدباقر قالیباف خواهد داشت.
کار سخت قالیباف برای رای آوری
رئیسی و قالیباف هر دو برای جلب آرای عمومی با چالشهای بسیاری روبرو هستند. از یکسو رئیسی تاکنون اقبال عمومی به خود را محک نزده و تصویری از آرایش آرا ندارد و از سوی دیگر پیشینه قالیباف در دو انتخابات گذشته نشان میدهد که سقف آرایش بیش از شش میلیون رای نیست. سقفی که بسیار کوتاهتر از آن است که بخواهد نامزدی را به کرسی ریاستجمهوری بنشاند.
قالیباف حتی اگر آرای سال ۹۲ را ملاک قرار داده و بتواند امیدوار باشد با انتخاب به عنوان نامزد واحد اصولگرایان رای دیگر اصولگرایان را نیز به سبد خود بریزد، مطمئن است که سهم زیادی از چهار میلیون رای سعید جلیلی در سال ۹۲ نداشته و حتی به طور کامل، سه میلیون رای محسن رضایی و دو میلیون رای ولایتی را هم جلب نخواهد کرد. چرا که بخش مهمی از آرای ولایتی به سبد روحانی ریخته شده و رایهای محسن رضایی و جلیلی هم با فرض باقی ماندن رئیسی در صحنه، احتمالا به او تعلق خواهد گرفت.
البته قالیباف نیمنگاهی هم به ریزش آرای حسن روحانی دارد، اما خود او نیز با آرای منفی بسیاری روبهروست. در حدفاصل دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ اتفاقاتی رخ داده که برای قالیباف نتایج مثبتی به همراه نداشته است. افشای پرونده املاک نجومی از یکسو و حاشیههای فروریختن ساختمان پلاسکو و ناکارآمدی مدیریت شهری تهران در مهار این بحران از سوی دیگر، حکایت از آن دارد که قالیباف با انتقادات جدی روبهروست. همین امر باعث میشود که کار قالیباف درست مانند رئیسی، مشکل شود. آسیبپذیری این دو در برابر موج انتقادات شاید حتی اصولگرایان را با گزینه سومی به جز انصراف هر یک از نامزدهای اصلی - رئیسی و قالیباف - به نفع یکدیگر مواجه کند: انصراف هر دو به نفع نامزد سوم و کمتر شناختهشدهای مانند حاجی بابایی؛ البته اگر او بتواند از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت شود.
هرچه هست، این روزها دو کمپین محمدباقر قالیباف و سید ابراهیم رئیسی رو در روی هم قرار گرفتهاند و باید منتظر باشیم تا ببینیم کدامیک نامزد اصلی و دیگری نامزد پوششی اصولگرایان است. برنده این رقابت درون جناحی هر که باشد، حسن روحانی کار سختی برای رقابت با او پیشرو نخواهد داشت.
نظر کاربران
قالیباف مرد همیشه بازنده انتخابات , حتی در شهری مثل تهران که سالهاست شهردارش بوده محبوبیت و رای نداره , دعا میکنیم تا پایان باشه تا برای سومین بار مردم مردودش کنند انشاالله
بهتره کناربکشه آخه حادثه پلاسکوروجوابگونبود.جوونای نازمون سوختن بخاطرمدیریت های ناصحیح
هتریک میکنه با شکست سوم،، اینبار از آرا باطله هم شکست میخوره زنده باد روحانی
اهانت به جناب قالیباف ازنوع نادانی وبی
ادبیست موضوع پلاسکوربطی به قالیباف
نداردقضاوت این موضوع بامقامات محترم
قضائیست مامنتظرحضور دکترقالیباف هستیم درودبرقالیباف
۱۸:۱۴خوبه تموم رسانه هاب مقصربودن شهرداری درپلاسکواذعان داشتن نکنه توخواب بودی.درضمن حادثه پارک چی؟ک طفل معصوم تواستخرتیکه تیکه شد.