رویداد« پلاسکو» مصداق عینی «بحران» برای هر روزنامه نگاری است. هر روزنامهنگار و خبرنگاری که کار خبری کرده باشد در طول عمر کاریاش حداقل بین ۵ تا ۱۰ بحران را تجربه کرده است. از زلزله و سیل و سقوط هواپیما و تصادف قطار گرفته تا انواع و اقسام حوادث طبیعی و سیاسی و ورزشی و اجتماعی.
روزنامه ایران: رویداد« پلاسکو» مصداق عینی «بحران» برای هر روزنامه نگاری است. هر روزنامهنگار و خبرنگاری که کار خبری کرده باشد در طول عمر کاریاش حداقل بین ۵ تا ۱۰ بحران را تجربه کرده است. از زلزله و سیل و سقوط هواپیما و تصادف قطار گرفته تا انواع و اقسام حوادث طبیعی و سیاسی و ورزشی و اجتماعی.
در پوشش خبری بحران، اصل سرعت در اطلاعرسانی گاهی مهمتر از صحت قرار میگیرد و رسانههایی که زمان را صرف بررسی دقیق خبر میکنند معمولاً از قافله عقب میمانند اما سرعت در اطلاع رسانی، یک کار پیچیده است و اگر خبرهایی که سریع مخابره میشوند درست از آب در نیایند اعتماد مخاطب را زایل میکنند. بنابر این سرعت در اطلاعرسانی اگر توأم با صحت در اطلاعرسانی باشد اعتماد آفرین میشود. رسانههایی که نه سرعت عمل دارند و نه خبر صحیح منتشر میکنند هر دو حوزه را از دست میدهند و مردم به آنها اصلاً اعتماد نمیکنند.
تفاوتی که روزنامهنگاری و خبرنگاری در دوره اخیر با دورههای پیشین دارد ورود رسانههای اجتماعی به حوزه اطلاعرسانی بهعنوان یک رقیب است. نه در طول دوره حرفهای روزنامهنگاری و نه در طول تحصیلات آکادمیک روزنامهنگاری از لیسانس تا دکترا به فرد یاد نمیدهند که در چنین شرایطی یعنی در شرایط حضور رسانههای جایگزین یا رسانههای شهروندی و اجتماعی، چگونه باید عمل شود. حدود ۱۰ سال قبل یعنی در سال ۱۳۸۵ مرکزی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات راهاندازی شد تحت عنوان مرکز مطالعات سایبر ژورنالیسم.
آن زمان تازه وبلاگها و شبکههای اجتماعی مطرح شده بودند و پیشبینی میشد که بزودی این نوع رسانههای سایبری در حوزه اطلاعرسانی رقیب رسانههای رسمی خواهند شد. اما در میزگردهایی که در چارچوب همان مرکز برگزار شد برخی استادان ارتباطات بر سر این موضوع که وبلاگ رسانه هست یا نه بحث و جدل داشتند. جالب است بدانید برخی از همان استادان هنوز هم بر سر این موضع هستند و بهعنوان مثال در میزگرد مشابهی که اخیراً در نمایشگاه مطبوعات سال ۹۵ در دو ماه پیش برگزار شد همان موضع را در مورد رسانهها و شبکههای اجتماعی هم داشتند و معتقد بودند که خبرنگاری یعنی فعالیت حرفهای در رسانههای رسمی.
رویداد پلاسکو و دهها رویداد مشابه دیگر در سالهای اخیر اثبات میکند که دوره مونولوگ رسانههای رسمی چه رادیو و تلویزیون چه مطبوعات و چه خبرگزاریها به سر رسیده است.
در سالهای نه چندان دور، فیلمهای متعددی منتشر شد که گاهی به توطئهای حساب شده و اجرای یک سناریو از سوی یک کشور خارجی نسبت داده شد و نخواستند قبول کنند که مردم شاهد رویدادها هستند و هر رخدادی را مستند میکنند.
در همین حادثه پلاسکو، در حالی که دوربین شبکه خبر در اقدامی تحسین برانگیز و نه البته کافی، از چهارراه استانبول، به صورت ثابت و زنده رویداد را مخابره میکرد، من همزمان از طریق شبکهها و رسانههای اجتماعی مختلف، حداقل از 10 زاویه مختلف، فیلم و عکس از واقعه دریافت میکردم که همین شهروند خبرنگاران مخابره میکردند. بعداً دیدم که همین شبکه خبر فیلمهای همین شهروند خبـــــرنگاران را باز نشر انتشار میکند بدون اینکه کند این فیلمها را خودش نگرفته است.
اینکه برخی رفتارهای مردم در مسدود کردن مسیرهای عوامل امدادی یا گرفتن عکس سلفی در محیط، قبیح است هیچ بحثی نیست، ولی اگر همینها نبودند باور کنید جز همان تصویر زندهای که بکگراند گزارشگر پخش شد تصویر دیگری از حادثه اصلی فروپاشی برج پلاسکو وجود نداشت و مردم نمیفهمیدند که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است.
