فراکسیون زنان مجلس ناهماهنگ است!
مینو خالقی حالا دیگر چهره نام آشنایی است. نحوه ردصلاحیت وی پس از گذشت حدود یکسال از آن، هنوز هم نقل محافل است.با این حال او دیگر به این موضوع حداقل در ظاهراهمیت نمیدهد و میگوید:« با امید و توان بیشترادامه میدهم.»
گفتگوی آفتاب یزد با مینو خالقی در پیشگاه شماست.

برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی 17 زن توانسته اند پای در راه بهارستان بگذارند. در جامعهای که سپهر سیاسیاش مردانه است، چه تحولی روی داده که مردم به این 17 زن بدون برخورداری از تبعیض مثبتی که در برخی کشورها همچون ترکیه و افغانستان اعمال میشود، رای داده اند؟
اول آن که دقت داشته باشیم در جامعهای که حدود ۵۰ درصد افراد ملت را خانمها تشکیل میدهند و با توجه به سطح دانش آموختگی بالای زنان در ایران، انتظار میرود نیمی از نیروی کار و فعالین عرصههای متنوع سیاسی و اجتماعی نیز زنان باشند. با وجود سهم بالای زنان در کرسیهای دانشگاه، انتظار درصد بالای مشارکت سیاسی آنان که یکی از عوامل تعیین کننده توسعه در کشور است، انتظاری به جا و به حق است.
درعین حال، مسئله عدالت جنسیتی که میتواند شامل موقعیتهای شغلی برابر و شایسته برای زنان باشد، در برنامه ششم مورد تاکید و سپس تایید قرار گرفته است. عدالتی که در آن بانوی شایسته و توانمند ایرانی به واسطه زن بودن، از موقعیت شغلیای محروم نگردد. در مجموع، این موارد را عرض کردم که بیان کنم تعداد زنان فعلی ما در مجلس چیزی حدود شش درصد از تعداد کل نمایندگان ملت است که این تعداد ناکافی اما امیدوار کننده است.
دوم اینکه فرمودید تبعیض مثبتی وجود نداشته، باید بگویم برعکس. شاید انتخابات اسفند ۹۴ یکی از مهمترین انتخابات مجلس در ایران بود که در لیستهای انتخاباتی امید به خصوص در شهرهای بزرگ، با تلاش و پیگیریهای فعالین حوزه زنان و البته خواست عمومی جامعه، تبعیض مثبت و سهم قابل توجهی نسبت به انتخابات گذشته برای زنان در نظر گرفته شد.
فارغ از درست یا نادرست بودن مسئله تبعیض مثبت برای مشارکت سیاسی زنان که نیازمند بحث مفصلی است و حتی خود من نیز در برخی موارد انتقاداتی به این موضوع دارم، اما بر این باورم که این میزان تبعیض مثبت جهت حضور زنان در لیستهای انتخاباتی به شرط معرفی زنان توانمند، هوشیار، نواندیش و کارآمد، خود گام مهمی در جهت نهادینه کردن الگوی عملی مشارکت سیاسی زنان است.
از طرف دیگر در طی سالیان گذشته شاهد تحولاتی اجتماعی بودهایم که مطالبهگری، حضور و بهرهگیری از زنان شایسته را در پستهای مدیریتی و لیستهای انتخاباتی چندین برابر نموده است. میتوان گفت، نمود این خواست عمومی در انتخابات سال گذشته نمایان بود که حضور زنان در لیستهای انتخاباتی تبدیل به مزیتی انکارناشدنی شد و چه بسا بسیاری از لیستها به جهت حضور زنان در آنها، حائز اکثریت آرا شدند. حتی شاهدیم در برخی شهرهای کوچک که صرفا یک نماینده دارند، زنانی در یک رقابت سخت، گوی سبقت را از آقایان با سابقه رقیب ربودند و اکنون در مجلس هستند. البته از یاد نبریم حمایت لیست امید و جریان اصلاحات و اعتدال، خصوصا در انتخاب کاندیداهای زنی که به مرحله دوم راه یافته بودند، بسیار موثر بود.
بسیاری از این زنان هنگام جلوسشان بر صندلیهای خانه ملت، ناشناخته و گمنام بودند. آیا توانسته اند در این ۱۰ ماه که از زمان حضورشان در بهارستان میگذرد، خود را به جامعه بشناسانند؟ به صورت کلی میزان فعالیت زنان مجلس دهمی را از شروع فعالیت آنها چگونه ارزیابی میکنید؟
اینکه میفرمایید خود را به جامعه بشناسانند، باید گفت تنها تعدادی از آنها در این زمینه موفق بودهاند و متاسفانه تعداد بیشتری تاکنون چنین جایگاهی را کسب ننمودهاند که دلایل متعددی دارد و امید دارم در سالهای باقیمانده بیشتر تلاش کنند. به نظرم تا این لحظه که حدود 10 ماه از شروع مجلس دهم میگذرد، میتوان نمره قابل قبولی به زنان مجلس داد. در مورد اینکه میفرمایید برخی زنان در ابتدای حضورشان ناشناخته بودند باید این موضوع را از یاد نبریم که مسلما در ابتدا بحث ردصلاحیتها انتخاب افراد با سابقه و بیشتر شناخته شده برای لیستهای انتخاباتی مشکلاتی ایجاد نمود. اما به اعتقاد من این تهدیدی بود که به فرصت تبدیل شد و امکان حضور جوانان و زنان بیشتر و تازه نفس تری را فراهم آورد. کما اینکه کشور ما در وضعیت فقدان وجود یک نظام انتخاباتی تحزبی قوی به سر میبرد؛ یک نظام تحزب که در آن سیر انتخاب و آموزش افراد در جهت به دست آوردن قدرت سیاسی،کارآمد و موثر است. در چنین شرایطی، راه برای حضور و مشارکت گسترده سیاسی زنان به خصوص در عرصه «انتخاب شدن» با توجه به عرف سیاسی مردانه مسلط که البته خوشبختانه روز به روز در حال اصلاح است، مسیر سخت و پرفراز و نشیبی است.
عملکرد این زنان را نسبت به زنان مجالس گذشته چگونه ارزیابی میکنید. آیا تنها تفاوتی که یافته اند از نظر کمی است؟
مسلما این تفاوت، تنها کمی نیست. بسیاری فعالیتهای مثبت و قابل توجه توسط زنان فعلی مجلس و به طور کلی فراکسیون زنان صورت گرفته که قابل تقدیر است. شاید مهمترین آنها جلب توجه نمایندگان به خواست و رویکرد فراکسیون زنان در رایگیری طرحها و لوایح و تصویب آنهاست. حضور میدانی آنها در مجلس و اخذ رای موافق، بسیار قابل توجه است. همچنین نطقها و تذکرات و پیشنهادات و ارتباط با رسانه و استفاده از ظرفیتهای اطلاعرسانی نسبت به دورههای قبل به صورت قابل توجهی افزایش یافته است. حضور زنان در هیئت رئیسه کمیسیونها و کمیتههای تخصصی پررنگتر شده است که امیدوارم در سالهای آتی با تلاش و رایزنیها بتوانند کرسیهای هیئت رئیسه مجلس را نیز بدست آورند.
خوشبختانه اینگونه نقش آفرینی زنان در مجلس فعلی هم مستمر است و امیدوارم جامعه از نتایج ارزنده آن استفاده نماید.
فراکسیون زنان در این مدت، آنگونه که دنبال کردهام و یا با آنها در ارتباط بوده و مطلع شدهام، پیگیریهای خوبی در حوزه لوایح حمایتی حوزه امنیت زنان و کودکان انجام داده و با دستگاههای اجرایی پیشنهاد دهنده، ارتباطات خوبی برقرار نموده است. به عنوان مثال، پیگیریهای خوب صورت گرفته در جهت جلوگیری از ازدواج دختران کم سن و سال که در لایحه امنیت زنان لحاظ شده و یا تعیین سهم ورزش زنان از تخصیص درصدی از مالیات بر ارزش افزوده. همچنین نقش مناسب و قابل توجهی در تصویب بعضی موارد برنامه ششم داشتند و پیرامون حمایت از موضوع عدالت جنسیتی، منسجم عمل نمودند.
هرچند متاسفانه ضعف و ناهماهنگیهایی در نمود رویکرد واحد فراکسیون زنان نسبت به مسائل وجود دارد. کیفیت سخنرانیهای برخی زنان مجلس و نطقهای موافقت یا مخالفت در برخی موارد، بدون استراتژی و مطالعه بود. همچنین انتظار داشتم زنان مجلس در حوزه مسائل مرتبط با محیط زیست بسیار قویتر از آنچه میبینم عمل نمایند. چرا که آنان میتوانند در این حوزه نقشی قابل توجه و تاثیرگذار ایفا نمایند، به عنوان نمونه، آنچه در همین برنامه ششم در تعویق طرح استراحت جنگلهای هیرکانی به سال چهارم برنامه ششم، اتفاق افتاد، مورد نقد جدی اینجانب است. مسلما در جلوگیری از تصویب آن بدین صورت، فراکسیون محیط زیست و زنان مجلس میتوانستند نقش کارآمدی داشته باشند.
اما در مجموع همانگونه که گفتم نمره قابل قبولی را تاکنون بدست آورده اند و برای آنها و تمام نمایندگان محترم آرزوی موفقیت دارم.
حال که موضوع رجل سیاسی را مطرح کردید، به عنوان یک حقوقدان بفرمایید نظر شما پیرامون مفهوم رجل سیاسی در اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی چیست؟ آیا زنان نیز در ایران امکان اخذ منصب ریاست جمهوری را دارا هستند؟
پیرامون این موضوع اظهارنظرات بسیاری وجود دارد. آنچه به اعتقاد من مهم است اینکه باید به معنای مفهومی، اجتماعی و عرفی مستنبط از کلیت عبارت رجل سیاسی و مذهبی و تبادر معنای «شخصیتهای سیاسی و مذهبی» توجه نمود و این اصل قانون اساسی را در پرتو دیگر اصول و با توجه به نتیجه مشروح مذاکرات مجلس پیرامون بررسی نهایی قانون اساسی در سال 58 و مقصود نویسندگان این قانون تفسیر کرد؛ چنانکه رویکرد کلی قانون اساسی در اصول متعدد 3،8،19، 20، 21 و به خصوص اصل 56 مبتنی بر تامین حقوق همه جانبه افراد اعم از زن و مرد و حق حاکمیت افراد بر سرنوشت اجتماعی خویش، فارغ ازدیدگاه جنسیتی است. به عنوان مثال در ادبیات سیاسی بینالملل عبارت statesman به معنای سیاستمدار، رجل سیاسی و زمامدار و بدون توجه به جنسیت افراد به کار میرود، همانگونه که در عنوان «دولتمرد» میتوان مشاهده نمود که معنای عرفی چیزی فراتر از اعضای مذکر یک دولت است.
زنان بهارستانی بر این باورند که زنان اصلاحطلب خارج از مجلس عقایدی تند و تیز دارند و حاضر به همراهی با آنها نیستند. نظرتان در این باره چیست؟ به هر حال زنان مجلس دهمی در بحث عدالت جنسیتی بسیار کوشیدند.
بله همانگونه که گفتم نقش آفرینی زنان مجلس دهم در تصویب برنامه ششم پررنگ بود و میتواند از این نیز تاثیرگذارتر باشد. اما مسلما هیچ مقام مسئول و نمایندهای از مشاوره کارشناسان خبره و یا افراد تحصیلکرده در رشتههای مربوطه و دارای تجربه، بی نیاز نیست. تصور میکنم زنان مجلس فعلی نیز با وجود معدل سنی جوان، نیازمند اخذ مشاوره از متخصصین در بخشهای مختلف هستند. بهعنوان مثال فراکسیون زنان به صورتی مستمر میتواند از مشاورههای متخصصین دانشگاهی و یا زنان نماینده ادوار و یا دارای تجارب اجرایی و همچنین فعالین مدنی حوزه زنان، استفاده نماید.
کما اینکه در هفتههای گذشته، جلسهای با حضور نمایندگان زن فعلی و نمایندگان زن ادوار برگزار شد که مسلما مثمرثمر است و باید ادامه یابد. اما اینکه میفرمایید زنان اصلاح طلب خارج از مجلس حاضر به همراهی با زنان مجلس دهم نیستند، بهنظرم اینگونه نباشد. چراکه حتی خاطرم هست در همان هفتههای اول انتخاب منتخبین و پیش از
انتخابات دور دوم، جلساتی به پیشنهاد و هماهنگی تعدادی از زنان نماینده ادوار و خانمهای اصلاح طلب با منتخبین زن برگزار شد که من نیز حضور داشتم و این اعلام آمادگی از سوی بانوان فعال سیاسی و علمی جهت کمک و همراهی با زنان مجلس صورت گرفت که امیدوارم این نشستها همچنان مستمر بوده باشد.

نظرتان پیرامون طرح بازنشستگی زنان با سابقه 20 سال خدمت چیست؟ فراکسیون زنان مجلس این طرح را همسو با خواسته زنان ستمدیده جامعه همچون قشرکارگری میداند. نظر شما در این باره چیست؟ اگر در مجلس بودید در مقابل این طرح میایستادید؟
از آن جهت که من در جریان گفتگوهای فنی و تخصصی این موضوع در کمیسیونهای مربوطه مجلس نبوده ام اظهار نظرم بر مبنای مطالعات شخصی است.
در دو بخش میتوان این موضوع را تحلیل نمود. یکی بحث صندوقهای بازنشستگی و دیگری تاثیرات این طرح بر میزان مشارکت شغلی زنان.
در این طرح مطرح میشود دستگاهها، شرکتهای دولتی و عمومی غیردولتی که تابع صندوقهای بازنشستگی هستند با درخواست بازنشستگی خانمهای شاغل که دارای حداقل ۲۰ سال سابقه خدمت هستند موافقت کنند. هیچگونه محدودیت سنی نیز در نظر گرفته نشده است. موافقان، مزیت این طرح را مبتنی بودن آن بر خواست بانوان و کمک به تسهیل شرایط شغلی آنها و باز شدن راه برای استفاده از نیروی کار جوان، بیان مینمایند. تصور من این است که این طرح باید با تحقیق و کارشناسی بیشتر با کمک مرکز پژوهشهای مجلس و با در نظر گرفتن تمامی جوانب، راهی صحن میشد. به گفته برخی کارشناسان، این طرح میتواند شرایطی سخت برای صندوقهای بیمه بازنشستگی ایجاد کند از آنجا که متوسط پرداخت حق بیمه در سازمان تامین اجتماعی ۲۱سال است و متوسط برخورداری از مستمری حدود ۳۸سال، از طرفی هجده درصد حقوق افراد به عنوان کسورات بیمه پرداخت میشود که حدودا ۸۰ تا ۹۰درصد حقوق به مدت متوسط ۳۸سال از همین منبع دریافت میشود، این موضوع نشان از شرایط نهچندان مطلوب مالی صندوقها دارد.
از طرف دیگر، با وجود این طرح ممکن است نیروی کار زنان جدی گرفته نشود، آن هم دقیقا در سالهای مهم شغلی و ارتقای یک فرد که تاثیر فراوانی در پایههای شغلی او و میزان دریافتیهای بازنشستگی دارد، ممکن است متاسفانه در شرایط فعلی که درصد آمار زنان شاغل نسبت به کل زنان تحصیلکرده بسیار پائین است و تلاشها بر عدالت جنسیتی در همه زوایاست، به مرور زمان در جامعه ترجیح بیشتر بر اخذ نیروی کار مرد به وجود آید و از حال حاضر سختتر شود.
درست است که شرایط کار خانمهای شاغل به جهت آن که در منزل هم مسئولیتهای سنگینی دارند سختتر از آقایان است، اما تصور میکنم راهحل آن حذف صورت مسئله نیست و اینکه یک بانوی باتجربه در مسیر حرفه ای، دقیقا در سالهایی که با تجربه کاری بدست آورده، میتواند عهدهدار تصدی پستهای مدیریتی شود و پایههای شغلی بالاتری را کسب کند، راه صحیحی نیست که البته موافقان میگویند این به انتخاب خود بانوان منوط است.
به همین دلیل است که عرض میکنم این طرح و یا طرحهای مشابه باید بار دیگر مورد مداقه و پژوهش مجدد و بیشتر قرار گیرد.
اگر نقبی به گذشته بزنیم، با توجه به آنچه در رد صلاحیت شما اتفاق افتاد، آیا این موضوع نشان از مسیر سخت تر مشارکت سیاسی زنان در جامعه ماست؟
تردید مسیر حضور و فعالیت زنان در عرصه سیاسی و حتی اجتماعی و حرفه ای، مسیری دارای چالشها و موانع بیشتری است که این موضوع تنها مختص به کشورهای در حال توسعه نیست و در کشورهای توسعه یافته نیز، زنان سهم کمی در تصدی پستهای مدیریتی سازمانهای خود دارند. به عنوان نمونه، از میان شرکتهای بزرگ آمریکایی که مجله fortune 500 بررسی کرده، فقط 7/1 درصد از مقامات بالای سازمان را زنان تشکیل میدهند. این نشان میدهد در بسیاری نقاط جهان چنین مشکلی موجود است که وجود نگرشهای قالبی و کلیشهای نسبت به مدیریت و کار زنان، مسئله آموزش، رسانههای همگانی و تبعیض علیه زنان، به روشهای گوناگون در آن دخیل هستند. مسلما مسیر مشارکت سیاسی و تصدی مدیریتهای عمومی و سیاسی برای زنان پر مشقتتر است و در عین حال تلاش مضاعف و قدرت دو چندان میخواهد تا این موانع بعضا برخاسته از عرف سیاسی و اجتماعی، برداشته شوند. تصور میکنم آنچه بر من رفت که در این مورد حقوق هزاران نفر از هموطنان نیز درگیر بود، نمونهای است از شرایط مشارکت سیاسی زنان که توکل و ایمان به خواست خداوند متعال، امید، صبر، تلاش مضاعف و روحیه خستگی ناپذیر میطلبد.
من در حال حاضر با امید و توان بیشتر به مسیر و فعالیتهای سیاسی و اجتماعیام در چارچوب مبانی و قوانین کشورم ادامه میدهم و آنچه بر من گذشت، مسلما تجربهای ارزشمند بود که به لطف خداوند در مجموعه فعالیتهای آینده ام از آن بهره خواهم جست.
اگر امروز در ترکیب زنان مجلس دهم قرار داشتید، نخستین کاری که میکردید چه بود؟
مسلما بخشی مربوط به فعالیتهای فراکسیون امید و تحقق اهداف آن میبود.
به عنوان یک تحصیل کرده حقوق، برنامهام را در چند بخش تقسیم نموده بودم که یکی از مهمترین آنها موضوع تنقیح قوانین و زدودن قوانین ناکارآمد و بازنگری آنها در حوزههای متعدد است.
همچنین در حوزه محیط زیست، مسائل اجتماعی بهخصوص حقوق کودکان، کارآفرینی و اصلاح بخشهایی از قوانین مدنی، مالکیت فکری و قوانین مربوط به تشکلهای مدنی و سیاسی متمرکز بود که البته به قوهالهی الان هم تا حدودی آنها را از طرق دیگر پیگیری میکنم. مسائل مربوط به حوزه محیط زیست، توجه ویژه به مسئله تالابهای کشور، حقوق محیطبانان و جنگلبانان، اجبار دستگاهها به پذیرش نتایج ارزیابیهای زیست محیطی، تقنین قوانین جامع در بحث جلوگیری از آزار حیوانات و دیگر مسائل در این بخش. در حوزه اجتماعی، بیش از هر چیز مسائل درد آور کودکان بدون شناسنامه، چه آنان که در شرایط سخت و در نتیجه معضلات اجتماعی به دنیا آمدهاند و چه کودکانی که مادر ایرانی هستند و از حقوق مدنی و قانونی برخوردار نمیباشند که برای اسناد هویتی آنان باید راه حلی فوری اندیشید؛ چیزی نزدیک به یک میلیون انسان. همچنین در حوزه کارآفرینیهای جدید مبتنی بر فناوری اطلاعات و استارتاپها، ایدههایی داشتم که انشاءالله آنها را نیز دنبال خواهم نمود.
خانم دکتر! اخیرا شما در حمایت از یک بانوی ایرانی که در هندوستان دچار مشکلاتی شده بود، (خانم نرگس کلباسی اشتری) فعالیتهای بسیاری نمودید. به وزیر خارجه و فراکسیون زنان مجلس نیز نامههایی نوشتید و از آنها درخواست پیگیری کردید. تا آنجا که مطلعیم حتی به پیشنهاد شما نامهای با امضای بزرگان هنر و حقوق کشور آماده و منتشر شد. این تلاشها به نتیجهای رسید؟
ممنونم که این موضوع را مطرح کردید، چرا که مسئله خانم نرگس کلباسی هنوز تمام نشده و ایشان همچنان در هندوستان درگیر مسائل و مشکلات بسیاری است. فکر میکنم مخاطبان از سیر پرونده ایشان، با توجه به مصاحبههای متعدد، اطلاع دارند و مجدداً تکرار نمیکنم. آنچه مهم است اینکه به لحاظ حقوقی، ادله اثبات علیه نرگس کاملا غیرواقعی و غیرقابل استناد است و او متاسفانه درگیر جهل و مافیای قومی برخی افراد شهری کوچک در هندوستان شده است.
نظرتان درباره عملکرد آقای دکتر عارف چیست؟ اتهاماتی که به ایشان درباره سکوتشان زده میشود را میپذیرید؟
در این مدت هر چه به پیش میرویم عملکرد فراکسیون امید منسجم تر و هماهنگ تر است. نمود آن در عملکرد آنها نسبت به رای اعتماد وزرا بود که وزن فراکسیون امید و اعتدالیها کاملا در مجلس مشخص شد. مسلما اینچنین رویهای بدون مدیریت جناب آقای دکتر عارف امکان پذیر نبوده است.
البته نقدهایی به شروع کار فراکسیون امید در گرفتن مناصب مدیریتی کمیسیونها و مرکز پژوهشهای مجلس که در دایره المعارف تقنینی ایران نقش مهمی دارد، وارد است، اما همانطور که گفتم حرکت این فراکسیون رو به جلو و امید بخش است. آقای دکتر عارف ذاتا انسان آرام و با طمانینهای هستند و در واکنش به مسائل، رویکردی همراه با آرامش در راستای ثبات و منافع ملی دارند.
اینکه بگویم با صددرصد واکنشهای صورت گرفته از ایشان به عنوان رئیس فراکسیون امید و نماینده ملت موافق هستم، اینگونه نیست اما مدیریت و ایجاد انسجام در عملکرد فراکسیون امید توسط ایشان را تقدیر میکنم.
خانم دکتر! به نظرتان بهتر نیست آقای دکتر روحانی در تبلیغات انتخاباتی شان وعده حضور متکثر زنان و جوانان در کابینه شان را بدهند و پس از آن هم به این وعده جامه عمل بپوشاند؟
البته ایشان در دوره گذشته نیز بخش عظیم پیروزی خود را مدیون زنان و جوانان هستند. طیفهایی که در صورت باور و احساس امید و صداقت به میدان میآیند و همیشه در انتخابات سرنوشت سازند. مسلما تلاش ایشان و تیم اطلاع رسانی،حداقل در مدت باقیمانده، باید معطوف به تاثیرگذاری و جذب آرای این قشر از طریق تبیین دقیق نتایج برجام و برنامههای عملیاتی نسبت به آینده جوانان این کشور و همچنین رویکرد ایشان در دولت آتی نسبت به بهرهگیری از نیروی زنان متخصص در بدنه دولت و کابینه باشد. مواردی که تنها در محدوده شعار انتخاباتی نگنجد و باوری بر عملیاتی شدن آنها در بین زنان و جوانان ایجاد شود.
به لحاظ حقوقی، ادله اثبات علیه نرگس کاملا غیر واقعی و غیرقابل استناد است و او متاسفانه درگیر جهل و مافیای قومی برخی افراد شهری کوچک در هندوستان شده است. تاکنون متاسفانه دولت هندوستان با وجود تمام تلاشهای دیپلماتیک دولت و پیگیری مجدانه شخص جناب آقای دکتر ظریف همکاری لازم را نکرده و از طرفی دادگاه تجدید نظر او برای بار سوم به تعویق میافتد. همانگونه که فرمودید از تمام ظرفیتها استفاده شد تا موضوع ایشان پیگیری مصرانه شود. اما متاسفانه ایشان هنوز درگیر پرونده است و خدای ناکرده در صورت قطعی شدن حکم و زندانی شدن در زندانهای رایاگادا، شرایط بغرنجی برای ایشان به وجود میآید.
تنها تعدادی از زنان توانستند خود را به جامعه بشناسانند و متاسفانه تعداد بیشتری تاکنون چنین جایگاهی را کسب ننموده اند که دلایل متعددی دارد و امید دارم در سالهای باقیمانده بیشتر تلاش کنند.
در مورد اینکه میفرمایید برخی زنان در ابتدای حضورشان ناشناخته بودند به نظرم تا این لحظه که حدود 10 ماه از شروع مجلس دهم میگذرد، میتوان نمره قابل قبولی به زنان مجلس داد.
ارسال نظر