۵۰۳۰۱۶
۱۲ نظر
۵۰۲۲
۱۲ نظر
۵۰۲۲
پ

افشاگری «سحر قریشی» از دفاتر آن چنانی سینمایی

سحر قریشی بازیگر سینما و تلویزیون ضمن انتقاد از وجود فساد در سینما گفت: چیزهایی عجیبی تاکنون شنیده‌ام و سر صحنه می‌بینم. متاسفانه بسیاری از بانوان علاقه مند به بازیگری هیچ موقع به این دفاتر نمی‌رسند و اگر برسند به دفاتری خواهند رسید که دفتر نیست.

خبرگزاری تسنیم: در گزارش‌های متنوع و فراوانی بسیاری از بازیگران زن و مرد در سینما پرده از ابعاد جدی و بزرگ فساد در سینما برداشته‌اند و دامنه این افشاگری‌ها در حوزه سینما همچنان ادامه دارد در برنامه این هفته «جعبه سیاه» که از آپارات منتشر می شود سحر قریشی روایت شفاهی جالبی را از هتک حرمت و تعرض های غافلگیرانه عوامل سینما مطرح می کند.
افشاگری «سحر قریشی» از دفاتر آن چنانی سینمایی
در این برنامه مجری برنامه از سحر قریشی سئوالی مطرح می کند که با توجه به موقعیتان در سینما تا به حال شده مشکلی خاصی پیداکنید؟
در ادامه این سئوال سحر قریشی پاسخ می دهد:

من به خاطردوران ممنوع الفعالیتی دائما تهدید می شدم که اگر بخواهی در سینما کار کنی فلان و ... اگر وارد فلان پروژه نشوی نمی گذاریم کار کنیم. تا اینکه یک دفتر سینمایی به اسم یک کارگردان سینمایی معروف مرا خواستند که من باب آشنایی با ایشان را نداشتم ولی از نظر جایگاه ایشان را می شناختم. گفتند راننده‌ای را دنبال شما می فرستیم تشریف بیاورید دفتر. این اتفاق برای بسیاری از بچه هایی که علاقه‌مند به بازیگری هستند افتاده است. چیزهایی عجیبی تا کنون شنیده ام و سر صحنه می‌بینم.
متاسفانه بسیاری از بانوان علاقه مند به بازیگری هیچ موقع به این دفاتر نمی رسند و اگر برسند به دفاتری خواهند رسید که دفتر نیست و این اتفاق برای من سحر قریشی افتاد. به احترام آن فیلمساز، با ذوق و هیجان روز جمعه قبول کردم به دفتر آن کارگردان معروف بروم . تلفنی به من گفتند که برای تو ماشین خواهیم فرستاد. ماشین ( تاکسی سمند) دنبال آمدم و من سوار ماشین شدم. وارد مسیر شدیم و با راننده صحبت می کردم و متوجه شدم ایشان راننده آقای کارگردان معروف هستند چون شروع به خاطره تعریف کردن کرد و خاطره‌هایی که ایشان تعریف می کرد بخش‌هایی از آن را توسط همکاران دیگر شنیده بودم.

رسیدیم به دفتر راننده گفتند که همین پلاک است و به ایشان گفتم می شود بایستید . چون جایی که مرا برده بود خیلی خلوت بود. ایشان موافقت کردند و من پیاده شدم و هرچه زنگ دفتر را میزدم کسی در را باز نمی‌کرد. شانسی که من آوردم این بود که کسی در را باز نکرد. مثل اینکه پشیمان شده بود و نمی دانم در اون شرایط فقط خدا به من رحم کرد.
هی زنگ زدم و به راننده گفتم در دفتر را باز نمی‌کنند. بعد گفتم که خود ایشان هم زنگ بزنند اما باز هم در را باز نکردند و بعد متوجه شدم آنجایی که من رفتم اصلا دفتر این کارگردان سرشناس نبود.چون خیلی شناخت از موقعیت دفاتر نداشتم نمی دانستم که اینجا دفتر َآن کارگردان مطرح نیست. آنجا دفتر نبود و در هم روی من چون راننده ایستاده بود باز نشد و من هم برگشتم اما یک حال خیلی منقلبی و بدی داشتم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    باور کنیم راستشو گفتی....

  • ندا

    این مشکلات فقط برای ایشون پیش میاد همیشه!!!

  • بدون نام

    سینمای فساد... این تازه یه نکته کوچولوش بوده اگه روت میشه همه را افشا کن خیلیا اومدن تواین گود دیدن چه لونه فسادی یه سریابرای اینکه معروف بشن موندن وخیلیا هم به خاطر ابرو دیگه نموندن وحتی اعترافم نکردن

  • بدون نام

    از کوزه آن تراود که در اوست...بابا اگه جای بزرگانی چون پوری بنایی،گلاب آدینه ،لیلا حاتمی،افسانه بایگان و...بودی چه میکردی؟بجای این خودزنیها یه کم معلوماتت رو بالا ببر تا ضایع نشی...

  • بدون نام

    چه اتفاقی افتاده از نگرانی تو ذهنش داستان ساخته خوبه بازی هم نداره همش اداست . منشی معمولی شرکت ها ی معمولی داستان بیشتر بلدن بگن

  • بدون نام

    چ مسخره .مریم مقدس!!!!!!!!!!!!!!!

  • ایرانی

    واقعا چقدر حرف مفت میزنی
    اصلا خودت فهمیدی چی گفتی؟

  • بدون نام

    زمانی شما خیلی در فیلمها بازی می کردید ولی این افشاگری ها انجام ندادید تا الان که نقشهای کمتر بهتون می دهند

  • بدون نام

    خوب بعدش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • بدون نام

    ای داد بیداد
    دریغ و افسوس

  • بدون نام

    يعني چي؟ خب رفتي در رو باز نكردن ، بعدش چي شد كه نتيجه گرفتي اونجا دفتر نيست؟ داستان چرا انقدر بي سر و تهه؟؟؟؟!!!!!

  • اینده نگر

    پایان داستان باز گذاشته خود مردم حدس بزنن.اون احتمالا.بازیگر زیبا روی دیگری بهش تو اون ساعت معرفی شده عجله داشته دربست رفته گفته تو دیگه خیلی خزی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج