رمضان زاده: خنجر روس ها آماده است!
ائتلاف میان ترکیه و عربستان، ایجاد ناتوی منطقه ای علیه ایران و روی کار آمدن دونالد ترامپ، موضوعاتی است که بیم آن می رود، نقش ایران در منطقه خاورمیانه را تحت تاثیر قرار دهد.
*به نظر می رسد که ترکیه و عربستان در خاورمیانه، به نوعی نزدیکی و ائتلاف با یکدیگر دست یافته اند. در چنین شرایطی، ایران باید چه نقش و وضعیتی برای خود تعریف کند؟
فکر می کنید که سعودی ها به چنین گفت وگوهایی تن دهند؟
این جوانانی که در عربستان حاکم شدند، خیلی شلوغ می کنند و معتقدم که از نظر داخلی هم تا دوران کوتاهی می توانند به این اندازه هزینه کنند. بعد از آن از مواضع خود عقب نشینی خواهند کرد و تجربه هم کسب می کنند و وارد گفت وگو می شوند. باور من این است که همه طرف ها از این گفت وگوها استقبال خواهند کرد.
مساله اینجاست که روسیه تا حد زیادی برای ایجاد همگرایی در منطقه نقش ایفا می کند. نمونه آن را می توانیم در توافق اوپک ببینیم. روسیه تا کجا ایفای چنین نقشی را ادامه خواهد داد؟
من روسوفوبیا دارم! روس هراس هستم و اطمینانی به روس ها در مواضعی که اعلام می کنند، ندارم. اولا روس ها سیاست دراز مدتی در منطقه ندارند. بنابراین ممکن است که در هر لحظه ای و با پولی کلان از هر ناحیه ای، موضع خود را تغییر دهند. آنها تحت فشار، نقطه ثقل تصمیم گیری هایشان به جای دیگری منتقل می شود و شروع به معامله می کنند. ثانیا، تاریخ روابط ترکیه با روسیه، نشان می دهد که روس ها بر سر مواضع خود باقی نمی مانند. من سیاست ائتلاف سازی را از سوی روسیه نمی بینم. روس ها به دنبال کسب درآمدی در وضعیت پیچیده اقتصادی خود هستند. خبرهایی که اخیرا منتشر شده، بسیار متناقض است و اگر صحت داشته باشد، قابل تحلیل نیست. از طرفی اعلام شده که روس ها قصد دارند که به ترک ها سامانه S400 بفروشند و از طرف دیگر، جنگنده به امارات خواهند فروخت. ثالثا، در مورد اوپک هم فراموش نکنیم که روس ها به شدت به ثبات قیمت نفت نیاز داشتند. اقتصاد روسیه به شدت شکننده است و نیاز به درآمد ثابت داشتند و منافع آنها در توافق اوپک بود.
ایران تا کی می تواند در این نبرد منطقه ای، روی روس ها حساب کند؟ چرا که بسیاری، ایران و روسیه را به عنوان دو متحد در سوریه قلمداد می کنند.
این که دو نفر، هم جهت با هم، کاری را انجام می دهند، به این معنا نیست که هوای یکدیگر را دارند. منافع ایران و روسیه در جایی، هم جهت شده است. روس ها در قطعنامه شورای امنیت، ایران را کاملا حذف کردند. این چه نوع اتحادی است که در قطعنامه از ترکیه که ضد روس ها بوده، نام برده می شود اما از ایران، نه؟! روس ها منافع و پایگاهی را برای خود در سوریه تعریف کرده اند که اگر آن پایگاه را از دست بدهند، در منطقه بدون پایگاه می مانند. بنابراین برای روس ها اهمیت حیاتی دارد. اگر تصور کنیم که ما منافعی در سوریه داریم، با روس ها هم جهت است اما به معنای حمایت روسیه از ایران نیست. با توجه به اطلاعاتی که من دارم، در حلب روس ها از ما حمایتی نکردند. روس ها به جهت توافق با طرف های دیگر، حلب را تخلیه کردند. کما این که حاضر نشدند در دو شهر سوریه، به راحتی به خواسته های ما تن دهند تا نیروهای محاصره شده شیعه خارج شوند. بنابراین، روس ها در سوریه به ما نیاز دارند. اگر این نیاز برطرف شود که من فکر می کنم آنها در حال شکل دادن ائتلاف های دیگری هستند تا از ایران بی نیاز شوند، روس ها در سوریه هم به ما خنجر خواهند زد.
نیاز امروز مسکو به تهران، به جهت حضور نیروهای ایران و حزب الله در سوریه است یا علت دیگری دارد؟
به هرحال، ما یکی از قدرت های موجود در صحنه بازی سوریه هستیم و در منطقه عملیاتی حضور داریم و به راحتی از معادلات سوریه قابل حذف نیستیم. روس ها مایل نیستند که در چند جهت بجنگند. به همین دلیل در کنار ما قرار گرفتند و منافع شان هم این امر را اقتضا می کند. آنها تا زمانی که نتوانند با سایر گروه ها به توافق برسند، با ما همکاری می کنند. به محض این که با ترکیه و امریکا به توافق برسند، ایران را کنار خواهند زد.
پس با این تفاسیر، این احتمال وجود دارد که ما هر لحظه از جانب روس ها خنجر بخوریم. چون روس ها با ترکیه توافقات محکمی را ایجاد کرده اند؟!
اتفاقاتی که در صحنه عملیاتی سوریه می افتد و مناطقی که ترک ها در سوریه کنترل و برای خود جاسازی می کنند و مرزهای جدیدی را ایجاد و تعیین کرده اند، بدون توافق با روسیه امکان پذیر نبود. بنابراین خنجر روس ها آماده است! این که کی پشت ما فرو کنند، نمی دانم!
روسیه بارها اعلام کرده بود که حاضر به ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه نیست. در مقابل، اردوغان بر ایجاد چنین منطقه ای تاکید داشت. حال می شنویم که مقامات روسیه از رایزنی با دمشق برای ایجاد چنین منطقه ای سخن می گویند.
این منطقه در سوریه ایجاد شده است! عملا ما عملیات هوایی در سوریه نمی بینیم. ترک ها و روس ها، در توافقی نانوشته با یکدیگر توافق کرده اند که علیه مواضع متحدان هم، پروازی نداشته باشند. به همین جهت، معتقدم که این منطقه پرواز ممنوع، با وجود مخالفت تهران، ایجاد شده است. آتش بسی که در صحنه سوریه بر سر آن توافق شده، آتش بس در صحنه هوایی است، نه بر روی زمین!
شرایط منطقه به گونه ای پیش می رود که گویی ایران می رود تا در انزوا قرار گیرد. همراهی و هم زبانی وزرای امور خارجه ترکیه، عربستان و اسرائیل در کنفرانس امنیتی مونیخ علیه ایران، نشان این مدعاست. در چنین شرایطی، چه کاری از ایران ساخته است؟
اصرار شما بر گفت وگو با مصر برای من جالب است. چرا که مصر، در حال حاضر، جایگاه سابق خود در جهان اسلام را ندارد. چرا مصر تا این اندازه می تواند در گفت وگوهای منطقه ای موثر باشد؟
مصر به دلیل مشکلاتی که در داخل دارد، از جایگاه سابق خود برخوردار نیست. شما هر جایی از جهان عرب سفر کنید، نخبگان مصری حضور دارند و اندیشمندان مصری بر فضاسازی و دیپلماسی عمومی جهان اسلام موثرند. آن چنان که سیاستمداران و اندیشمندان مصری بر جهان اسلام تاثیرگذار هستند، اندیشمندی ترک یا سعودی نداریم که تا این اندازه تاثیرگذار باشد. بنابراین در حوزه دیپلماسی عمومی، حتما مصر از همه کشورهای اسلامی اهمیت بیشتری دارد. امروز مصر با ترکیه بر سر ماجرای اخوان المسلمین و با عربستان، بر سر ماجرای سلفی ها مشکل دارد. ما به طور طبیعی می توانیم با مصر مذاکره کنیم. مسائل داخلی مصر، از جایگاه آن نمی کاهد.
مسائل عراق تا چه اندازه می تواند بر منطقه تاثیرگذار باشد؟
مسائل عراق هم اهمیت دارد. در حالی که داعش به آخرین نقاط حضور رسمی خود در عراق می رسد، ممکن است دامنه ترورهای کور داعش ادامه پیدا کرده و به مرزهای ما هم سرایت کند. اما از سوی دیگر، مطمئن هستم مذاکرات ابراهیم جعفری و عادل الجبیر، وزرای امور خارجه عراق و عربستان، اهمیت بالایی دارد. باید این مسائل را رصد کرد و دید که منطقه به کدامین سمت حرکت می کند. اما تاکید می کنم که گفت وگوهای چهارجانبه باید در دستورکار سیاست خارجی ما قرار بگیرد.
آقای ظریف در مونیخ، پیشنهاد ایجاد مجمع گفت وگوی منطقه ای را پیشنهاد دادند. فکر می کنید که آن مجمع، امکان اجرایی داشته باشد؟
ما راهی جز ایجاد چنین مجمعی نداریم و منطقه هم به آن خواهد رسید. اما عنوان کلی این مجمع گفت وگوی منطقه ای، باید به صورت دقیق تری از سوی آقای ظریف تبیین می شد. این مجمع، اگر به معنای آن باشد که ۱۰ تا ۱۵ کشور را دور یک میز جمع کنیم، روشن است که به جمع بندی نمی رسیم. پیشنهاد من این است که مصر را وارد این بازی کنیم و بسیار سریع وارد بحث های منفعت ملی با مصر شویم. آن جا می توانیم پیشنهاد دهیم که ایران، ترکیه، مصر و عربستان سعودی، به عنوان چهار قدرت جهان اسلام، با یکدیگر گفت وگو کنند. این پیش زمینه مجمع منطقه ای خواهد شد که آقای ظریف مطرح کردند. به نظر من، پیشنهاد بسیار خوبی است و باید از آن استقبال کرد. البته این پیشنهاد عجیب بود! آقای ظریف که چندان به مسائل منطقه توجه نمی کرد، بالاخره متوجه شد که ما در منطقه ای قرار داریم که نیازمند توجه سیاسی است.
در بخشی از صحبت های خود انتقادی به آقای ظریف کردید که توجه چندانی به سیاست های منطقه ای ندارند. ظاهرا ضعف سیاست خارجی دولت را در شکل برخورد با منطقه می دانید.
آقای ظریف متوجه نبود که سیاست های منطقه ای ما از کجا ضربه می خورد. درباره حضور شخصی در مسائل منطقه ای، دیر تصمیم گرفت و وقتی تصمیم گرفت که معاون عربی آفریقایی خود را تغییر داد و این تغییر، نشان از اولین توجه آقای ظریف داشت. امروز می بینیم که شخص آقای ظریف وارد میدان شده است. آقای ظریف دیپلمات با سواد و فهیمی است. اگر نقطه توجه او به موضوعی جلب شود، می تواند آن را اداره کند و امروز این اتفاق رخ داده که باید از این جهت به آقای روحانی و آقای ظریف تبریک گفت.
در مقابل پیشنهاد آقای ظریف، پیشنهاد ناتوی منطقه ای در خلیج فارس تعریف شده است. این طرح تا چه اندازه پتانسیل اجرایی شدن دارد؟
اسرائیلی ها در بدترین شرایط منطقه ای قرار دارند. بنابراین، سیاستی تهاجمی برای ائتلاف سازی علیه ما را در دستور کار قرار داده اند. ناتوی منطقه ای نیازمند آن است که قدرتی بیرونی، پشت سر آن بایستد و امریکا و اروپا در حال حاضر، انگیزه ای برای مقابله با ایران ندارند. وقتی اسم از ناتو می بریم، غولی همچون شوروی باید در ذهن داشته باشیم تا امریکایی ها بتوانند اروپایی ها را علیه آن متحد کنند. تمامی این کشورها می دانند که ایران عنصر مهاجمی نیست و توسعه طلبی نمی کند. ایران در پی دامنه نفوذ خود است، کما این که عربستان و ترکیه هستند. ناتوی منطقه ای که ثمره تلاش اسرائیلی ها و کمک فکری ترکیه و پول عرب هاست، نیازمند هوشمندی ماست تا جلوی آن را بگیریم و به نظر من شدنی است و تنها راه آن، ورود به گفت وگو با قدرت های جهانی است.
چرا فکر می کنید که امریکا و ترامپ، از ایجاد ناتوی منطقه ای حمایت نمی کنند؟
من ظاهر سیاست های ترامپ را برای راضی کردن کسانی می دانم که در انتخابات به او کمک مالی کردند. باور ندارم که پشت پرده سیاست های ترامپ، علیه ایران شکل می گیرد. باورم بر این است که سیاست عمومی امریکایی منطبق بر این است که ایران، تحریک نشود. البته محدودیت ایران را خواهند خواست و با بزرگ کردن تبلیغات علیه ایران، سلاح های خود را به کشورهای منطقه خواهند فروخت. اما سیاست امریکا، مقابله جدی با ایران نیست. چون اعتمادی به کشورهای هم پیمان خود در منطقه ندارد.
این اعتقاد وجود دارد که تهران هم از زمان روی کار آمدن ترامپ، در اعمال سیاست هایش نرمش به خرج داده است!
به این ترتیب، فکر می کنید که گام های بعدی ایران در منطقه چه خواهد بود؟
نظر کاربران
آمریکا و روسیه دوسر یک قیچی هستن
رمضان زاده دوباره نزدیک انتخابات شد و به فضولها اضافه شدی ..شما بودی که هسته ای ایران را لو دادی خجالت نمیکشی دوباره نظر میدی
اقای تحلسلگرشماخواب نما شده ایدیااینکه مشگلات داخلی خودمان راباورنداریدویااینکه مردم ایران رااصلابه حساب نمی اورید...
خواندن این مطالب رنج اور است.ایشان میگوید اگر عراق صدام وجود داشت ولی حالا عراق کشور ضعیفی شده است. )خوب بفرمایید بگویید عراق میتوانست یک قدرت بزرگ شیعه وپشتیبان کشور ما باشد.از طرفی میگوید اینهمه سال از مصر غافل شدیم.) خوب شما توی وزارت خارجه مشغول خدمت هستید.شما باید این کسری ها را توضیح بدهید
خوب وقتی کشورهای شیعه ی منطقه همگی درحا ل جنگ هستند وضعیف شده اند.معلوم است که عربستان پررو میشود ودست به هر اقدام فجیعی میزند.وقتی اینهمه زایران بی گناه را برای انتقام گیری خودش قتل عام کرد.چرا سازمان ملل یا حفوق بشر سکوت کرد.
.