مخالفت ۱۸ ناشر با چاپ کتاب برنده «بوکر»
«پل بیتی» اولین نویسنده آمریکایی است که با رمان «Sellout» موفق شد جایزه «مَن بوکر» را به خود اختصاص دهد. او در جدیدترین مصاحبهاش پس از کسب این جایزه، از ۱۸بار جواب رد شنیدن برای چاپ کتابش میگوید.
بامداد چهارشنبه (پنجم آبانماه) نام «پل بیتی» نویسنده سیاهپوست آمریکایی به عنوان برنده جایزه ادبی «من بوکر» ۲۰۱۶ اعلام شد و اتفاقی بیسابقه را در تاریخ این جایزه رقم زد. «بیتی» اولین نویسنده آمریکایی لقب گرفت که پس از تغییر قوانین جایزه «بوکر»، موفق به کسب آن شد.
جایزه ۵۰ هزار پوندی «من بوکر» اولینبار در سال ۱۹۶۹ برگزار شد و بهترین اثر ادبیات داستانی که به زبان انگلیسی نوشته شده را برمیگزیند. این جایزه بیش از ۴۰ سال تنها به نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع، انگلیسیها و ایرلندیها تعلق میگرفت، اما از سال ۲۰۱۳ با وضع قوانین متفاوت، تمام آثار نوشتهشده به زبان انگلیسی و چاپ شده در انگلستان، حق شرکت در آن را پیدا کردهاند.
بخشی که برای «بیتی» مشکلساز شد، دقیقا بخش آخر این قانون است، چاپ شدن کتاب توسط یک ناشر انگلیسی. «بیتی» در اولین اظهارنظر خود پس از کسب «من بوکر» ۲۰۱۶، اعلام کرده فروش چهارمین رمانش به ناشران، کار خیلی سختی بوده و ۱۸ ناشر دست رد به سینه او زدند تا این که یک انتشارات مستقل کوچک با او وارد معامله شده است.
«وان ورلد» نام این انتشارات کوچک انگلیسی است که در سال ۱۹۸۶ توسط یک زن و شوهر راهاندازی شد. «وان ورلد» همان ناشری است که رمان «تاریخچه هفت قتل» نوشته «مارلون جیمز» و برنده سال گذشته «من بوکر» را به چاپ رساند.
«بیتی» ۵۴ ساله که روز گذشته خبر برنده شدنش را شنیده، با صدایی حاکی از بیخوابی شب گذشته، درباره تجربه شکستهای مکررش میگوید: عجیب بود. چرا؟ قضیه چه بود؟ حس بدی پبدا میکنم اگر بخواهم حدس بزنم چرا نمیتوانستم کتابم را منتشر کنم. دردم میگرفت. انگار بگویی: واقعا؟ هنوز هم؟ فکر میکنم آنها تصور میکردند کتاب نمیفروشد.
او ادامه میدهد: من واقا ناراحت میشوم بعضی ناشران از کتابهایی میگویند که واقعا دوست داشتهاند، اما نتوانستهاند چاپشان کنند. نمیدانم این یعنی چه. گاهی تصورات رمانتیکی دارم، حتی در خیالم به رنسانس «هارلم» میروم، دورانی که مردم میگفتند: «این کتاب نمیفروشد، اما من تو را باور دارم.» فکر میکنم هنوز از این آدمها در صنعت نشر وجود دارد. امیدوارم هنوز تعدادی از آنها باشند.
نویسنده «Sellout» در ادامه به نقلقولی از «کولسون وایتهد» که در مصاحبهای تلویزیونی درباره موضوع کتابش گفته بود "فقط دارم به خودم فضایی برای شکست میدهم" اشاره میکند و میگوید: لعنتی، این جمله خیلی هوشمندانه است. او به خودش فرصت تغییر داد تا با آنچه دیگری از او میخواست، روبرو نشود.
این نویسنده لسآنجلسی ساکن نیویورک که در دانشگاه کلمبیا به تدریس نویسندگی خلاق مشغول است، سعی دارد مهارتی را در دانشجویانش تقویت کند؛ مهارت گوش دادن به خودشان. او در اینباره میگوید: نه گوش دادن به افکار یا حرفهای خودتان، بلکه گوش دادن به گوش سپردنهایتان. مهارت فکر کردن به این که چه چیزهایی پذیرفته میشوند و چه چیزهایی نه، به آنچه از دست دادهاید و این که چطور مطالب را شنیدهاید. با این روش میتوانید نوشتههای خودتان را منتقدانه بخوانید. اما فراتر از این، این کار به من کمک میکند جهان را تفسیر کنم. من در کلاسهایم دوست ندارم بچهها در مورد کتابهای دیگر حرف بزنند. مقایسه کردن آنها با «گابریل گارسیا مارکز» هیچ کمکی به هیچ کس نمیکند... من به آنها میگویم، سعی کنید بیهمتا باشید.
«پل بیتی» در ادامه از علاقه مادرش به فرهنگ آسیایی و تاثیری که ادبیات ژاپنی و روسی روی او گذاشته، میگوید: از من پرسیدند «برای یک نویسنده آفریقایی ـ آمریکایی عجیب است که تحت تاثیر ادبیات ژاپنی باشد، اما فکر میکنم در مورد شما این قضیه برعکس باشد». من ناراحت نشدم اما گفتم: مرد، تو چطور فکر میکنی آدمها میتوانند از لحاظ فرهنگی برعکس هم باشند؟ این اصلا یعنی چه؟
برنده «من بوکر» همچنین از علاقهاش به «کورت ونهگات» و «کنجی میزوگوچی» گفت و افزود: تاثیر به معنای این نیست که بخواهی شبیه دیگری باشی، بلکه به معنی این است که یک نفر چیزی را در درون تو شارژ کند. من از آدمهایی که اصلا اهمیت نمیدهند مدال به که رسیده، خوشم میآید. مادرم همیشه به خاطر علاقه به فیلمهایی که در آنها هیچ اتفاقی رخ نمیدهد، مسخرهام میکرد؛ فیلمهایی درباره شمشیرزنان که در آن هیچ مبارزهای درنمیگرفت. وقتی هیچ اتفاقی رخ نمیدهد، در واقع یک چیزی دارد اتفاق میافتد. من سکوت نابجا را دوست دارم.
نظر کاربران
گرفتن جایزه واقعا حقش بوده، تشکر