۴۶۷۵۹۶
۹ نظر
۵۰۰۶
۹ نظر
۵۰۰۶
پ

ادعای مفقود شدن ۲۰۰ نفر بعد از حادثه پلاسکو

بر اساس اظهارات یکی از دژبان‌های کلانتری بهارستان، بعد از حادثه ساختمان پلاسکو، برای ۲۰۰ نفر در این کلانتری اعلام مفقودی شده است.

روزنامه ایران: بر اساس اظهارات یکی از دژبان‌های کلانتری بهارستان، بعد از حادثه ساختمان پلاسکو، برای ۲۰۰ نفر در این کلانتری اعلام مفقودی شده است.

پیرزن فرو رفته توی چادرش روی راه پله جلوی در دژبانی کلانتری ۱۰۹ بهارستان نشسته. نگاهم می‌کند و می‌پرسد: «شما هم مفقودی دارید؟» نمی‌دانم در جوابش چه بگویم. زن جوانتری هم کنارش نشسته و با چشمان قرمز و پف‌کرده‌اش نگاهم می‌کند. چند نفر فرم مفقودی به دست از کلانتری بیرون می‌آیند و از دژبان‌ها آدرس مغازه فتوکپی را می‌پرسند.

کلانتری ۱۰۹ بهارستان از صبح شاهد آمد و شد آدم‌هایی است که فرم‌های اعلام مفقودی را پر می‌کنند. جلوی در کلانتری دو دژبان سؤال‌پیچم می‌کنند که چرا می‌خواهم داخل بروم. می‌گویم مفقودی دارم. با خودم می‌گویم چه فرقی می‌کند، این روزها همه مفقودی داریم؛ فقدان آتش‌نشان‌ها، فقدان امکانات، فقدان شادی... .

اتاق کوچک تجسس کلانتری پر از جمعیت است. مردها و زنان نگران و رنگ‌پریده در حال پر کردن فرم مفقودی هستند. دو مرد مسن روی صندلی وا رفته‌اند و خیره به دیوار روبه‌رو نگاه می‌کنند. انگار اصلاً آنجا نیستند. پسری جوان از گوشه‌ای به گوشه دیگر می‌رود؛ انگار چیزی گم کرده. زنی با صدای بلند در حال گفتن مشخصات مفقودی است و مردی روی فرم یادداشت می‌کند. دو افسر پشت پیشخوان نشسته‌اند و حالشان تعریفی ندارد. مردم تا پشت پیشخوان پیش رفته‌اند و از آنها در مورد سؤالات فرم مفقودی می‌پرسند مأموران آرام و با حوصله جواب آنها را می‌دهند: «این سه جا را امضا کن و بعد شش تا از این فرم فتوکپی بگیر یه‌دونه از این فرم. فتوکپی همین کوچه کناری است.»

در حال پر کردن فرم هستم و از مأموران می‌پرسم که از صبح چند نفر آمده‌اند؟ تیز نگاهم می‌کنند و می‌گویند: «خیلی». فرم را می‌گیرم و بیرون می‌آیم. توی دربانی یک دژبان و یک سرباز پشت میز نشسته‌اند. آدرس فتوکپی را می‌پرسم و کم کم سر حرف را باز می‌کنم. دژبان می‌گوید: «از صبح سرمان شلوغ بود. دروغ نگویم تا حالا ۲۰۰ نفر آمده‌اند و اعلام مفقودی کرده‌اند. عجب فاجعه‌ای شد. آدم باورش نمی‌شود این همه آدم آن زیر مانده‌اند یا توی عملیات هستند و کسی خبر ندارد؟ پدرم از شهرستان تا حالا صد بار زنگ زده. نگران هستند.» با همدیگر حرف می‌زنند و از فاجعه ساختمان پلاسکو می‌گویند.

بیرون در کلانتری می‌ایستم تا با مردمی که می‌آیند و می‌روند راحت‌تر حرف بزنم. پیرمرد را داخل اتاق کلانتری دیده بودم که مشغول سروکله زدن با مأموران بود. فرم می‌خواست برای حضور در صحنه. فامیل یکی از آتش نشانان مفقود شده است؛ امیرحسین داداشی. پسر ۲۷ ساله‌ای که مأمور آتش نشان بود و آنطور که فامیل‌اش می‌گوید روز شروع آتش سوزی شیفت او نبود: «تازه از دانشگاه آمده بود توی ایستگاه آتش نشانی و بعد سرصحنه حاضر شد و رئیس به او می‌گوید نیرو کم داریم لباس بپوش برو داخل. تا طبقه ۹ همکاران دیده‌اند اما بعدش ساختمان فرو ریخت و کسی او را ندیده که بیرون بیاید» پدر امیرحسین هم بازنشسته آتش نشانی است. می گوید: «همه خانواده جمع شده‌اند خانه امیرحسین. مادرش حالش خیلی خراب است؛ قیامت است. همه توی سر خودشان می‌زنند و شیون و گریه می‌کنند. پدرش هم سرصحنه است و چشم انتظار آمدن امیرحسین.»

دو مرد مسنی که داخل صندلی‌ها وا رفته بودند از کلانتری بیرون می‌آیند. خانواده علی پهلوان هستند. مردی ۴۵ ساله که خدماتی ساختمان پلاسکو بود یا هست؟ برادر بزرگش می‌گوید: «دعا کن شاید زنده باشد. اگر مرده بود حتماً صدا و سیما یا شهرداری می‌گفت. آنها فقط می‌گویند آتش نشان‌ها مرده‌اند» از مامازن آمدند برای پیگیری. پهلوان می‌گوید: «آخرین تماسی که داشته ساعت ۱۰ از پلاسکو بوده و بعد از آن تلفنش حتی بوق هم نمی‌خورد. زنش غش کرده و بچه‌هایش گریه می‌کنند. خانه‌ برادرم آتش گرفته» پهلوان دو بچه داشت یک دختر شش ساله و یک پسر که کلاس ششم است. پیرمرد مرا در آغوش می‌گیرد و شروع به گریه می‌کند. نمی‌توانم جلوی اشک‌هایم را بگیرم. پهلوان پیرزنی را که جلوی در نشسته نشانم می‌دهد و می‌گوید: «پسر آن خانم هم همکار برادرم بود آنها هم آمدند فرم مفقودی پر کردند.»

پسر جوان و دختری از کلانتری بیرون می‌آیند انگار سنگینی ستون‌های پلاسکو آنها را خم کرده و سنگین راه می‌روند. دنبال آدرس فتوکپی هستند. از پسر جوان می پرسم شما هم مفقودی دارید؟ مرد جوان فرم را بالا می‌آورد و می‌گوید: «بله پدرمان آنجا بود.» پدرشان یکی از نگهبانان پلاسکو بود. می‌گوید: «از دیروز ساعت ۱۱ از او بی‌خبر هستیم.» هرچه اصرار می‌کنم نام و فامیلش را نمی‌گویند.

موتورها و ماشین‌ها جلوی در کلانتری پارک می‌کنند و می‌روند داخل و با فرم برمی‌گردند یکی دوتا نیستند. قیافه‌هایی از زمستان هم سردتر و رنگ پریده‌تر. سرگردان هستند و دنبال پاسخ. بعضی هنوز امیدوارند مفقودی‌هایشان سالم برگردند؛ انتظار کشنده.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    ادعا نیست واقعیته

  • روح الله

    باسلام واقعان متاسفم که آقای قالیباف وآقای چمران چرافقط حرف میزنن عمل نمیکن بایداستفاء بدهندتاکسی سرکاربیایدکه حرف بزنن عمل کنن کارشناس باشن تحصیل کرده که رشته شهرداری یاشورای شهرداشته باشن باتشکر

  • حمیدطهماسبی

    سلام دلم پراز دردشد که دردخودم ازیاد رفت برای آن عزیزان فداکار اون جوان عزیز 28سالی که هزاران آرزو داشت روح همه عزیزان ازدست رفته شاد

  • بدون نام

    خدا خودش کمک کنه

  • بدون نام

    اینهمه مفقودی و تا الان همش 5 تا پیدا کردند؟
    مگه می شه؟ پس بقیه چی شدن؟
    انقدر طولش دادن که هرکی زنده مونده بر اثر شدت گرما و تشنگی و خونریزی و جراحت تا الان تموم کرده
    آدم می مونه چی بگه

  • بدون نام

    ادعا نیست واقعیته فیلم دقایق اخر داخل ساختمان گویای این واقعیته همه داشتن عکس وفیلم میگرفتن یسری هم صاحب مغازه ها بودن و ووواتش نشانان شهید به معنای واقعی شهید که خداوند تو بهشت جایشان دهد بودن که ساختمان در ده ثانیه اوار شد روی انها

  • بدون نام

    ادعا نیست واقعیته فیلم دقایق اخر داخل ساختمان گویای این واقعیته همه داشتن عکس وفیلم میگرفتن یسری هم صاحب مغازه ها بودن و ووواتش نشانان شهید به معنای واقعی شهید که خداوند تو بهشت جایشان دهد بودن که ساختمان در ده ثانیه اوار شد روی انها

  • بدون نام

    واقعا وقتی دیدم نوشته 200 نفر شوکه شدم این صدا و سیما که حقیقت رو نمیگه ولی 200 نفر خیلی زیاده حالا فرض کنیم 100 نفر هم باشه باز هم زیاده و فاجعست

  • بدون نام

    واقعا خدا به خونواده هاشون صبر بده اینا بعد از ده روز نمیتونن یه ساختمون رو جمع کنن اگه تهران زلزله بیاد میخوان چیکار کنن

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج