گزارشی از آرمانشهر بولیویایی که به دست زنان اداره میشود
شهر زنان؛ ورود آقایان خشن ممنوع!
این شهر فقط توسط زنان اداره میشود؛ زنانی دلمرده و خسته از جامعهای بیرحم و زنستیز که میخواهند زمام امور زندگیشان را خودشان به دست بگیرند و یک بار برای همیشه از زیر سایه سنگین سرنوشت محتومشان فرار کنند.
همیشه پای یک زن در میان است
از سال 1999 چند فعال اجتماعی بولیویایی تصمیم گرفتند زیر سایه توانمندیهای مدیریتی زنان، منطقه امنی را به نام ماریا آکسیلیادورا برای زندگی خانوادهها ایجاد کنند که در آن برخلاف سایر شهرهای بولیوی، خبری از خشونتهای خانگی نیست. خانوادههایی که دوست دارند در این شهر کوچک زندگی کنند، باید قوانین خاص آن را بپذیرند. این شهر دو قانون مهم دارد؛ اول اینکه خرید و فروش مشروبات الکلی در آن ممنوع است و دوم اینکه خشونتهای خانگی و جنسیتی در این شهر جایی ندارد. یکی از موسسان ماریا آکسیلیادورا درباره زندگی در این شهر به گاردین گفته: «تا قبل از اینکه در این شهر ساکن شویم، همسرم مثل اغلب مردهای بولیویایی عادت داشت وقت و بیوقت من را کتک بزند. از وقتی در ماریا آکسیلیادورا ساکن شدهایم و قوانین آن را پذیرفتهایم، او نوشیدن الکل را کنار گذاشته و دیگر روی من دست بلند نکرده است.»
این اجتماع کوچک کعبه آمال زنانی است که در جامعهای خشونتطلب و مردسالار زندگی میکنند. بولیوی کشوری است که کشتار زنان در آن بیداد میکند و اعمال خشونت علیه آنها به موضوعی عادی و روزمره تبدیل شده است. این معضل آنقدر در بولیوی جدی است که دولت گروهی را تحت عنوان «نیروهای ویژه علیه خشونت» مامور پیگیری و پیشگیری از سوءرفتار با زنان کرده است. طبق آمارهای رسمی، سال گذشته ۹۴ زن در نتیجه خشونتهای خانگی در بولیوی کشته شدند و در سال ۲۰۱۵ هم ۹۳ زن به قتل رسیدند که این رقم با توجه به جمعیت ۱۰ میلیون نفری بولیوی آمار نگرانکنندهای است. تنها در دو روز ابتدایی سال ۲۰۱۷ هم دو مورد قتل زنان گزارش شده است.
پرسه در شهر زنان
مردم ماریا آکسیلیادورا حالا حدود دو دهه است که جامعه کوچکشان را به شیوه خودشان اداره میکنند. این اجتماع کوچک توسط پنج زن بنیانگذاری شده است و همه نقشهای مدیریتی آن برعهده زنان است. ایده تاسیس ماریا آکسیلیادورا زمانی به ذهن بنیانگذارانش رسید که در کمیتهای درباره موضوع خشونت خانگی و سلامت فضای خانواده کار میکردند. این کمیته قرار بود به خانوادههای فقیری کمک کند که بهناچار باید زیر فشار سوءاستفادههای مکرر صاحبخانههایشان زندگی میکردند. زمینی که ماریا آکسیلیادورا در آن تاسیس شده، مالکیت جمعی دارد و قابل فروش نیست؛ درنتیجه قیمت اجارهها ثابت میماند و خانوادههای کمدرآمد هم از پس پرداخت آن برمیآیند. هر کس در این شهر زندگی کند، میتواند به داشتن سرپناه دائمی دلگرم شود.
در حال حاضر ۴۲۰ خانواده در این ماریا آکسیلیادورا زندگی میکنند. زوجهای ساکن این شهر در صورت بروز مشکلات زناشویی میتوانند از خدمات مشاورهای رایگان کمیته پشتیبان خانوادهها برخوردار شوند. ورکشاپهایی در این شهر برگزار میشود که به زنان در زمینه اشکال مختلف خشونتهای خانگی ازجمله سوءاستفادههای مالی و خشونتهای کلامی و روانی آموزش میدهد. زنان ساکن این شهر علاوه بر تلاش برای مبارزه با خشونت، در زمینه فعالیتهای زیستمحیطی و مقابله با تغییرات آبوهوایی هم برنامههای ویژهای تدارک دیدهاند. منش آنها احترام به طبیعت و استفاده از محصولات ارگانیک است. ایرن کاردوزو از موسسان ماریا آکسیلیادورا میگوید: «من به این نتیجه رسیدم که بهتر است خوراکیهای مورد نیازمان را با دستهای خودمان بکاریم و به عمل بیاوریم. ما در اینجا سبزیجات تازه و پاک بدون موارد شیمیایی مصرف میکنیم. این روش زندگی به طبیعت و ذات بشر نزدیکتر است.»
پنج موسس ماریا آکسیلیادورا اهتمام زیادی به حفظ آب و منابع طبیعی دارند. آنها معتقدند آسیبپذیری زنان نسبت به تغییرات آبوهوایی از مردان بیشتر است و از این جهت، وظیفه سنگینتری برای مقابله با این آسیب، بر دوش آنهاست. زنان ساکن این شهر دائما درباره خودکفایی در تولید غذاهای مصرفیشان بحث میکنند و مواردی مثل نگهداری طبیعی موارد غذایی بدون استفاده از افزودنیها از دغدغههای اصلی آنهاست. به این ترتیب با یک تیر دو نشان میزنند؛ هم در هزینههای خانواده صرفهجویی کردهاند و هم قدمی در راستای زندگی صلحآمیز و محافظت از طبیعت برداشتهاند.
ورود آقایان خشن ممنوع!
اینطور که موسسان ماریا آکسیلیادورا میگویند، از زمان تاسیس این جامعه کوچک تاکنون چهار مرد از شهر اخراج شدهاند، چون به اعمال خشونت در خانوادههایشان ادامه دادهاند. یکی از مردان ماریا آکسیلیادورا که 15 سال است در این شهر سکونت دارد، درباره احساسش از زندگی در این شهر زنانه به گاردین گفته: «در ابتدا مردان از اینکه همیشه باید توسط زنان راهبری شوند، احساس انزجار داشتند، اما کمکم این شرایط را پذیرفتند. برخی از مردان گمان میکنند که از زنان توانمندترند، اما تجربه زندگی امروزی نشان داده که زنان در صحبت کردن و سخنوری و در متقاعدسازی افراد، قویتر عمل میکنند. مردها برخورد مستقیمتری با مسائل دارند و از پیچیدگیهای زنانه برخوردار نیستند.» او که شاهد خروج هر چهار مرد اخراجشده از ماریا آکسیلیادورا بوده، اشاره میکند که در هر چهار مورد تقریبا همه ساکنان شهر برای دفاع از زنان مورد آزار قرارگرفته همصدا شدند و در یک حرکت جمعی، خاطیان را از شهر آرام و دنیای صلحآمیزشان بیرون کردند.
دفاع از زنانگی
مشاغلی که در ماریا آکسیلیادورا به زنان پیشنهاد میشود، از ساعات کاری استاندارد و درآمد کافی برخوردار است. زنان عضو این جامعه کوچک یاد میگیرند که گریه کردن تنها راه مقابله با خشونت همسرانشان نیست. آنها میآموزند که ساکت نمانند و از زنانگیشان دفاع کنند. اعتمادبهنفس پیدا میکنند تا از شر ضعفهای شخصیتیشان رها شوند و زندگی را جور دیگری ببینند. آنها برای اولین بار در زندگی یاد میگیرند که خشونت فقط به تعرض فیزیکی محدود نمیشود. رئیس اداره مبارزه با خشونتهای خانگی کوچابامبا میگوید: «برای مددکاران اجتماعی امکانپذیر نیست که خانهها را یکییکی بازدید کرده و درگیریهای و تعارضهای خانگی را حلوفصل کنند، اما این امکان وجود دارد که این تعارضها به اعضای جامعه آموزش داده شود تا خودشان برای تغییر وضعیتشان اقدام کنند و در صورت لزوم از کمکهای دولتی برخوردار شوند.»
پروژه شهر زنانه بولیوی آنقدر برای فمینیستها و فعالان حقوق زنان جالب بوده که پای عکاسان و پژوهشگران فراوانی را طی این سالها به ماریا آکسیلیادورا باز کرده است. کری اوربوک، یک عکاس آمریکایی که ماهها در این شهر وقت گذرانده، تجربه خود را از معاشرت با زنان ماریا آکسیلیادورا اینطور توصیف کرده است: «این زنان تجربههای عجیبی را از سر گذراندهاند و با مروز تجربیات گذشتهشان به درک و آگاهی وصفناپذیری رسیدهاند. آنها قابلیتی دارند که اصطلاحا به آن قابلیت ارتجاع گفته میشود. این قابلیت استثنایی به افراد توانایی آن را میدهد که با هر سطحی از مشقت و مشکلات مبارزه کنند و خود را از وضعیت دشوار بیرون بکشند. قابلیت ارتجاع چیزی نیست که به صورت فردی به دست بیاید، بلکه در دل اجتماع باید به آن رسید. زنان ماریا آکسیلیادورا تصمیمهای جمعی میگیرند و در یک قلمروی مشترک با هم برای حفاظت از خودشان در برابر خشونت تلاش میکنند.»
وقتی سیاست لطیف میشود
در چند سال اخیر، سیاست در بسیاری از کشورها سمت و سوی زنانهای پیدا کرده و اغلب قدرتهای بزرگ دنیا به استفاده از سیاستمداران زن روی آوردهاند و از نتایج این تغییر رویکرد کم و بیش رضایت دارند. این مسئله حالا کمکم به کشورهای کوچکتر و توسعهنیافتهتر هم سرایت کرده و تشکیل همین جامعه زنانه بولیویایی خود دلیل محکمی بر این ادعاست. هرچند ماریا آکسیلیادورا آمار رسمیای برای اثبات کاهش خشونتهای خانگی در اختیار ندارد، اما رضایت ساکنان شهر از زندگی آرامشان در این شهر زنانه کاملا مشهود و هویداست. این ارتقای کیفیت زندگی حالا در سطوح بینالمللی هم خودنمایی کرده است.
نظر کاربران
سیاست در بسیاری از کشورها سمت و سوی زنانهای پیدا کرده و اغلب قدرتهای بزرگ دنیا به استفاده از سیاستمداران زن روی آوردهاند و از نتایج این تغییر رویکرد کم و بیش رضایت دارند. این مسئله حالا کمکم به کشورهای کوچکتر و توسعهنیافتهتر هم سرایت کرده و تشکیل همین جامعه زنانه بولیویایی خود دلیل محکمی بر این ادعاست............... اگر اینطوری پیش بره باید منتظر اتمام جنگها وکشتارها وبه ارامش رسیدن دنیا باشیم.
پاسخ ها
البته که جنگها تموم میشه ولی قهرا زیاد میشه ....خخخخخ یه شوخی بود ولی شما درست میگی... از همه دوستان خواهش میکنم یه فیلم سینمایی هست به اسم وومن )woman(ببینید خیلی زیباست توی این فیلم حتی یه مرد هم دیده نمیشه چه توی نقشها و چه توی خیابون ...البته نقش پررنگ مردها در زندگی زنان رو هم به تصویر کشیده
چقدر خوب مردنباشه جرم وجنایت وتجاوز هم نیست دخترکانه معصوم با آرامش زندگی میکنند
حیف که نسل مرد منقرض نمیشه
برای ایران هم لازم است
زندگی بدون آقایان بهشت است.
اگر پدران شما نبودند شما خانم ها به دنیا نمی آمدید که به آقایان توهین کنید
من میخوام برم اونجا یکی منو ببره