از سال ٨٨ اين رويه ايجاد شد كه انتخابات رياستجمهوري در دوره دوم هم حساس و مهم تلقي شود. پيشتر اينگونه بود كه رييسجمهوري مستقر، در دور دوم هم قطعا رييسجمهور بود و رقباي جدي با او وارد رقابت نميشدند
علی شکوهی در اعتماد نوشت: از سال ٨٨ اين رويه ايجاد شد كه انتخابات رياستجمهوري در دوره دوم هم حساس و مهم تلقي شود. پيشتر اينگونه بود كه رييسجمهوري مستقر، در دور دوم هم قطعا رييسجمهور بود و رقباي جدي با او وارد رقابت نميشدند. در سال ٨٨ احساس خطر برخي از افراد و جريانهاي سياسي باسابقه، موجب شد كه يك رقابت جدي انتخاباتي شكل بگيرد و كار حتي به منازعات اجتماعي بكشد.
امسال هم به نظر ميرسد حساسيت انتخابات رياستجمهوري زياد است و بوي رونق و رقابت از همين الان به مشام ميرسد و افراد زيادي از جريانهاي سياسي متفاوت وارد صحنه شدهاند تا با دكتر روحاني رقابت كنند. اين امر اگر درست تدبير شود ميتواند به نفع كشور شود و اگر خداي ناكرده با بيتدبيري همراه شود، استعداد اين را دارد كه بحران درست كند.
چند نكته مهم براي رقابتيتر شدن انتخابات قابل طرح است:
اول- استراتژي اصلي نظام در انتخابات اين است كه امكان مشاركت حداكثري مردم فراهم شود و اين امر ناشدني است جز اينكه انتخابات رقابتي شود. رقابتي شدن انتخابات به اين است كه از همه سلايق سياسي در ميان نامزدهاي انتخاباتي كساني حضور داشته باشند و مردم به شوق راي دادن به نامزد مورد علاقه خود در انتخابات شركت كنند. بنابراين اگر ميخواهيم انتخاباتي با مشاركت حداكثري داشته باشيم بايد خوشحال باشيم كه از همه جريانهاي سياسي كساني در صحنه رقابت حضور دارند و شور سياسي خوبي را ايجاد ميكنند.
دوم- از لوازم جدي يك انتخابات مشاركتي و رقابتي اين است كه برگزاركنندگان انتخابات در همه حوزهها به قانون پايبند بمانند و باعث ايجاد اعتماد عمومي به روند انتخابات شوند به گونهاي كه نتيجه انتخابات را بدون هرگونه شايبهاي بپذيرند. اين امر براي هر انتخاباتي مهم است به خصوص در اين مقطع كه ما داراي يك نهاد مستقل برگزاركننده انتخابات نيستيم و نهادهاي فراوان حاكميتي هم در جايگاه حقيقي خود قرار ندارند و در امر سياسي مداخله ميكنند. بايد كاري كرد كه نهادهاي حاكميتي در هنگام برگزاري انتخابات كاملا بيطرف بمانند و نقشي در طرفداري يا مخالفت با نامزدهاي انتخاباتي نداشته باشند.
اين امر متاسفانه در انتخابات جاري به درستي رعايت نميشود و كم نيستند رسانهها و خبرگزاريهايي كه وابسته به نهادهاي خاص هستند و در انتخابات به نوعي دخالت دارند. بايد قدر اعتماد مردم را دانست و چوب حراج بر اين سرمايه اجتماعي نزد و از حجم مشاركت مردم نكاست.
سوم- بازي ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري اين روزها به يك سرگرمي جالب تبديل شده است و دهها و صدها تن از هموطناني كه ميدانند صلاحيت رياستجمهوري را ندارند، در صف ثبتنام ايستادهاند اما اين بازي در چند روز آينده تمام ميشود و صرفا كساني تاييد صلاحيت ميشوند كه رجل سياسي يا مذهبي هستند و سابقه مديريت دارند. احتمال وقوع خطا در روند رسيدگي به صلاحيتها كم نيست اما بايد بپذيريم كه قرار نيست اين همه آدم در انتخابات بمانند و در نهايت چند چهره اصلي با يكديگر رقابت خواهند كرد و بقيه حتي اگر تاييد صلاحيت هم بشوند از دور رقابت خارج خواهند شد.
دراين انتخابات هم ميتوان چند مدل از رقابت را انتظار داشت كه مدل دوقطبي، مدل سهقطبي و مدل چندقطبي از جمله آن است.
چهارم- اصليترين مدلي كه ممكن است در انتخابات رياستجمهوري امسال شاهد باشيم يك رقابت دوقطبي است. در كشور ما دو جريان اصلي داريم و طبعا آنها درصددند در درون جبهه خودشان به توافق برسند و يك نامزد اصلي را معرفي كنند. با اين حساب ما دو نامزد اصلي خواهيم داشت و بقيه براي تقويت نامزد مورد حمايت جبهه سياسي خود يا تضعيف نامزد جبهه مقابل در صحنه رقابت انتخاباتي حضور پيدا ميكنند و در نهايت هم به نفع نامزد مورد حمايت خود كنار ميكشند. اگر اين الگو مورد اجرا قرار بگيرد به نظر ميرسد كه دكتر روحاني بايد با رييسي رقابت كند و بقيه از دور رقابت خارج خواهند شد.
پنجم- با به صحنه آمدن احمدينژاد اما اتفاق ديگري رخ داده است و آن احتمال ايجاد يك بستر سهقطبي رقابتي است. اكنون چه احمدينژاد بماند يا به نفع بقايي كنار برود يا از نامزد سومي حمايت كند بايد توقع داشت كه او هم به يك قطب در رقابت انتخاباتي تبديل شود. البته هنوز موضوع تاييد صلاحيت نامزدها مهم است و موضوعيت دارد ولي ميتوان انتظار داشت كه احمدينژاد يا يكي از نامزدهاي مورد قبول او در صحنه رقابت بمانند و به يك قطب انتخاباتي تبديل بشوند. در آن صورت ما شاهد يك انتخابات رقابتي سهقطبي خواهيم بود كه تجربه تازهاي در كشور ما است.
ششم- به عنوان يك نيروي حامي دولت روحاني و به عنوان كسي كه از الگوهاي اصلاحطلبانه در عرصه سياسي كشور با حفظ اصول مورد قبول خودم حمايت ميكنم، معتقد نيستم كه احمدينژاد حق مشاركت در انتخابات را ندارد يا به خاطر مصالح سياسي بايد ردصلاحيت شود. در واقع او بايد در رقابت انتخاباتي بماند مگر اينكه واقعا پرونده قضايي داشته باشد كه در آن صورت هم بايد محاكمه شود و نه ردصلاحيت. با بودن احمدينژاد يكي از رقابتيترين انتخابات رياستجمهوري در تاريخ كشورمان شكل خواهد گرفت و ما شاهد مشاركت بسيار وسيع مردم در صحنه انتخابات خواهيم بود. اين امر به شرطي اتفاق ميافتد كه جريان اصولگرا در جايگاه فعلي خودش بماند و از نامزد مستقل خودش دفاع كند و براي كسب قدرت به هر قيمت دوباره به سراغ احمدينژاد نرود و به عنوان يك قطب انتخاباتي در صحنه حضور داشته باشد.
هفتم- حاميان دولت و اصلاحطلبان و اعتدالگرايان و اصولگرايان عاقل در يك انتخابات سهقطبي بهتر به يكديگر نزديك ميشوند. حتي اين احتمال وجود دارد كه تصوير سياسي كشور و جايگاه افراد نسبت به جناحهاي سياسي تغيير كند. در فضاي سهقطبي، تلاش اصلاحطلبان براي راي آوردن مجدد روحاني بايد مضاعف شود اما احتمالا براي آينده سياسي كشور اين وضعيت بهتر است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر