به یاد غریب سامرا و امام حسن عسکری (ع)
امام حسن عسکرى (علیه السلام ) در سال ۲۶۰ ه در سن ۲۸ سالگى به دست معتمد عباسى به شهادت رسید .
معتمد به عباسيين سفارش مى كرد كه بر آن حضرت تنگ بگيرند. صدوق (رحمه الله ) مى فرمايد: معتمد چندين مرتبه امام عسكرى (عليه السلام ) را حبس كرد. ۲۲ ساله بودند كه امامهادى (عليه السلام ) به شهادت رسيدند، و مدت امامت آن حضرت شش سال بود. وقتى مردم سامرا با خبر شدند، همه بازارها بسته شد. در سامرا صداى شيون و گريه از هر سو به گوش مىرسيد و قيامتى بر پا شده بود.
امام زمان (عليه السلام ) آن حضرت را غسل داده بعد از كفن آن حضرت بدن مطهر را جهت نماز آوردند. جعفر برادر حضرت جلو آمد كه بر بدن مبارك نماز بخواند. همين كه خواست تكبير بگويد امام زمان (عليه السلام ) در حالى كه طفلى گندمگون، پيچيده موى، گشاده دندان مانند پاره ماه بود از حجره بيرون آمد و رداى جعفر را كشيد و او را از آن مكان دور كرد و بر پدر بزرگوارش نماز خواند، و آن حضرت را نزد قبر پدر بزرگوارش حضرتهادى (عليه السلام ) دفن نمودند.
جعفر اين واقعه را براى معتمد نقل كرد. همه جا را در جستجوى حضرت گشتند، ولى اثرى از آن حضرت نديدند.
در سال شهادت امام عسكرى (عليه السلام ) - سال ۲۶۰ ه محدث جليل جناب فضل بن شاذان نيشابورى از دنيا رحلت فرمود: او صاحب ۱۸۰ تأليف است و امام عسكرى (عليه السلام ) سه بار بر او رحمت فرستاده اند.تتمه المنتهى : ص ۳۵۰ - ۳۵۱.
* تاج کرامت براي علما
امام حسن عسکري فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شيعيان ما كه در هدايت و رفع مشكلات دوستان و علاقه مندان ما، تلاش كرده اند، روز قيامت در حالتى وارد صحراى محشر مى شوند كه تاج كرامت بر سر نهاده و نور وى، همه جا را روشنائى مى بخشد و تمام أهل محشر از آن نور بهره مند خواهند شد - تفسير الإمام العسكرى (عليه السلام): ص ۳۴۵، ح ۲۲۶.
* ناگوارترين يتيمي
امام حسن عسكرى عليه السّلام از پدران گراميش از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آورده كه فرموده: «ناگوارتر از يتيمى فرد بىمادر و پدر، يتيمى آن كسى است كه از امامش دور افتاده، و توان وصول به او را ندارد، و پاسخ مسائل مورد نيازش را نمىداند، ...شيعيان ما عالم به علم ما هستند، و افرادى كه- به دليل عدم ديدار- از علم ما بىخبر ماندهاند، همچون يتيمى در كنف حمايت ايشانند. بدانيد جايگاه كسى كه هدايت و ارشاد نموده و دستورات و شرائع ما را تعليم مىكند، همراه ما در گروه انبياء در اعلى علّيين خواهد بود. احتجاج-ترجمه جعفرى، ج۱، ص: ۷
* کدام ياري افضل است / سلاح علم در نظر امام حسن عسکري
امام عسكرى عليه السّلام فرمود: جمعى از دوستداران آل محمّد عليهم السّلام [از نظر علمى] مسكين و فقيرند، همان گروهى كه در برابر دشمنان ما ناتوان بوده، و مورد اعتراض و ملامت و طعن مخالفان واقع مىشوند، بنا بر اين يارى و مساعدت نمودن به اين فقرا افضل و برتر از كمك كردن به فقراى معمولى بىمال و ثروت است. و هر كه از اين جماعت دستگيرى نموده، و با سلاح علم و برهان در برابر دشمن نيرو بخشد، و فقر و عجز آنان را برطرف نموده و بر دشمن چيره گرداند، خداوند متعال نيز آنان را پيوسته در مقابل دشمنان- از شياطين انس و جن- پيروز نموده، و عجز و ناتوانى را بر مخالفينشان مستولى فرمايد.
همچنين از امام عسكرى عليه السّلام نقل است كه أمير المؤمنين عليه السّلام فرموده: هر كس بنده عاجز از علم و معرفتى را تقويت نموده و در برابر دشمن تجهيز و غالب نمايد، خداوند نيز به وقت بازپرسى در قبر، اين كلمات را به او تلقين مکند احتجاج-ترجمه جعفرى، ج۱، ص: ۱۳
تفسير قرآن از سوي امام زمان در دامن امام حسن عسکري
سعد بن عبد اللَّه قمى گفت؛ چهل و چند مسأله از مشكلات مسائل راآماده كرده بودم و هيچ كس را پيدا نكرده بودم پاسخ دهد سپس قصد کردم خدمت آقا و مولايم ابى محمّد امام حسن عسكرى بروم . به سرّمنرأى(سامرا) رفتم چون در خانه آن حضرت رسيدم اجازه ورود خواستم اجازه فرمودند كه وارد شوم . نور آن حضرت مرا فرا گرفت و بر روى زانوى راست آن حضرت پسر بچهاى بود در زيبائى چهره مانند مشترى بود.
بر آن حضرت سلام كرديم در جواب سلام بما لطف و مرحمت فرمود و اشاره كرد و دستور نشستن صادر فرمود. سپس شيعيانش از كارها و مسائل دينى و ارمغانهايشان از او مي پرسيدند، حضرت ابو محمّد امام حسن عليه السّلام نگاهى به آن پسر بچه كرد و فرمود: پسرك من به شيعيانت جواب ده، و او يك يك را جواب داد و نيازمنديهايشان را پيش از آنكه بپرسند جوابى نيكو و روشن داد بطورى كه عقلهاى ما از علم فراوان و خبرهاى غيبى او سرگردان و حيران شد. بعد حضرت ابو محمّد متوجه من شد و فرمود اي سعد چه چيز ترا به ا ينجا آورد عرض كردم :اشتياقم به سوى آقايمان سپس فرمود: مسألههائى كه آماده پرسيدن كردى چه شد عرض كردم به حال خود باقى هستند اى مولاى من، اشاره به سوى همان پسر بچه كرد و فرمود از نور چشمم هر چه ميخواهي بپرس.
بعضى از آن مسائل اين بود كه عرض کردم اى آقاى من پسر رسول خدا! مرا از معناي كهيعص خبر ده. فرمود: اين حرفها از خبرهاى غيبى است خداوند بندهاش زكريا را بر آن آگاه كرد بعد داستان را براى محمّد صلّى اللَّه عليه و اله نقل كرد و داستانش اين است كه زكريا از خدا خواهش كرد كه نامهاى پنجگانه را به او بياموزد سپس جبرئيل بر زكريا نازل شد آن اسمها را به او آموخت.
هرگاه زكريا ، ياد محمّد، على، فاطمه و حسن عليهم السلام مي كرد اندوهش برطرف مي شد و هر گاه ياد حسين عليه السلام مي كرد گريه و عقده گلوگيرش مي شد و نفسش قطع مي گرديد.
روزى عرض كرد الها چرا هر گاه چهار نفر از اينان را ياد مي كنم، نامشان خاطرم را از غمها آرامش مي دهد و هر گاه حسين را ياد آورى مي كنم اشكم جارى مىشود نفسم بند مىآيد؟ سپس خداوند او را از داستان كهيعص خبر داد .
كاف اسم كربلاستهاء نابودى و هلاكت عترة طاهره ،يا يزيد ستمكننده بر حسين عليه السّلام ع عطش و تشنگى امام حسين ص صبر و بردبارى اوست.
چون زكريا اين داستان را شنيد سه شبانه روز از مسجد و سجدهگاهش جدا نشد ومانع ازمردم شد و شروع به گريه کرد ...
بعد عرضكرد خداى من درين دوران پيرى پسرى به من ببخش و چشمم را بدو روشن فرما او را وارث من و وارثى پسنديده قرار ده او را برابر جايگاه حسين قرار ده هر گاه چنين فرزندى به من بخشيدى مرا گرفتار دوستى او كن سپس دلم را به مرگ او بدرد آور آنچنان كه دل محمّد حبيبت را بدرد مىآوردى، مدت حمل يحيى و امام حسين شش ماه بود. ارشاد القلوب-ترجمه رضايى، ج۲، ص: ۴۰۴
* رعايت حقوق برادر مومن در کلام امام حسن عسکري (ع)
ابى محمد عسكرى (ع) فرمود: هر كس به حقوق برادرانش آگاه تر باشد و بيشتر آنها را رعايت كند مقامش نزد خدا بالاتر است، و هر كه در دنيا براى برادرانش فروتن باشد نزد خدا از صديقان است. پدرى و پسرى از شيعيان علي بن ابي طالب ع نزد او آمدند آن حضرت برخاست و آنها را گرامى داشت و در صدر مجلس نشاند و ميان آنها نشست، سپس فرمود خوراكى آوردند و از آن خوردند و آنگاه قنبر يك طشت و ابريق چوبى با يك حوله براى خشك كردن آورد و خواست که آب به دست آن مرد بريزد كه آن حضرت برخاست و ابريق را از دستش گرفت تا خود به دست آن مرد آب بريزد، آن مرد به خاك افتاد {خواست که مانع شود}حضرت فرمودش بنشين و بشوى....
آن مرد نشست و على (ع) فرمود تو را به حق خودم كه مي دانى و بزرگش مي شمارى قسم مي دهم كه با همان آرامشى دستت را بشوئى كه اگر قنبر آب را مي ريخت ميشستي، و آن مرد دست خود را شست و چون فارغ شد آن حضرت ابريق را به محمد بن حنفيه داد و فرمود اگر اين پسر جدا از پدر آمده بود به دست او آب ميريختم ولى خداي عز و جل نخواسته كه چون پدر و پسر همراه باشند با هم برابر باشند، پدر آب به دست پدر ريخت و پسر هم بايد بر دست پسر بريزد و محمد بن حنفيه آب به دست پسر ريخت . آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج۲، ص: ۸۰
* امام عسكرى (عليه السلام) و تقيّه شديد
از آنجا كه امام براى غيبت كبرى زمينهسازى مىكرد و يكىاز ويژگيهاى عصر غيبت تقيّه است، زندگى او حتّى بيشتر از ديگر امامان به شديدترينحالات پنهانكارى متمايز شده است. ماجراى زير مىتواند گوشهاى ازحالات تقيّه را در دوران امام بازگو كند:
داوود بن اسود گويد: سرورم )امام عسكرىعليه السلام( مرا فرا خواند و چوبى كه گويا پايه درى بود، دايره اي و دراز به اندازه كف دست، به من داد و فرمود: اين چوب را به عمروى )يكى از نمايندگان مقرب آن حضرت(برسان. به راه افتادم. در خيابانى با يك سقّاء كه استرى داشت رو به روگشتم. استر راه مرا سدّ كرده بود.
سقّاء بانگ زد كه راه را باز بگذار. منهمان تكه چوب را بالا بردم و بر استر زدم، چوب شكست. به قسمتشكستگى چون نگاه كردم، چشمم به نامههايى كه در آن تعبيه شده بود،افتاد. شتابان چوب را در آستينم پنهان كردم. سقّاء شروع به داد و فرياد كرد و به من و سرورم دشنام داد. - بحارالانوار، ج۵۰، ص۲۸۳
خادم امام به نقل از آن حضرت مىگويد: اگر شنيدى كسى به ما دشناممىگويد به راهى كه به تو فرمودهام برو، مبادا در صدد جوابگويى بر آيىويا بخواهى بدانى كه آن شخص كيست؟ چون من در شهر و ديارى بد زندگى مىكنم. پس راه خود بگير كه اخبار و احوال تو به ما مىرسد.
* زمينه سازي امام حسن عسکري براي غيبت
احاديث فراوانى در باره امام حجّت منتظرعليه السلام وجود دارد كه از پيامبر و تمام ائمهعليهم السلام صادر شده امّا تأكيد امام عسكرى بر اين امر تأثير رساترى داشت. چون آن حضرت، شخصاً امام را براى خواص از يارانخويش مشخص كرد.
احمد بن اسحاق بن سعيد اشعرى روايت كرده است كه: نزد امام حسنعسكرى رفتم و خواستم در باره جانشينش از وى بپرسم. امّا آنحضرت خود بدون مقدّمه فرمود:
"احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى از زمانى كه آدم را آفريد زمين را از حجّت خدا بر خلقش خالى نگذاشته و تا روز قيامت هم خالىنخواهد گذارد به بركت وجود او است كه بلا از مردم زمين دور مىشود و باران فرو مىبارد و بركات زمين برون مىآيند".
گفتم: اي فرزند رسول خدا! پس از شما امام و خليفه كيست؟
پس امام شتابان وارد اتاق شد. سپس بيرون آمد و بچّهاى روى دوش گرفتهبود ، صورتش گويى ماه شب چهارده بود و سه سال از عمرش مىگذشت.سپس امام فرمود:
"احمد! اگر كرامت تو بر خداى عزّ و جل و بر حجّتهايش نمىبود، اينكودكم را به تو نشان نمىدادم. او همنام و هم كنيه رسول خدا ص و كسى استكه زمين را از عدل و داد پر مىكند پس از آنكه ستم و بيداد پر شده باشد.
اي احمد! حكايت او در اين امّت همچون حكايت خضر و همانندداستان ذو القرنين است. به خدا سوگند چنان غيبت درازى داشته باشد كه هيچكس از هلاكت در آن رهايى نيابد مگر آنكه خداوند او را بر اعتقاد به امامتش استوار كرده و در طول اين مدّت با دعا براى تعجيل فرجش همراهى نموده باشد". حياة الامام العسكرى، ص۲۶۳.
امام حسن عسکري فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شيعيان ما كه در هدايت و رفع مشكلات دوستان و علاقه مندان ما، تلاش كرده اند، روز قيامت در حالتى وارد صحراى محشر مى شوند كه تاج كرامت بر سر نهاده و نور وى، همه جا را روشنائى مى بخشد و تمام أهل محشر از آن نور بهره مند خواهند شد. - تفسير الإمام العسكرى (عليه السلام): ص ۳۴۵، ح ۲۲۶.
نظر کاربران
دوتا عكس هم ميذاشتيد بد نميشد.چطور 5000 هزار تا عكس از اوباما و ... تو روز ميذاريد.
عكسهاي قبل و بعد انفجار ها رو هم ميذاشتيد كه يه سري ها ببينن واقعا كه اماممون مظلومه