اصولگرایان از ریسمان سیاه و سفید می ترسند!
بخش عمدهای از اصولگرایان امروز بیش از پیش خود را در موضع ضعف میبینند؛ ضعفی که موجب شده است آنها نسبت به هر طرحی که درباره آینده سیاسی، انتخابات و روابط بین جناحهای داخل کشور به پیش کشیده میشود هم بدبین باشند و از همان بدو امر ساز مخالف بزنند. برای آنها فرقی ندارد طرح از سوی یک اصلاحطلب-به عنوان گروه رقیب- مطرح شود یا پیشنهاد دهنده طرح یک اصولگرا باشد.
فرارو: بخش عمدهای از اصولگرایان امروز بیش از پیش خود را در موضع ضعف میبینند؛ ضعفی که موجب شده است آنها نسبت به هر طرحی که درباره آینده سیاسی، انتخابات و روابط بین جناحهای داخل کشور به پیش کشیده میشود هم بدبین باشند و از همان بدو امر ساز مخالف بزنند. برای آنها فرقی ندارد طرح از سوی یک اصلاحطلب-به عنوان گروه رقیب- مطرح شود یا پیشنهاد دهنده طرح یک اصولگرا باشد.
اصولگرایان که در انتخابات ریاستجمهوری، انتخابات را به دلیل بدعهدی برخی یاران و به دلیل عدم انصراف و رقابت با نامزدهای متعدد باختند، اکنون «از ریسمان سیاه و سفید هم میترسند.»
ایده وحدت ملی؛ ریسمان سیاه اصولگرایان
در روزهای اخیر یحیی آلاسحاق، فعال سیاسی ۶۷ ساله اصولگرا پیشنهادی مبنی بر «تشکیل دولت وحدت ملی» در انتخابات ریاست جمهوی آینده را پیش کشید. ایدهای که پیش از این بر زبان هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ناطق نوری و علی لاریجانی نیز جاری شده بود اما اهمیت طرح مجدد آن از سوی یک عضو موتلفه از آن حیث است که این امید را زنده کرد تا شاید ایده دولت وحدت دوای درد و مشکلات امروز جریان اصولگرایی شود.
آل اسحاق، عضو باسابقه حزب موتلفه اسلامی درباره طرح خود اینطور توضیح میدهد: «مجموعهاي ١١ نفره متشكل از تمامي جريانهاي سياسي اعم از اصلاحطلب و اصولگرا و معتدل كه تواناييهاي حرفهاي كافي داشته باشند و نسبت به اصول انقلاب و اقتضائات جمهوري اسلامي پايبند باشند، به عنوان تيم مديريتي قوه مجريه تعيين شوند و در معرض راي مردم قرار بگيرند. نهايتا اين افراد از بين خودشان يك نفر را به عنوان راس گروه انتخاب و با هم كار كنند. درواقع رييسجمهور به اضافه معاونانش در ايام انتخابات معرفي شوند. يكي از مهمترين ويژگيهاي اين تيم ١١ نفره بايد توانايي آنها در جلب اعتماد مردم باشد.»
اما وقتی همفکران وی طرح تشکیل دولت وحدت ملی به گوششان خورد برآشفتند و به آن را توطئهای برای رای آوری جناح رقیب خود، یعنی اصلاحطلبان تلقی کردند برخی شان نیز گذشته را پیش چشمانشان آوردند و مرور کردند که این ایده را بار اول هاشمی رفسنجانی مطرح کرده است.
همانطور که گفته شد، هاشمی پیش از این طرح وحدت ملی را پیش کشیده و گفته بود: «این طرح را اول آقای ناطق نوری مطرح کرد که جزو اصلاحطلبان نیست، بعد هم آقای لاریجانی مطرح کردند که وی هم از اصلاحطلبان نیست و سپس جامعه روحانیت مبارز با خواست عسگر اولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد.»
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در توضیحات بیشتری میگوید: «فقط وقتی آقای کرباسچی آن را قبول کرد، موج برگشت و گفتند اصلاحطلبان این را مطرح کردهاند؛ در حالی که اصلاحطلبان با این طرح مخالفند؛ زیرا این طرح معنایش این است که رییسجمهور اصولگرا و کابینه مشترک باشد، لذا طرح آقای ناطق نوری را وارونه نکنید.»
وقتی ایده وحدت ملی توطئه علیه اصولگرایان میشود
علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرا در مجلس سابق معتقد است: «این طرح راهی را برای بازگشت اصلاحطلبان به قدرت باز خواهد کرد.» وی همچنین معتقد است سهم خواهی عارضه بعدی اجرایی شدن طرح وحدت ملی است و اضافه میکند: «این طرح ضمن غبارآلود کردن فضای جامعه و عدم شفافیت در مواضع خواص سهمدهیهای غلط برای رضایت شریکان را فراهم میکند.»
لطفالله فروزنده قائممقام جمعیت ایثارگران هم ایده وحدت ملی را برنامه جریان دوم خرداد برای بازگشت به قدرت میداند.
شریعتمداری هم چندی پیش در سرمقاله روزنامه کیهان نوشته بود: «طرح تشکیل دولت وحدت ملی و خواهر دو قلوی آن یعنی «ائتلاف برای نجات کشور»! بهمنظور مقابله با اصولگرایی و دولت اصولگرای نهم تدارک دیده شده است، چرا که اولین گام آن نفی دولت اصولگرای برخاسته از رأی مردم است.»
محمد رضا باهنر هم گفته بود: «انتخابات باید طرف و اطراف داشته باشد، معنا ندارد که هم فعالان سیاسی با هم متحد شوند این به معنای بیرنگ کردن انتخابات است، انتخابات یعنی رقابت و جلب توجه افکار عمومی.»
امیر محبیان نیز درباره این طرح میگوید: «طرحهایی مثل طرح وحدت ملی میتوانند واجد نیت خیر باشند، اما طرح این گونه مباحث تنها در قالب الفاظ منشا اثر نخواهد بود. ابتدا لازم است مشخص شود که اختلافات چیست و طرفهای اختلاف چه کسانی هستند و چه شرایطی دارند و این طرحها قصد دارد که چه مشکلی را برطرف کند؟»
این فعال رسانهای اصولگرا با بیان اینکه ظاهرا هدف این طرح بیشتر آرامسازی و کنترل فضای اطراف هاشمیرفسنجانی است، عنوان کرد: «طراحان این طرح قصد ندارند از جانب نظام مشروعیت رفتارهای بعد از انتخابات را تایید کنند، اما همان گونه که گفته شد ابتدا باید مشخص شود که طراحان این طرح چه هدفی را دنبال میکنند، تا بتوان در مورد آن قضاوت منصفانه کرد.»
با این حجم از واکنشها به طور قطع یحی آلاسحاق اطمینان حاصل کرد که نه حرف او با ۶۷ سال سن خریدار دارد و نه عضویت وی در تشکیلات موتلفه اطمینان همفکران سیاسی او را جلب خواهد کرد. مشکلات اصولگرایی اینقدر جدی است که آنها را از وحدت با خودشان نیز هراسان کرده است و در پی هر اظهارنظری مبنی وحدت اصولگرایان، صدایی از بخش دیگری از این اردوگاه بلند میشود و لب به اعتراض و توطئه بافی و تفسیر به رقابت درون اصولگرایی قلمداد میشود.
وحدت اصولگرایان؛ ریسمان سفید جریان اصولگرایی
همین دو روز گذشته بود که محمدرضا باهنر در کنفراس خبریاش تاکید کرد که با نامزدی اصلی وارد انتخابات خواهند شد. حرفی که شاید از سوی دیگر جریانهای گروهی اصولگرا نیز بارها تکرار شده است اما با این تفاوت که پایداریها میگویند دیگر اصولگرایان باید نامزد اصلی برآمده از پایداریها باشد و دیگران بایستی بر آن اجماع کنند و در سوی مقابل از شکاف درون گروهی، جامعه روحانیت میگوید دیگر اصولگرایان باید بر مبنای نامزد نهایی ما ائتلاف کنند.
علیرغم تاکید چندباره محمدرضا باهنر مبنی بر لزوم و ضرورت وحدت همه اصولگرایان بر نامزد نهایی جامعه روحانیت اما پایداریها نیز برای چندمین بار به اشکال گوناگون به او پاسخ دادهاند که از وحدت شکنی ابایی ندارند. با این حال باهنر همچنان تلاش میکند تا آنها را گرد جامعه روحانیت گردهم آورد.
وی در همین رابطه میگوید: «تلاش ميكنيم بيرون ماندهها از دايره اجماع اصولگرايي را وارد كنيم. آيتالله مصباحيزدي و جبهه پايداري از ظرفيتهاي بزرگ اصولگرايي هستند و در دايره اصولگرايي جاي دارند اما اينكه محوريت باشند بحث ديگري است. بنا به تجربه به دست آمده محوريت اصولگرايان فقط جامعه روحانيت است. همانطور كه از نام اين كلمه پيداست محوريت بايد واحد باشد و جامعه روحانيت است. ما دست كمك به سوي جامعه مدرسين و جبهه پايداري دراز ميكنيم.»
اما صادق محصولی چندی پیش اتمام را بر باهنر تمام کرده و گفته بود: «ما وحدت به هر قيمتي را از لحاظ شرعي هم منطقي نميدانيم. يك نكته ثانويه هم وجود دارد كه اگر ما همه كارهاي توضيح داده شده را انجام داديم ولي نهايتا بين گزينه بد و بدتر مانديم آن موقع ميتوانيم تصميم بگيريم، نه از الان كه مقدمتا بخواهيم برويم سراغ بحث بد و بدتر.»
در کنار هم قرار دادن اظهارنظرهای اصولگرایان نشان میدهد این اردوگاه هنوز در اجماع میان یاران خود ناتوان است و لذا به طور قطع نخواهد توانست اجماع جریانهای دیگر را نیز حول گفتمان خود یا نزدیک به خود به وجود بیاورد. از سویی دیگر این جبهه سیاسی هنوز نتوانسته است علیرغم پافشاری برخی از بزرگان خود به اجماعی اساسی درباره شعارها و برنامه ورود به انتخابات ریاست جمهور دست یابد و همین آشفتگی فکری و عملیاتی این خبر را میدهد که این طرح در همان بدو امرتنها در بایگانی روزنامهها نگه داشته خواهد شد.
نظر کاربران
واقعا جای تاسف دارد مردم مشکل دارن
اینا دنبال بازی های سیاسی اند