جعفر کامبوزیا - عضو کمیسیون آموزش مجلس ششم در روزنامه شرق نوشت: در حوزه آموزشوپرورش کشور، نارساییها و بیماریهای مزمنی وجود دارد که اگر به شکل کلان و با عزم ملی همه بخشهای نظام حل نشود، مدیران توانمند و باتجربه این حوزه نیز نمیتوانند نقش مدنظر خود را در دورههای مدیریتی ایفا کنند؛ مشکلاتی که در مدت نزدیک به چهار دهه، تلنبار شده و گریبان همه وزرا و معاونان و به شکل کلی همه دولتها را گرفته است.
جعفر کامبوزیا - عضو کمیسیون آموزش مجلس ششم در روزنامه شرق نوشت: در حوزه آموزشوپرورش کشور، نارساییها و بیماریهای مزمنی وجود دارد که اگر به شکل کلان و با عزم ملی همه بخشهای نظام حل نشود، مدیران توانمند و باتجربه این حوزه نیز نمیتوانند نقش مدنظر خود را در دورههای مدیریتی ایفا کنند؛ مشکلاتی که در مدت نزدیک به چهار دهه، تلنبار شده و گریبان همه وزرا و معاونان و به شکل کلی همه دولتها را گرفته است.
بارها از نارضایتی فرهنگیان و دانشآموزان و والدین سخن گفته شده و تقریبا همه مردم ایران بهنوعی با این حوزه مرتبط هستند. یکی از مشکلات جدی، معوقات آموزشوپرورش است که در دورههای مختلف مطرح شده؛ اما پاسخ لازم را دریافت نکرده است. در دولت اصلاحات تلاش شد این معوقات کاهش یابد و موفقیتهای مقبولی نیز به دست آمد؛ اما در دولت بعد با وجود برخورداری از درآمدهای افسانهای نفت، در زمینه افزایش حقوق معلمان و پرداخت معوقات، اتفاق خاصی رخ نداد.
مسئله بعدی موضوع معلمان حقالتدریسی است كه هنوز برای آن تصمیم مدیریتی جامعی گرفته نشده است. وقتی یک وزیر مسئولیت وزارت بزرگ آموزشوپرورش با این گستردگی در سطح کشور را برعهده میگیرد، با دنیایی از مشکلات مواجه میشود که نهتنها نمیتواند بهتنهایی این حجم نارساییها را حل کند؛ بلکه برنامههای اصلاحی و توسعهای نیز با کندی پیش میرود؛ چراکه مطالبات و مسائل گذشته همچنان بر پیکر این نهاد مهم سنگینی میکند. فضای آموزشی در مناطق محروم از دیگر مشکلات موجود است.
هنوز کلاسهای کپری وجود دارد. در دولتهای مختلف، اعلام شده این مدارس جمع خواهند شد؛ اما هنوز پابرجا هستند و اغلب شرایط نامساعدی نیز دارند. در این شعاع، به مرکز که نزدیک میشوید، جنس و نوع مشکلات تغییر میکند. در تهران و ديگر کلانشهرها، معضل دریافت وجوه از والدین در مقاطع مختلف در سال تحصیلی، آفت مدارس دولتی است. مسئولان در مواضع رسانهای اعلام میکنند که گرفتن هر وجهی برای ثبتنام ممنوع است؛ اما كيست که نداند اگر این وجوه ازسوي مدیران مدارس دریافت نشود، اداره مدرسه هم ممکن نیست؛ چه برسد به توسعه و بهبود. برای دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی نیز هزینه اغلب از یک دانشجوی دانشگاههای غیردولتی، بیشتر است و این در حالی است که براساس متن قانون اساسی، آموزش در ایران رایگان است.
