درنگی بر آیینهای یلدا در پهنه تاریخ فرهنگی- اجتماعی ایران
جشن یلدای ما ایرانیان نشانگر چیست؟
شب یلدا، آخرین شب آذر ماه و شبی است که آن را چله نیز نامیدهاند زیرا از فردای آن، چله بزرگ که چهل روز به درازا میکشد آغاز میشود.
تهمینه رئیسالسادات- تاریخپژوه| مراسم شب یلدا از جمله مراسمی به شمار میآید که از دیرباز به عنوان آیینی سنتی در ایران متداول بوده است. این آیین که به جشن شب یلدا یا شب چله هم آوازه یافته، آداب و سنتهایی ویژه داشته و در گذر زمان تاکنون ماندگار شده است. این آداب از گذشتگان ما، پدربزرگها و مادربزرگها سینهبهسینه انجام و نقل شده است. گشتوگذاری در تاریخ فرهنگی- اجتماعی ایران، تصویرهایی جذاب از سنتها و آیینهای ایرانیان در جشن یلدا پیش روی میگذارد.
تدارک یک جشن به بزرگی این سرزمین کهن
تهیه و تدارک برای شب یلدا در برخی نقطههای ایران گاه از تابستان آغاز میشود، همچون ترشیانداختن در تابستان. در پارهای دیگر از نقاط ایران، بسته به کارهایی که میخواهند انجام دهند، از پیش تدارک میبینند. مردم در بیشتر نقاط مازندران به روایت ابوالقاسم انجوی شیرازی دو روز مانده به شب یلدا مقدمات آن را مهیا میکنند.
ساکنان روستای درهمیانه سفلای شهرستان ملایر یکی دو روز مانده به پایان آذر، همه لباسها، پوشاک، فرش و وسایل خانه را به سرچشمه میبرند تا برای مراسم شب یلدا بشویند و آماده کنند، سپس لباسها و ظرف ها را پس از شستن در آفتاب میگذارند تا خشک شود. مردم قوچان دو روز مانده به شب چله هرچه قالی، لحاف و مانند آنها را در آب رودخانه انداخته، تمیز میشویند با امید به آن که عمو چله در این شب سخت نگیرد. اصفهانها در گذشته دو شب را به عنوان چله برگزار میکردند. آنها پیش از مراسم، همه لباسها و رختهای خواب را در حیاط در برابر خورشید میگسترانیدند تا به عمو چله خوشآمد بگویند. ساکنان برخی نقاط ایران از جمله دختران و زنان شهر تکاب، در این شب حنا میبندند.
کرسی یکی از ویژگیهای شب یلدا در بیشتر نقاط ایران به ویژه در بخشهای سردسیر بوده است. ایرانیان با گذاردن منقلی که روی آن خاکستر بود در زیر چهارپایه ویژه چوبی که کرسی نامیده میشد و رفتن به زیر آن، گرم میشدند. یکی از پژوهشگران نوشته است استفاده از کرسی برای گرمایش خانه و دور کرسینشینی معمولا از شب یلدا، نخستین شب زمستان شروع میشد و تا پایان چله بزرگ و در برخی خانوادهها تا پایان چله کوچک ادامه مییافت.
سفرهای گسترانیده بر دامن شب
هاشم رضی در اینباره نوشته است ایرانیان باستان تاریکی اهریمن را در پرتو آتش از میان میبردند، از اینرو در شب یلدا با تولد خورشید، آتش میافروختند و گرد هم و سپس سفرهای میگسترانیدند و میوههای تازه و خشک شده در آن میگذاردند. این سفره، مقدس بود و میوهها تمثیلی به شمار میآمد تا بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند. در بسیاری از نقاط از جمله سبزوار پارچهای به رنگهای سبز و زرشکی و انواع دیگر و در رشت، لاهیجان، سیرجان و ایلام در اتاقی میگسترانیدند و در آن انواع میوه، آجیل و شیرینی میگذاشتند. سفرهای هم برای شب یلدا نبود که پهن شود و در آن هندوانه نباشد!
شیرازیها در شب یلدا سفرهای میگسترانند که مانند هفتسین است. آنان در این سفره که در میان اتاقی پهن میشود آینه و قاب عکس با تمثال حضرت علی (ع) با چند لاله و شمع در کنار آن میگذارند و شمعها را برمیافروزند. افزون بر آن ظرفی زیبا با مقداری اسپند میگذارند و چند زغال افروخته روی اسپند جای میدهند تا فضای اتاق خوشبو شود. در این سفره از میوهها انار، مرکبات، انگور، به ویژه هندوانه، از نوشیدنیها آب سرد، از تنقلاب نخودچی، کشمش، حلوای ارده، قیسی، برگ هلو و شفتالو، آجیل مشکلگشا، ارده شیره، خرما، برنجک، انجیر، تخمه شور، آجیل شیرین و شیرینی با چند شاخه گل میگذارند. سفره شب یلدا به باور پیشینیان باید هفت رنگ باشد؛ آجیل، تخمه، هندوانه، انگور، ازگیل، سیب، پرتقال، نارنگی، لیموترش و ترشی.
کازرونیها در شب یلدا پس از گسترانیدن سفره، آینهای در آن گذاشته، دو شمع در برابر آینه برمیافروزند که در سالهای دور در نبودِ برق بر روشنی اتاق میافزود و از تاریکی شب میکاست. آنها همه مواد خوراکی شب یلدا را در سفره میگذاشتند. همچنین در گذشته دختر بچهای رو به قبله و آینه نشانده، پارچه سبزرنگ نو به او میدادند. دخترک ابتدا بسمالله الرحمن الرحیم گفته، پارچه را تا میکرد و با سوزن و نخ سبز دو سوی آن را میدوخت؛کیسهای بدینسان پدید میآمد که به آن جیبک یا خورجینک میگفتند. کازرونیها با دوختن کیسه، آن را از میوههای سفره پر میکردند. این خورجینک نمادی از تدارک برای خورشید بود تا در سفر زمستانی خود بیتوشه نماند. دخترک پس از نیمه شب، آنچه در کیسه بود میان دختران دم بخت بخش میکرد تا بختشان گشوده شود و به آرزوهایشان برسند.
خوانچههایی بر دوش طَبقبران
ساکنان برخی نقطههای ایران، خوانچهای برمیدارند که در حقیقت گونهای سینی یا طَبق مستطیل یا دایره شکل چوبی است. آنها روی خوانچه، سفره قلمکار یا ترمه انداخته، آن را آینهکاری یا تزیین میکنند و ظرفهای تزیینشده میوه را در آن گذاشته، به وسیله طبقکش به خانه عروس میفرستند. گاه در این خوانچه هفترنگ، میوههایی چون انار، انگور، پرتقال، خربزه، سیب، گلابی و هندوانه میگذارند. خانواده عروس در برابر آن، پیراهن یا پارچه مردانه به عنوان هدیه برای داماد بازپس میدهند. مردمان مرند، افزون بر فرستادن هدیه برای عروس، چراغی نیز به عنوان روشنی و خوشبختی به همراه هدیهها میفرستند. خراسانیان رسم دارند که مادر شوهر برای عروس خوانچه میفرستد.
خوراکیهایی که طعم شعر و تصنیف میدهند
بیشتر مردم ایران در شب یلدا خوراکیهایی چون میوه، شبچره، شیرینی و غذاهای گوناگون میخورند. ساکنان روستای قلعه باباخان ملایر، گونهای شیرینی درست میکنند که به آن قاووت میگویند. لرستانیها برای شب یلدا آجیلی فراهم میآورند که گندم برشته دارد و آن را گَنِم شیر یعنی گندم شیر مینامند. مردم استان خراسان جنوبی، گونهای شیرینی تهیه میکنند که به کف مشهور است و روش تهیه آن را کفزنی نامیدهاند. آنان در شب یلدا از این شیرینی به اقوام و همسایگان میدهند. گونهای دیگر از شیرینی ویژه این شب، پشت زیک نام دارد که در بیشتر نقاط مازندران از نیشکر یا شکر، کنجد، مغز گردو و نخودچی درست میکنند. مازندرانیها شیرینی را به صورت لوزی یا مثلث بریده، در بشقاب میگذارند و در مجلس یلدا پیشکش میکنند.
ایرانیان در جشن شب یلدا شعرها و تصنیفهایی دستهجمعی میخواندند و اینگونه بر شادی خود میافزودند. این شعرها بیشتر درباره شب یلدا بوده است. کودکان در همدان برای مهمانان شعرهای سنتی میخواندند «امشب شب چله/ خاله جان سر پله ... خاله جان نرو بالا/ مامات کرده لالا». آنها سپس میخندیدند و شادی میکردند و تا نیمهشب همچنان ادامه میدادند. مراسمی مانند قرآنخوانی همچنین در این شب برگزار میشده است. مردم فریدونشهر رسم داشتند همه شب یلدا را در خانه یکی از اهالی گرد آیند و به ختم انعام بپردازند؛ آنان بر این باور بودند که با این کار از نیروی دیو سیاهی کم و به نیروی فرشته روشنایی افزوده میشود.
تفال به حافظ، از دیگر مراسمی به شمار میآید که در شب یلدا انجام میشده است. تفال با دیوان حافظ به ویژه در شیراز آدابی ویژه داشته است؛ دیوان حافظ را با احترام برداشته، صلوات میفرستند. سپس سورههای حمد و توحید را خوانده، چشمان را میبندند و پس از نیت چنین میگویند «ای خواجه حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، بر من نظر اندازی، من طالب یک فالم، تو را به کتابت، به جان شاخ نباتت قسم میدهم که وصف حال مرا بازگویی و بگویی نیت من خیر است یا نه».
مردان مذهبی و روحانیون در تهران حدود ١٤٠ سال پیش به روایت ناصر نجمی، تاریخنگار تهران قدیم، هنگام اذان صبحِ روز یکم دی در هر محله بر بالای بام خانهها میرفتند و تا طلوع آفتاب اشعار مذهبی میخواندند، همچنین دعا و مناجات میکردند. پس از نماز صبح و انجام آب و جاروی دم در خانه، به خانه میرفتند و صبحانهای میخوردند که این اقلام را داشت؛ چای، چای دارچین، شیر چای، کله پاچه، عدسی و حلیم.
برای نگارش نوشتار از این منابع بهره گرفته شده است؛ تاریخ گردیزی از ابوسعیدعبدالحی گردیزی، آثار الباقیه از ابوریحان بیرونی، جهان فرودی از بهرام فرهوشی، برهان قاطع از محمدحسن بن خلف تبریزی، جشنها و آداب و معتقدات زمستان از ابوالقاسم انجوی شیرازی، جشن یلدا از جمشید صداقتکیش، آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز از محمود روحالامینی، جشن مهرگان- یلدا از هاشم رضی، دارالخلافه طهران از ناصر نجمی. نگارنده همچنین از پارهای از پژوهشهای تاریخ محلی بهره جسته است.
هندوانهای علیالرسم
اشاره به شب یلدا و جشن آن در منابع تاریخی، بیشتر به توصیفی کلی و اشارههایی به نمادهای آن محدود شده است. به عنوان نمونه قهرمان میرزا سالور «عینالسلطنه» در کتاب «روزنامه خاطرات عینالسلطنه» در توصیف یلدا اینگونه آورده است «یكشنبه ١٦- شب یلدا و اول چله بزرگ است. دیروز و امروز باد میآید و هوا را سرد كرده. چند سال است در قوس سرما نمیشود. امسال بسیار خوش گذشت. ابدا مثل سالهای سابق نیست كه در قوس آنقدر سرما شود برف بیاید». جای دیگر باز میافزاید «غروب شعاعالدین میرزا آمد. صحبت دیگری جز رفتن سفارت عثمانی نبود. تا دو ساعت از شب رفته اینجا ماند. شب یلدا و اول چله بزرگ بود. هندوانه علیالرسم بود خوردیم.
نظر کاربران
یلدا مبارک باشد انشاله بر همه
شب یلدا خیلی چیز مسخره ایه....
تویی که گفتی یلدا مسخرس, تو از همونایی هستی که از روی تقلید میری شب کریسمس عکس میگیری میزاری اینستاگرام. ؟متاسفم برات.
هههه منی که گفتم شب یلدا مسخرس دلیل دارم که میگم....
دلیلش هم اون چرت و پرت هایی که تو گفتی نیست.....
برا خودت متاسف باش که درمورد بقیه انقد زود قضاوت میکنی...
لرستانی ها علاوه بر گندم برشته یا همون گندم شادونه کدو حلوایی هم میذاشتن تو تنور برا شب یلدا و حتما برای دخترهایی که در مرحله ی نامزدی یا عقد بودن کادو می بردن .طلا یا پارچه. برادرها هم برای خواهر هایی که ازدواج کرده بودن کادو میبردن .
اونی که گفته مسخره ست حتما خودشون ندارن . دل ت بسوزه حسود !!!
شب یلدا مسخرست,حتما شب هالووین با مزس؟
این مقاله دروغه و بر علیه شب یلدا