مردم؛ زیاندیده اصلی دولت مدعی تدبیر
حکایت مردم در این روزهای دولت مدعی راستگویی، حکایت غریبی است. مردمی که با امید به کلید تدبیر دولت،گمان داشتند تا آیندهای روشن و بهتر در زندگی روزمره شان رقم خواهد خورد اما اینک با سپری شدن قریب سه سال و نیم از عمر دولت مدعی ژنرال بودن، نه تنها گرهی از مشکلاتشان برداشته نشده که هر روز ژنرالهای مدعی، آنان را همچون ابزارهای بازی کودکان با لگدکوب ساختن عزت و اعتبارشان، به سویی سنگ قلاب میکنند.
دولت اما به محض روی کار آمدن و گذشتن از پل رای مردم، نعل وارونه زد و با بزرگنمایی بیش از پیش مشکلات و انداختن تقصیرها به گردن دولت قبل، ساز ناکوک دیگری در چله نهاد و به جای کار برای مردم به وقت گذرانی با کدخدا و تلف کردن عزت و اعتبار ایرانیان در این مراوده عاشقانه همت گماشت.
اینک اما در حالیکه تنها شش ماه به عمر مفید خدمت رسانی دولت باقی است به استعفا کشاندن سه وزیر حاشیهای و در امان گذاردن وزرای اصلی که وظیفه خدمت رسانی به معیشت مردم، اولویت اصلی کشور، را برعهده دارند نشان میدهد که دولت نه میخواهد و نه میتواند از حاشیه سازیهای همیشگی خود فارق شده و به جای حاشیه به متن بپردازد.
مردم کوچه و بازار البته با دستان هنر افرین دولتیها هر روز گرفتارتر و غصه دارتر از گذشته در امر معیشت خود میشوند. اگر دولت میخواست که به واقع برای مردم تدبیری بیافکند، حق آن بود که تغییری ولو ظاهری در افرادفارس وفارس سیاستهای شکست خورده خود در امر اقتصاد زده و حداقل در ظاهر نشان دهد که میخواهد گره گشایی کند، این در حالیست که وادار سلزی سه وزیر حاشیهای به استعفا نشانی است که دولت مغرورانه در تلاش است تا نارضایتی مردم از خود را به رخ خود مردم کشیده و گویی که اساسا رای اوری سال اینده خود را تضمین شده و حتمی مفروض میداند.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و با دستور و امضای محمد باقر نوبخت معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور و همچنین علی طیب نیا وزیر اقتصاد و دارایی، پرداخت فوق العاده خاص به مدیران دولتی تصویب شد تا طبق این دستور، اضافه پرداخت علیرغم حقوق به مدیران پرداخت شود.
ماجرای حقوقهای نجومی در ماههای اخیر به صدر اخبار حوزههای سیاسی و اقتصادی کشور تبدیل شده و این روزها مسئله پرداختیهای به اصطلاح غیر متعارف به مدیران دولتی، نقل محافل خبری و کوچه و بازار شده است.
در ادامه ماجرا تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر مجازات، برخورد و جلوگیری از روند پرداختهای نجومی به مدیران موجب شد تا مشخص شود مجموعه نظام در ماجرای دریافتیهای غیر متعارف برخی مدیران دولتی آمادگی لازم را دارند و دستگاههای مربوطه هر یک به سبک خود، اقداماتی را در این زمینه آغاز کردند.
اسناد متعدد مربوط به دستور العمل فوق العاده خاص مدیران عامل و اعضای هیات مدیره بانکهای دولتی و شرکتهای بیمه مرکزی و بیمه ایران است که اتفاقا ماجرای فیشهای نجومی نیز از بیمه مرکزی آغاز شد و پس از آنکه به بانک رفاه و چند بانک دولتی دیگر رسید، شرکت بیمه ایران و صندوق شخصی(!) صفدر حسینی را نیز در برگرفت تا مشخص شود منشاء اصلی حقوقهای نجومی همین نامهای بوده که امضای طیب نیا وزیر اقتصاد و نوبخت معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور پای آن را امضا کرده اند.
دولت اما علیرغم مطالبه عمومی مبنی بر برخورد قاطع با مفسدان اقتصادی هیچ برخوردی با انان نکرد . او حتی در تغییرات کابینه نیز هیچ عنصر متخلفی که با دزدی به بیت المال مردم اضافه برداشتهای نجومی کرده بود را عزل نکرد تا روند بیاعتمادی مردم به او افزون شود.
چه آنکه حق آن بود که اگر قرار بر تغییری در حیطه مدیران کابینه نیز باید رخ میداد، اخراج زنگنه و محاکمه او سزاوارترین کاری بود که دلسوزان واقعی کشور بایستی بر ان همت میگماشتند اما اتفاقا نه تنها دولت ژنرالها چنین نمی اندیشد که وزیر نفتی بیکفایت در امر مدیربت را نیز کاملا حمایت میکند.
تنها اما در زمینه قراردادهای نفتی میتوان به بیلیاقتی وزارت نفت درتدوین ترکمنچای گونه و حتی بدتر از ترکمنچای جدید نفتی اشاره و آن را سندی بر لزوم محاکمه عاملین این جنایت علیه ملت دانست.
در همین زمینه یک کارشناس ارشد انرژی، محمدصادق معماریان با اشاره به نفوذ کشورهای قدرتمند در بازار نفت اظهار کرد: این نفوذ در گذشته از طریق تولید نفت بود اما امروز از طریق قراردادهای نفتی است زیرا سعی میکنند از این طریق بر بازار نفت کنترل داشته باشند، که نمونههای مختلف آن در میان کشورهای صاحب نفت موجود است.
محمد مخبر در یک نشست خبری اظهار داشت: همیشه یکی از غصههای ما این بوده است که صد سال بعد از ایجاد صنعت نفت در ایران، یک کشور که خودش نفت ندارد میآید و نفت ما را استخراج میکند.
وی تصریح کرد: من زیبنده کشور نمی دانم که بعد از گذشت صد سال از ورود صنعت نفت به ایران ما کارگر و پیمانکار دست دوم شرکتهای خارجی بشویم. در ایران برعکس است و شرکت داخلی را تضعیف میکنند که رشد نکند چون دلشان آن طرف است.
گزارشها درباره برنامه ژنرالهای نفتی اعتدالگرا برای باز کردن مسیری قانونی برای ارائه رانت نفتی بیپایان به بخش خصوصی - بخوانید شرکتهای خودشان -نشان میداد ژنرالهای نفتی اعتبارسنجی شرکتهای ایرانی طرف قراردادهای جدید نفتی را به باشگاه اندیشه ورزان نفت و نیروی ایرانیان واگذار کردهاند.
باشگاهی که خود آن را تاسیس کردند تا بتوانند با هدایت قراردادهای نفتی به مسیر شرکتهای خصوصی مدنظرشان، دریافت رانت نفت را برای همیشه برای خود بیمه کنند.
اتفاق عجیب دیگری که در میان هیاهوی نفتیها مبنی بر انعقاد قرارداد با شرکتهای ایرانی مغفول مانده این است؛ در حالی که متن قراردادهای جدید نفتی هنوز مورد تأیید قرار نگرفته، دولت در اقدامی پیشدستانه و در ظاهر همکاری با یک شرکت داخلی، اولین قرارداد آیپیسی را منعقد کرده است.
چنانکه از حرفهای زنگنه پیداست، در حالی که به گفته او قراردادهای فوق هنوز ماهها تا تصویب فاصله دارند ولی دولت اقدام به انعقاد قرارداد در چارچوبی کرده است که اساس آن به دلیل ایرادات اساسی و متعدد شاید هیچ وقت تصویب نشود!ایراداتی ریشهای در قالب نقدهای ۱۵ گانه کارشناسی به دولت ابلاغ شد اما همچنان گزارش دقیق و قانعکنندهای در رابطه با انجام اصلاحات فوق منتشر نشده است.
البته در این زمینه مدیرعامل شرکت ملی نفت، که خود از محکومان پرونده کرسنت به شمار میآید، به تازگی گفته است که رئیسجمهور در نامهای به رهبر معظم انقلاب نتیجه بررسی ایرادات فوق را شرح داده است و ایشان نیز در واکنش به نامه رئیسجمهور مبنی بر ادعای رفع ایرادات، علاوه بر تذکراتی، صراحتاً فرمودهاند «میادین با ضریب بازیافت بالای ۲۰ درصد را ندهید».
بر اساس شواهد موجود و اظهارات گذشته و حال مسئولان نفتی، قراردادهای جدید اشکالات متعددی دارد که در نهایت ممکن است حاکمیت ملی ما را زیر سؤال ببرد و بسیاری ایرادات دیگر که قبلا به تفصیل بررسی شده است، اما دولت با محوریت تیمی در وزارت نفت که گویا همان دستاندرکاران تدارک کرسنت هستند، بر اجرای این قراردادها پیش از تصویب نهایی اصرار دارند. اتفاقی که شاید اگر جلو آن گرفته نشود نتایجی به مراتب خسارت بارتر از کرسنت در پی داشته باشد.
حسینعلی حاجی دلیگانی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در خصوص ایرادات اساسی موجود در قراردادهای جدید نفتی گفت: در حالی انتقادات به قراردادهای جدید نفتی از مدتی پیش شدت گرفته است که با بررسی متن شرایط عمومی، ساختار و الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز که منتشر شده است، ۲۱ اشکال اساسی در نوع جدید قراردادهای نفتی به چشم میخورد که با وجود این ایرادات مجلس باید از عقد این قرارداد جلوگیری کند.
وی با بیان اینکه حق اکتشاف، توسعه و تولید به بخش خارجی در این قرارداد واگذار شده است، عنوان کرد: اتصال فاز بهرهبرداری تولید به فازهای اکتشاف و توسعه میادین جهت واگذاری ذیل این قراردادها یعنی مشارکتدادن بخش خصوصی خارجی و داخلی در مدیریت، مالکیت و سرمایهگذاری انفال. این در حالی است که مطابق اصل ۴۵ قانون اساسی، معادن (منابع هیدروکربوری) جزء انفال و ثروتهای عمومی است و مالکیت آن به کسی تعلق ندارد و حتی دولت نیز مالک آن نیست بلکه به تعبیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نماید». وزارت نفت با اجرای قراردادهای جدید نفتی و واگذاری میادین هیدروکربوری کشور به بخش خصوصی خارجی و داخلی، چگونه خواهد توانست به ماده ۲ قانون نفت مصوب ۱۳۹۰ در خصوص اعمال حق حاکمیت و مالکیت عمومی بر منابع مذکور به نمایندگی از طرف حکومت اسلامی عمل کند؟
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با بیان اینکه این قراردادها یک نوع بازگشت به عقب است، تصریح کرد: این قراردادها یک نوع بازگشت به عقب یعنی بازگشت به دوران جاهلیت و حتی قبل از رژیم ستم شاهی است، در دوران طاغوت مرحله اول و دوم تنها به خارجیها واگذار شده بود ولی مرحله بهره برداری و تولید در اختیار دولت بود، اما در قراردادهای جدیدی که به تصویب هیات وزیران رسیده است این مورد هم رعایت نشده و تمام مراحل را به بخش خارجی واگذار کرده اند. قانون نفت مصوب ۱۳۵۳ تصریح کرده که اعمال حق مالکیت ملت ایران نسبت به منابع نفتی ایران در زمینه اکتشاف، توسعه، تولید، بهرهبرداری و پخش نفت منحصرا به عهده شرکت ملی نفت است و بدین سبب به شرکت ملی نفت اجازه داده، فقط در چارچوب پیمانکاری در اجرای عملیات اکتشاف و توسعه نفت (و نه در تولید و بهرهبرداری) با اشخاص داخلی یا خارجی وارد مذاکره و عقد قرارداد شود. بنابراین واگذاری کلیه حلقههای زنجیره میدان نفتی به شرکتهای خصوصی خارجی و داخلی خلاف قانون به نظر میرسد.
حاجی دلیگانی با بیان اینکه قراردادهای جدید نفتی غیر عزتمندانه و ذلیلانه است، بیان داشت: بخاطر اینکه در این قراردادهای جدید تصویب شده است که ۸۰ درصد ایران و ۲۰ در صد طرف خارجی سرمایه گذاری کند، با این اوصاف سهم ما در هنگام تصمیم گیری و مدیریت ۵۰ درصد است، در کدام قرارداد سراغ دارید که طرفی که بیشترین سرمایه گذاری را دارد کمترین نفوذ و اعمال نظری داشته باشد؟ این امر با روحیه استقلال و عزت ملی مردم ایران مغایرت جدی دارد.
حاجی دلیگانی با بیان اینکه قراردادهای جدید نفتی تسلط کمپانیهای خارجی بر اصلیترین گلوگاه اقتصادی کشور را افزایش میدهد، بیان داشت: قرارداد جدید نفتی سبب مسلط کردن کمپانیهای خارجی تجربه پس داده در تحریمها بر اصلیترین گلوگاه اقتصادی کشور و نقض قاعده فقهی «نفی سبیل» که در اصول ۴۳، ۸۱ و ۱۵۳ قانون اساسی مورد تأکید قرار گرفته است؛ خواهد شد.
در تبصره بند الف ماده ۱۱ مصوبه هیأت وزیران به صراحت و وضوح شرکت ملی نفت و شرکتهای تابعه تحت سیطره کمپانی خارجی در آمده است: « در مورد میدانها یا مخزنهای در حال تولید و بهره برداری، در صورتیکه طرف اول برای مرحله بهره برداری، انجام عملیات بهره برداری را با مشارکت یکی از شرکتهای تابعه خود ضروری دانسته و این موضوع به تأیید وزارت نفت نیز برسد، بین طرف دوم قرارداد و شرکت تابعه شرکت ملی نفت ایران، یک موافقتنامه عملیاتی مشترک امضا میشود. این عملیات با حفظ مسئولیت پشتیبانی و نظارت کامل فنی، مالی، حقوقی و تخصصی طرف دوم قرارداد، همراه با تأمین تجهیزات، قطعات و مواد مصرفی لازم توسط وی، به صورت مشترک انجام میشود. شرکت تابعه ذیربط موظف است در بهره برداری از تأسیسات موضوع قرارداد، کلیه دستورالعملهای فنی، حرفهای و برنامههای عملیاتی طرف دوم قرارداد را رعایت و اجرا نماید. در غیر اینصورت، عدم اجرای عمدی اقدامات یادشده، نقض تعهدات قراردادی توسط طرف اول قرارداد محسوب میشود.»
این تبصره یعنی شرکتهای تابعه شرکت ملی نفت عملا در عملیات بهرهبرداری و تولید یا نقشی نداشته و یا در بهترین صورت کاملا تحتسیطره کمپانی خصوصی طرف دوم قرارداد خواهند بود و این بهترین سرنوشت پیشروی عناصر توانمندی خواهد بود که در شرایط تحریم بدون نیاز به بیگانگان فرایند بهره برداری و تولید میادین نفت و گاز را بدون وقفه تداوم بخشیدند.
رئیسجمهور در آخرین سال دولت در حالی دست به ترمیم کابینه و تغییر سه وزیر زد که هیچ کدام ارتباطی با اقتصاد زندگی سالم و معیشت مردم ندارد.
طبیعیترین حق مردم یک کشور و اصلی ترین مطالبه آنها از دولت به دور از فراهم آوردن شرایط اقتصادی مطلوب، داشتن شرایط یک زندگی سالم است، هوای سالم، آب سالم، خاک یا زمین سالم. سه رکنی است که اوضاعشان را باید از مردم پرسید.
آلودگی هوا که دیگر نه تنها در پاییز و زمستان اوج میگیرد بلکه به بهار و تابستان هم سرایت کرده و با زندگی روزمره مردم عجین شده است هر روز آمار سرطان، سقط جنین، انواع بیماریهای لاعلاج بالا میرود در حالی که یک پایه ثابت علت آنها را پزشکان، آلودگی هوا برمی شمرند از سوی دیگر آب سالم است که مکرر خبر از خشک شدن دریاچه ها، رودخانه ها، تالابها و دست درازی به آبهای زیرزمینی میآید و زمین را هم که باید این روزها از محیط زیست فقط در این باره پرسید که متری چند؟!
این درحالیست که بارها در همین دولت، در حالی که مردم غرب و جنوب کشور از شدت آلودگی هوا مستأصل شده و زندگی عادی شان مختل شده بود خانم ابتکار، معاون روحانی در سازمان محیط زیست حتی کمتر زحمت سفر به این مناطق و دلجویی از مردم را هم به خودش داد و در ازای آن غرق در مسائل سیاسی از فرجام برجام و روابط با سایر کشورها و سیاستهای شما در سیاست خارجه گفت، بارها مقابل دوربینهای رسانههای معاند ایران نشست و به جای آنکه از نگرانیها از گرم شدن زمین و ریشههای آلودگی هوا و نقش بازیهای سیاسی در نابودی محیط زیست بگوید از حقوق زنان و بازیهای سیاسی و روابط بین الملل، حرف به میان آورد.
وقتی مسکن مهر مردم اقدامی پوپولستی و مزخرف خوانده شده و هر روز به آن حمله میشود و در عوض هم دولت نمیتواند جایگزینی برای آن دست و پا کند نشانی است که بیلیاقتی در این حوزهها نیازمند تغییرات بود اما اتفاقا این عملکردها دقیقا کارهایی است که رئیس دولت مدعی تدبیر از مدیرانش طلب میکند.
«این نامه جمعی از متقاضیان مسکن مهر میباشد که با اعتماد به نظام جمهوری اسلامی، ذخیره یک عمر تلاش و دسترنج خویش را که به سختی به سقف مقتضی رسیده است، به دولت سابق تحویل داده، به امید آنکه پس از عمری خانه به دوشی، خانهای برای خود داشته و از زیر بار این اجارههای وحشتناک و طاقت فرسا نجات یابند. اما متاسفانه با روی کار آمدن دولت یازدهم، نه تنها عملی مکفی و کارآمد در راستای ساماندهی و تکمیل مسکن مهر انجام نشد، بلکه جناب آقای آخوندی - وزیر راه و شهرسازی - در مصاحبه ای، مسکن مهر را طرحی «مزخرف" قلمداد نمود.» اینها بخشی از نامه جمعی از متقاضیان مسکن مهر و دانشجویان کشور خطاب به رهبر انقلاب است! اظهارات تند عباس آخوندی بر علیه طرح مسکن مهر، حالا از بدیهیات شناخته شده در عرصه خبرهای بخش مسکن کشور است. همان بخشی که این روزها یکی از سنگین ترین رکودهای تاریخی خود را تجربه میکند و در کنار طرحهای نیمه تمام مسکن مهر، با واقعیات دیگری همچون طرح جدید مسکن اجتماعی و وامهای سنگین مسکن نیز مواجه است. نقطه کانونی این گزارش اما همانگونه که از مقدمه آن برمی آید، بحث پیرامون مسکن مهر و سرانجام آن در دولت یازدهم است.
با وجود وابسته بودن خانه دار شدن یا نشدنِ بخش قابل توجهی از مردم به طرحهای نیمه تمامِ مسکن مهر، نوع مواجهه وزارت راه و شهرسازی با طرحی که آن را «مزخرف» میداند، واجدِ اهمیت بیشتری خواهد بود. درواقع، در این فضا، با دو واقعیتِ نه چندان متناسب مواجه هستیم. دولت دهم در حالی ادامه و تکمیل واحدهای باقیمانده از مسکن مهر را به دولت یازدهم سپرد که مردم نمی دانستند چه سرنوشتی در انتظار مسکنهای نیمه تمام آنهاست! در مقابل، عباس آخوندی نیز پس از آنکه در جلسه رای اعتماد، برای جلب نظر نمایندگان مجلس، دفاع تمام قدی از طرح مسکن مهر کرد -و اساساً مدعی ابداع این طرح از سوی خود شد!-، کمتر از یک سال بعد تغییر عقیده داده گفت:« مسکن مهر برخلاف تمام سیاستهای ابلاغی حضرت امام و مقام معظم رهبری است چرا که در آن سیاستهای ابلاغی گفته شده که دولت مداخله نکند ، اما این حداکثر مداخله بود. در سیاستهای ابلاغی حضرت امام گفته شده بود که مسکن را خود مردم بسازند اما مسکن مهر را دولت احداث کرد و خدمات زیربنایی آنها هنوز مشکل دارد. اینها را باید با شفافیت بگوئیم که یک بار دیگر همه ما اشتباه نکنیم ؛ اینکه مدام میگویم برای این است که که دوباره همواره امکان اشتباه وجود دارد.»
طبیعتاً این تغییر عقیده ۱۸۰ درجهای جناب وزیر در مورد طرحی به این عظمت، نمی تواند مبتنی بر استنادات کارشناسی بوده باشد. در این صورت متاسفانه باید بپذیریم که رگه هایی از سیاسی کاری و جناح بازی در این تغییر عقیده دخالت داشته است. رهبر انقلاب اسلامی اما در شهریور ماه ۹۳ و پس از آگاهی از این تضاد دیدگاهها در زمینه مسکن مهر، طی جلسه با اعضای هیئت دولت، به مسئله مهمی اشاره کرده میفرمایند:« اگر احتمالا با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد ، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار بطور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.» با این وجود، به نظر میرسد تذکر دلسوزانه رهبر انقلاب در این زمینه اصلا جدی گرفته نشده است. جناب آخوندی در طی سه سال گذشته، از هیچ فرصتی برای سیاه نمایی کامل طرح مسکن مهر نگذشته است! زمانی آن را عامل تورم ۴۰ درصدی دانسته و وقتی دیگر، آن را به جا دادن مردم در قفسهها و خانه سازی در بیابان تشبیه کرده است.
در همین راستا، چندی پیش یکی از یادداشت نویسان اقتصادی کشور طی مطلب تامل برانگیزی، درباره علت اصلی دشمنی جنابِ آخوندی با مسکن مهر مینویسد:« آقای عبده تبریزی(از سرمایه گذاران بزرگ در حوزه انبوه سازی و سوداگری زمین و مسکن، رییس اسبق بورس و رییس سابق برخی موسسات مالی و بانکهای خصوصی) اینک یکی از مشاورین اصلی و در حقیقت تصمیم سازان وزیر راه و مسکن و شهرسازی است. البته سابقه همکاری عبده با آخوندی به اینجا ختم نمی شود. در سالهای دهه ۸۰ عبده رییس بانک اقتصاد نوین بود و آخوندی نیز از شرکای اصلی یکی از شرکتهای اصلی تابعه این بانک یعنی «استراتوس» بود که عمده فعالیتش در حوزه انبوه سازی و سوداگری زمین و مسکن بود. ن سالها و بر اساس نتایج مرکز آمار که رشد جمعیت اطراف تهران را بیش از تهران پیش بینی کرده بود شرکت استراتوس شروع به سرمایه گذاری در اطراف تهران با قیمت پیش فروش متری ۱ تا ۱.۲ میلیون تومان کرد.»
در ادامه همین یادداشت میخوانیم :«با شروع پروژه مسکن مهر قیمتها به میانگین ۳۰۰ هزار تومان افت کرد. در نهایت استراتوس مجبور شد پروژهها را در قالب مسکن مهر خودمالکی و به قیمت ۵۰۰ هزار تومان عرضه کند. آخرین پروژههای این شرکت نیز به قیمت ۶۵۰ هزار تومان فروخته شد. اگر شما چنین زیانی میکردید نمیگفتید مسکن مهر مزخرف و بیابانی است؟! اگر شما به عنوان یکی از فعالان بانکی در وزارت راه مسئولیت داشتید به جای ساخت مسکن ارزان برای محرومین، وام بانکی با اقساط ماهیانه ۲.۵ میلیون تومان و بازپرداخت بیش از دویست درصدی تصویب نمی کردید؟! اقساط ماهیانهای که خودش دو برابر مبلغ وام درخواستی خیلی از محرومین است!» پایان بخشِ گزارش کمیسیون عمران مجلس درباره عملکرد جنب آخوندی در دیگر حوزههای مربوط به مسکن نیز خواندنی است، ولیکن در این مجال نمی گنجد! با این وجود، نه گزارش کمیسیون عمران مجلس و نه هیچ چیز دیگری نتوانسته است تغییر قابل توجهی در رویکردهای وزارت تحت مدیریت جناب آخوندی در زمینه مسکن مهر ایجاد کند. بنا بر جدیدترین اظهارات معاون وزیر راه و شهرسازی پروژههای مسکن مهر نه در دولت یازدهم بلکه در سال دوم فعالیت دولت دوازدهم (سال ۹۷) به پایان میرسند!
این در حالی است که جناب وزیر، در آبان ماه سال ۹۳ با تاکید بر اینکه تمام تعهدات دولت قبل در خصوص مسکن مهر با قوت پیگیری میشود!، ابراز امیدواری کرده بود که پروژه مسکن مهر در سال ۹۴ جمع شود. این وعده وزیر در سال ۹۴ رخ نداد و موکول به سال ۹۵ شد. حالا به نظر میرسد متقاضیان مسکن مهر باید دو-سه سال دیگر هم صبر کنند. جالب آنکه خبرهای منتشر شده پیرامون مسکن اجتماعی-طرح جایگزین مسکن مهر از سوی عباس آخوندی- نیز حاکی از آن است که آماده شدن واحدهای مربوط به این طرح، در یک سال باقیمانده از عمر دولت یازدهم مقدور نیست!
نظر کاربران
چه خوب که الان بفکر مردم افتادی قبلا کجا بودین
سلام
با اینکه متن زیاد بود اما خیلی شیوا و رسا نوشته شده بود و حق العنصاف خیلی صریح و رک مشکلات رو بازگو کردند .واقعا من مونده ام خانم ابتکار در این سه سال و نیم چه کار مثبتی کردند !؟
یا آقای آخوندی غیر از اینکه همش در کشورهای اروپایی بدنبال عقد قرارداد برای خرید هواپیما بودن دیگه چه کار مثبتی کردند!؟
نتیجه ی سخنرانی جمله ی کاغذپاره است
ازبرکت غارت خاوری است
ازبرکت دکلهای گم شده است.
به خاطرتحریم های شوم است
طومار این دولت را سال دیگه مردم خواهند پیچید!انشا...
چون تفکر تحجری ایران رامنزوی کرد.دولت قبل.
حالا انگار روحانی کشور رو گلستان کرده خخخ
برادر من سال آینده که تمام یارانه ها رو قطع کردن تازه متوجه میشی چه بلایی سرت اومده !
پول کنتور سه فاز شده چهار میلیون هفصد هزار شاید اینم مقصر دولت قبله خخخخ
چقدر مردم را طلب کار تربیت میکنید این روش فکری ست که اقتصاد ما را از تمام دنیا عقب انداخته. تو را به خدا دست از این همه تحقیر یکدیگر برداریم. وبهفکر پیشبرداقتصادکشورمان با شیم. ...
مردم خودشان خواستندکه چهار سال از عمر مملکت به دست چنین افرادی بیفتد ! خود کرده را تدبیر نیست!
کجایی ای ناصرالدین شاه که روحت شاد باشه با قراردادهایی که نوشتی اینا رو تو کم کردن روحت شاد
روحانی حامی سرمایه دار است . درواقع او منتخب قشر مرفه جامعه است . اقشار پایین دست [ مستضعفین ] هیچ سهمی ندارند در این دولت . درواقع فقط عنوان جامعه اسلامی را یدک می کشیم .
روحانی در تلاش برای ابقا است . اما . . .من به او رأی نمی دهم . شاید همین یک رأی ، او و کلید کذایی اش را از صحنه خارج سازد .
روحانی بای بای دیگه عمرا رای بیاری
........ اما دیگ مردم اگاهن شماها همتون عین همید همتون فقط موقع رای گرفتن یاد ملت میکنید ملت اگاه باشین