اخیراً هجو و متلکپراکنیها علیه قاری محترم و ممتاز کشورمان آقای سعید طوسی شدت گرفته است. در این یادداشت به این موضوع میپردازیم که آیا (آنگونه که اغلب کاربران تصور میکنند) هزلیاتی از این دست صرفاً یک شوخی و سرگرمی است؟
محسن ردادی در صبح نو نوشت: اخیراً هجو و متلکپراکنیها علیه قاری محترم و ممتاز کشورمان آقای سعید طوسی شدت گرفته است. در این یادداشت به این موضوع میپردازیم که آیا (آنگونه که اغلب کاربران تصور میکنند) هزلیاتی از این دست صرفاً یک شوخی و سرگرمی است؟ آیا این سرگرمیهای بامزه را که باعث شادی مردم میشوند، باید جدی گرفت؟ لازم نیست گاه در برابر طنازی و شوخطبعیهای کاربران اجتماعی ایستاد و آنها را منع کرد؟
در ابتدا باید میان «طنز» و «هجو» تفاوت قائل شد. «پیر بوردیو» جامعهشناس فرانسوی میگوید: «زمانی که در خلاقیت بسته میشود دروازه هجو باز میشود!» آنچه در شبکههای اجتماعی ایرانی رواج دارد، اغلب طنز نیست، بلکه هجو، استهزا و متلکپراکنی است. افرادی که عقل یا آموزش کافی ندارند، بیش از همه به هزل روی میآورند. رواج هزل به جای طنز، نشان از یک کاستی در تمدن و فرهنگ عامه است و باید با آموزش سخنوری و افزایش سطح فرهنگ عمومی نسبت به رفع این کاستی اقدام کرد.
اما بازگردیم به سؤال اصلی: آیا شوخی را باید جدی گرفت؟ شوخیها میتوانند بر روندهای فرهنگی و اجتماعی یک ملت اثرگذار باشند. برای پاسخ به این سؤال میتوان به تأثیر یک نمایشنامه و اپرای طنز در تاریخ اشاره کرد و به قدرت طنز و شوخی پی برد. نمایشنامه «عروسی فیگارو»(le mariage de Figaro) یک کمدی طنز بود که بر انقلاب فرانسه تأثیر گذارد. موتسارت اپرای عروسی فیگارو را روی صحنه برد و درست ۵ سال بعد زندان باستیل به دست مردم گشوده شد. همه صاحبنظران تقریباً اجماع دارند که این کمدی طنز با زبان گزنده خود توانست تغییری در مردم ایجاد کند که به انقلاب کبیر فرانسه منجر شد. بنابراین طنز قدرت تغییر سرنوشت یک ملت و تاریخ را دارد.
«میلان کوندرا» نویسنده برنده جایزه نوبل، در نخستین رمان خود بهنام شوخی (The joke) نشان میدهد که چگونه یک شوخی میتواند سرنوشت یک نفر را تغییر دهد. داستان درباره فردی بهنام «لودویک» است که در جوانی یک کمونیست سرسخت بود. او روی کارت پستال یک جمله کوتاه به شوخی مینویسد. همین شوخی ساده باعث میشود که در جلسه حزبی در تالار دانشکده، بر اثر جوی که سخنرانی آتشین دوست همحزبیاش «زمانک» ایجاد کرده، گناهکار شناخته شده و از حزب و دانشگاه اخراج شود. لودویک، از جامعه کینه شدیدی به دل میگیرد و با هرکس که روبهرو میشود او را در ذهنش به تالار دانشکده وارد و نظاره میکند که آیا این شخص نیز دستش را در محکومیت او بلند میکند یا نه؟ و میبیند که همیشه دستها همگی بلند میشوند. او پس از گذشت ۱۵ سال هنوز در تالار است. این رمان نشان میدهد که شوخیهای ساده چه بازیهای بزرگی را ایجاد میکنند و چگونه میتواند تأثیرات شدیدی را بهوجود آورند.
بنابراین، چون یک چیزی شوخی و طنز است و البته واقعیت ندارد (همانطور که درباره این قاری بینالمللی مشخص شد که حقیقت ندارد) به این معنا نیست که نتواند اثرات مخرب برای فرد و جامعه به وجود آورد. «هر ذره از هر آنچه در نتیجه یک اشتباه ایجاد میشود به اندازه چیزهایی که از راه منطق و ضرورت ایجاد میشوند واقعی هستند.»(رمان شوخی) موجی که در شبکههای اجتماعی درباره قاری محترم قرآن به راه افتاد، هرچند که هجو و هزل بود، اما تأثیرات بدی بر جای گذاشت. کاربران شبکههای اجتماعی به شوخی مطالبی را به اشتراک گذاردند ولی این شوخیها و خندهها هزینه سنگینی را به یک انسان مؤمن و آبرومند و خانواده محترمش تحمیل کرد.
در این هجوم هجو و هزل، دوستان ایشان و دوستداران قرآن کجایند؟ متأسفانه کمکاری دوستان و رقابتهای سیاسی و صنفی، طرح و نقشه دشمنان را تکمیل میکند. همانطور که در رمان شوخی آمده است: «دشمنان نیستند که انسانها را به تنهایی و انزوا محکوم میکند. دوستانند.» (رمان شوخی) اما این شوخیها فقط به نابودی این قاری منتهی نمیشود. فراتر از این، حریم مبارک قرآن هم آسیب دیده است. زیرا «تمسخر، زنگاری است که به هرچه بنشیند کمکم آن را تحلیل میبرد.» (رمان شوخی) شوخیهایی که نثار یکی از بزرگترین قاریان کشور شد، دامنه و وسعت آن به قرآن کریم هم کشیده شده است و مستقیم و غیر مستقیم به ساحت پاک قرآن کریم هم جسارت صورت گرفت.
نتیجه اینکه این هزل و سرگرمیهای مبتذل، علاوه بر اینکه یکی از افتخارات کشور را نابود کرد و سوزاند، مسیری برای جسارت به قرآن کریم هم فراهم کرد. به همین دلیل است که باید برای مقابله با این نوع از هجویات آسیبزا، حرکت فرهنگی شکل بگیرد و اثرات هزلگوییها علیه قاری بینالمللی کشورمان جبران شود. در برابر شنیدهها و آنچه میبینیم مسوولیم و قطعاً در این زمینه مورد بازخواست قرار خواهیم گرفت: «و از چیزی که به آن علم نداری [بلکه برگرفته از شنیدهها، سادهنگریها، خیالات و اوهام است] پیروی مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل موردِ بازخواستاند. (سوره مبارکه اسراء؛ آیه شریفه ۳۶)
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
افتخارات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آقا یا خانم نویسنده مردم چون کاری از دستشون بر نمیاد مجبور میشن طنز بنویسن
لطفا همه رو مثل خودتون فرض نکنید
بدون نام
مطمئنید طنزه؟؟؟حرف دل نیست؟؟؟؟
نادر
مامتاسفانه درکشورمان گرفتار"یک بام و دو هوا "شده ایم واین یعنی ایجاد روحیه ستیزه جویی درجامعه !!!! آنچه جامعه ایرانی را به قهقرا میکشاند کاستی ها نیست بلکه...
نظر کاربران
خب
افتخارات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آقا یا خانم نویسنده مردم چون کاری از دستشون بر نمیاد مجبور میشن طنز بنویسن
لطفا همه رو مثل خودتون فرض نکنید
مطمئنید طنزه؟؟؟حرف دل نیست؟؟؟؟
مامتاسفانه درکشورمان گرفتار"یک بام و دو هوا "شده ایم واین یعنی ایجاد روحیه ستیزه جویی درجامعه !!!! آنچه جامعه ایرانی را به قهقرا میکشاند کاستی ها نیست بلکه...
حرف کم وزیاد داره ولی دروغ نیس
سانسور نکنید لطفا
وقتی حکم.داده شده چطورتبریه شد متاسفم