بازماندگان انتخابات مجلس، نامزد انتخابات شوراها میشوند
«گشتالت» واژهای آلمانی به معنای «انگاره»، یکی از نظریههای آشنای علم روانشناسی است که اواخر قرن نوزدهم مطرح شد. محوریترین دریافته این مکتب، این است که کل، چیزی فراتر از اجزای تشکیل دهنده است.
ایران نوشت: «گشتالت» واژهای آلمانی به معنای «انگاره»، یکی از نظریههای آشنای علم روانشناسی است که اواخر قرن نوزدهم مطرح شد. محوریترین دریافته این مکتب، این است که کل، چیزی فراتر از اجزای تشکیل دهنده است. به عبارت دیگر علاوه بر اجزا، نحوه ارتباط آنها در شکلدهی یک مجموعه تأثیرگذار است. بنابراین تعریف، «درخت» از ریشه، ساقه، شاخه و برگ تشکیل شده است، اما چگونگی تعامل و ترکیب اجزا است که از این عناصر واحد، «درخت» میسازد.
بر اساس این نظریه میتوان با نگاهی دقیقتر به انتخابات دوقلو در کشور نگریست. چه با مروری بر انتخاباتهای توأمان چند دوره گذشته، این نکته خودنمایی میکند که انتخاباتی که دو به دو برگزار شدهاند، ابعادی فراتر از انتخاباتهایی دارد که در سالیان گذشته به صورت جداگانه و با فاصله زمانی برگزار شدهاند. زیرا علاوه بر «زمان مشترک» میان دو انتخاباتی که قرار است در یک روز برگزار شود، تأثیر هر کدام از این انتخابات بر نیمه دیگرش قابل انکار نیست. نمونه مؤخر، برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری بود که روز جمعه هفتم اسفندماه سال ۹۴ برگزار شد. اگر چه جریانهای سیاسی حاضر در رقابتهای انتخاباتی، توان خود را به دو بخش تقسیم و هر بخش روی یک انتخابات متمرکز شد، اما در نهایت ایده «رأی دادن به هر دو فهرست مجلس شورای اسلامی و خبرگان به صورت کامل» یا همان ۱۶+۳۰، الگوی رأی دادن همچنین نتیجه انتخابات در دو مجلس شورایی در حوزه انتخابیه تهران را تغییر داد.
تجمیع آراء در انتخابات تجمیع شده
در انتخابات اخیر، مجموعه جریان اصولگرایی، جامعه روحانیت مبارز را مسئول بسیج نامزدها و آرای انتخابات مجلس شورای اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را محور فعالیت انتخابات مجلس خبرگان رهبری تعیین کرد. اردوگاه مقابل شامل اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانهروی حامی دولت نیز تحرکات انتخاباتی مجلس شورای اسلامی را در چارچوب شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان پیش برد و انتخابات مجلس خبرگان را به روحانیون ارشد این گروه از جمله آیتالله هاشمی رفسنجانی واگذار کرد.
اما در واپسین روزهای تبلیغات، تأکید بر رأی دادن به هر دو فهرست ۳۰ نفره مجلس شورای اسلامی موسوم به «لیست امید» و فهرست ۱۶ نفره خبرگان موسوم به «نخبگان مردم» از سوی حامیان دولت، نتیجه غیر قابل پیشبینیای در پایتخت رقم زد. به گونهای که هر ۳۰ نامزد فهرست حامیان دولت در انتخابات مجلس پیروز رقابتها شدند؛ در انتخابات خبرگان نیز فقط منتخب شانزدهم تهران یعنی آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان از فهرست اختصاصی جامعه مدرسین ،موفق به اخذ آرای لازم شد و ۱۵ منتخب دیگر یا نامزد اختصاصی فهرست «نخبگان مردم» بودند یا در هر دو فهرست رقیب جای داشتند. رأی نیاوردن آیتالله محمد یزدی، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم- که خود لیدر تحرکات انتخاباتی اصولگرایان در انتخابات خبرگان بود و در آن ایام ریاست بر مجلس خبرگان رهبری را به عهده داشت-همچنین آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، از رویدادهای دور از تصور انتخابات یاد شده بود. سرنوشتی که به اعتقاد ناظران، محصول «تجمیع آرا» یک جریان سیاسی در انتخاباتی «تجمیع شده» بود. سرانجامی کمابیش مشابه آنچه در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و شوراهای اسلامی چهارم در خرداد ۹۲ روی داد. انتخاباتی که منجر
به روی کار آمدن حسن روحانی، نامزد تحتالحمایه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان شد و از سوی دیگر زمینه ورود اصلاحطلبان به شوراهای شهر و روستا را فراهم ساخت. اما آیا انتخابات سال آینده نیز این چنین با هم در پیوند خواهد بود؟
۲۹ اردیبهشت سال آتی، دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستاها برگزار خواهد شد. محافل سیاسی و رسانهای از حسن روحانی رئیس جمهوری، به عنوان اصلیترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری یاد میکنند؛ چه بنا به سنت نانوشته، هر سه رئیس جمهوری پیش از وی این شانس را داشتهاند که دو دوره چهار ساله پیاپی بر مسند کار باشند. از سوی دیگر جبهه اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانهرو چون علی اکبر ناطق نوری، پیشاپیش اعلام کردهاند که از روحانی حمایت خواهند کرد. اصلاحطلبان همچنین شاکله تشکل انتخاباتی خود را حفظ و چراغ «شورای عالی سیاستگذاری» را روشن نگه داشتهاند تا در رقابتهای آینده از نقطه صفر شروع نکنند. این در حالی است که اردوگاه اصولگرایی هنوز بر سر نحوه ورود به کارزار رقابت در این میدان به رویکرد واحدی نرسیده است.
چنان که علاوه بر احتمال حمایت بخشی از بدنه اصولگرایی از روحانی، زمزمه حمایت این اردوگاه از چهرههای اصلاحطلب نیز شنیده میشود. زمزمهای که البته از واقعیت حاکم بر کلیت این جریان به دور است. اما آنچه در هفتههای گذشته ملموس و غیرقابل انکار است، افزایش تحرکات نامزدهای احتمالی و بالقوه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری است که البته سبب نگرانیهایی در همین جبهه شده است. نامزدهایی که پیشتر در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شدهاند اما قافیه را به نامزدی دیگر باختهاند. به اعتقاد کارگزاران وحدت در اردوگاه اصولگرایان و تکثر نامزدهای اصولگرا، حاصلی جز پیشکش کردن صندلی ریاست جمهوری به رقیب غیر اصولگرا نخواهد داشت. با این همه هر روز نامی به فهرست نامزدهای احتمالی این جریان اضافه میشود و هنوز هم خبری از هسته اصلی ائتلاف یا ائتلافهای احتمالی در این سوی میدان نیست.
کنار زمین انتخابات ریاستجمهوری
این در حالی است که اگر رسانهها و دوربینهایی که روی نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری زوم کردهاند، اندکی سر را به اطراف بگردانند، چهرههایی را میبینند که کنار زمین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در حال گرم کردن خود هستند. انتخابات شوراها، به لحاظ کمی بزرگترین انتخابات کشور محسوب میشود؛ زیرا بیش از ۱۰۰ هزار نفر در این فرآیند انتخاب میشوند. انتخابات شوراها همچنین دو دوره در تهران سکوی پرش یا ورود مجدد به قدرت جریانهای سیاسی شده است. نخستین بار در جریان انتخابات شوراهای دوم بود که اصلاحطلبان نام آشنا جای خود را به طیف نه چندان شناخته شده آبادگران دادند. گروهی که در نهایت محمود احمدینژاد را به عنوان شهردار انتخاب کرد و توانست متعاقب شوراها، ریاست جمهوری و مجلس را نصیب اصولگرایان کند.
در جریان انتخابات دوره چهارم شورا (سال ۹۲) نیز اصلاحطلبان بعد از قریب هشت سال دوری از قدرت، توانستند به یکی از نهادهای تصمیم برگردند و متعاقب آن سهم قابل توجهی از کرسیهای مجلس شورای اسلامی را از آن خود کنند. چنانکه امروز بزرگترین فراکسیون پارلمان به نام «امید»، متعلق این جریان است. با این مقدمه به نظر میآید شوراها با وجود کارکرد غیر سیاسیشان، حداقل در برخی حوزههای انتخابیه از جمله تهران، نقش قابل تأملی را در عرصه سیاست بازی کرده است. اگر این گزاره را کنار مواضع شماری از اصلاحطلبان بگذاریم که تأکید دارند بازماندگان از انتخابات مجلس، خود را برای ورود به انتخابات شوراها آماده کردهاند، آن گاه بعید نیست که سیاسیترین رقابت انتخاباتی شوراها در تهران شکل بگیرد.
چرا که آن سوی میدان در اردوگاه اصولگرایان نیز قریب ۵۰ چهره سرشناس هستند که در انتخابات مجلس شورای اسلامی اخیر نامزد شدند اما توفیق نیافتند و این سوی میدان اصلاحطلبانی هستند که صلاحیتشان در جریان انتخابات یاد شده تأیید نشد. از آنجا که بررسی و تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا به عهده مجلس شورای اسلامی است، اصلاحطلبان امیدوارند که بتوانند جواز حضور چهرههای شناخته شده خود برای انتخابات شوراها را بگیرند و با فتح شورای تهران، جایگاه سیاسی خود را ارتقا بدهند. با این اوصاف احتمال اینکه چهرههای شهیر ورزشی یا هنری شانسی برای ورود به شورا داشته باشند، کمتر میشود و رقابت شوراها در تهران به رقابت «ژنرال»ها بدل خواهد شد. در اینجاست که نباید از ضلع دیگر اردیبهشت ۹۵، یعنی انتخابات ریاست جمهوری غفلت کرد. زیرا اگر در خوشبینانهترین وضعیت با همگرایی اکثریتی جریانهای سیاسی شاهد دو یا سه ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری باشیم، نمیتوان پیشبینی کرد ائتلافهای احتمالی هر دو انتخابات را پوشش دهند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر