جامعه اینک به مدرک سالاری رسیده است. انگار هر کسی که مقاطع بالاتر تحصیلی را طی کرده باشد از احترام و توجه بیشتری برخوردار است. اکنون ایران در مرحله ای قرار دارد که افراد بدون سختی پلههای تحصیلی را دو تا یکی میپیمایند.
روزنامه آرمان - نگین باقری: جامعه اینک به مدرک سالاری رسیده است. انگار هر کسی که مقاطع بالاتر تحصیلی را طی کرده باشد از احترام و توجه بیشتری برخوردار است. اکنون ایران در مرحله ای قرار دارد که افراد بدون سختی پلههای تحصیلی را دو تا یکی میپیمایند.
گرچه روزگاری لقب دکتر تنها به فرهیختگان نسبت داده میشد، اما امروزه به کار بردن این عنوان به حدی آسان شده که دیگر حکم رویای دست نیافتنی را ندارد. کافی است که افراد اراده کنند و بی درنگ اسمشان به لقب دکتر مزین شود، لقبی که با آن افراد برای خود شخصیت اجتماعی میخرند و جالب آنکه این امر آنچنان در جامعه عادی شده که اخیرا نگاه سطحی به مدارک دانشگاهی را به چالش کشیده است. چالشی که قرار است ماه آینده مطرح شود و به مرور زمان عنوان دکتر را از جامعه دانشگاهی حذف کند.
اگر جامعه را کوچکتر کرده و به اقوام خود برسیم بدون آنکه نیاز باشد مدرک افراد را ببینیم اطرافمان پر است از دکتر و مهندسهایی که یا بدون طی کردن مدارج دانشگاهی به این مقام نائل شدند یا به گرفتن مدرک اکتفا کرده و بی مهارت در پاسخ دادن به یک پرسش در حوزه تخصصی خود جا خورده و در شوک فرو رفته اند. این است حال و روز جامعه مدرک گرای ما که حتی به یک فردی که کار تزریقات انجام میدهد دکتر میگوید و به کسی که فنی کار یک مغازه است لقب مهندس را نثار میکند.
گرچه چند سالی است که از عمر انواع دانشگاهها در سطح کشور میگذرد و در هر محله یک دانشگاه چون قارچ سبز شده و دانشجویان بسیاری را تحت آموزش قرار میدهد، اما با کمی تامل در مییابیم که وقتی این افراد به اصطلاح فارغ التحصیل به محیط کار وارد میشوند بدون کوچکترین مهارتی تازه در پله اول قرار گرفته و از ابتدا اصول اولیه رشته خود را به صورت عملی تمرین میکنند. مساله ای که خلأ آن در دانشگاهها هویداست و نمیتوان آن را کتمان کرد، چرا که طی سالهای اخیر آنچنان مدرکگرایی مد شده که هم دانشگاهها در قبال دریافت هزینهها به دانشجویان مدرک اعطا میکنند و هم خانوادهها درصدند به هر طریقی فرزندان خود را در زمره تحصیلکردگان فامیل جا دهند و این وسط بدون کسب مهارت تنها به تعداد دکترها و مهندسان این مرز و بوم اضافه میشود.
با وجود این، در همایش ملی «فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم» که قرار است۲۷ بهمن امسال به میزبانی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی برگزار شود، پای چالش «اسم بدون دکترا» باز شده است. چالشی که میخواهد عنوان دکتر را از جامعه دانشگاهی حذف کند. آنچنان که اصغر احمدی، دبیر علمی این همایش اوایل ماه گذشته گفت: «در این همایش چالش «اسم بدون دکتر» را در نظر گرفته ایم. زیرا دانشگاههای کشور به جایگاهی رسیده اند که نام بردن افراد دانشگاهی بدون لفظ دکتر ممکن نیست و گویی هویت افراد به این لفظ بستگی دارد.
ما با در نظر گرفتن این چالش درصدد هستیم عنوان دکتر را از جامعه دانشگاهی به تدریج حذف کنیم.» این در حالی است که بارها و بارها در جامعه شاهد این مساله بودیم که برخی افراد آنچنان با لقب دکتر عجین شده اند که اگر کنار نامشان پیشوند دکترا لحاظ نشود بلافاصله عکس العمل نشان داده و به سردی جوابمان را میدهند. انگار که با عنوان دکتر شخصیتی را برای خود میخرند که با خطاب نکردن آن از اعتماد به نفسشان کاسته میشود. هویتی که گویی آجر به آجر آن تنها با مدرکگرایی ساخته شده و در صورت به کار نبردن القاب به یکباره فرو میریزد و این مساله تاسف برای جامعهای به دنبال دارد که کار را به جایی رسانده که دانشجویان آن صرفا برای گرفتن مدرک پول میدهند، بدون آنکه به بار علمیشان اضافه شود؛ دانش آموختگانی که در حیطه تخصصی خود توانمند نیستند و وقتی از دانشگاه وارد محیط کاری شده مشخص میشود که سالهای تحصیلی خود را بدون تخصص صرفا برای گرفتن یک برگه به هدر داده اند.
حال سوالاتی که مطرح میشود این است که چرا جامعه به سمتی هدایت شده که افراد تنها با گرایش گرفتن مدرک رهسپار دانشگاه میشوند؟ چرا جامعه مدرک زده شده و شخصیت افراد تنها با عنوان دکتر مورد ارزیابی قرار میگیرد؟ آیا مدرکگرایی موجب رکود نیروی انسانی یک کشور نمیشود؟ و چرا با وجود خلأهای بسیار در این زمینه همچنان بازار گرفتن مدرک داغ است و فکری به حال آن نمیکنند؟
از سوی دیگر، همیشه از ماندن در جهان سوم دم زده ایم و به دنبال روزنه ای بوده و هستیم که هر چه زودتر خود را از این وادی رها کرده و به سطح جهانی برسیم، در حالی که پدیده مدرکگرایی یکی از علتهای عقب ماندگی است که مانع رشد و توسعه یک کشور میشود. با وجود این، در کشورهای پیشرفته به راحتی لقب دکتر و پروفسور به اشخاص داده نمیشود و این تنها عمق فاجعه را نشان میدهد، چرا که جامعه ما پر از دکتر و مهندسان تو خالی است که حرفی برای گفتن ندارند و تنها در حبابی قرار گرفته اند که به راحتی ترکیده و دودش فقط به چشم اجتماع مدرک زده میرود.
حال بهتر است که مسئولان علمی و فرهنگی کشور به فکر راه چاره بیفتند و هر چه زودتر جلوی شیب این سراشیبی را بگیرند، چرا که ترمز آن تنها به دست متولیانی است که مستقیم و غیر مستقیم روی این مساله تاثیر گذاشته و موجب ترغیب افراد به گرفتن مدرک شده اند. با وجود این، آنچه این مساله را به موضوع بحرانی در جامعه تبدیل کرده است تغییر نگرشهاست، چرا که دیر زمانی است عقل مردم به چشمشان است و بدون سنگ محک مهارت تنها یک تکه کاغذ را ارزشگذاری میکنند.
از بین رفتن حرمت مدرک ایرانی
یک استاد دانشگاه درباره مدرگ کرایی در گفتوگو با «آرمان» میگوید: واقعیت این است که مدرکگرایی از ادارهها شروع شد. اینکه افراد حداقل برای استخدام در برخی سازمانها باید فوق لیسانس داشته باشند. حسن عشایری میافراید: در واقع گردانندگان امور علمی گفتند که اگر اشخاصی میخواهند در کارهایی فعال باشند باید مدرک داشته باشند که در ابتدا مدرک کارشناس ارشد مطرح بود و به تدریج به دکتری تبدیل شد، حتی در پزشکی هم حرف مدرک فوق دکترا و فوق تخصص به میان آمد. او بیان میکند: برای اینکه عده ای بتوانند از دالان تنگ کارگزینی بگذرند بدون کسب مهارت به گرفتن مدرک اکتفا کرده و کارفرمایان نیز مدرک را به عنوان هویت سطح بالا ارزیابی میکنند.
او اضافه میکند: اکنون کارشناسی ارشد هم کافی نیست و همه قصد دکتر شدن را دارند. او اظهار میکند: متخصص بودن در همه دنیا وجود دارد، اما در ایران مدرکگرایی مطرح شده است، یعنی باعث شده که با مدرکگرایی کیفیت علم کمتر دیده شود. عشایری بیان میکند: برای دوره دکترا بیشتر پژوهش، آموزش و خدمات مدنظر است، در حالی که پژوهش آسیب دیده است. در آموزش کیفیت پایین آمده و خدمات بدون مهارت ارائه میشوند. او عنوان میکند: برای گرفتن دکتری باید دانشجو پایان نامه بنویسد و مقاله علمی تحویل بدهد، یعنی حرمت مدرک ایرانی در بیرون مرز مشخص میشود، چون هنوز نتوانستهایم برای خود معیاری ایجاد کنیم. اگر خارج از ایران ما را قبول کنند پس ما علمی هستیم.
او ادامه میدهد: کشور ما سمت این سیاست رفته است و هنوز هم ادامه دارد. عشایری با بیان اینکه اخیرا پای دزدی علمی نیز به میان آمده است، میگوید: مدتهاست که خرید و فروش مدرک در ایران شروع شده است، اینکه عده ای برای درآمدزایی پول میگیرند و مدرک تحویل میدهند. علمفروشی به نوعی عوام فریبی و آسیب رساندن به هویت مهارتهاست. اکنون به عقبماندگی رسیدهایم، یعنی اگر پول نداشته باشیم ولی مهارت داشته باشیم نمیتوانیم دکترا بگیریم. این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: در جامعه ما فقط گردانندگان امور علمی در این مساله دخیل نیستند بلکه خانوادهها هم گرایش پیدا کردند که فرزندانشان دکترا داشته باشند.
عشایری با اشاره به هویت کاذب مدرکگرایی مطرح میکند: این آسیب هنوز ادامه دارد و عوارض جانبی آن غیر از بیکاری این است که در ازدواج هم افراد دچار مشکل میشوند، یعنی دختر فوق لیسانس دارد و پسر تا دیپلم درس خوانده است. او درباره اینکه هویت افراد به لفظ دکترا بستگی دارد، میگوید: با بحران ارزشها روبهرو شدهایم. در واقع ارزشهای علمی به مدرکگرایی کشیده شدهاند. عشایری ادامه میدهد: مهارتهای علمی انباشتن دانش نیست و دانش هم علم گرایی نیست. باید مراحلی پیموده شود تا یک نفر در دانشگاه به پختگی برسد ولی اکنون سیستم تولید به مصرف ایجاد و مدرکگرایی باب شده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
همه مردم که اینطوری نیستن شخصیت افراد با هم فرق داره من خودم دکترا دارم و دکترا رو هم زمانی که هنوز ازدواج نکرده بودم گرفتم و همسرم که خیلی هم دوستش دارم دیپلم هست پول آنچنانی هم نداره درآمد متوسط داره که زود بعضی بخوان قضاوت کنن بگن لابد بخاطر پول و مادیات ازدواج کردیم نه فقط و فقط بخاطر شخصیت و درک و فهم خودش هست که انتخابش کردم و دوستش دارم و کنارش آرامش دارم چون بعضی از این به اصطلاح تحصیلکرده ها فقط یه ظاهر و پرستیژ دارن ولی درک و فهم رو چی بگم ...
بدون نام
هرکس عقده داره بهش بگن دکتر اعلام کنه, تا بهش بگیم, ولی دیگه اینجوری عقدشو خالی نکنه...
بدون نام
بهتر نیست به جای اینکه عنوان دکتر رو حذف کنن, با مدرک فروشی و مدرک های تقلبی که اکثرا هم مال افراد شناخته شدس, برخورد بشه تا شان دکنر های واقعی هم حفظ بشه. بعدش هم کسی اگه بهترین راننده هم باشه تا وقتی گواهینامه نداشته باشه رانندکی براش غیر قانونیه پس داشتن مدرک لازمه. حالا باید با مدارک غیر قانونی بر خورد بشه, یا طبق معمول فقط صورت مسعله پاک بشه, و عنوان حذف بشه؟
ساسان
اگه دکترا راحته خودت بگیر
کیمیا
با این وضع ورود بی رویه به دانشگاه ها ، بیکاری و تجرد زیاد شده که اینا افسردگی رو در پی داره ، از اونجا که خانما تعدادشون بیشتره و در ازدواج هم تحصیلات رو مد نظر قرار میدن نتیجه ش میشه مجرد موندن و همه که نمیتونن کار مناسب هم پیدا کنن پس پیامدای اسفناکی داره
فریبا
آخ! گفتی! دیگه این عشق مدرکا کارم نمیکنن! اونوقت باید کارگر وارد کنیم با دادن هزینه و امنیت!!! قدیم حد اقل شغل پدر رو پسر ادامه میداد ولی حالا یه مشت علاف مدرک به دست!!! البته نه همه! اغلب.....
بدون نام
همه مصایب مملکت از زمان تاسیس دانشگاه آزاد شروع شد.
نظر کاربران
همه مردم که اینطوری نیستن شخصیت افراد با هم فرق داره من خودم دکترا دارم و دکترا رو هم زمانی که هنوز ازدواج نکرده بودم گرفتم و همسرم که خیلی هم دوستش دارم دیپلم هست پول آنچنانی هم نداره درآمد متوسط داره که زود بعضی بخوان قضاوت کنن بگن لابد بخاطر پول و مادیات ازدواج کردیم نه فقط و فقط بخاطر شخصیت و درک و فهم خودش هست که انتخابش کردم و دوستش دارم و کنارش آرامش دارم چون بعضی از این به اصطلاح تحصیلکرده ها فقط یه ظاهر و پرستیژ دارن ولی درک و فهم رو چی بگم ...
هرکس عقده داره بهش بگن دکتر اعلام کنه, تا بهش بگیم, ولی دیگه اینجوری عقدشو خالی نکنه...
بهتر نیست به جای اینکه عنوان دکتر رو حذف کنن, با مدرک فروشی و مدرک های تقلبی که اکثرا هم مال افراد شناخته شدس, برخورد بشه تا شان دکنر های واقعی هم حفظ بشه. بعدش هم کسی اگه بهترین راننده هم باشه تا وقتی گواهینامه نداشته باشه رانندکی براش غیر قانونیه پس داشتن مدرک لازمه. حالا باید با مدارک غیر قانونی بر خورد بشه, یا طبق معمول فقط صورت مسعله پاک بشه, و عنوان حذف بشه؟
اگه دکترا راحته خودت بگیر
با این وضع ورود بی رویه به دانشگاه ها ، بیکاری و تجرد زیاد شده که اینا افسردگی رو در پی داره ، از اونجا که خانما تعدادشون بیشتره و در ازدواج هم تحصیلات رو مد نظر قرار میدن نتیجه ش میشه مجرد موندن و همه که نمیتونن کار مناسب هم پیدا کنن پس پیامدای اسفناکی داره
آخ! گفتی! دیگه این عشق مدرکا کارم نمیکنن! اونوقت باید کارگر وارد کنیم با دادن هزینه و امنیت!!! قدیم حد اقل شغل پدر رو پسر ادامه میداد ولی حالا یه مشت علاف مدرک به دست!!! البته نه همه! اغلب.....
همه مصایب مملکت از زمان تاسیس دانشگاه آزاد شروع شد.