سرنوشت تلخ همسر دوم یک پزشک
در روزهایی که سال جدید میلادی از راه میرسید، «ساره» زن داروساز،خود را از ایالتی در امریکا به تهران رسانده بود تا در دادگاه خانواده حاضر شود. با این حال در جلسه دادرسی خبری از شوهرش نبود و به جایش خانمی بهعنوان وکیل او حضور داشت.
روزنامه ایران: در روزهایی که سال جدید میلادی از راه میرسید، «ساره» زن داروساز،خود را از ایالتی در امریکا به تهران رسانده بود تا در دادگاه خانواده حاضر شود. با این حال در جلسه دادرسی خبری از شوهرش نبود و به جایش خانمی بهعنوان وکیل او حضور داشت.
زن جوان بغضش را فرو خورد و جواب داد:«مثلاً چه خواستهای میتوانم داشته باشم؟»
آشنایی ساره و همسرش به 10 سال پیش بازمی گشت. آن روزها در بیمارستانی که برادرش مدیرش بود درزمان دانشجویی بهعنوان کارآموز در داروخانه حضور داشت و نخستین بار «دکترمحمود» را همانجا دید. چند بار هم به مناسبتهای مختلف با او حرف زده بود تا آنکه برای تحصیلات تکمیلی در رشته داروسازی به امریکا رفت.
بدین ترتیب مراسم خواستگاری و جشن عروسیشان در کمتر از 20 روز برگزار شد و ساره به امریکا بازگشت تا به تحصیلش پایان دهد وبرای ادامه زندگی به ایران بازگردد. اما در همین فاصله محمود تصمیم گرفت نزد همسر جوانش برود و در امریکا تحصیلات تخصصیاش را دنبال کند.اما مشکلات ساره با شوهرش از همان روز آغاز شد. محمود درست یک هفته بعد از اقامت در امریکا دلتنگ دخترش شد به همین خاطرهر روز به او تلفن میزد. تا اینکه یک ماه بعد به تهران بازگشت. ساره به او حق میداد که دخترش را دوست داشته باشد و دلش برای او تنگ شود. بنابراین سرش را به کار گرم میکرد تا مشکل دوری از همسرش را تحمل کند.
چند ماه بعد محمود به امریکا برگشت. اما باز هم یک ماه نشده تصمیم گرفت برای دیدن دخترش به ایران برود.دراین میان ساره سعی میکرد همسرش را درک کند، او احساس میکرد شوهرش که قبل از ازدواج در خارج از کشور اقامت نداشته به این نوع زندگی عادت ندارد. با این حال با دوستان پزشک خود مشکل همسرش را در میان گذاشت، اما همه آنها معتقد بودند محمود دچار دوگانگی در رفتار و ذهن شده است و نمیتواند خودش را با زندگی در غربت هماهنگ کند.با این حال ساره برای آنکه در محمود انگیزه کافی برای ادامه زندگی ایجاد کند یک خودروی گرانقیمت خرید و برایش کاری در یک بیمارستان فراهم کرد. هر روز غذاهای ایرانی برایش میپخت و او را به محافل ایرانی میبرد، اما شوهرش روز به روز افسردهتر میشد. در نهایت ساره از محل کارش استعفا کرد و با محمود برای ادامه زندگی به ایران بازگشت.
ساره بلند شد تا از دادگاه خارج شود. اما قبل از خروج رو به وکیل همسرش گفت:«من محمود را دوست داشتم، اما حالا که حتی حاضر نیست با من روبهرو شود، اعتراف میکنم که در انتخابم اشتباه کرده ام...»
نظر کاربران
فکر میکنم مردی بلهوس وبی اراده ای هست که خود را به نفهمی زده است وجدان که نباشد همه چیز است فراوان فراوان
1- خدا شانس بده
2- چه دکتر بی معرفتی
تحویل بگیر آقا احسان اینم یه نمونه از شیطان صفتی بعصی مردها میگم بعضی تا مثل شما همه رو با یه چوب نزنم و خدا رو ناظر بر افکار و اعمالم میدونم
زندگی اول ،اینده ادم رو میسازه
خیلی ها بعد از جدا و تشکیل زندگی وازدواج مجددشون ،نمیتونن اون زندگی گذشته رو فراموش کنن مخصوصا اگه بچه ای داشته باشن،بخاطر همین معمولا زندگی موفقی ندارن تا اخر عمرشون,
اما خداییش حقم دارن چون عشق و زندگی اول رو نمیشه با هیچی دیگه تو دنیا مقایسه کرد ,
اینم نهایت ناشکری دکتر محمود هست خدا هدایت کند
بعضی آدما هوسبازی تو ذاتشونه .
رحمت خدا شامل حالشون میشه ولی ظرفیتشو ندارن چپش می کنن .
زندگی همون زندگی اول
طوطی مگه تو چند تا شوهر عوض کردی که میدونی زندگی بعدی خوب نیست بنظرمیاد ازاون زنها باشی که چندتا شوهر کردن اخه خیلی تجربه داری
دیوونه بودی که مهریه بخشیدی نمیدونستی تو ایران مرد راحت طلاق میده
ضعف ایمان ودوری ازخدانتیجه جزاین نداردحالا چه زن باشی وچ مرد.حوادث گوناگون قتل وتجاوزناشی ازبی اعتقادی ومسخ شدن درفرهنگ فاسدبیگانگان.متاسفانه مابجای توجه به پیشرفت های غرب وانتقال ان فرهنگ وطرززندگی انان راالگو قرارمی دهیم درنتیجه شاهدموارد متعددی ازطلاق خیانت و....هستیم.انشاا...همه مردم ایران خاصه جوانان عزیزوپاک سرشت موفق وموید وزیر سایه مولایمان امام علی ع سعادتمندباشند.مدیرمحترم برترین لطفادرج بفرمایید.
بینام اگرشهامت داری اسم مبارک رابنویس بعد موعضه کن.من روی حرف وکامنتای گذشته ام هستم خدایی بشما وهمفکرانتان عرض می کنم کمی انصاف بدنیست سال هاتحصیلات برای این است که درست ببینیم ودرست قضاوت کنیم فضارابرای هم تنگ وتاریک نکنیم.
لحن حرف زدن بعضی ها ،واقعا جای تأسف داره ،بهترین کار اینه که فقط سکوت کرد و جوابی نداد,
عباد خجالت بکش.این چه طرز صحبت کردن با یه خانمه؟
بعضی ها کارشون شده فقط پیام ها رو بخونن به متن کاری ندارن..کاش بلد بودن یکم درست بنویسن و درست حرف بزنن..
بی ادبه
عزیزان طوطی آقاست یعنی متوجه نشدین یه آقاپسرماه وعاشق مادرش خداعمرش بده
حتما از اولشم مشکل روحی روانی داشته که از همسر اولش جدا شده.
این خانم از شاید صدها مرد مردتره خداوند حفظت کنه و به تو عمر طولانی و عزت و شرف افزون کنه چون خودت صاحب عزت و شرف هستی! عزتت را بیشتر کنه، دلم برات کباب میشه،
این خانم با تحصیلات چطوری زن یک مرد ی شده که قبلا ازدواج کرده ودختر ۱۵ ساله داره
چون دکتر ممحمود خوش تیپ بود ؟؟؟ خودت توجه نداشتی خانوا ده محترم وبا کلاس شما چی؟
دوستان قضاوت عجولانه نکنید . باید حرفهای ان اقا را شنید بعد قضاوت کرد . شاید رفتار این خانم ان چیزی نیست که در داستان فکر میکنید و شاید ان اقا واقعا افسردگی دارد و مریض است . بهتر است سکوت کنید
@همسايه
واقعا خدا شانس بده. كاشكي به يكي داده بود كه لياقتش رو داشت.
جالبه نفهميدين با ازدواج بااين خانم آقا فقط خواسته اقامت آمريكا رو بكيره بدون هزينه بعد هم خانم و دخترشو كه دوستداشته ببره آمريكا. اين خانم هم اونقدر بدبخت بوده كه فكر كرده هنر كرده زن مرد متاهل شده و حتما كلي به خودش باليده كه آقاي دكتر اونو به خانمش ترجيح داده
ساره خانم تو زندگیش اشتباه بزرگی کرده با این ازدواج اما شاید خیلی ها این اشتباه رو مرتکب بشن بنده خدا غیب گو که نبوده این به اصطلاح دکتر یا به اصطلاح مرد و شوهر ارزش ادامه زندگی رو نداشته پیر و پاتال هم بوده و دروغگو و مشکل روحی روانی هم داشته عیب نداره ساره خانم فکر کن پولی که براش خرج کردی صدقه و رفع بلا بوده زندگی برای شما تموم نشده بیچاره زن اولش که مجبوره با این هیولا زندگی رو ادامه بده دلش خوشه به شوهرش میگن دکتر