در زمینه گزینش معلمان نیز مشکلات جدی وجود دارد. ممکن است استثناهایی در میان معلمان از نظر روش تدریس و سطح آموزش وجود داشته باشد؛ اما میانگین آن به سطح کیفی مدنظر نمیرسد. اغلب معلمان بیش از یک شغل دارند و ناگزیر به این امر هستند. نگارنده موارد متعددی را مشاهده کردهام که معلمان در همان کلاسهایی که تدریس میکنند، قرارداد تدریس خصوصی با شاگردان دارند؛ چراکه به دلیل گرفتاریهای معیشتی نمیتوانند همان شیوه تدریس خصوصی را در کلاس ارائه کنند.
باید یک بار برای همیشه در یک دولت، برای پایاندادن به این مشکلات کمر همت بست یا دستكم بخش درخور توجهی از آن را مرتفع کرد. دراینصورت وزیری که میآید، میتواند راهکارهای مدیریتی خود را اعمال کند و تفاوت افراد جابهجاشده مشخص میشود. این مسئله البته از اختیار دولت خارج بوده و به عزم مجموعه نظام و درنظرگرفتن اعتبارات ویژه نیازمند است.
نگارنده شخص آقای دکتر دانشآشتیانی را بیش از ٢٠ سال است که میشناسد. این مدیر کارآمد، از افراد مؤثر در آموزش کشور هستند. در وزارت آموزش عالی سابق سالها از توانمندیهای ویژه ایشان بهره بردیم و خدمات و تجربیات دکتر دانش در ردههای پایینتر وزارت علوم بود که سبب شد مدارج را بهدرستی پشتسر گذاشته و تا قائممقامی وزیر ارتقا یابند. در بخش خصوصی آموزشوپرورش نیز تجربه موفقی در تربیت دانشآموزان مستعد دارند و وقتی این تجربه با سوابق مدیریتی ایشان در بحث آموزش عالی تلفیق میشود، قطعا مفید خواهند بود.
این توانمندی وقتی به بار خواهد نشست که بخشهای آموزشی و پژوهشی کشور که شامل آموزشوپرورش، آموزش عالی و بخشی از آموزش پزشکی است، با هم در نظر گرفته شود و از نگاه اقتصادی به آن پرهیز شود. دولت میتواند بودجه مقبولي براساس جمع و تفریق هزینهها برای این مجموعه عظیم در نظر بگیرد. نمیتوان از وزیر توقعی داشت؛ درحالیکه امکانات آن فراهم نشده است. وقتی کسی با اعداد و ارقام و مشکلات آموزشوپرورش مواجه میشود، میگوید خدا به داد امثال آقای دکتر دانش و دوستان او برسد. در ماجرای رأی اعتماد به گزینههای پیشنهادی وزارت علوم در دو مقطع ابتدای دولت و بعد از استیضاح دکتر فرجیدانا، مسائلی برای آقایان دکتر دانش و دکتر میلیمنفرد و دیگران ایجاد شد. اتهامزنندگان میدانند این مدیران خدوم جزء سالمترین و مفیدترین افراد جامعه و دلسوز نظام هستند. كساني که عامل اين موضوع بودند، احتمالا امروز دریافتهاند که با رفتار و عمل خود، کشور و مردم را از این مدیران محروم میکنند.
تخریبکنندگان میدانند حتی اگر بخواهند زندگی خودشان بهتر بچرخد، ناگزیر از رجوع به این مدیران توانا هستند. منابع موجود کشور وضعیت مساعدی ندارد و حتی آبهای زیرزمینی کشور به شرایط بحران رسیده است. امروز به مدیرانی با دو خصوصیت محتاجیم. نخست افراد سالم که آلوده به فسادهای ریز و درشت این روزها نباشند و دوم، کاردان و عالم به حوزه مسئولیت. فضای مجلس هم تا حدی تغییر کرده و امید آن میرود نمایندگان با علم به شرایط دشوار پیشرو، با رأی اعتماد به وزیر آموزشوپرورش و دو وزیر دیگر، دولت را برای عبور کشور از شرایط فعلی یاری کنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
آفرین گلم،قشنگ حرفیدی
جوجه ها رو آخر پاییز میشمارند