خواب «بهاری» برای صندلی پاستور
روزنامه ابتکار از روند ثبت نام نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری به ارایه گزارشی پرداخت و آورد: بالاخره پس از یک هفته، تب و تاب ثبت نام کاندیداهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری فروکش کرد. در این میان ۱۶۳۶ داوطلب ضمن معرفی خود به عنوان رجل سیاسی و برحسب انجام وظیفه و صرف نظر از تعاریف موجود در قانون اساسی، با ورود به وزارت کشور اقدام به ثبتنام کردند.
در ادامه می خوانیم: در هجوم افراد مختلف از ۱۸ سال تا ۹۲ سال که خود را واجد شرایط ریاست جمهوری دانستند، افرادی با سوابق سیاسی و مبتنی بر فضای موجود در کشور نیز شرکت کردند که به نظر میرسد اقبال عمومی با آنها یار است و شانس بیشتری برای پیروزی دارند. اصلاح طلبان و اعتدالیون به عنوان یکی از جریان های موثر سیاسی کشور، چهرههای گوناگونی را روانه این رقابت نفسگیر کردند. از یک سو با حضور دولتمردانی همچون حسن روحانی و اسحاق جهانگیری نشان دادند در این مسیر از همه توان بهره خواهند گرفت و شاید در نظر دارند تا دوگانه روحانی ـ عارف سال ۱۳۹۲ را تکرار کنند.
از سوی دیگر شخصیت هایی نظیر محمد هاشمی که اعلام کرده به توصیه آیت الله هاشمی رفسنجانی پا به عرصه گذاشته است و عبدالحسن مقتدایی که به گفته خود تنها و مستقل به میدان آمده، از دیگر عناصر سیاسی هستند و شانس خود را برای سکانداری کشور در اردوگاه اصلاح طلبان امتحان میکنند. در جبهه اصولگرایی اما شرایط به مراتب پیچیدهتر و وضعیت آشفته تر است.
در این میان افرادی مانند محسن رضایی، مهرداد بذرپاش و سعید جلیلی به گفته خودشان در راستای منافع ملی و مقدم شمردن وحدت از کاندیداتوری خود کنارهگیری کردند.
پیش از این، شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ضمن تاکید بر کاندیداتوری حسن روحانی، رییس دولت یازدهم به عنوان کاندیدای واحد خود، انتخاب کاندیدای پوششی و مسئولیتهای پس از آن را به عهده شخص رییسجمهور گذاشت، با این حال پس از نامنویسی اسحاق جهانگیری، معاون اول در آخرین روز و واپسین دقایق ثبتنام، محمدرضا عارف در گفت وگویی عنوان کرد که انتخاب جهانگیری تصمیمی از سوی شورای سیاستگذاری بوده است تا در کنار روحانی بتواند از عملکرد دولت در چهارسالی که گذشت، به خوبی دفاع کند.
در این بین بسیاری از احزاب و چهرههای اصلاحطلب و اعتدالگرا نیز قائل به حضور یک کاندیدای پوششی نبوده و بر وجود تعداد بیشتری از چهرههای سیاسی هم پیمان خود تاکید داشتند، چهرههایی نظیر محسن رهامی یا محسن غرویان که به صورت مستقل اما به هدف یاری رسانی به حسن روحانی در برابر خیل اصولگرایان به این عرصه پا گذاشتند. اصلاحطلبان طی این سالها با تکیه بر اجماع و تشکیل جبهه توانستند به وحدت دست یابند و این اتحاد را نه تنها در میان خود که به ارتباط با اعتدالیون نیز تعمیم دهند که این خود معیار مثبتی در این جناح به شمار میآید. اگرچه رحلت ناگهانی آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان حامی بزرگ اصلاحات و خردگرایی شرایط انتخابات را برای این دو جناح تا حدودی پیچیده کرده اما به نظر میرسد که اقبال عمومی با حسن روحانی برای پیروزی در انتخابات و سکانداری مجدد کشور همراه است.
براساس آمارهای ارائه شده، ۳۲ نفر از چهره های سیاسی مطرح در این انتخابات شرکت کردهاند که تعداد بیشتر آنها از جناح اصولگرایی است. سه شکست متوالی در اردوگاه اصولگرایی از سال ۹۲ تا ۹۴ موجب ایجاد تشتت، واگرایی و در نهایت تعمیق دامنه اختلافات شد، تا آنجا که برخی از چهرههای این جناح به وحدت پشت پا زده و فراجناحی اعلام حضور کردند. این مهم در شرایطی رخ میدهد که برخی کارشناسان براین باورند عدم وجود تحزب در کشور موجب آشفتگی های اخیر در فضای سیاسی شده است. جبهه مردمی نیروهای مردمی انقلاب با وجود تمامی چالش و دستاندازها و ناکام از وحدت ۳ کاندیدا را روانه کارزارهای انتخاباتی کرد؛ ابراهیم رییسی، محمدباقر قالیباف و محمدرضا حاجی بابایی.
البته مهرداد بذرپاش هم از ثبتنام بازماند و آن را کنارهگیری اعلام کرد. اصولگرایان در این انتخابات آشفته ظاهر شدهاند؛ از یک طرف، حضور تعداد زیاد اصولگرایان در انتخابات دوزادهمین دوره ریاست جمهوری رای آنها را میشکند و از طرف دیگر، عدم وجود عملکرد عمومی بعضی از اعضا انتخاب برای مردم را با دشواری رو بهرو خواهد کرد.
موقعیت فعلی کشور و تجربه دولت پیشین نوعی خودشیفتگی را به وجود آورده تا آنجا که برخی از نمایندگان مجلس چه از دورههای پیشین و چه در مجلس دهم خود را رجل سیاسی تلقی کرده و به دنبال ترفیع جایگاه از نمایندگی مردم به دومین شخصیت برجسته کشور هستند.
از این میان میتوان به مصطفی کواکبیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و با شعار دولت اخلاق اشاره کرد. یا علیرضا منادی سفیدان، نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر در دوره هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی که ردصلاحیتش در این دوره از انتخابات مجلس کماکان با ابهاماتی رو به روست. محمدعلی پورمختار، حسن سبحانی، علیرضا زاکانی، حسن نوروزی نیز نمایندگانی هستند که بناست در صورت تایید صلاحیت، خود را در معرض رای مردم قرار دهند.
محمود احمدینژاد، رییس دولت نهم و دهم اما از شوکهای بزرگ چندروز اخیر بود. فردی که توسط رهبر معظم انقلاب از آمدن به صحنه انتخابات منع شد، لیکن طبق معمول با سفسطه و توجیه توانست نام خود را در کنار یار غارش حمیدرضا بقایی دراین انتخابات ثبت کند. همان فردی که ابتدا عنوان کرده بود از هیچ نامزدی حمایت نخواهد کرد اما تمام قد پشت بقایی ایستاد و از اصولگرایان طرد شد.
بسیاری از مردان دولت بهار که زمانی سنگ احمدی نژاد را به سینه میزدند، حالا ناراضی از عملکرد اخیر وی، راه خود را کج کرده و علنا به بدگویی و انتقاد از رییس دولت خود پرداختهاند. به نظر میرسد که این روزها احمدینژاد جز حلقه یاران خود اقبالی در میان اصولگرایان ندارد، با این حال درصدد است تا بار دیگر بر مسند قدرت نشسته و یکه تازی کند.
اکنون باید دید که چنددرصد از این رجل سیاسی از سد شورای نگهبان عبور خواهند کرد و کدامیک اقبال بیشتری برای جذب آرای خاکستری دارد.
ارسال نظر