البته از نقش صفحات و کانالهای برخی مطبوعات و خبرگزاریها در رسانههای اجتماعی در انتشار سریع و دقیق اطلاعات نمیتوان غافل شد. در زمانی نه چندان دور، مطبوعات که دایره آزادانهتری نسبت به رادیو و تلویزیون دارند فقط در دورههای زمانی مشخص یک شبانه روز قادر به اطلاعرسانی بودند اما امروزه اغلب همین مطبوعات و خبرگزاریها، از طریق صفحات و کانالهای خود در رسانههای اجتماعی، گاه در گسترهای وسیعتر از تیراژ رسمی خود به اطلاعرسانی میپردازند.
البته باید توجه داشت که سرعت انتشار اطلاعات این رسانههای اجتماعی به دلیل بالارفتن ضریب نفوذ تلفن همراههای هوشمند، ارتقای نسلهای تلفن همراه، سرعت و کیفیت اینترنت بویژه در پایتخت است.
جذابیت رسانههای اجتماعی برای مردم اتفاقاً به همان علتی است که روزنامهنگاران آن را نقطه ضعف روزنامه نگاری شهروندی میدانند: یعنی خام بودن و ادیت نشدن و دروازهبانی نشدن اخبار و اطلاعات. شاهدان عینی در همه دنیا یکی از اصلیترین منابع خبری هستند.
امروز در ساعاتی پس از رویداد پلاسکو، شبکه خبر با یک شاهد عینی گفتوگوی زنده داشت. درست زمانی که این شاهد عینی داشت اطلاعات دست اولی از ماجرا میداد حرفش را قطع کرد و حتی بدون خداحافظی خبرنگار، شیفت کرد به اخبار ورزشی! این یعنی بازی کردن با اعصاب مخاطب، این یعنی دروازهبانی خبر! خوب مردم دقیقاً به همین شیوه دروازهبانی خبر اعتراض دارند که شما حرف یک منبع خبری دست اول را قطع کنی و سراغ اخبار ورزشی بروی.مردم ترجیح میدهند انبوهی از خبرهای دروازهبانی نشده را دریافت کنند و خود سره را از ناسره تشخیص دهند و جذابیت رسانههای اجتماعی به همین است.مردم مدتها است که اعتماد خود را به رسانههای رسمی از دست دادهاند و جز برخی از مواقع آن هم به اکراه سراغ این رسانه نمیروند.
اخیراً یک روزنامهنگار پر سابقه که اتفاقاً سالها است برای سازمانها و روابط عمومیها، خبرنویسی تدریس میکند بعد از بازگشت از مراسم تشییع پیکر آیتالله هاشمی رفسنجانی در اینستاگرام خود نوشت: سالها است تدریس میکنم «خبر، گزارش عینی رویداد است» اما وقتی اخبار رادیو و تلویزیون را از این مراسم دیدم یقین پیدا کردم که این رسانه، خبر منتشر نمیکند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
فضای مجازی برای «پلاسکو» سنگ تمام گذاشت ............
حاج مهدی آریایی تبار
رسانه ای که نه سرعت عمل داره نه اخبارش صحت داره فقط صدا و سیماست.
ما که ماهواره نداریم رسانه خارجی رو نمیدونم
بدون نام
عزیز جان من دوره تخصصی مدیریت بحران و پدافند غیر عامل را گذرانده ام. یکی از مسایل مهم مدیریت بحران مدیریت اطلاع رسانی است. در شرایط بحرانی هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد همه حقایق فاش شود. حتی گاهی برای مدیریت یک بحران علاوه بر پوشاندن قسمتی از واقعیت یا تاخیر در اعلام واقعیت لازم می شود خبرهای کذبی هم منتشر شود. لطفا با نظرات غیر کارشناسی نمک به زخم دل مردم نپاشید.
نظر کاربران
فضای مجازی برای «پلاسکو» سنگ تمام گذاشت ............
رسانه ای که نه سرعت عمل داره نه اخبارش صحت داره فقط صدا و سیماست.
ما که ماهواره نداریم رسانه خارجی رو نمیدونم
عزیز جان من دوره تخصصی مدیریت بحران و پدافند غیر عامل را گذرانده ام. یکی از مسایل مهم مدیریت بحران مدیریت اطلاع رسانی است. در شرایط بحرانی هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد همه حقایق فاش شود. حتی گاهی برای مدیریت یک بحران علاوه بر پوشاندن قسمتی از واقعیت یا تاخیر در اعلام واقعیت لازم می شود خبرهای کذبی هم منتشر شود. لطفا با نظرات غیر کارشناسی نمک به زخم دل مردم نپاشید.