حمله نظامی آمریکا به پایگاه هوایی الشعیرات در سوریه در صد روز اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ، تحلیلگران مسائل بینالمللی را در سراسر جهان بهویژه در ایالات متحده آمریکا بر آن داشته است تا علل آشکار و پنهان و بازخورد بینالمللی آن را واکاوی کنند.
علاءالدین وحید غروی- مدرس دانشکده روابط بینالملل وزارت خارجه در شرق نوشت:
حمله نظامی آمریکا به پایگاه هوایی الشعیرات در سوریه در صد روز اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ، تحلیلگران مسائل بینالمللی را در سراسر جهان بهویژه در ایالات متحده آمریکا بر آن داشته است تا علل آشکار و پنهان و بازخورد بینالمللی آن را واکاوی کنند.
ترامپ در کارزار انتخاباتی خود به نقد عملکرد رؤسای جمهور پیشین در ورود به درگیریهای نظامی در خارج از خاک آمریکا پرداخته و اعلام کرده بود این نوع دخالتها برخلاف منافع ملی کشورش بوده است و رؤسای جمهور پیشین، هزینه مقابله با داعش و دیگر گروههای تروریست را از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی پرداختهاند. حال باید به این سؤال محوری برسیم که چرا ترامپ برخلاف وعدههایش مبنی بر دخالتنكردن نظامی در خاورمیانه و از آن مهمتر اظهارات اخیرش مبنی بر اینکه دولت او تلاشی برای تغییر رژیم در سوریه نخواهد کرد و اسد میتواند در قدرت باشد، ناگهان دستور حمله به خاک یک کشور مستقل را صادر کرده و موازین حقوق بینالملل را زیر پا گذاشته است؟ چرا برخلاف قول رئيسجمهور که حملات نظامی باید بر نابودی داعش و... متمرکز شود، دولت در حال جنگ با تروریستها آماج حمله موشکی قرار گرفته است؟
در شرایطی که به راستی روشن نیست حمله شیمیايی از سوي چه نیرو و عاملی و چرا صورت گرفته، اقدام سریع نظامی آمریکا علیه حاکمیت سیاسی یک دولت مستقل اساسا بیشتر به یک قدرتنمايی شبیه است تا مثلا دفاع بشردوستانه. به نظر برخی محافل سیاسی- خبری در غرب، از جمله برخی منابع آمریکايی، صحنههای دلخراش قربانیان این حمله، بهویژه کودکان، مربوط به این حادثه نبوده و از آنها صرفا برای تهییج احساسات و عواطف افکار عمومی و بهعنوان یک مستمسک برای حمله به خاک سوریه بهرهبرداری شده است. برای پاسخ به این سؤالات به طور خلاصه بازخورد این واقعه را در آمریکا و برخی از متحدان اروپاییاش مورد توجه قرار میدهیم. وقتی ترامپ برنده انتخابات شد، میلیونها نفر از آمریکاییها در شهرهای بزرگ این کشور به خیابانها ریختند و فریاد اعتراض سر دادند.
زیرا سابقه نهچندان خوش او و ناهنجاریهای اخلاقی و اقتصادی او به همراه دیدگاههای سیاسی عمدتا نژادپرستانهاش و اظهارات صریح او علیه خارجیها و عمدتا مسلمانها، از او چهرهای فاشیستگونه ساخته و میزان محبوبیت او در نظرسنجیهای درون آمریکا به حدي بیسابقه و تاریخی تنزل کرده بود. علاوه بر این، باید شایعات رسانههای آمریکایی درباره دخالتهای نرم روسیه در نتیجه انتخابات را که به وسيله رسانههای متمایل به حزب دموکرات دامن زده میشد، مدنظر داشته باشیم. گفته میشد ترامپ آدم پوتین است و قصد دارد آمریکا را به روسیه نزدیک كند.
مسئله مهم دیگری که اقتدار رئيسجمهور را خدشهدار کرده، این بود که کنگره حامی او، لایحه لغو بیمه بهداشتی اوباما را که او فاجعهآمیز خوانده بود، رد کرده و یکی از برنامههای ملی مهم او را در دوران تبلیغات انتخاباتی، از دور خارج کرده بود.
اکنون با نگاهی به این مسائل میتوانیم پاسخی درخور، برای اقدام نظامی ترامپ بیابیم. ملاحظات زیر خلاصهوار، انگیزههای این اقدام نامتعارف را بیان میکند:
١-زیرسؤالرفتن پرستیژ رئيسجمهور جنجالی و پایینآمدن جایگاه او در چشم آمریکاییها باید به نوعی جبران میشد و بهترین گزینه، انجام یک حمله نظامی بود.
فراموش نکنیم رؤسای جمهور پيشین آمریکا از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، همواره از این حربه استفاده کردهاند.
٢- وقتی یک رئیسجمهور با بحران مشروعیت و محبوبیت روبهرو میشود، باید با آفریدن یک بهانه و تراشیدن دشمن و نهایتا حملهای نظامی، تودههای مردم را به سوی خود بکشاند و اقتدار ازدسترفته را بازسازی کند.
وقتی جیمی کارتر در جریان گروگانگیری نتوانست آنها را آزاد کند، در آخرین ماههای ریاستش دستور حمله نظامی به طبس را صادر کرد.
بدون شک، او میدانست این عملیات محدود گروگانها را آزاد نمیکند ولی برای بازسازی وجهه ازدسترفته این راه را طی کرد تا به عنوان قهرمان بتواند آرای مردم را در انتخابات پیشرو، با خود همراه کند.
٣- روانشناسی سیاسی آمریکاییها در چند دهه گذشته ثابت کرده که برای تحریک احساسات ناسیونالیستی مردم و کسب اقتدار، حتما باید یک عملیات نظامی انجام داد. مگر جورج بوش به بهانه وجود سلاحهای کشتارجمعی (که ثابت نشد) به عراق حمله نکرد؟
٤- از شگفتیهای واکنش داخلی به حمله نظامی، این است که سران حزب دموکرات و در رأس آنها خانم هیلاری کلینتون از این اقدام ترامپ حمایت کردند. این در حالی بود که رئيسجمهور منتظر تصویب کنگره نماند و کار خود را کرد.
٥- روزنامه نیویورکتایمز اظهار کرد که «ترامپ حمله نظامی را درست ٧٧ روز پس از آغاز ریاستجمهوری برای بازسازی وجههاش انجام داد ولی هیچ تضمینی برای ترمیم بههمریختگیهای درون دولتش ندارد».
٦- رسانههای آمریکایی بهویژه تلویزیون در روز حمله و پس از آن به کانالی دولتی تبدیل شدند و با لحنی حماسی از اقدام ترامپ حمایت کردند و با نشاندادن کودکان سوختهشده در سوریه تلاش کردند افکار عمومی را در حمایت از این اقدام بسیج کنند.
٧- هرچند اقدام متجاوزانه ترامپ هنجارهای حقوق بینالملل را زیر پا گذاشت ولی این نوع رفتار در اکثر رؤسای جمهور آمریکا وجود داشته است. در رسانههای آمریکایی هرگز این سؤال مطرح نشد که اگر رئيسجمهور به دلایل بشردوستانه دست به این حمله زده تا به گمان خود ملت سوریه را از رنج و عذاب برهاند، چرا از ورود آوارگان سوری به خاک کشورش جلوگیری کرد؟
٨- چگونه شخصیتهای آمریکایی که ترامپ را فاشیست نامیدند، اکنون برای او هورا میکشند؟
ترامپ در سال ٢٠١٢ گفته بود «اوباما به خاطر پایینآمدن محبوبیتش میخواهد جنگ راه بیندازد! ببینید اوباما ممکن است برای جبران کاهش محبوبیت، به ایران یا لیبی حمله کند».
٩- از دیگر شگفتیهای واکنشها به این حمله این بود که آقای نایجل فراژ، رهبر یک حزب راستگرای انگلیس که قبلا در روزهای انتخابات به آمریکا سفر و از ترامپ حمایت کرده بود، حمله را محکوم کرده است. خانم ماری لوپن رهبر جبهه ملی و راستگرای افراطی فرانسه نیر حمله را محکوم کرده. این در حالی است که نخستوزیر سوسیالیست فرانسه از این اقدام حمایت کرده است.
١٠- متأسفانه، حربه حمایت بشردوستانه بازیچه قدرتهای جهانی بهویژه آمریکاییها قرار گرفته و اعتبار خود را از دست داده است. پرونده جنایات جنگی آمریکا در عراق و نقاط دیگر، در نهایت بدون جبران و صرفا با فریب افکار عمومی در جهان غرب بسته میشود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر