بابک زمانی- رئیس انجمن سکته مغزی در روزنماه شرق نوشت: یک بار دیگر بحث «کا»ی خدمات پزشکی بین سازمانهای مرتبط بالا گرفته است؛ هرسال هربار که این بحث بالا میگیرد، در ارتباط با تعرفه یک ویزیت ساده -که مقصود اصلی نگارنده در این یادداشت است- نظام پزشکی تعرفهای بالاتر درخواست میکند و سازمانهای بیمهگر تعرفهای پایینتر و در نهایت هر دو سو در رقمی به توافق میرسند که در واقع برای هیچکدام قانعکننده نیست.
بابک زمانی- رئیس انجمن سکته مغزی در روزنماه شرق نوشت: یک بار دیگر بحث «کا»ی خدمات پزشکی بین سازمانهای مرتبط بالا گرفته است؛ هرسال هربار که این بحث بالا میگیرد، در ارتباط با تعرفه یک ویزیت ساده -که مقصود اصلی نگارنده در این یادداشت است- نظام پزشکی تعرفهای بالاتر درخواست میکند و سازمانهای بیمهگر تعرفهای پایینتر و در نهایت هر دو سو در رقمی به توافق میرسند که در واقع برای هیچکدام قانعکننده نیست.
سازمانهای بیمهگر میبینند هر سال مبلغ درخورتوجهی براي ویزیت میپردازند که اولا از مناسببودن این هزینه هنگفت اطمینانی ندارند و ثانیا کوچکترین افزایشی در «کا» در وانفسای مشکلاتشان، هزینههای سنگینی بر دوش آنها میگذارد. سازمانها و انجمنهای پزشکان هم همواره با تعرفههای پایینی روبهرو هستند و نگرانی بزرگ ایشان آن است که سیکل معیوبی که تعرفه کیفیت را و کیفیت تعرفه را تقلیل میدهد، همچنان ادامه یابد. در این میان به نظر میرسد حلقه مفقوده «کا»، کیفیت و نه کمیت باشد!
باوجود بحث و گفتوگوی طولانی درباره کمیت «کا» و قوانین و تبصرهها و بخشنامههای مختلف درباره میزان کمی آن، تاکنون و در اینهمه سال حتی یک قانون درباره کیفیت ویزیتی که آن مقدار «کا» باید برای آن پرداخت شود، تصویب نشده است. بیتوجهی مطلق به کیفیت «کا»لای ویزیت و چانهزنی بر سر قیمت آن، بدون درنظرگرفتن کیفیتش دو معنا بیشتر نمیتواند داشته باشد: یا آنچنان اطمینانی از کیفیت ویزیت در همه حال و در همه شرایط وجود دارد که حتی برای یک لحظه هم نمیتوان در تقدس آن تردید کرد يا این جنس آنقدر بنجل است که امیدی به بهبود آن نیست؛ بنابراين سخنگفتن درباره کیفیت آن اصلا ضرورت یا فایدهای ندارد!
در حالت اول اگر کسی نابخردانه میاندیشد که کار ویزیت ما را هالهای از تقدس احاطه کرده و در همه حال خدماتی یکسان و استاندارد در حال ارائه است، پس چرا نتایج آن رؤیت نميشود و چرا در کشورهای دیگر کیفیت این کالا را میسنجند؟ و اگر کار ویزیت آنقدر خراب است که ارزش ارزیابی ندارد، پس اساسا چرا چنین خدماتی را میخرند و اصلا چرا همه بیماران را اعزام نمیکنند؟ واقعیت این است که در یک نگرش بدوی اهميت خوردنی از دیدنی و دیدنی از شنیدنی و شنیدنی از اندیشیدنی بیشتر است؛ بنابراین اهمیت جزئیات آنچه در واقعه ویزیت رخ میدهد، برای بسیاری از ما از هر دوسو روشن نیست. در اين برداشت بدوی است که میتوان اطمینان داشت بیمهها در کل مبلغی بسیار بیشتر براي این سیستم فلهای میپردازند تا سیستم آزمودهشده بینالمللی! راهحل نه در افزایش «کا»ی داخلی است و نه در کاهش آن! مباحثه درباره نرخ «کا»، مربوط به هزینهها، مشکلات دولت و سازمانها و کیفیت زندگی پزشکان است که البته هر دوی اینها مسائل مهمی هستند؛
... اما ربطی به کیفیت سلامت و درمان ندارند. آنچه بهصورت مستقیم به سطح سلامت مربوط میشود، دقت در وقایعی است که در دقایق ویزیت رخ میدهند؛ برای این کار چارهای نیست جز آنکه جامعه تقدس فرازمینی ویزیت و نسخه را وانهد و از جملات احساسی و عامهپسند از هر دوسو اجتناب شود، اجزا و خصوصیات مختلف این کار مدرن و زمینی به تفکیک شناسایی شده و نهتنها مابازاي مادی و ارزشهای اقتصادی مستتر در آنها تعریف شود، بلکه بر آنها نظارت اعمال و راههایی برای تشویق و تنبیه هم اندیشیده شود. تشویق برای زمانی که «با وجود نتیجه»، خدمتی فراتر از وظیفه ارائه شده و تنبیه برای زمانی که «با وجود نتیجه» آنچه باید انجام شود، انجام نشده است! فقط با این تمهیدات است که جامعه و پزشکان میتوانند «کا» و کیفیت را پابهپای یکدیگر بهبود بخشند. ویزیت، آجر ساختمانی است که سلامت نام دارد. براي چنین فعالیت عمیقا انسانیای نمیتوان مانند تخممرغ نرخ گذاشت یا درباره نرخ آن چانهزنی كرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر