جزئیات پرونده مرگ دانش آموز دزفولی
یکسال از مرگ تلخ علیرضا میگذرد؛ پسر ١٣ ساله دزفولی که در زنگ ورزش بیهوش شد و چند ساعت بعد هم در بیمارستان جان باخت.
حالا با گذشت یکسال از این حادثه، خانواده علیرضا همچنان پیگیر پرونده مرگ او هستند. پروندهای که با وجود تلاشهای فراوان خانوادهاش هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است. سید احمد موسوی جزایری پدر علیرضا بهعنوان شاکی اصلی پرونده مرگ پسرش خواهان رسیدگی سریع و اعلام مقصر قطعی این حادثه است؛ خواستهای که به گفته این پدر داغدار تاکنون بینتیجه مانده است.
در ادامه گفتوگو با او میخوانید:
از شکایتمان هیچ نتیجهای نگرفتیم. کارشناسان دادگستری، مدرسه و معلم ورزش را ٢٠درصد و خود علیرضا را ٨٠درصد مقصر اعلام کردهاند! تازه مسئولان مدرسه به همین جا هم راضی نیستند و به همین ٢٠درصد هم اعتراض کردهاند.
مدیر آموزش و پرورش دزفول جوری صحبت میکند که انگار علیرضا مسبب مرگ خودش بوده. آنها معتقدند علیرضا با وجود بیماریاش به صورت اختیاری به فعالیت ورزشی پرداخته که پس از انجام فعالیت ورزشی دچار مشکل شده و جان باخته است. مسئولان آموزش و پرورش میگویند هیچ اجباری از سوی مسئولان آموزش و پرورش برای فعالیت ورزشی این دانشآموز صورت نگرفته و دانشآموز به صورت اختیاری اقدام به انجام فعالیت ورزشی کرده است.
ساعت یکربع به ١٠ صبح یکم اسفند سال گذشته بود که علیرضا در مدرسه از هوش رفت. ساعت ١٠ با من تماس گرفتند. من با موتور بودم. ناظم مدرسه تلفنی از من پرسید علیرضا بیماری خاصی دارد. او غش کرده است. او به من گفت که سریعتر خودم را به مدرسه برسانم و علیرضا را به بیمارستان ببرم. وقتی من به مدرسه رسیدم گفتند علیرضا را با آمبولانس به بیمارستان گنجویان دزفول بردهاند. مدیر مدرسه با همسرم هم تماس گرفته بود. همسرم به مدیر مدرسه گفته بود چرا زودتر او را به بیمارستان نبردید؟ او در پاسخ به همسرم گفته بود ما در قبال بچههای شما مسئولیتی نداریم. داشتن عنوان مدیریت بار مسئولیتی ایجاد میکند خصوصا در رابطه با دانشآموزان! مدیر مدرسه چرا تابع مقررات نبوده و از پذیرش مسئولیت و وظایف محوله شانه خالی میکند؟
علیرضا بیماری قلبی داشت. دقیقا اوایل سال تحصیلی گذشته بود. ما مهرماه سال ٩٣ علیرضا را پیش فوق تخصص قلب بردیم. پزشک پس از معاینه علیرضا به او دارو داد و گفت که نباید ورزش کند.
ما از پزشک علیرضا برای مدرسه هم گواهی گرفتیم. این موضوع را هم با ناظم مدرسه و هم با معلم ورزش علیرضا در میان گذاشتیم و معلم ورزش او به ما اطمینان داد تا علیرضا در زنگ ورزش فقط شطرنج بازی کند. قرار بود علیرضا فقط شطرنج بازی کند، اما پس از چند هفته علیرضا به من گفت که معلم ورزش آنها گفته باید با لباس ورزش سر کلاس حاضر شود و در غیر این صورت نمرهاش کم میشود. من برای او لباس هم تهیه کردم تا او جلوی همکلاسیهایش نمره کمی نگیرد، اما بعدا متوجه شدیم که براساس بخشنامه آموزش و پرورش دانشآموزانی که گواهی پزشکی مبنی بر عدم فعالیت بدنی دارند، باید نمره ٢٠ بگیرند و هیچ الزامی برای تهیه لباس ورزش هم وجود ندارد. در صورتی که معلم ورزشش ترم اول به علیرضا نمره ١٨ داد.
بله، بارها این صحبتها در زنگ ورزش از سوی معلم او مطرح شده بود. حتی در فیلمی که از روز حادثه منتشر شده این موضوع به وضوح مشاهد میشود. معلم ورزش با تحکم خاصی به علیرضا میگوید بلند شو. حتی قاضی پرونده هم این فیلم را دیده است. این درحالی است که من خودم چندبار شرح بیماری او را بهطور کامل به معلم ورزشش اطلاع داده بودم.
بله، ولی آنها در کمال ناباوری همه چیز را انکار میکنند. مدیر و معلم ورزش از بیماری علیرضا اظهار بیاطلاعی میکنند. آنها میگویند ناظم مدرسه، مدیر و معلم ورزش را در جریان بیماری علیرضا قرار نداده است، درحالیکه من خودم شخصا با معلم ورزشش صحبت کردم. به فرض محال که این ادعا هم درست باشد اما این اهمال از طرف خود آنها بوده است. مدیر مدرسه موظف است اسامی دانشآموزانی را که دارای موارد خاص هستند لیست کرده و در اختیار تکتک معلمان مربوطه قرار دهد، درحالیکه مدیر مدرسه با پشت گوش انداختن این موضوع مهم، این کار را انجام نداده است. آنها حتی اعلام کردند که ٤میلیون تومان بابت هزینه کفن و دفن علیرضا به ما پرداخت کردند که صحت ندارد.
نه، از همان روز حادثه به شدت سعی کرد پایش را از ماجرای مرگ علیرضا بیرون بکشد. او حتی در هیچ یک از مراسم یادبود علیرضا شرکت نکرد. او حضور خود را در فیلم حادثه که محرز و مسجل است همچنان انکار میکند. حراست اداره آموزش و پرورش دزفول نیز فیلم کامل حادثه را به دادگاه تحویل نداده و مدت زمان مربوط به ابتدای زنگ ورزش را کات کرده است.
علیرضا بیمه داشت، ولی هیچ پولی تا الان از بیمه به ما پرداخت نشده است. مدیر مدرسه مبلغ ٣٠٠هزار ریال مربوط به بیمه دانشآموزی را هنگام ثبتنام سال تحصیلی ٩٤ از ما گرفته و مدیر توضیح داد که دانشآموز بهطور شبانهروزی تحت پوشش این بیمه قرار دارد. یعنی هر اتفاقی برای هر دانشآموزی در دوران تحصیل بیفتد بیمه پوشش میدهد، اما ما که پوششی از بیمه ندیدیم. این درحالی است که چند وقت پیش مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش حق بیمه حوادث دانشآموزی برای سال تحصیلی ٩٦-٩٥ را ٧هزار و ٥٠٠ تومان اعلام کرده و گفته سال گذشته هم همین میزان بابت بیمه دانشآموزی دریافت شده است.
من ٤ فرزند داشتم سه دختر و یک پسر. علیرضا تنها پسر خانواده ما بود. یکی از دخترانم ازدواج کرده است. دو دختر دیگرم در خانه هستند. یکی از آنها فوق لیسانس است و دیگری هم لیسانس دارد. من با یک حقوق بازنشستگی ناچیز زندگی کردهام.
داغ علیرضا هنوز هم برای ما تازه است. هر روز به مزارش میروم. خیلی وقتها خواب او را میبینم. همین اربعین امسال من و همسرم عازم کربلا بودیم که علیرضا به خواب دخترم آمده بود. او در خواب به برادرش گفته بود پیش من بمان تا مامان و بابا برگردند ولی علیرضا گفته بود من میخواهم با مامان و بابا به زیارت بروم. داغ فرزند خیلی سخت است. نمیدانم دستم را پیش چه کسی دراز کنم تا خون او پایمال نشود.
نظر کاربران
خدا لعنتشون کنه
برادر یکطرفه به قاصی نروید هر دانش آموز یک کد بیمه دارد و خود اولیا باید پیگیر امور باشند با گرفتن نامه از مدرسه و در صمن در ابتدای سال دانش آموزان توسط پزشک پرونده صحت و سلامت میگیرند و البته هستند کسانی که به دروغ فرزندان خود را سالم اعلام میکنند و نیز بعضی بچه ها حتی با توجه به ناراحتی شان متاسفانه خودشان ورزش میکنند
حرف زدن راحته.داغ بچه تحملش سخته.اما موضوع به این سادگی که از طرف برادرمان بیان میشود نیست.البته شاید باید در بیاناتشون دقت بیشتری کنند تا بار حقوقی پیدا نکنه.
باید در اموزش و پرورش دزفول و دبیرستان سعادت رو تخته کنن
بابا شماها که عرضه مدیریت کردن ندارین استعفا بدین
یعنی چی ادم کشتین دو قورت ونیمتون هم باقیه؟؟؟؟!!!!
واقعا چه برسر نظام آموزشی اومده؟
تا کی باید نظاره گر حوادث دردناک ازطرف برخی ازاولیای آموزشی باشیم؟
چراآموزش و پرورش به خودش نمیاد و جلوی این جنایات و سهل انگاری ها رو نمیگیره؟؟؟؟؟
خدا به خانواده اش صبر بده.داغ فرزند خیلی سخت است
ان شاء الله که مقصرین و مسببان این حادثه بزودی مجازات بشوند
با ابراز همدردی عمیق با خانواده این نوجوان عزیز باید عرض کنم ،به حال آموزش و پرورش این مملکت و این قشر به اصطلاح فرهنگی!!!!باید خون گریه کرد،واقعا برای این حجم از بیشعوری و توحش متاسف و متاثرم....از همه والدین خواهش میکنم بطور جدی با هر نوع سوء رفتاری که در محیط مدرسه با فرزندان خودشون یا حتی بچه های دیگر صورت میگیره با تمام قدرت برخورد و مقابله کنن تا ان شاء الله دیگه شاهد این فجایع نباشیم ....
کلا فرهنگیان یکسری آدمای بی سواد هستن. به این دلیل این همه ماجرایهای اجق وجق پیش میاد.یکی زور میگه وباعث کشته شدن دانش آموزمیشه اون یکی دست و پا میشکنه اون یکی مداد رو داخل سر بچه میکنه و.... بازم بگم؟؟؟
توروخدا نظرمو منتشر کنید تا شاید به خودشون بیان.
سلام. قبل ا زهرچیزی به خانواده آقای موسوی تسلیت می گویم ودرک کردن یه همچین خانوادهایی کارهرکسی نیست. ولی برادرجان شده حضوری درآموزش وپرورش تهران ازطریق بیمه دانش آموزی پیگرشده ای دست ازاین ماجرابرنداروپیگیری کن آمیدوارم که جواب می گیری؟