اظهارات بازیگر نقش امام (ره) در معمای شاه
شکرخدا گودرزی در سریال «معمای شاه» در نقش بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ظاهر میشود؛ سریالی که به گفته همگان، فارغ از ضعفهایی که کارشناسان به روایت تاریخی آن وارد میکنند، چهرهپردازیهای بسیار جالب توجهی داشته است.
شکرخدا گودرزی با بیان اینکه اکنون مشغول بازی در دو سریال «شهرزاد» و «معمای شاه» است، گفت: فیلمبرداری فاز سه سریال «معمای شاه» مدتهاست که شروع شده؛ بخشهایی که بیشتر به امام خمینی(ره) میپردازد.
گودرزی در توصیف ایفای این نقش گفت: من نقش خیلی مهم و تاریخسازی را بازی میکنم و فکر میکنم خوشبختانه همهچیز هم نزدیک شده به آن فضا. ما صحنههایی را در این سریال کار کردیم که عجیب است و معتقدم اتفاقی در تاریخ سریالسازی ما به شمار میروند.
او با بیان اینکه خیلیها به من میگویند «سخت است حسوحال شخصیتی مثل امام خمینی(ره) دربیاید» گفت: بیتوجه به سیاستهای امروز؛ باید بگویم به نظرم توفیقی برای هر بازیگری است که نقش شخصیتی را بازی کند که تاثیری روی جهان داشته و دارد. این برای بازیگر هم توفیق است و هم آزمون بزرگی است چون مردم او را میشناسند. اینطور نیست که همینطور نقشی را کار کنی که خودت میسازی؛ بلکه نقشی است که نه تنها با حافظه تاریخی یک ملت، بلکه با یک دین و بخشی از مبارزه جهانی پیوند خورده است.
گودرزی با تاکید بر اینکه «برای بازیگر بازی در نقش شخصیتی مثل امام خمینی(ره) یک اتفاق است چون اصلا جای خطا ندارد» گفت: من در این کار مونولوگی میگویم که سه صفحه است؛ یعنی بدون کات و با تک یا دو برداشت میرویم.
بازیگر نقش امام خمینی(ره) ادامه داد: آنچه مهم است بهنظرم لحن و چیزی است که شخصیت میخواهد بگوید. اینکه آن را با توجه به ویژگیهایش و دستگاه واژگانیاش چطور میگوید؟ دستگاه واژگانی هر آدمی مکث و سکون خودش را میسازد و لحن از آن درمیآید. یعنی براساس دستگاه واژگانی است که لحن شکل میگیرد. من سعی کردم به این بخشها نزدیک شوم.
گودرزی با بیان اینکه «اکثر دوستانی که در طول فیلمبردایها بودهاند، گفتند صدا به شخصیت نزدیک شده است؛ گفت: موردی که بهنظر من باید با جدیت به آن توجه شود این است که حسی در زنده بودن سکانسی که در حال فیلمبرداری است، وجود دارد که با اطمینان خاطر میگویم دوبلور به هیچوجه نمیتواند آن حس را منتقل کند. اصلا امکان ندارد چنین کسی بتواند حس لحظه را منتقل کند و بهدرستی انجامش دهد.
او با اشاره به تجربه رویاروییاش به عنوان بازیگر نقش امام خمینی(ره) با مردم دوستدار ایشان، گفت: درحال فیلمبرداری سکانسی در حوزه علمیه بودیم و حدود ۳۰۰ روحانی و مدرسان حوزه هم حضور داشتند؛ وقتی من کارم تمام شد آنها آمدند و اظهار علاقه و ارادتی (البته نسبت به شخصیتی که من نقششان را بازی میکردم) انجام میدادند که برایم تازگی داشت.
شکرخدا گودرزی به خاطره اولین مواجهه خود با مردم در ایفای نقش امام خمینی(ره) اشاره کرد و گفت: اولین سکانس را که میخواستیم فیلمبرداری کنیم در بیت امام(ره) در قم بودیم. من نشسته بودم در آستانهی پنجره و آماده بودیم که فیلمبرداری را شروع کنند. وقتی اعلام شد: صدا، دوربین حرکت؛ من چند ثانیهای تامل کردم تا هام جمعیت بخوابد و آرام آرام سخنرانی را شروع کردم. امام سخنرانی طولانی و مشهوری در مورد بهاییان داشت و در آن هشدار میدهند که تمام سیستم حکومتی را اینها دارند به دست میگیرند.
گودرزی ادامه داد: من آرام آرام دیدم آدمهایی که تا چند دقیقه قبل با من شوخی میکردند و میگفتند کاریکاتوری از امام(ره) شدهام؛ این شخصیت را باور میکنند به طوری که دیدم تعدادی از حاضران اشک میریختند. این را من با تجربه سالها بازیگری در تئاتر هم ندیدم.
او با بیان اینکه «در این مدت چیزهایی را شاهد بودم که اصلا ندیده بودم» گفت: مثلا برای فیلمبرداری به کاخ ملت رفته بودیم؛ آنجا خانمی من را دید و بهشدت متاثر شد و گریه کرد. یعنی مواجهههایی داشتم که برایم تجربه واقعا عجیبی بود.
این بازیگر تلویزیون و تئاتر، با اشاره به ایرادهایی که به سریال معمای شاه گرفته میشود، گفت: به نظر من معمای شاه به جز گریماش که همه از آن بهعنوان نقطه قوت یاد میکنند، چیزهای دیگری هم دارد که خوب است، اما متاسفانه مدنظر قرار نمیگیرد. همه اتفاقات سریال مستند تاریخی بوده و از نظر تاریخی مستندسازی شده است.
شکرخدا گودرزی در پاسخ به این سوال که «آیا بین نزدیک شدن به شخصیت و تفکر توانسته تلاقیگاهی به وجود بیاورد» گفت: من فکر میکنم حس را نمیشود گرفت؛ این غلط است. وقتی قرار است شخصیتی را بسازیم آن کاراکتر چند وجه دارد؛ یک وجهش، جهانِ شخصیت است؛ جهان شخصیت هم متفاوت میشود. هم آن بُعد اعتقادی را دارد و هم بُعد تفکر.
او با ذکر مثالی ادامه داد: مثلا ما ممکن است بگوییم طرف مسلمان است، اما در این مسلمان شهود مختلف وجود دارد. اینجاست که باید دید این تفکر چقدر عمیق است و چقدر کوتاه یا بلند است؛ اینها مهم است. من یک سال و نیم روی این موارد کار کردم. جلوی دوربین نرفته بودم اما داشتم کار میکردم و شاهد هم خود آقای ورزی است.
گودرزی با بیان اینکه «برای شناخت جهان این شخصیت، برای من کلید خوبی بود» گفت: من در طول نزدیکی به نقش، فیلمهای ایشان را میدیدم، آثار را و تفسیر سوره حمد را میخواندم، اما بعد یک کلید پیدا کردم که خیلی برایم در درکی از این شخصیت مهم تاریخی مهم بود؛ دولت بازرگان و دولت موقت رسیده بود خدمت امام(ره) و داشتند راجع به قضایا حرف میزد و ایشان هم داشت مراحل سفر تا رسیدن به پاریس را میگفتند که عراق اینطور بود و کویت اینطور…
او ادامه داد: در این حین، امام(ره) یک جمله بسیار تکاندهنده داشتند که به نظر من بسیار نافذ بود؛ گفتند ما برای خودمان یک فکرهایی میکردیم اما یکجورهای دیگری میشد. عین کلام این است. میگفتند اصلا دست من نبود؛ من برای خودم چیزی قایل نیستم برای شما هم قایل نیستم. این جمله ایشان، من را تکان داد. با خودم گفتم چطور میشود آدمی در سن هفتاد و چند سالگی تازه شروع کند به پایهگذاری انقلاب و کاری که انرژی جوانانه میطلبد. این انسان میخواهد نخوابد، ببیند و انرژی و هدایت و رهبری داشته باشد. مساله عمیقتر از این حرفهاست به نظرم. این کلیدی بود برای من، برای ورود به این نقش.
گودرزی خاطرنشان کرد: این واقعه تاریخی و مرور آن، تمام نقاط عقلانیت محض من را شکاند. یکجا بازیگر با عقلانیت محض میرود و یکجا وقتی این میشکند میرود در کشف و شهود. در چیزی که از عقلانیت برنمیآید به قول مولانا پای استدلالیون چوبین است. اینجاست که میروی در آن وادی شهود و آنجا موضوع کلا متفاوت است چون دیگر رها هستی؛ به قول «میلان کوندرا» سبکی هستی را داری. وقتی سبک شدی با آن سبکی میتوانی بروی و دیگر نه نگران هستی نه چیزی. چون متوجه تفکر شدهای که اصلا چیست و جملات از کجا میآید.
بازیگر نقش امام خمینی(ره) در سریال معمای شاه، با بیان اینکه «مهم این است که بدانی این جملات با چه ایمانی گفته میشود و شخصیت شکل میگیرد» گفت: این بحثِ فلسفه معاصر است؛ کسی مثل «ژاک دریدا» وقتی میگوید «کلمه»، یعنی شخصیت، یعنی فلسفه. یعنی کلمه است که ذات خداوندی را به ما نشان میدهد. اینجا معنی پیدا میکند. اینجاست که میگویم دستگاه واژگانی بسیار مهم است. وقتی به آن دستگاه واژگانی نزدیک میشوی صغرا، کبرا، منطق، چیدمان جمله و همه را پیدا میکنی و میبینی در عین سادگی یک پیچیدگیهایی دارد؛ مانند مثال «تو مو میبینی و من پیچش مو» میبینی ظاهر جمله ساده است اما باطنش ساده نیست. این صغرا کبرا در تمام گفتمان وجود دارد.
ارسال نظر