یکی از مسائلی که متاسفانه هر چهار سال یک بار و قبل از انتخابات ریاست جمهوری در یکی دو دهه گذشته محفل طنز و مسخره کردن هر دوست و دشمن گردیده و سوژه رسانهها شده است، ثبت نام و نام نویسی افراد متعدد و گهگاه عجیب و غریب برای نامزدی ریاست جمهوری در وزارت کشور میباشد.
بابک مقدم در آفتاب یزد نوشت: یکی از مسائلی که متاسفانه هر چهار سال یک بار و قبل از انتخابات ریاست جمهوری در یکی دو دهه گذشته محفل طنز و مسخره کردن هر دوست و دشمن گردیده و سوژه رسانهها شده است، ثبت نام و نام نویسی افراد متعدد و گهگاه عجیب و غریب برای نامزدی ریاست جمهوری در وزارت کشور میباشد.
واقعا جای تاسف دارد که چنین جایگاه مهم و محترمی درست قبل از چنین رقابت مهم و تعیین کنندهای در کشور با ورود افرادی به عنوان نامزد ریاست جمهوری اینچنین به سخره گرفته میشود و بیش از هر چیز برای بنده جای سوال دارد که چگونه است که مقامات مسئول قانونگذار در مورد معیارهای ابتدایی نامزدی ریاست جمهوری تاکنون هیچگونه اقدامی انجام نداده اند.
جالب آنکه طبق قانون در مورد معیار اولیه نامزدی برای پستهایی با مسئولیت بسیار کمتر از رئیس جمهور با محدودیتهایی بسیار واضح تر و در عمل بیشتر مواجه میباشیم. به طور مثال در مورد انتخابات شوراهای شهر و روستا، هر نامزد حداقل باید ۲۵ سال سن داشته و از سواد خواندن و نوشتن برخوردار باشد. باید فراموش نکرد که این شرایط حداقلی برای تصمیم گیری در مورد مسائل یک روستای کوچک یا حتی یک شهر بزرگ ممکن است کافی باشد. در مورد معیارهای اولیه داوطلبی نمایندگی مجلس شورای اسلامی نیز که به نظر خواننده مسئولیتی به مراتب کمتر از رئیس جمهور به عنوان شخص دوم تصمیم گیری کشور است، با محدودیتهای نسبتا زیادی مواجه هستیم. فرد داوطلب نامزدی مجلس شورای اسلامی باید حداقل سی سال و حداکثر هفتاد و پنج سال تمام سن و دارای مدرک کارشناسی ارشد یا معادل آن باشد.
اما قانونگذار در مورد معیارهای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چنین محدودیتهایی را نیز ایجاد نکرده و کار به اینجا میرسد که یک کودک نیز برای ثبت نام داوطلبی ریاست جمهوری همراه با پدرش به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه مینماید. تو گویی این ستاد در مهلت ثبتنام داوطلبین ریاست جمهوری تبدیل به یک تفریحگاه و شهربازی میشود و هر شخصی که دارای شناسنامه ایرانی است میتواند به خود اجازه دهد تا برای چنین جایگاه رفیعی خود را نامزد نماید. علت این مسئله نیز روشن است. هیچ نهاد قانونی تا کنون برای شروط داوطلبی ریاست جمهوری مطرح شده در قانون اساسی که بسیار کلی است و نیاز به بررسی دارد، مواردی را به عنوان حداقلی تعیین ننموده و کل مسئله به عهده شورای نگهبان گذاشته شده است.
براساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور (شیعه).» البته واضح است که شورای نگهبان اکثر افراد داوطلب برای نامزدی ریاست جمهوری را به خاطر همان معیارهای کلی رد صلاحیت مینماید و تنها تعداد بسیار کمی به عنوان نامزد نهایی ریاست جمهوری اعلام میگردند اما بدون شک شرایط فعلی به نفع این انتخابات مهم و سرنوشت ساز کشور نبوده، باعث میگردد که تا حدودی مردم احساس کنند که این انتخابات علیرغم اهمیت واقعی آن، مسئلهای پیش پا افتاده است.مصاحبه رسانهها نیز با افراد عجیب و در بعضی اوقات دارای مشکل روحی و روانی باعث میگردد که اهمیت این موضوع در افکار عمومی مورد سوال قرار گرفته و خدشه دار شود.
به نظر میرسد که لازم باشد هر چه زودتر و پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری امسال، طرح یا لایحهای در مجلس مطرح گردد که با گذاشتن شروط حداقلی برای نامزدی ریاست جمهوری، علاوه بر آنچه در قانون اساسی بدان اشاره گردیده است، برای همیشه به چنین وضع نابسامانی پایان داده شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر