خطرناک ترین افراد برای حضور در شوراها
انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا از چند جنبه اساسی حائز اهمیت است.
خبرآنلاین: انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا از چند جنبه اساسی حائز اهمیت است. نخست آن که پایههای یک نظام دموکراتیک را شکل میدهد. در واقع از آنجا که انتخابات شهر و روستا سادهتر بوده و شوراها برای پاسخگویی به نیازهای ملموس و عینی و منطقهای شکل میگیرند و رایدهندگان با دقت و جدیت پیگیر آن هستند، تمرین خوبی برای انتخابات فرادستی و با گستره وسیعتر و ملی محسوب شده و به عنوان عاملی موثر در تعمیق دموکراسی در کشور به شما میرود.
نکته مهم دیگر این است که در غیاب احزاب توانمند در کشور و در شرایط فقدان حاکمیت تحزب و کارکردهای تفکر حزبی بر انتخابات، شوراها در سازماندهی نیروها، تقویت رفتار مدنی در رای دهندگان ، تطبیق برنامه های کاندیداها با نیازهای سطوح محلی ، حرکت آرام و پیوسته در مسیر شگل کیری گفت و گو و مطالبه گری پیرامون مسائل شهر، نقشی اساسی ایفا مینمایند و خود اعضای شورا، به خصوص در شهرهای کوچکتر و روستاها، در شکلدهی به رای موکلان خویش در انتخاب بالادستی اثرگذاری غیر قابل انکار دارند.
مطلب دیگری که دال بر پر اهمیت بودن انتخابات شوراهاست، به پدیده شهر به معنای ما هو آن باز میگردد. شهرها در ذات خود نوعی از چند دستگی و چند ذی نفعی بودن را دارا هستند که مدیریت صحیح چنین پدیده ای که پیش نیاز توسعه و پیشرفت در مقیاس ملی نیز می باشد، بسیار با اهمیت است و از این باب نیز انتخابات شوراهای شهر و روستا از جایگاه ویژه ای برخوردارند.
گذشته از بحث حولِ محمل خاص و کلیدی چنین انتخاباتی، این نکته که چگونه میتوان این اهمیت را ارج نهاد، خود جای بحث و بررسی دقیق دارد. به نظر میرسد اولین گام به منظور توجه و تاکید بر چنین واقعه ای که در پیش است، حضور همه جانبه افراد، از گروه ها، اقشار ، اقوام و جریانات مختلف که در خود توانایی خدمت رسانی و به خصوص حرکت در مسیر قانون گرایی توام با پاک دستی، کارآمدی و تخصص گرایی را می بینند، برای ثبت نام در انتخابات پیش روست. در این میان، اهمیت ورود زنان به عنوان یکی از کلیدی ترین گروه های جامعه، که با کمیت و کیفیت بسیار مناسب در حال تحصیل و کسب مدارج بالای علمی و تخصصی در عالی ترین سطوح بوده اند و کماکان نیز هستند و متاسفانه ظرف دهه های گذشته به ندرت در عرصه های مدیریتی مورد توجه قرار گرفته اند، دو چندان است. آمار بیانگر سهم حداقلیِ زنان در عرصه مدیریت شهرها می باشد. به گونه ای که زنان در دوره اول شوراهای اسلامی شهر و روستا تنها ۰.۸۴ درصد و در دوره دوم، ۱.۵ درصد از کل ۱۰۰ درصد را به خود اختصاص داده اند و این رقم در شرایط کنونی نیز کمتر از ۳ درصد می باشد و این خود حکایت از لزوم توجهی بیش از پیش نسبت به این قشر اثرگذار دارد. به بیان بهتر، از آنجا که نیمی از جمعیت رای دهنده و ساکنان شهر و روستا را زنان تشکیل می دهند، این قشر بایستی نماینده هایی را نیز متناسب با سهم و نقش خود و از جنس خود در سطح محلی داشته باشند که همین امر نیز در دراز مدت منجر به افزایش تعاملات نمایندگان با مردم و نهایتاً افزایش اعتماد نهادی مردم به مدیریت محلی خواهد شد و این واقعه خود زمینه ساز ارتقا ظرفیت نهادی حکومت های محلی خواهد شد.
علاوه بر زنان، گروه دیگر نیز جوانان هستند که قطع به یقین بایستی در انتخابات پیش رو مورد توجه قرار گیرند و به مرور از موضع حاشیه نشینی به متن آورده شوند و قدرت تصمیم گیری را در خود تقویت نمایند. تجربه نیز نشان داده گروه هایی که مدت زیادی بنا بر حاکمیتِ شاخص هایی غیر از شایسته سالاری از عرصه های تصمیم گیری دور مانده اند، پس از کسب جایگاهی که استحقاق آن را داشته اند، به خوبی از پس آنچه بدان ها محول شده بر آمده اند و عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشته اند و لذا نگرانی از جهت کمبود تجربه در زنان و جوانان، هرچند تا حدی معقول است، اما با سنجش همزمان مزایا و معایب ورود این اقشار ، می توان به این نتیجه رسید که چنین ورودی اگر توام با سازوکار مناسب و البته نه چندان پیچیده ای صورت بگیرد، کاملا به نتیجه مطلوب خواهد منجر خواهد شد.
مکانیزم پیشنهادی می تواند حضور تعدادی از با تجربه ها در کنار جوانان و زنان باشد که در این صورت با هم افزایی می توان از تجربه های ارزشمند بهره برد و در عین حال انگیزه ها و انرژی های اقشار کمتر مورد توجه را نیز برانگیخت و از مدیریتی کارآمد بهره برداری نمود.
از سوی دیگر انتخابات زمانی جلوه گر مردم سالاری دینی حقیقی خواهد بود که نمایندگان طیف ها و اقشار و تفکرات مختلف جامعه درآن بتوانند خود را در معرض رای شهروندان قرار دهند و سپس مردم بنا به سلیقه و عقلانیت خود، حق انتخاب داشته باشند و تحت چنین شرایطی است که تجربه شهروندی افراد افزایش می یابد و به مرور آرزوی دیرینه حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه پایدار تحقق خواهد یافت. بنابراین بایستی از تمامی افراد درخواست نمود که اگر در خود صفات مورد نیاز برای یک عضو شایسته بودن را ملاحظه می کنند، از هر گروه، بخش و قومی که بدان تعلق دارند، در وهله ی اول اقدام به ثبت نام کنند و در صورت تایید صلاحیت در معرض انتخاب و گزینش مردم باشند.
در پایان ضروریست نسبت به ویژگی های یک عضو موثر شورا تاملی صورت پذیرد. یک عضو موفق شورا بایستی همزمان از ویژگی هایی از جمله، قانون گرایی، پاک دستی، کارآمدی و تخصص گرایی برخوردار باشد و داشتن تنها یک مورد از این ویژگی ها به تنهایی، اکتفا نمی نماید. به طور مثال اگر فردی از بالاترن میزان از تخصص در حوزه مسائل شهری نیز برخوردار باشد، منتهای مراتب در زمینه های مبارزه با فساد و پاک دستی دچار مشکل باشد، اتفاقا از خطرناک ترین افراد خواهد بود که به راحتی با شناخت دقیق از شکاف ها و ضعف های موجود در قوانین و مقررات ، می تواند منافذ رانت و فساد را تشخیص داده و از آنها بهره مند شود. لذا تمرکز توامان بر چنین ویژگی هایی برای داشتن یک شهر مطلوب، از ضروریات است.
*نماینده مردم تهران و نایب رئیس اول کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور
نکته مهم دیگر این است که در غیاب احزاب توانمند در کشور و در شرایط فقدان حاکمیت تحزب و کارکردهای تفکر حزبی بر انتخابات، شوراها در سازماندهی نیروها، تقویت رفتار مدنی در رای دهندگان ، تطبیق برنامه های کاندیداها با نیازهای سطوح محلی ، حرکت آرام و پیوسته در مسیر شگل کیری گفت و گو و مطالبه گری پیرامون مسائل شهر، نقشی اساسی ایفا مینمایند و خود اعضای شورا، به خصوص در شهرهای کوچکتر و روستاها، در شکلدهی به رای موکلان خویش در انتخاب بالادستی اثرگذاری غیر قابل انکار دارند.
مطلب دیگری که دال بر پر اهمیت بودن انتخابات شوراهاست، به پدیده شهر به معنای ما هو آن باز میگردد. شهرها در ذات خود نوعی از چند دستگی و چند ذی نفعی بودن را دارا هستند که مدیریت صحیح چنین پدیده ای که پیش نیاز توسعه و پیشرفت در مقیاس ملی نیز می باشد، بسیار با اهمیت است و از این باب نیز انتخابات شوراهای شهر و روستا از جایگاه ویژه ای برخوردارند.
گذشته از بحث حولِ محمل خاص و کلیدی چنین انتخاباتی، این نکته که چگونه میتوان این اهمیت را ارج نهاد، خود جای بحث و بررسی دقیق دارد. به نظر میرسد اولین گام به منظور توجه و تاکید بر چنین واقعه ای که در پیش است، حضور همه جانبه افراد، از گروه ها، اقشار ، اقوام و جریانات مختلف که در خود توانایی خدمت رسانی و به خصوص حرکت در مسیر قانون گرایی توام با پاک دستی، کارآمدی و تخصص گرایی را می بینند، برای ثبت نام در انتخابات پیش روست. در این میان، اهمیت ورود زنان به عنوان یکی از کلیدی ترین گروه های جامعه، که با کمیت و کیفیت بسیار مناسب در حال تحصیل و کسب مدارج بالای علمی و تخصصی در عالی ترین سطوح بوده اند و کماکان نیز هستند و متاسفانه ظرف دهه های گذشته به ندرت در عرصه های مدیریتی مورد توجه قرار گرفته اند، دو چندان است. آمار بیانگر سهم حداقلیِ زنان در عرصه مدیریت شهرها می باشد. به گونه ای که زنان در دوره اول شوراهای اسلامی شهر و روستا تنها ۰.۸۴ درصد و در دوره دوم، ۱.۵ درصد از کل ۱۰۰ درصد را به خود اختصاص داده اند و این رقم در شرایط کنونی نیز کمتر از ۳ درصد می باشد و این خود حکایت از لزوم توجهی بیش از پیش نسبت به این قشر اثرگذار دارد. به بیان بهتر، از آنجا که نیمی از جمعیت رای دهنده و ساکنان شهر و روستا را زنان تشکیل می دهند، این قشر بایستی نماینده هایی را نیز متناسب با سهم و نقش خود و از جنس خود در سطح محلی داشته باشند که همین امر نیز در دراز مدت منجر به افزایش تعاملات نمایندگان با مردم و نهایتاً افزایش اعتماد نهادی مردم به مدیریت محلی خواهد شد و این واقعه خود زمینه ساز ارتقا ظرفیت نهادی حکومت های محلی خواهد شد.
علاوه بر زنان، گروه دیگر نیز جوانان هستند که قطع به یقین بایستی در انتخابات پیش رو مورد توجه قرار گیرند و به مرور از موضع حاشیه نشینی به متن آورده شوند و قدرت تصمیم گیری را در خود تقویت نمایند. تجربه نیز نشان داده گروه هایی که مدت زیادی بنا بر حاکمیتِ شاخص هایی غیر از شایسته سالاری از عرصه های تصمیم گیری دور مانده اند، پس از کسب جایگاهی که استحقاق آن را داشته اند، به خوبی از پس آنچه بدان ها محول شده بر آمده اند و عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشته اند و لذا نگرانی از جهت کمبود تجربه در زنان و جوانان، هرچند تا حدی معقول است، اما با سنجش همزمان مزایا و معایب ورود این اقشار ، می توان به این نتیجه رسید که چنین ورودی اگر توام با سازوکار مناسب و البته نه چندان پیچیده ای صورت بگیرد، کاملا به نتیجه مطلوب خواهد منجر خواهد شد.
مکانیزم پیشنهادی می تواند حضور تعدادی از با تجربه ها در کنار جوانان و زنان باشد که در این صورت با هم افزایی می توان از تجربه های ارزشمند بهره برد و در عین حال انگیزه ها و انرژی های اقشار کمتر مورد توجه را نیز برانگیخت و از مدیریتی کارآمد بهره برداری نمود.
از سوی دیگر انتخابات زمانی جلوه گر مردم سالاری دینی حقیقی خواهد بود که نمایندگان طیف ها و اقشار و تفکرات مختلف جامعه درآن بتوانند خود را در معرض رای شهروندان قرار دهند و سپس مردم بنا به سلیقه و عقلانیت خود، حق انتخاب داشته باشند و تحت چنین شرایطی است که تجربه شهروندی افراد افزایش می یابد و به مرور آرزوی دیرینه حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه پایدار تحقق خواهد یافت. بنابراین بایستی از تمامی افراد درخواست نمود که اگر در خود صفات مورد نیاز برای یک عضو شایسته بودن را ملاحظه می کنند، از هر گروه، بخش و قومی که بدان تعلق دارند، در وهله ی اول اقدام به ثبت نام کنند و در صورت تایید صلاحیت در معرض انتخاب و گزینش مردم باشند.
در پایان ضروریست نسبت به ویژگی های یک عضو موثر شورا تاملی صورت پذیرد. یک عضو موفق شورا بایستی همزمان از ویژگی هایی از جمله، قانون گرایی، پاک دستی، کارآمدی و تخصص گرایی برخوردار باشد و داشتن تنها یک مورد از این ویژگی ها به تنهایی، اکتفا نمی نماید. به طور مثال اگر فردی از بالاترن میزان از تخصص در حوزه مسائل شهری نیز برخوردار باشد، منتهای مراتب در زمینه های مبارزه با فساد و پاک دستی دچار مشکل باشد، اتفاقا از خطرناک ترین افراد خواهد بود که به راحتی با شناخت دقیق از شکاف ها و ضعف های موجود در قوانین و مقررات ، می تواند منافذ رانت و فساد را تشخیص داده و از آنها بهره مند شود. لذا تمرکز توامان بر چنین ویژگی هایی برای داشتن یک شهر مطلوب، از ضروریات است.
*نماینده مردم تهران و نایب رئیس اول کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور
پ
نظر کاربران
قهرمان ورزشی اما بی تخصص و بی تشخیص