جهان، اين روزها به سمتي ميرود که به نظر ميرسد يک حضور يا يک فرم جديد را تجربه خواهد کرد.
دکتر نادر هوشمنديار، استاد دانشگاه در وقایع اتفاقیه نوشت: جهان، اين روزها به سمتي ميرود که به نظر ميرسد يک حضور يا يک فرم جديد را تجربه خواهد کرد. بهقدرترسيدن ترامپ در آمريکا و مانور و يکهتازيهاي راست افراطي در اروپا يا ناسيوناليستگراييهاي تند و تيز و شايد هم کمي مضحک در برخي از کشورها، نظير ترکيه و ماجراجوييهاي وحشيانه گروههاي تروريستي يا دندان نشاندادن سعوديها و ...، مصاديق بارز تجربههاي ناخوشايندي هستند که بهطور قطع، زندگي را هر روز سختتر کرده و راهبردهاي حضور بهينه در دنياي امروز را با گرههاي فراواني مواجه ميکنند.
بهطور قطع، نخستين و اصليترين پرسشي که حالا به يک چالش تکراري هم تبديل شده، اين است که در قبال اين همهمه نامطلوب، چگونه و به چه شکل بايد رفتار کرد؟ نگارنده، بر اين باور است تا امروز دولت يازدهم باوجود آنکه ميراثدار کژيها و کژکرداريهاي اجرائي دولتهاي نهم و دهم بوده، عملکرد مطلوبي در قبال موج بداقبال حاکم بر جهان داشته است. در کف اين مطلوبيت، فقط نشاندادن تصويري از ايران بهعنوان کشوري که ميتواند سخن بگويد و براي همزيستي مسالمتآميز برنامه داشته باشد، خود بهتنهايي، يک قدم و گام مثبت است اما اين موفقيت، همه آن چيزي نيست که براي زيست در آشفتهبازار جهان امروز به آن نياز داريم.
بهطورقطع، بخشي از مقابله با اين تصاوير ناخوشايند، تجهيز به يک ديپلماسي پوياست اما بايد باور کنيم بخش اصلي ارتقاي سطح کارآمدي در دنياي کنوني، داشتن موقعيتهاي بکر و برتر براي زندگي در داخل مرزهاي کشور است. اگر سخن بالا را ساده کنم، به اين نتيجه ميرسيم براي داشتن دست بالا در برابر هجمههاي حاکم بر جهان متوحش حاضر، ضرورت دارد منحني رفاه، آسايش و مطلوبيت ناشي از زندگي، فارغ از درنظرگرفتن تواناييهاي فردي، سطحي يکسان براي همه شهروندان داشته باشد.
نديدن اين امکان يا توجهنداشتن به اين ضرورت براي بازکردن مسيرهاي بهينه در مناسبات جهاني، ميتواند يک سادهانگاري در تحليل سياست بينالملل و تجهيز راهبردهاي اجرائي آن باشد. ديپلماتهاي هر کشوري، تا آنجا ميتوانند سفيران خوشاقبالي براي کشورهايشان باشند و همه را مبهوت خود کنند که نمايندگان مردمي با شاخصها و نماگرهاي درخور و قابلاعتنا باشند.
اگر غيراز اين باشد، در ميادين جدي و مقابل کشورهايي که سري گرانقيمت بر تن دارند، حتما آنقدر چاله و چاه در مقابل خود خواهيم ديد که براي دستيابي به حداقلهايي از امکانات جهاني بايد از روي بيشمار موانع بيهوده عبور کنيم. در اين نگاه، موقعيت قابلتوجه شاخصهاي توليد و مولديسم در هر کشوري، جزئی جدانشدني از سياست بينالملل محسوب ميشود. تجربههاي جهاني نيز اين همراهي و باهمبودن را بارها به اثبات رساندهاند.
پس، حتما ضرورت دارد خطمشي سياستگذاري عمومي خود را در دورهاي که قرار است گفتوگو با جهان از سوي کشور ما يک راهبرد باشد، به گونهاي تجهيز کنيم که با سرعت مطلوبتري، دوران نامرادي در بازسازي توليد و ارائه نمايي مولد از ايران در بازارهاي جهاني به پايان برسد. اين پيروزي، حتما به قطار سياست بينالملل ما سرعت بهتري ميدهد و بيشک جديتر نيز گرفته ميشود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر