جواد طباطبایی: وضعیت اندیشه سیاسی مطلوب نیست
وضعیت اندیشه سیاسی را مطلوب نمیدانم. کتابهایی که در دانشگاههای ما وجود دارد بعضاً رونویسی از آثار دیگر است
روزنامه ایران: سید جواد طباطبایی؛ فیلسوف سیاسی در سالهای ۱۳۳۰ که دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران ظاهراً بهعنوان نخستین نهاد اندیشه سیاسی شناخته میشد، دروس ارائه شده در دانشگاه پاریس تدریس میشد؛ از جمله این دروس، اندیشه سیاسی (Ideas) بود که به «اندیشهها» ترجمه شد و وزارت علوم آن زمان درسی به نام «اندیشهها» ایجاد کرد.
بر این اساس، ما«ideas» را که از فرانسه گرفتیم به غلط «اندیشهها» ترجمه کردیم. انتشارات «سمت» شروع به نوشتن کتاب کرد و نام آن را «تاریخ اندیشهها» گذاشت. اگر تمام جهان را بگردیم کتابی پیدا نمیکنیم که «تاریخ اندیشه» باشد و جمع به کار برده باشد. پس ما در جایی از کارمان اشکال داریم؛ اینکه نمیدانیم وقتی راجع به اندیشه در معنای دقیق آن صحبت میکنیم، از افلاطون تا هگل تا هایدگر و دیگران، هیچ یک «اندیشههای سیاسی» ندارند بلکه «اندیشه سیاسی» دارند.
معتقدم «اندیشه سیاسی در ایران» دو متولی دارد؛ نخست، دانشگاهها و گروههای علومسیاسی رسمی که تاریخ اندیشه سیاسی درس میدهند و برای این منظور دولت شرح درسی نوشته و بعد مؤسسهای به نام «سمت» تأسیس کرده و از آنان خواسته شده که کتاب بنویسند و آن را به دانشجو تحمیل میکنیم وقتی که رقابتی هم وجود ندارد و غلط مینویسیم مطلب غلط را در سطح وسیع منتشر میکنیم و کسی هم اعتراض نمیکند.
وضعیت اندیشه سیاسی را مطلوب نمیدانم. کتابهایی که در دانشگاههای ما وجود دارد بعضاً رونویسی از آثار دیگر است. بسیاری از این کتابها ترجمه است بدون اینکه اصطلاحات را درست به کار برده باشیم. اوضاع وقتی وخیمتر میشود که درمییابیم فارسی هم بلد نیستیم؛ شاید بتوان کمتر کتابی را یافت که در آن غلط فارسی نباشد. به همین دلیل است که وقتی یک کتاب پرغلط منتشر میشود کسی اعتراض نمیکند. براین اساس، دانشگاه نمیتواند وظیفه خود را بدرستی انجام دهد و تنها ادامه دبیرستان است. در دو سه دهه اخیر، بخش مهم کسانی که در دانشگاه هستند، «حکم دانشگاهی» دارند نه اینکه دانشگاهی باشند. در این فضا، بخش عمدهای از تولیدات دانشگاه از بیرون و بازار آزاد تأمین میشود البته من در اینکه این آثار در بیرون چاپ و منتشر شود، اشکالی نمیبینم اما در اینکه دانشگاه خود نمیتواند تولید کند و از بازار آزاد استفاده میکند و رسانهها و مطبوعات نیز برای آن هالهای از تقدس ایجاد میکنند، ایراد بسیار بزرگی میبینم. این هاله دور سر روشنفکری ما نیز وجود دارد و دههها است که آثار آنها در دانشگاه تدریس میشود در حالی که بسیاری از آنها درست نیست.
ایرادهای بیشتری بر اندیشه سیاسی ما وارد است اما باید اشارهای به یک ایراد اساسیتر داشته باشم که نه ایراد دولت است و نه ایراد ملت و نه ایراد دانشگاه اما باید آن را بدانیم؛ شما نمیتوانید ندانید که به لحاظ تاریخ اندیشه در جهان چه گذشته و چه میگذرد. اندیشه سیاسی در دنیا حداقل در سه چهار جای دیگر غیر از اینجا تولید شده است. بنابراین، ما هر نظری درباره آنها داشته باشیم نمیتوانیم آنها را نشناسیم. اگر دانشگاهی بودم تأکید من این بود که پایهها و بنیانها را یاد بگیریم. این خود یک آسیبشناسی اسفناک است که ما همراه با مد کشورهای انگلیسیزبان، اندیشه سیاسی را دنبال میکنیم. متأسفانه در تاریخ اندیشه به ستونهایی تکیه دادهایم که آنها را نمی شناسیم و تا زمانی که آنها را نشناسیم، نمیتوانیم درست بیندیشیم
ارسال نظر