۴۱۳۷۶۰
۵۰۱۰
۵۰۱۰
پ

تحقق رویای دیرینه سلطان عثمانی

پیگیری تحولات ترکیه مشخص کرد پنجمین کودتای ارتش ترکیه، سری به سلامت نخواهد داشت. بعد از پیام اینترنتی رئیس‌جمهور ترکیه، مردم در اقدامی پیش‌بینی‌ناپذیر به خیابان ریختند و کودتاچیان را مجبور به عقب‌نشینی کردند. دولت ترکیه به هر شکلی سعی در تشویق مردم برای حضور در صحنه داشت، حتی با ارسال پیامک سعی بر این می‌کرد این هیجان را بالا نگاه دارد.

روزنامه شرق - موسی حسن‌وند: پیگیری تحولات ترکیه مشخص کرد پنجمین کودتای ارتش ترکیه، سری به سلامت نخواهد داشت. بعد از پیام اینترنتی رئیس‌جمهور ترکیه، مردم در اقدامی پیش‌بینی‌ناپذیر به خیابان ریختند و کودتاچیان را مجبور به عقب‌نشینی کردند. دولت ترکیه به هر شکلی سعی در تشویق مردم برای حضور در صحنه داشت، حتی با ارسال پیامک سعی بر این می‌کرد این هیجان را بالا نگاه دارد.
از طرفی دیگر با گذشت ساعاتی از کودتا و به‌نتیجه‌نرسیدن آن، کم‌کم دولتمردان ترکیه و حتی بخشی از ارتش از این اقدام اعلام برائت کردند. حتی فتح‌الله گولن، رهبر اپوزیسیون دولت ترکیه که سردمدار مخالفت با دولت اردوغان است، در بیانیه‌ای این کودتا را محکوم کرد.
درنهایت تا این لحظه مشخص نشده است که عامل اصلی کودتا، در حقیقت رهبری سیاسی کودتا، در اختیار کیست؟
٥ گلوله برای شاه
شاید باور اینکه در این کودتا خود اردوغان دست داشته و در حقیقت خود، کودتاچی بوده است، سخت باشد، اما باید گفت این شکل از قبضه‌کردن قدرت اصلا عجیب نیست و حتی مسبوق به سابقه است. پیش از این، در کشورهای مختلف چنین اتفاقاتی افتاده است و دیدن آثار آن خیلی سخت نیست.
یکی از معروف‌ترین این نوع تحرکات، اقدام برای ترور شاه بود که محمدرضا پهلوی بیشترین استفاده را از آن برد و با تغییرات درخورتوجه در ساختار حکومتی به اهداف خویش دست یافت. شایعاتی به وزارت امور خارجه آمریکا رسید که شاه به دنبال فرصتی برای اصلاح قانون اساسی مشروطه و بالابردن قدرت خود در مقابل مجلس است. تنها یک‌ ماه بعد در ۱۵ بهمن با ترور نافرجام شاه در دانشگاه تهران این فرصت به دست وی افتاد. فقط دو گلوله از شش گلوله ضارب، ناصر فخرآرایی، به شاه برخورد کرد؛ ولی باعث آسیب جدی شاه نشد. چند لحظه بعد، ضارب بدون هیچ فرصتی در محل ترور کشته شد و انگیزه‌های او از این کار در پرده‌ای از ابهام باقی ‌ماند.
کارت خبرنگاری که در جیبش یافت شد، او را خبرنگار روزنامه پرچم اسلام معرفی می‌کرد، از طرفی حزب توده گردهمایی برای سالگرد کشته‌شدن تقی ارانی، پدر فکری حزب، را یک روز عقب انداخته بود تا در روز ترور شاه در محل حادثه باشد و در نهایت حاج علی رزم‌آرا، رئیس ستاد ارتش که دو سال بعد از آن نخست‌وزیر و بعد ترور شد، در روز ١٥ بهمن در محل حادثه حضور نداشت. همه اینها بهانه‌هایی به دست شاه داد که به سرکوبی آزادی‌های مدنی بپردازد. شاه به این بهانه، همه مخالفان مذهبی و چپ‌گرای خود را سرکوب کرد، حزب توده غیرقانونی اعلام و آیت‌الله کاشانی رهبر سیاسی-مذهبی آن روز ایران به لبنان تبعید شد. به گفته رواند آبراهامیان، شاه به بهانه این ترور، یک «کودتای سلطنتی» به راه انداخت. این ترور «موهبتی در لباس مبدل برای شاه» بود. سپس در شرایطی که حکومت نظامی اعلام شده بود، انتخابات مجلس مؤسسان برگزار شد. این مجلس علاوه ‌بر افزایش اختیارات شاه، تشکیل مجلس سنایی را تصویب کرد که نیمی از سناتورهای آن از سوی شاه منصوب می‌شدند.
هنوز هم بعد از گذشت ٦٨ سال از این واقعه، هیچ‌کس به‌درستی نمی‌داند عامل اصلی این ترور چه فرد یا گروهی بود. عده‌ای شاه را محکوم می‌کنند و عده‌ای دیگر حزب توده را عامل این واقعه می‌دانند.
ولی هیچ‌کس نمی‌تواند پیامدهای این واقعه را که شاه چگونه برنده این بازی شد، تکذیب کند. حتی اگر قائل باشیم که به طور عقلی، شاه به ترور خود دست نمی‌زد، باید بپذیریم که بیشترین موفقیت را شاه در پس این ماجرا به دست آورد. او که تا پیش از این ترور، صاحب یک صندلی لرزان بود، پس از ترور توانست پایه‌های قدرت خود را محکم کند.
پایان ماه عسل اردوغان
شروع حرکت اردوغان با سروصدای زیادی همراه بود، یک سیاست‌مدار اسلام‌گرا که به آزادی‌های اجتماعی احترام می‌گذاشت، مدل بسیار مناسبی را برای الگوگیری از کشور اسلامی به نمایش گذاشته بود. پیروزی‌های اقتصادی تیم اردوغان و تحول بزرگ اقتصادی در ترکیه در قرن جدید، توجه به زیرساخت‌های گردشگری و تراز تجاری مناسب، به‌سرعت مشکلات اقتصادی را که سال‌ها ترکیه را درگیر کرده بود، حل کرد.
اما پس از گذشت چند سال بالاخره ماه عسل اردوغان با حامیانش هم تمام شد. بازداشت‌های پی‌در‌پی افسران ارشد ارتش به بهانه جلوگیری از کودتا، باعث شد ارتش تا حد زیادی در سال‌های اخیر منفعل عمل کند. علاوه بر این، عملکرد اردوغان در بازسازی امپراتوری عثمانی انتقادهای زیادی را برانگیخت. تغییر روند رفتاری اردوغان، بعد از تحولات سوریه شدت بیشتری گرفت، زمانی که دولت سوریه بعد از ورود گروه‌های تروریستی به دلیل هم‌مرزبودن با ترکیه، ضربات زیادی را از مماشات ترکیه با تروریست‌ها دریافت کرد.
استانبول بهشت تروریسم شده بود و این، تیتر داغ بسیاری از خبرگزاری‌ها و سایت‌های جهان بود. اما هرچه بود، حزب اردوغان به رهبری او توانسته بود ١٤ سال آرای اکثریت مردم را در ترکیه به دست آورد و همچنان در انتخابات دست بالا را داشتند. مدرنیزاسیون سریع اقتصادی ترکیه در این سال‌ها قطعا در این اقبال عمومی بی‌تأثیر نبوده است. نگاهی به آمارهای اقتصادی ترکیه نشان می‌دهد تمامی شاخص‌های مثبت اقتصادی بعد از قدرت‌گرفتن حزب عدالت و توسعه به‌سرعت بالا رفته و به طور کلی وضعیت زندگی در ترکیه، بهتر شده است. این موضوع برای اکثریت جمعیت ترکیه خصوصا در استان‌های مرکزی که سطح بالاتر کیفیت زندگی را مانند استانبول تجربه نمی‌کنند، شاخص مناسبی است.
اما اقتدارگرایی اردوغان از سال ٢٠١٠ به بعد، بسیاری از مردمی را که در طبقات بالاتر اجتماعی قرار داشتند، از او رویگردان کرد. شهروندانی که عموما در شهرهای غربی و توریستی کشور زندگی می‌کنند و پذیرای گردشگرانی هستند که در طول سال به ترکیه سفر می‌کنند، بیشتر به‌دنبال حقوق شهروندی و آزادی‌های اجتماعی بودند؛ چیزی که خیلی به مذاق اردوغان خوش نمی‌آمد، اعتراضات پارک گزی و سرکوب معترضان، در کشوری که مدعی آزادی و دموکراسی است و در پی آن فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی، محبوبیت اردوغان را به‌شدت کاهش داد. نگاهی به سه انتخابات قبلی نشان می‌دهد به‌جز مناطق کُردنشین که به طور سنتی نماینده‌های خود را دارند، در استان‌های غربی کشور آرای مردم با احزاب سکولار و ملی بیشتر همراهی می‌کند. اردوغان در سال‌های پس از ٢٠١٠ عموما در لباس مصلحانی ظاهر شد که با ایجاد دوگانه آزادی- اقتصاد پررونق، سعی در محدودیت آزادی‌ها به‌نفع اقتصاد قدرتمند دارد.
تنش در منطقه، سقوط اقتصادی ترکیه
بعد از شدت‌گرفتن بحران داخلی در سوریه، ترکیه موضعی مشابه عربستان در برابر سوریه اتخاذ کرد. اصرار بر رفتن بشار اسد حتی پس از ظهور گروه‌های تکفیری و همراهی با آنها که اوج آن خرید نفت از داعش و ترانسفر تروریست از پایگاه استانبول بود، انتقادات زیادی را برانگیخت. این اقدامات و همکاری با داعش بیشتر باعث آسیب‌پذیرشدن ترکیه در برابر تروریسم شد. به علاوه در اقدامی که هرگز مورد حمایت ناتو قرار نگرفت، با سرنگون‌کردن هواپیمای روسی به بهانه نقض حریم هوایی ترکیه، بهانه‌ای دست «ولادیمیر پوتین» داد که ترکیه را به صورت یک‌جانبه تحریم کرده و ضررهای سنگینی بابت صادرات انرژی و حضور گردشگران روسی، به ترکیه وارد آورد.
عجیب نبود که بعد از انفجارهای تروریستی در شهرهای مهم ترکیه، درگیری بی‌فایده با عراق و سوریه در منطقه، تنش سنگین با روسیه و سرکوب آزادی‌های اجتماعی در داخل، زنگ خطر برای اردوغان به صدا دربیاید. این زنگ خطر در انتخابات ژوئن ٢٠١٥ به صدا درآمد؛ زمانی که حزب متبوع اردوغان نتوانست به ٢٧٦ کرسی لازم برای تشکیل دولت دست یابد و به‌زحمت توانست دولت تشکیل بدهد. از سال ٢٠١١ که حزب اردوغان ٣٢٦ کرسی را در مجلس بااقتدار به دست آورده بود تا سال ٢٠١٥ که تعداد کرسی‌هایش به ٢٥٨ کرسی رسید، زمان زیادی طی نشده بود، در این مدت حتی اردوغان رئیس‌جمهور نیز شده بود، اما عملکرد انتقادآمیز اردوغان باعث شد حزب او نتواند دولت مقتدری تشکیل دهد.
انتخابات مجدد در اول نوامبر بالاخره حزب او را با ٣١١ کرسی به تشکیل دولت رساند، احمد داووداوغلو، همراه نزدیک سال‌های قبل نخست‌وزیر شد، اما اردوغان دیگر تحمل موضعی برابر را نداشت. داووداوغلو که تصور می‌کرد اردوغان به‌عنوان رئیس‌جمهوری، فاصله یکسانی را با تمام احزاب خواهد داشت، ناگهان خود را در یک کودتای درون‌حزبی یافت، پس در اولین فرصت داووداوغلو هم استعفا کرد و بن‌علی ییلدریم، که از افراد نزدیک به اردوغان بود، ناگهان به نخست‌وزیری ترکیه رسید تا اردوغان عملا اکثر حامیان خویش را از دست بدهد. علاوه‌براین فشارهای منطقه‌ای و افت ورود گردشگر به دلیل ناامنی، از همه طرف اردوغان را در فشار قرار داده بود. نباید فراموش کرد او در بزرگ‌ترین رؤیای سیاسی خویش که تغییر قانون اساسی بود، به دلیل نداشتن یک اکثریت مطلق همچنان شکست خورده بود.
شانس در خدمت ذهن آماده اردوغان
حتی اگر قائل نباشیم که اردوغان خود ترتیب ایجاد این کودتا را داده است، نباید از نظر دور داشت که او به‌خوبی توانست تهدیدی جدی علیه خود را به فرصت تبدیل کند. البته نباید از نظر دور داشت کودتا در تعریف خود یک فعالیت سریع و خشونت‌آمیز است. کودتاچیان اعضای دولت را حبس و عزل می‌کنند، این گروه به‌سرعت تمامی مراکز فرماندهی، تصمیم‌گیری، رادیو تلویزیون و نقاط حساس شهر اصلی را در اختیار گرفته و عملیات خود را در کمترین زمان به پایان می‌برند. طولانی‌شدن زمان به دلیل احتمال ایجاد اختلاف در بین کودتاچیان و حرکت‌های مردمی، به ضرر آنها و به نفع دولت قبلی است.
به طریق اولی فرماندهان کودتا در اولین اقدام، اصلی‌ترین مانع خود؛ یعنی اردوغان را باید بازداشت می‌کردند، اما در کمال تعجب، اردوغان نه‌تنها آزادی ارسال پیام با اینترنت را داشت، بلکه در شرایطی که فرودگاه استانبول شرایط عادی نداشت، توانست با هواپیما بر فراز استانبول پرواز کند و تنها ساعاتی پس از کودتا، مصاحبه تلویزیونی داشت! البته می‌توان همه اینها را اتفاقی در توجیه بی‌تجربگی افسران کودتاچی دانست، اما از سال ١٩١٣ تا به امروز این پنجمین کودتای واقع‌شده در ترکیه است و این نشان می‌دهد ارتش بیش از ٧٠٠‌ هزارنفری ترکیه، حداقل در شکل‌دهی کودتا، بیش از اینها باید دارای تجربه باشد.
جدا از اینکه اردوغان دستی در پشت پرده داشته باشد، باید گفت دعوت اردوغان از مردم برای حضور در خیابان، به‌سرعتی باورنکردنی پاسخ گفته شد. مردم در سراسر ترکیه حتی شهرهای کردنشین که اخیرا اختلافات عمیقی با دولت اردوغان داشتند، با حضور در خیابان، مانع وصول اهداف کودتاچیان شدند. شاید این حرکت به تعبیری دموکراسی‌خواهی عنوان شود، اما حضور مردم در خیابان‌ها، صرفا کفه ترازو را به‌نفع اردوغان سنگین کرد، او از امروز موازنه قدرت در کشور را به‌نفع خود برگردانده است. اردوغان در حقیقت این حضور مردمی را، رأیی برای مشروعیت خویش خواهد شمرد، حتی اگر اردوغان نتواند به‌زودی به رؤیای تغییر قانون اساسی جامه عمل بپوشاند، می‌تواند به رأی بالا در انتخاباتی زودهنگام امیدوار باشد تا بتواند از آن طریق اهداف خویش را پیگیری کند.
چرخش نرم در سیاست خارجی
در ماه‌های گذشته شاهد سه اتفاق مهم در رفتار اردوغان بوده‌ایم که در سیاست خارجی ترکیه بسیار اثرگذار بود؛ عذرخواهی رسمی ترکیه از روسیه که از سوی مسکو اعلام شد و آنکارا در قبال آن سکوت کرد. این یک رفتار پیش‌بینی‌ناپذیر از سوی رجب طیب اردوغان بود؛ مردی که روی اصولش بسیار پافشاری می‌کند و قبلا سابقه چرخش از مواضعش را نداشته است.
دوم ارتباط با اسرائیل که از سال ٢٠١٠ به‌خاطر حمله کماندوهای اسرائیلی به کشتی ترکیه‌ای، دچار تنش زیادی شد. این ارتباط که از سال ١٩٤٩ با به‌رسمیت‌شناختن اسرائیل از سوی ترکیه به‌عنوان نخستین کشور مسلمان شروع شده و سطح بالایی نیز داشت، در چند هفته اخیر، با گفت‌وگوهای دوجانبه، به سطح قبلی بازگشت. این موضوع نیز، در کنار کاهش تنش با مسکو، از نقاط عطفی است که در کارنامه اردوغان به چشم می‌خورد.
هم‌زمان با این تغییر، ناگهان دولت ترکیه نسبت به سوریه تغییر موضع داد و این سه اتفاق مهم در طول کمتر از چند هفته، نه‌تنها برای توجه اردوغان کافی بود، بلکه بسیاری از گمانه‌زنی‌ها را درباره اردوغان شدت داد. یکه‌تازی اردوغان در ترکیه و اقتدارگرایی او، نگرانی‌هایی را از یک کودتا در جامعه ایجاد کرده بود. مخالفان، وی را متهم می‌کردند که با اتخاذ سیاست‌های منطقه‌ای، ترکیه در موضع ضعف قرار گرفته است، اما چرخش‌های ١٨٠درجه‌ای دولت در منطقه، می‌تواند نشان‌دهنده این موضوع باشد که شاید اردوغان هم برای طرحی بزرگ آماده بود؛ طرحی که لازم بود تنش‌های دولت، در سیاست خارجی تا حد امکان کاهش یابد.
روز واقعه
همان‌طور که قبلا ذکر کردم، هر سیاست‌مداری ممکن است برای پیشبرد اهدافش از ابزارها و روش‌های مختلفی بهره‌گیری کند، برای یک حکومت اقتدارگرا، فضای ترور بسیار جذاب‌تر از مخالفت‌های مدنی و آرام است. دولت اقتدارگرا در فضای ترور می‌تواند به بهانه حفظ امنیت ملی، نهادهای مدنی و رسانه‌های مستقل را محدود کند و از سطح فعالیت مخالفان بکاهد. در بسیاری از تجربه‌ها، ممکن است خود دولت با چند حرکت تند، فضا را به‌نفع خویش تغییر دهد. آتش‌سوزی رایشستاگ از سوی نازی‌ها و سرکوبی گروه‌های چپ پس از آن، مثال بسیار روشنی از اقدامات دولت‌های اقتدارگراست.
شاید هیچ‌گاه مشخص نشود عوامل این کودتا چگونه دور هم جمع شده و تصمیم‌گیری کردند. شاید هیچ‌گاه آمران ماجرا شناسایی نشوند و احتمالا تاریخ درباره این موضوع (مثل بسیاری از اتفاقات مشابه) سکوت خواهد کرد، اما نکته اینجاست که کودتای شب ١٥جولای، مثل تحولات پیشین خود مؤثر نبود، در حقیقت کودتا آن‌قدر آماتور و ابتدایی بود که بعد از دو ساعت از پخش اعلامیه ارتش، می‌شد حدس زد که احتمالا با شکست روبه‌رو خواهد شد. اینکه اردوغان از کودتا اطلاع داشته یا نه، مشکلی را حل نخواهد کرد، اما اینکه در این تعارض، این طرف برنده (احتمالا اردوغان) خواهد بود که می‌تواند به بهانه کودتا (یا جلوگیری از آن)، فضا را امنیتی و مخالفان را سرکوب کند، در آینده دموکراسی‌خواهی در ترکیه اثر مثبتی نخواهد داشت.
به‌هرحال، اقدامات طرف برنده (یعنی دولت ترکیه و در رأس آن اردوغان)، نشان داده است که ماجرا فقط صرفا به بازداشت کودتاچیان و محاکمه عادلانه در یک فرایند قانونی ختم نخواهد شد. در سناریوی پیشِ‌روی دولت، اردوغان با به‌دست‌آوردن یک وجهه ملی دست به تغییر قانون اساسی خواهد زد و ضمن افزایش قدرت رئیس‌جمهور، سعی در ایجاد نوعی تداوم قدرت خواهد داشت، مدل پوتین- مدودف یکی از راه‌حل‌هاست، به شرط آنکه اردوغان بتواند کسی را مانند نخست‌وزیر فعلی روسیه برای خود بیابد، وجه دیگر این سناریو احتمالا سرکوب سکولارها و کُردهاست، چه آنها مزاحمت‌های فراوانی را برای دولت در سال‌های اخیر ایجاد کرده‌اند و دیگر ترمیم رابطه با کشورهای همسایه، دولت‌هایی که از سر حمایت از دولت منتخب ترکیه، کودتا را محکوم کردند، فعلا در وضعیت دوستی قرار داشته و می‌توانند این دوستی را افزایش دهند. حتی ایران و عربستان هم که در تعارض با یکدیگر قرار دارند، در دوستی با کشور مهمی مانند ترکیه ثابت‌قدم هستند.
البته برای عربستان (با توجه به واکنش‌های مختلف بعد از کودتا)، احتمال تضاد ایدئولوژیک با ترکیه بالاست، خصوصا اینکه نبرد علیه داعش تبدیل به یک ائتلاف عمومی در کشورهای منطقه شده و این به سود عربستان نیست. باید دید ترکیه در روزهای آینده دست به چه تغییراتی در سطح دولت و ارتش و قوه قضا خواهد زد. اگر اتفاقاتی مثل کودتای بیست‌وپنجم - بیست‌وهشتم مرداد به وقوع نپیوندد و دولت اردوغان با تحرکات ارتشیانی که همچنان پافشاری بر حمله می‌کنند، می‌تواند خود را برای اقتداری بزرگ آماده کند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج