۴۴۴۹۵۴
۵۰۰۶
۵۰۰۶
پ

اعتراضات به جشنواره موسيقي فجر ادامه دارد

جشنواره فجر همواره با چالش‌ها و مسائل گوناگوني روبه‌رو بوده و بخش موسيقي اين جشنواره هميشه در صدر اين ‌حواشی بوده است. جشنواره موسيقي فجر سال‌هاست كه با حواشي گوناگون روبه روست و به جرأت مي‌توان گفت كه از زمان روي كار آمدن دولت روحاني اين حواشي و بي‌نظمي‌ها در برگزاري جشنواره فجر به حداكثر ميزان ممكن رسيده است.

روزنامه قانون - مینا مهری: جشنواره فجر همواره با چالش‌ها و مسائل گوناگوني روبه‌رو بوده و بخش موسيقي اين جشنواره هميشه در صدر اين ‌حواشی بوده است. جشنواره موسيقي فجر سال‌هاست كه با حواشي گوناگون روبه روست و به جرأت مي‌توان گفت كه از زمان روي كار آمدن دولت روحاني اين حواشي و بي‌نظمي‌ها در برگزاري جشنواره فجر به حداكثر ميزان ممكن رسيده است. اگر حواشي جشنواره موسيقي پارسال مربوط به زمان بعد از جشنواره و موضوع پرداخت و بليت‌فروشي‌ها مي‌شد، جشنواره سي‌ودوم به پيشواز اين موضوع رفته وهنوز آغاز نشده، موجي از نارضايتي را باخود به ارمغان آورده است. شروع حواشي مربوط به جشنواره سي ودوم موسيقي فجر از حدود يك ماه پيش و زماني كليد خورد كه خبر آمد گروهی از اهالی موسیقی با توجه به استمرار سیاست‌ها و روند مدیریتی که در چند سال اخیر بر جشنواره موسیقی فجر حاکم بوده است، این جشنواره را در قالب کمپینی با نام «گواهی دست چپ» تحریم کردند؛ چالشی که نخستین بار توسط علی قمصری موزیسین و نوازنده کشورمان مطرح شد. باز هم مرادخاني؟

مدت هاست كه عادت كرديم كنار هر اعتراض و فرياد جامعه ‌ هنري به پايمال شدن و تضعييع حق وحقوقشان، نامي از علي مرادخاني بشنويم. اين روزها يك سر تمام كلاف‌هاي پيچيده ارشاد به معاون هنري اين وزارتخانه مي‌رسد، از موضوع انتقال آثار موزه هنرهاي معاصر گرفته تا موضوع تحريم جشنواره موسيقي فجر توسط هنرمندان. موضوعي كه گفته مي‌شود بخش بزرگي از آن به سياست‌هاي مرادخاني و تعابیری که از مديريت او به عنوان مدیریت محفلی و باندی حوزه موسیقی میان اهالی موسیقی نام گرفته ،مربوط مي‌شده است. صریح‌ترین این موضع‌گیری توسط علی رهبری، رهبر ارکستر سمفونیک تهران مطرح شد که پس از کناره‌گیری از این مسئولیت در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور افشاگری کرد. رهبری در این نامه گفته بود:« ارکستر در اختیار بنیاد رودکی گذاشته شد. در اختیار بنیادی که کارش از‌‌ همان روزهای اول به علت نا آشنایی مدیر عامل آن، بهرام جمالی، نوازنده متوسط سه‌تار توسط افرادی از خارج بنیاد اداره می‌شد. در این بنیاد آقای جلال مشفق، برادر همسر محترم معاونت هنری آقای علی مرادخانی که رایگان کار می‌کردند، مدیر اصلی بودند و مدیر عامل آقای جمالی بدون تأیید و دستور ایشان کاری انجام نمی‌دادند».
او تأکید کرده بود: «این آقای مشفق به ‌علت نداشتن فرهنگ کافی برای رشته ما از مشاوری به نام تهمورس پورناظری، نوازنده متوسط تنبور کمک می‌گرفت. آقای پورناظری هم با آقای نوربخش می‌آمد و این‌ها به مرور زمان حتی هیأتی شدند که تمام تصمیمات آقای جمالی، مدیر عامل بنیاد را دستور می‌دادند. ترکیب این چهار نفر ناوارد به ارکستر سمفونیک، ما را به جایی رساند که مجبور شدیم از آن‌ها انتقاد کنیم. آقایان نوربخش و پورناظری حتی به بنده پیشنهادی در مورد واگذاری ارکستر به یک شرکت خصوصی ـ که به آن‌ها ارتباط شخصی ندارد ـ دادند و بگذریم که بنده رغبتی نشان ندادم. به خصوص برای بنده که به عنوان تنها ایرانی مسئولیت این شغل رهبری و مدیریت ارکستر را حدود چهل سال در کشورهای مختلف به عهده داشته‌ام، این وضع غیرحرفه‌ای غیر قابل تحمل شد.» آخرين و مهم‌ترين بخش نامه‌ رهبري مربوط به مديريت علي مرادخاني و جوحاكم بر اين روزهاي موسيقي مي‌شد و صراحتا از سياست‌هاي معاون هنري ارشاد انتقاد مي‌كرد: «حالا ببینید اعضای شورای هنری ارکسترهای دولتی چه کسانی هستند.
محمد سریر، دوست ارجمندم عضو اغلب شوراهای مملکت به خصوص مربوط به آقای مرادخانی، کارمند سابق وزارت خارجه و آهنگساز بسیار متوسط بدون هیچ گونه ارتباط با ارکستر سمفونیک (ما ده‌ها استاد و آهنگساز قوی‌تر و باتجربه‌تر در خود ایران داریم)، داود گنجه‌ای دوست ارجمندم نوازنده خوب کمانچه ولی فاقد هر گونه تجربه ارکستر سمفونیک عضو اغلب شورا‌های مملکت و مربوط به آقای مرادخانی (ما ده‌ها شخصیت بالا‌تر در مملکت داریم)، حمیدرضا نوربخش خواننده متوسط سنتی ولی فاقد هر گونه ارتباط با موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک، مدیر عامل خانه موسیقی و عضو هر کاری که آقای مرادخانی انجام می‌دهند (ما در ایران ده‌ها نفر در سطح بالا‌تر داریم)، فریدون شهبازیان نوازنده چهل سال پیش ارکستر سمفونیک، ریاحی نوازنده چهل سال پیش ارکستر سمفونیک، آقای محمد سعید شریفیان آهنگساز بسیار خوب تنها شخصی که به کار ما وارد هستند و آقای بهرام جمالی نوازنده بسیار متوسط سه‌تار، حقوق دهنده و شخصی که با اجازه بقیه و آقای مرادخانی این افراد را انتخاب کرده است.» مخالفان چپ‌دست موسيقي

اوج گرفتن اين اعتراضات منجر به راه‌اندازي كمپيني به نام كمپين « گواهي دست چپ» شد كه بعضي از اهالي موسيقي توسط آن ، با محفلی خواندن این جشنواره و گروهی محدود که کل امور موسیقی ایران توسط محفل آن‌ها اداره می‌شود، این رویداد موسیقیایی کشور را تحریم كردند که طی آن افراد در اعتراض به مدیریت جشنواره موسیقی فجر با انتشار تصویر نوشته‌ای روی دست چپ‌شان و قرار دادن آن در صفحات مجازی، همگان را دعوت به تحریم این رویداد می‌کنند. قمصری در این باره نوشته است: «من براى تصمیم‌گیرى به میزان مشارکت اطرافیانم نگاه نمى‌کنم. چشمانم را مى‌بندم و به درونم رجوع می‌کنم. شاید تنها باشم، شاید هم نباشم. جشنواره فجر پارسال، از یک نظر بسیار شفاف عمل کرد: به نمایش گذاشتن اشتباهات. آوازه این اشتباهات از جامعه موسیقى و رسانه‌ها فراتر رفت. تاجایى که امروز خیلى ازمردم از بعضى ازاین اعمال ناروا آگاه‌اند. یک محفل چندنفره صاحب اختیار کامل و برداشت‌کننده مزایاى مادى و معنوى بودند و براى آراستن پوسته فعالیت‌شان مشارکتى صورى با دیگر هنرمندان از همه جا بى‌خبر برقرار کردند که تنها با هدف افزایش تعداد نام‌ها انجام شده بود. همین امر مى‌تواند توجیه کننده وجود بیش از هشتاد داور باشد. توجیه‌کننده تفاوت عجیب مبلغ قراردادهاى نجومى اعضاى محفل با دیگر هنرمندان، یا توجیه‌کننده فروش بلیت‌هاى جشنواره به شکلى نامتعارف. اگر توجهى گذرا به انعکاس رسانه‌ها ، دایره‌هاى بسته محفل جشنواره‌هاى این دو سال، جلسات نقد، اعتراض شرکت‌کننده‌هاى پارسال و عزل و نصب‌هاى افراد در جایگاه‌هاى کلیدى موسیقى داشته باشیم، مختصات کاملا روشن مى‌شود.»

در بخش ديگري از اين نامه آمده است:«حال سؤال اینجاست که آیا جامعه موسیقى این‌قدر بى‌اعتبار است که حتى پاسخ و توضیحى درباره چرایى این بى‌مهرى‌ها توسط مدیر جشنواره فجر، نباید داده شود و به توضیحى سراسر ابهام تنها درمورد مسائل مالى آن هم بعد از ماه ها و دقیقا چند روز قبل از اعلام ابقا (؟) در پست مدیریت دوباره جشنواره، بسنده کرد؟ پس از تمام جفاها مدیر پارسال براى جشنواره فجر امسال هم ابقا شد. این توهین نیست؟ با تمام این اوصاف شرکت کردن در جشنواره فجر امسال، تشویق مسئولانش به بى‌احترامى و تکرار اشتباهات، تایید بى‌اعتبار بودن جامعه موسیقى و دادن فرصت دوباره به کسانى که پاسخى به نقدها نداده‌اند، نیست؟ جشنواره فجر دقیقا چه دستورالعملى دارد که مى‌تواند کاملا با سلیقه تنها چند نفر، از اتاق فکر تا روى صحنه در تمامى ارکانش، مهندسى شود؟ من پارسال شرکت نکردم چون مسائل برایم قابل پیش‌بینى بود. اما امسال، به هر کسى که مى‌خواهد شرکت کند توصیه مى‌کنم که به این مسئله فکر کند: این بار مسئله، اعتبارو آبروى صنف ماست. نگذاریم آن را لگد کنند و حس کنند که ما همیشه تحت هر شرایطى هستیم. ماییم که با عملکرد دقیق و احترام به حقوق خود مى توانیم مسئولان را به پیشرفت،مسئولیت پذیرى و جوابگویى تشویق و ملزم کنیم.جشنواره فجر امسال را به دلیل محفلى عمل کردن و جفا کردن تیم برگزارى اش و پاسخ گو نبودن به نقدهاى روشن هنرمندان، فاقد اعتبار می‌دانم.»

بعد از انتشار این یادداشت، چالشی (با هشتک گواهى_دست_چپ) به راه افتاده که افراد با نوشتن متنی روی دست چپ اعتراض خود را به مدیریت جشنواره فجر نشان می‌دادند. يكي از شخصيت‌هاي بنام موسيقي كه همراه اين كمپين شد و جشنواره سي ودوم موسيقي فجر را تحريم كرد ،كيوان ساكت بود.ساکت که سال گذشته با ارکستر بزرگ وزیری در جشنواره سی‌و‌یکم حضور داشت در مورد کمپین گواهی دست چپ که این روزها در اعتراض به عملکرد مدیران جشنواره پارسال موسیقی فجر در فضای مجازی به راه افتاده،گفته است: «کمپین گواهی دست چپ شکل زیبایی از اعتراض است که هنرمندان از طریق آن حرف دل خود را می‌زنند. این کمپین روی دست نوشته می‌شود و فراموش نمی‌کنیم که فریدون مشیری در این زمینه می‌گوید «دست گنجینه مهر و هنر است/ خواه بر پرده ساز/ خواه در گردن دوست/ خواه بر چهره نقش/ خواه بر دنده چرخ/ خواه بر دسته داس/ خواه در یاری نابینایی/ خواه در ساختن فردایی/ آن‌چه آتش به دلم می‌زند اینک هردم/ سرنوشت بشر است/ داده با تلخی غم‌های دگر دست به هم/ بار این درد و دریغ است که ما/ تیرهامان به هدف لیک رسیده است ولی/ دست‌هامان نرسیده است به هم». شاید این کمپین بتواند هنرمندان را دست به دست هم دهد تا به حقوق ضایع شده خود برسند.»این آهنگساز و مدرس دانشگاه در خصوص اثربخشي اين نوع از اعتراضات هم گفته بود: «در پاسخ به این که کمپین گواهی دست چپ موثر است یا خیر، باید گفت قطعا تاثیر این اعتراضات مَدَنی اگر نه در کوتاه مدت، در دراز مدت مشخص می‌شود.»

او در مورد حضور یا عدم حضور خود در سی‌و‌دومین جشنواره موسیقی فجر، به صراحت گفته است كه در اين جشنواره شركت نخواهد كرد: «من در جشنواره سی‌و‌دوم حضور نخواهم داشت مگر این که حقوق ضایع شده همه هنرمندان در جشنواره سال گذشته جبران شود. انتظار ما این بود که سال گذشته پس از مطرح شدن اعتراضات در سلسله‌ نشست‌های گفتمان ضرب اصول و اعتراض‌های مکرر از سوی هنرمندان به ویژه دکتر مانی جعفرزاده، عباس ستایشگر، رضا مهدوی و خبرنگاران حاضر در آن نشست حداقل جوابی از یکی از متولیان موسیقی بشنویم اما متاسفانه تنها پاسخی که شنیدیم بی‌توجهی و سکوت بود.ما حرف‌مان را زدیم و معتقدیم «در خانه اگر کَس است، یک حرف بس است».سکوت و عدم پاسخگویی نسبت به اعتراضات نشانگر این است که اعتراضات هنرمندان به حق بوده است و متولیان و مسئولان جشنواره نمی‌توانند پاسخی برای عملکرد ناصواب خود بیابند. انتظار ما این بود که اگر دبیر جشنواره، مدیران آن یا معاونت هنری پاسخگو نیستند حداقل اعتراضات به گوش آقای علی جنتی، وزیر مستعفی فرهنگ و ارشاد اسلامی برسد و پاسخی از او بشنویم که این گونه هم نشد. اکنون نیز ضمن تبریک به آقای سیدرضا امیری‌صالحی، انتظار داریم که حداقل به این درخواست‌های منطقی و مدنی هنرمندان پاسخی دهند و در راه احقاق حقوق هنرمندان مجدانه بکوشند.»

اعتبارات مالی همیشه محل اختلاف!

مهم‌ترين و پررنگ‌ترين اعتراضات به جشنواره موسيقي فجر،مربوط به بخش اعتبارات مالي مي‌شود. بحثي كه موجب اعتراض قشر وسيعي ازشركت كنندگان در اين جشنواره شد و صداي خيلي ها را درآورد، از هنرمندان تاحتي روابط عموجشنواره سي ويكم! کیوان ساکت در مورد آن‌چه در این رویداد هنری براو و گروهش گذشت، توضيح داده : «ارکستر وزیری از جمله ارکسترهایی بود که در جشنواره سی‌و‌یکم حقوقش پایمال شد. اعضای این ارکستر از بهترین پیشکسوت‌های موسیقی کلاسیک، ارکستر سمفونیک و موسیقی ایرانی بودند. با این حال دستمزدی که به بعضی‌ها داده شد بسیار بیش از آنچه بود که به ارکستر بزرگی مانند وزیری دادند. به یک نفر از آقایان ۸۳میلیون تومان و به گروه وزیری با حضور ۵۰ نوازنده، بسیاری از بزرگان موسیقی معاصر ایران و خانم ژاله صادقیان به عنوان گوینده نامدار صدا و سیما، حدود ۲۶میلیون تومان داده شد. با این که قرارداد ۲۵میلیون تومانی با اصرار من به ۳۰میلیون تومان تبدیل شد اما در نهایت ۴میلیون تومان آن به عنوان مالیات و بیمه کسر شد و به ۲۶میلیون و ۱۰۰هزار تومان کاهش یافت.» سكه‌هاي نامعلوم!

جشنواره سي‌ويكم فجربا تغييرات زيادي رو‌به‌رو شد و يكي از بزرگ‌ترين تغييرات اين جشنواره اضافه شدن «جايزه‌ باربد» به بخش «جايزه» جشنواره موسيقي فجر بود .اين جايزه براي اولين بار به ساختار در هر سال توليدات موسيقايي را در طول بازه‌ زماني يک ساله‌ از مهر تا مهر مورد بررسي قرار مي‌دهد. سال گذشته ۸۰ داور در بخش‌هاي مختلف، آلبوم‌هاي منتشره در سبک‌هاي گوناگون موسيقايي را مورد بررسي قرار دادند. اما بعد از اهداي جوايز باربد در سي‌ويکمين دوره جشنواره موسيقي فجر، انتقادهاي زيادي به نحوه داوري و تقسيم سکه‌هاي اين جايزه شد. پس از بيان اين انتقادات حميدرضا نوربخش رييس جشنواره با پذيرفتن اشکلات داوري جايزه «باربد»، خبر از اصلاح رویه داوری های جشنواره موسیقی فجر داد.
در راستاي تغييرات و اصلاح روند داوري اين جايزه، تعداد داوران کاهش يافته و امسال چهل داور، برترين‌هاي موسيقي ايران را معرفي مي‌کنند. نامه‌ هفتصد نفر از معترضان به وزير ارشاد!

پس از جنجال‌هاي مربوط به چالش «گواهي دست چپ» و در حالي كه مسئولان جشنواره فجر گمان مي‌كردند كه سروصداهاي اعتراضات به اين جشنواره خوابيده، ۷۰۰نفر از هنرمندان جامعه موسیقی در اعتراض به اتفاقات جشنواره موسیقی فجر پارسال نامه‌ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشتند و در آن خواستار بازنگری در سیاست‌گذاری این دوره جشنواره شدند. در این نامه که به دفتر وزیر ارشاد ارائه شده، مشکلاتی از جمله نبود آئین نامه، برخورد سلیقه اى، ساختار محفلى، تبعیض، عدم شفافیت مالى، بى نظمى و ... درجشنواره فجر سال گذشته و حضور دوباره‌ چهره‌هایی که با حضورشان در تیم برگزاری، اعتراض جامعه موسیقی را برانگیخته بودند، به عنوان بى احترامى به جامعه موسیقى عنوان کرده اند.

در بخشي از اين ديدار آمده است:«متاسفانه سال گذشته مدیریت و اجرای جشنواره با سپرده شدن به مدیرعامل خانه‌ موسیقی که خود در آن زمان به‌واسطه‌ عملکردش در آن نهاد هدف شدیدترین اعتراضات و انتقادات جامعه‌ موسیقی قرار داشت، علی‌رغم تذکر، انتقاد و اعتراض بسیاری از فعالان و دلسوزان عرصه‌های موسیقی و رسانه باعث شد تا این دور از جشنواره نهایتا به گونه‌ای پیش رود که ضعیف‌ترین و پرحاشیه‌ترین دوره‌ تاریخ جشنواره‌های موسیقی فجر را چه در حوزه‌ نظر و چه در عرصه‌ عمل رقم بزند. تذکرات، ایرادات، نواقص و کاستی‌های بسیاری قبل، در زمان برگزاری و پس از آن از سوی اهالی موسیقی و رسانه‌ مطرح شد (گزیده‌ای از این موارد به پیوست تقدیم می‌شود) و در هر عنوان صاحب‌نظرانی خواستار گفت‌و‌گوی رو در رو در محضر اهالی موسیقی و خبرنگاران این حوزه با مدیران جشنواره شدند. درخواستی که متاسفانه هیچ‌گاه از سوی مدیران در واکنشی مسبوق به سابقه اجابت نشد و معدود پاسخ‌های پراکنده‌ آن‌چنان مبهم بود که نتوانست پاسخگو و برآورنده‌ انتظارات افکار عمومی جامعه موسیقی باشد.» حال باوجود تمامي حواشي به‌وجود آمده باید دید که امسال مسئولان جشنواره موسیقی فجر سی ودوم چه تدبیری براي برگزاری این رویداد اندیشیده‌اند و سرانجام این جشنواره به کجا خواهد رسید؟
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج