شین آباد ۲ تکرار نشد
گفتگو با علیرضا ساقی معلم فداکار اردبیلی که پس از بروز آتش سوزی در کلاس درس، همه دانش آموزان خود را نجات داد.
اینجا دیگر فداکاری حد و مرز ندارد. وقتی معلمان می بینند جان دانش آموزان شان در خطر است به همه ما درس زندگی می دهند. در این مواقع جان شان را کف دست خود می گذارند و جز دانش آموزان شان به هیچ چیز دیگر فکر نمی کنند. تاریخ ما پر است از این فداکاری های معلمان و این بار یک فداکاری دیگر توسط معلم اردبیلی رقم خورد.
این بار در مدرسه شهید کاتب روستای حماملو منطقه ارشق مشگین شهر استان اردبیل. این حادثه در اثر نقص فنی سیستم سوخت رسانی بخاری نفتی در کلاس درس، آتش سوزی به وقوع پیوست و معلم فداکار به سرعت اقدام به مهار آتش و خارج کردن دانش آموزان از کلاس درس کرد.
باز هم با همان معضل همیشگی روبرو هستیم، یعنی فقدان سیستم گرمایشی مناسب و استفاده از بخاری های نفتی. با وجود گازرسانی به روستای حماملو و وجود علمک گاز در ورودی مدرسه اما در حال حاضر مدرسه شهید کاتب سیستم گرمایشی مناسب ندارد و هم اکنون برای گرمایش محیط در این مدرسه از نفت سفید استفاده می شود. «علیرضا ساقی» از جزییات این حادثه می گوید.
یک صبح نحس
این معلم فداکار در مورد روز حادثه این گونه توضیح می دهد: «صبح روز یکشنبه بود و تازه تدریس خود را شروع کرده بودم. ساعت حدود ۸ صبح بود که بخاری بین من و دانش آموزان با صدای مهیبی ناگهان منفجر شد و آتش گرفت. هر لحظه بر شدت آتش سوزی بخاری افزوده می شد و دانش آموزان فریاد می کشیدند.
از علیرضا ساقی می پرسیم دانش آموزان او چند نفر هستند و آیا هر کدام را به صورت جداگانه از کلاس خارج کرده است؟ او رد پاسخ می گوید: «کلاس من در مجموع ۹ دانش آموز دارد؛ ۵ دختر و ۴ پسر. پایه های اول، دوم، سوم، پنجم و ششم همزمان در یک کلاس می نشینند. تنها راه نجات این بود که آنها را به صورت جداگانه می بردم و سپس برمی گشتم و نفر بعدی را نجات می دادم.»
او ۴۲ سال سن دارد و یک دختر ۱۸ ساله و یک پسر ۱۰ ساله نیز دارد. از او می پرسیم که آیا نترسید برای خودش اتفاقی بیفتد که در پاسخ می گوید: «نه. فقط جان دانش آموزانم برای من مهم بود. آنها فریاد می زدند و به آنها می گفتم نترسید همه تان را نجات می دهم. هیچ چیز دیگری جز جان آنها برای من مهم نبود.»
علیرضا ساقی در مورد جراحات وارده به خود نیز می گوید: «دست هایم و پیشانی ام به دلیل برخورد به بخاری سوخته است. با این وجود برای من این جراحات اصلا مهم نیست.» او در مورد وضعیت کلاس شان این گونه توضیح می دهد: «کلاس ما کلا یک کانکس است که آن هم از استحکام مناسبی برخوردار نیست. حتی با وجود باد هم تکان های شدیدی می خورد. از سیستم های گرمایشی و سرمایشی مناسبی نیز برخوردار نیست. با وجود یک سرمای کوچک سریعا سرد می شود و یک گرمای کوچک آن را بسیار گرم می کند.»
داستان تکراری بخاری
همه چیز به یک داستان تکراری تبدیل شده و هر سال در فصل سرما باید نگران باشیم که آیا باز هم دانش آموزان شاهد آتش سوزی بخاری در مدارس خود هستند یا خیر؟ آتش سوزی در مدارس سبلان، شین آباد، قوپوز و ... از جمله حوادث تلخی است که هیچ گاه از یادمان نمی رود.
ماه گذشته بود که خبرگزاری «آنا» در گزارشی نوشت: «بر اساس آمار اعلام شده از سوی آموزش و پرورش هنوز ۸۴ هزار کلاس درس با بخاری گرم می شوند. یعنی اگر ظرفیت هر کلاس را ۲۴ دانش آموز در نظر بگیریم در زمستان امسال جان بیش از دو میلیون دانش آموز در خطر است. مرتضی رییسی، رییس سازمان نوسازی مدارس کشور گفته بود که ابتدای امسال ۱۰۴ هزار کلاس با بخاری تامین حرارت می شدند که خوشبختانه تا پایان مهر ۲۰ هزار کلاس دیگر با بخاری خداحافظی کرده و اکنون ۸۴ هزار کلاس درس همچنان در سرما با بخاری سر می کنند.
نظر کاربران
خدا خیرش بده معلم فداکار
درطول تاریخ قشر معلم زحمت کش وفداکاربوده است اگر این معلمین نبودند ایا دکتر ومهندس وغیره را داشتیم ولی حیف که کسی قدر معلمین را نمی داند در جایی خواندم که در یک کشور اروپایی حقوق معلمها بیشتر از یک وزیر ونماینده مجلس وحتی رییس مجلس بود که در اعتراضی به حقوق معلمها رییس جمهور شان گفت اگر معلمی نبود من وشما الان چه میکردیم همه ما از زحمات این قشر به جایی رسیده ایم
کاش در مملکت ما هم قدر این عزیزان را می دانستند
میگه حادثه شین آباد تکرار نشد. حتما باید دانش آموزان میسوختند که بگید تکرار شد؟ بخاری آتش گرفت و یک فرا انسان سوخت, کمه؟
پای یک زن در میان هست ...
وگرنه کلاس درس که اتیش نمیگیره الکی
سلام بر این معلم فداکار و دوست داشتنی من که با خوندن این متن اشک ریختم امیدوارم خداوند یاور این مرد فداکار و فرزندان عزیزش باشه
هنوز بخاری نفتی؟؟؟!!!!